eitaa logo
مجله‌ افکار بانوان‌ حوزوی
1.8هزار دنبال‌کننده
1.7هزار عکس
283 ویدیو
22 فایل
*مجله #افکار_بانوان_حوزوی به دغدغه‌ی #انسان امروز می‌اندیشد. * این مجله وابسته به تولید محتوای "هیأت تحریریه بانو مجتهده امین" و "کانون فرهنگی مدادالفضلا" ست. @AFKAREHOWZAVI 🔻ارتباط با سردبیر: نجمه‌صالحی @salehi6
مشاهده در ایتا
دانلود
. 🔖فلسطین زنده‌تر از همیشه آمنه عسکری منفرد [۱].حمایت سیاسی از مردم فلسطین اولویت ویژه ملت های مسلمان وآزادی خواه با هر روش و سلیقه ای است؛ که می‌توانند در یک هدف یعنی فلسطین و ضرورت تلاش برای آزادی آن، گرد هم آیند. اکنون بیش از هر زمان دیگر شعله های مقاومت نه تنها در فلسطین عزیز؛ بلکه در تمام دنیای اسلام، از جمله یمن مظلوم که چندی است در آتش ظلم و استکبار می سوزد، دیده می‌شود و این امر گویای نزدیک شدن وعده صادق الهی، برای پیروزی حق بر باطل است. «فلسطین دارد نشان می‌دهد که زنده است. برخلاف سیاستهای آمریکا و سیاستهای پیروان آمریکا، که خواستند مسأله فلسطین به فراموشی سپرده شود و مردم یادشان برود که سرزمین و ملتی به نام فلسطین وجود داشته ، برخلاف خواسته آنها روز به روز مسأله فلسطین پررنگ تر شده. امروز جوانهای فلسطینی در سرزمین ۱۹۴۸، نه زمینهای دور دست، در همان مرکز فلسطین اشغالی بیدار شده اند, حرکت، تلاش وکار می کنند و این ادامه پیدا خواهد کرد و به توفیق الهی، طبق وعده الهی، پیروزی هم با مردم فلسطین خواهد بود.»(بیانات رهبر انقلاب ۱۴۰۱/۱/۲۳). [۲]. فلسطین زنده است، چون دلهای مردم غیور و همیشه در صحنه آن، با وجود تمام فشارها و هجمه های داخلی و خارجی رژیم غاصب صهیونیستی، سرشار از غیرت و حمیت اسلامی است و حیات آن وابسته به استمرار مقاومت است و «پایبندی به اندیشه ایستادگی در برابر دشمن و مقاومت در همه ابعاد آن، ضامن استمرار کمک به فلسطین است.»(رهبرانقلاب ۱۴۰۱/۱/۲۳). «بیداری اسلامی» ثمره‌ی «مقاومت» و «تقویت بیداری اسلامی»، باعث «تقویت حرکت مقاومت اسلامی» خواهد بود. «معنای «مقاومت» این است که؛ انسان یک راهی را انتخاب کند که آن را راه حق می‌داند، راه درست می‌داند و دراین راه، شروع به حرکت‌کند و موانع نتواند او را از حرکت در این راه متوقف کند.» (رهبر انقلاب ۹۸/۱۲/۴). «امروز در منطقه ما، «بیداری اسلامی» بر بسیاری از ملتها و کشورها حاکم است. در هر جایی که اسلام توانسته بر دل و جان مردم مسلط شود، استکبار سیلی خورده و ما معتقدیم که استکبار، بار دیگر از بیداری اسلامی در این منطقه سیلی خواهد‌خورد .»(رهبر انقلاب۹۷/۹/۴). «بیداری اسلامی» یک حالت برانگیختگی و آگاهی در امت اسلامی ایجاد می کند، که قیام‌ها و انقلاب‌های بزرگی را پدید می آورد، تا آنجا که قادر است مهره‌های خطرناکی از جبهه دشمن را ساقط کرده و از صحنه بیرون براند. [۳].مهمترین دستاورد «مقاومت» ایجاد مانع اساسی در برابر پروژه های صهیونیستی است، همچنین اراده‌ی ملتهای مسلمان «امت واحده»، توانسته «روح مقاومت» را در مردم فلسطین زنده نگه دارد و همین امر، توان ایستادگی رژیم صهیونیستی را ضعیف و ضعیف‌تر کرده‌است. «اساسا روش و طریقه‌ی شکل‌گیری رژیم صهیونیستی به گونه‌ای است ؛که نمی‌توان از «توسعه طلبی وسرکوب‌گری و تضییع حقوق حقه‌ی فلسطینیان» دست بردارد زیرا «موجودیت وهویت آن» در گرو «نابودی تدریجی هویت وموجودیت فلسطین» است. چه آنکه موجودیت نامشروع این رژیم غاصب، در صورتی «قابلیت استمرار» خواهد داشت؛ که بر «ویرانه های هویت و موجودیت فلسطین» بنا شود و به همین دلیل است؛ که «حفاظت از هویت فلسطین» و «پاسداری ازهمه‌ی نشانه‌های این هویت بر حق وطبیعی»، امری واجب، ضروری و یک «جهاد مقدس»است.» (رهبر انقلاب ۹۵/۱۲/۳). و امروز در حالی‌که بیش از دو دهه از نقشه‌های شوم آمریکا و رژیم منحوس و غاصب اسراییل ، برای به حاشیه راندن «مسأله قدس و فلسطین» و « فراموشی آرمان مقاومت» می گذرد، نه تنها نتوانستند «طرح خاورمیانه بزرگ» را با «علم کردن داعش و گروههای تکفیری» به انجام برسانند؛ بلکه تمام تلاشهای بیهوده آنها برای به حاشیه کشاندن مسأله جهانی اسلام، یعنی «آزادی قدس شریف» نقش بر آب شده است. امروز این رژیم منحوس صهیونیسم است که روزهای آشوب و آتش را تجربه می‌کند و چندی است به اراده‌ی الهی، دستان پرقدرت حق از آستین حزب‌الله بیرون‌آمده تا طومار ظلم و استکبارشان از صحنه‌‌ی روزگار محو شود. @AFKAREHOWZAVI
مبارزه به سبک مقلوبه ✍فاطمه میری طایفه فرد اگر هدف مبارزه با ظلم باشد، هرچیز کوچک به کار می‌آید، مثلا همان خرده سنگ‌های کودکان که با آن بازی می‌کنند، آن‌وقت دستان کودکان فلسطینی ابابیل می‌شود و بر لشگر پیل‌گون می‌تازد. مادران فلسطینی هم آمده‌اند با همان وسایل آشپزخانه کوچک‌شان، شاید هم جهیزیه قدیمی، از آن‌ها که مادرها به دختران‌شان می‌دهند، از آن‌‌ها که کلی رمز و راز زندگی درونش نهفته است. از همان‌ها که زندگی عزت‌مند را به دختران دم‌بخت یادآور می‌شود. مادران هم سلاح دارند از جنس ایمانی عمیق و شور و عشقی که در قالب خوراک به فرزندان‌شان می‌دهند. مادران هم مبارزه می‌کنند، با زبان، با اشک، با خون، حتی با غذایی که می‌پزند. از همان مائده‌هایی که از آسمان می‌آید. این‌روزها مادران فلسطینی در گوش فرزندان‌شان از قدس می‌خوانند. از آزادی بیت‌لحم، از خواندن نماز در مسجدالاقصی. مادران فلسطینی این روزها مقلوبه می‌پزند. چقدر با ظرافت خوراک را زیر قابلمه می‌چینند، برنج را رویش می‌ریزند و شعله هم به‌کار می‌آید تا غذا به پختگی برسد. کم‌کم صدای مناجات قبل اذان به گوش می‌رسد. مادر، فرزندان را می‌خواند. همه آمده‌اند تا به مادر کمک کنند تا قابلمه را برگردانند. صدای شادی بچه‌ها با صدای ضربه به قابلمه درهم می‌رود. همه به امید نابودی اسرائیل، بر سر قابلمه می‌کوبند و بعد... غذا خورده می‌شود با محبتی از جنس اولین قبله‌گاه مسلمانان و آمادگی همه خانواده برای نابودی دشمن این مسجد مقدس. مادر است دیگر به زندگی رنگ و بو می‌دهد، هدف می‌دهد، حب و بغض می‌دهد. حتی با همین غذای ساده. بچه‌ها گوشه‌ای نشسته و نقاشی می‌کنند و کنار نقاشی می‌نویسند: القدس لنا @AFKAREHOWZAVI
. و صبحی جمعه از دیوار ندبه عهد می‌خوانیم ✍عاطفه جوشقانیان، عضو تحریریه مجتهده امین امان از این تناقض‌ها و از اندوه دوران‌ها که دائم سوگواری، سوگوار عید قربان‌ها پر از خون و پر از خنجر، پر از سنگ و پر از سنگر تمام کوچه ها، پس کوچه‌ها، نبض خیابان‌ها چرا چندیست زیتون در بساط باغبانت نیست؟ دهان باغ را بستند با انبوه سیمان‌ها؟ بزن فریاد: ای مردم که در ساحل نشستید و... یکی جان می‌سپارد پیش چشمم، آی انسان‌ها! همه هفت آسمان پشتت، زمین سنگی ست در مشتت که روزی پس بگیری خاک را از چنگ شیطان‌ها و صبحی جمعه از دیوار ندبه عهد می‌خوانیم صدایش می‌کنیم آن روز دیوار مسلمان‌ها  @AFKAREHOWZAVI
. "همذات پنداری " ✍نرگس سلیمانی در لحظه سخت فیلم، همه در حال تخمه خوردن و لذت بردن هستند اما تو از شدت همذات پنداری با شخصیت اصلی، آب از گلویت پایین نمی‌رود و از این حال گله‌مندی. حس همذات پنداری رهایت نمی‌کند، او آمریکایی و تو ایرانی. مدت‌هاست که به این نکته فکر می‌کنی که چرا جلوی بلدوزر ایستاد تا خانه‌ای ویران نشود، آن خانه نه برای او یا دوستانش بود و نه حتی در قاره محل زندگی‌اش . برای همدردی با فلسطینی‌ها یک انگیزه و مشخصه کافی است که روحیه ظلم‌ستیزی و حق طلبی داشته باشی، اینجاست که دیگر برایت مهم نیست تا ظلم را در کدام لوکیشن بیابی و همه جا مکانی است که فرصت زیست عادلانه را می‌طلبد، درست مانند راشل! تو ایران را نمی‌شناسی، نمی‌دانی که سرنوشتت شبیه حسین فهمیده ایرانی‌ها است، او جلوی تانک ایستاد و آن را منفجر کرد تا جلوی تجاوز به خاک سرزمینم را بگیرد؛ او امامی داشت که می‌گفت: «راه قدس از کربلا می‌گذرد.» تو زندگی را دوست داشتی، کار می‌کردی، با همکارانت می‌خندیدی، حتی دوست پسر داشتی و رقصیدن برایت هنر بود، مانند همه آنچه زندگی غربی نام دارد، اما نمی‌توانستی مظلومانی را ببینی که خانه‌شان را ویران می‌کنند و آواره می‌شوند. امام را نمی‌شناسی که می‌گفت: «ما مامور به تکلیفیم نه نتیجه» اما عملت امضای حرف اوست. جلوی بلدوزر صهیونیست‌ها ایستادی تا خانه‌ای ویران نشود اما از روی تو رد شد تا سند مظلومیت یک تمدن و خشونت و بی‌رحمی یک فرقه ظالم و متجاوز را به تصویر بکشی. بیست سال از آن روزها گذشته، تو شهید شدی، در حالی که شاید حتی معنای شهادت را نمی‌دانستی. @AFKAREHOWZAVI
. خبرنگاری خاموش شد ✍صدیقه عالیپور زمانه عجیب است و گاهی طاقت فرسا، می گویی چه طور؟ بگذار از حضور یک زن با جلیقه‌ی خبرنگاری بگویم که درحال گزارش گرفتن خبری است؛ اما به جای آنکه صدایش در آنتن تلویزیون طنین انداز شود، گلوله به سویش هجوم می‌آورد، صوت وجودیش را به خاموشی می رساند. گفتم:زمانه طاقت فرسا می‌دانی چرا؟ همان‌هایی که شعار دموکراسی ،آزادی بیان ،حقوق بشر سر می دادند، شیرین ابوعاقله را به سکوت، توقف و تمام شدن رساندند. اما نمی‌دانند هرقطره ی خونی که ازیک فلسطینی روی زمین جاری می‌شود، مردمان آن زمین پویاتر، ایستاده‌تر درمقابل باران شهاب سنگ‌ها ،گلوله ونیزه‌ها می‌ایستند . همان گونه که در انقلاب اسلامی ما برای شهیدان والا مقامی چون شهیده ناهید فاتحی کرجوها و زینب کمایی و...رخ داد. واما رسانه شدن ،برای دفاع از مظلوم وفریاد هل من ناصر دادن و لبیک خواستن هیچ وقت پوچی ندارد، بلکه سمبل جاودانگی را برای اهل این مهم را رقم میزند. همان گونه که آسیه«سلام الله علیها »در دربار الحاد و کفر از خودگذشتگی نمود و اذعان مسلمانی ودفاع از حقیقت نمود، حال که می نگریم اسم و رسمی از قصر و فرعون نیست ولی آسیه جاودانه شد. امثال ابوعاقله هم همین طور هستند، اگرچه دولت غاصب در راستای خاموش کردن صوت فلسطینی هاست ولی شهدای فلسطینی، مقاومت زنده‌اند و دیگران را به سوی این رسالت فرا‌ می‌خوانند. @AFKAREHOWZAVI
. به مناسبت این پیروزی"همذات پنداری" ✍نرگس سلیمانی در لحظه سخت فیلم، همه در حال تخمه خوردن و لذت بردن هستند اما تو از شدت همذات پنداری با شخصیت اصلی، آب از گلویت پایین نمی‌رود و از این حال گله‌مندی. حس همذات پنداری رهایت نمی‌کند، او آمریکایی و تو ایرانی. مدت‌هاست که به این نکته فکر می‌کنی که چرا جلوی بلدوزر ایستاد تا خانه‌ای ویران نشود، آن خانه نه برای او یا دوستانش بود و نه حتی در قاره محل زندگی‌اش. برای همدردی با فلسطینی‌ها یک انگیزه و مشخصه کافی است که روحیه ظلم‌ستیزی و حق طلبی داشته باشی، اینجاست که دیگر برایت مهم نیست تا ظلم را در کدام لوکیشن بیابی و همه جا مکانی است که فرصت زیست عادلانه را می‌طلبد، درست مانند راشل! تو ایران را نمی‌شناسی، نمی‌دانی که سرنوشتت شبیه حسین فهمیده ایرانی‌ها است، او جلوی تانک ایستاد و آن را منفجر کرد تا جلوی تجاوز به خاک سرزمینم را بگیرد؛ او امامی داشت که می‌گفت: «راه قدس از کربلا می‌گذرد.» تو زندگی را دوست داشتی، کار می‌کردی، با همکارانت می‌خندیدی، حتی دوست پسر داشتی و رقصیدن برایت هنر بود، مانند همه آنچه زندگی غربی نام دارد، اما نمی‌توانستی مظلومانی را ببینی که خانه‌شان را ویران می‌کنند و آواره می‌شوند. امام را نمی‌شناسی که می‌گفت: «ما مامور به تکلیفیم نه نتیجه» اما عملت امضای حرف اوست. جلوی بلدوزر صهیونیست‌ها ایستادی تا خانه‌ای ویران نشود اما از روی تو رد شد تا سند مظلومیت یک تمدن و خشونت و بی‌رحمی یک فرقه ظالم و متجاوز را به تصویر بکشی. بیست سال از آن روزها گذشته، تو شهید شدی، در حالی که شاید حتی معنای شهادت را نمی‌دانستی. @AFKAREHOWZAVI
. «شوق» ✍زهرا نجاتی عکس‌ها را باز می‌کنم. یکی یکی کودکان و نوجوانانی که با شلیک مستقیم گلوله به خاک و خون تپیده‌اند، دست خودم نیست هر مادری وقتی این تصاویر را می‌بیند، اولین تصویر ذهنی‌اش می‌شود تصویر کودک خودش، با همان ابعاد، همان قدر خونی، همان قدر کوچک، همان طور مظلوم. برای مایی که زمان جنگ را ندیده‌ایم، برای مایی که کودکی تا جوانی‌مان را با اخبار هرروز فلسطین و غزه سرکرده‌ایم، برای مایی که یک عمر دلمان سوخته و کاری به جز راهپیمایی روز قدس و کمک‌هایی که در کودکی‌مان برای فلسطین ارسال می‌شد، برنمی‌آمده، شور و شوق‌مان کمتر از جوانان فلسطینی نیست. هرکس که تصویر پسرک پناه گرفته در آغوش پدر و شهادت هردویشان را قریب بیست سال پیش دیده، امروز خوشحال است. اما خوشحالی ما جنس غریبی دارد. خوشحالی ما از جنس بغض‌های فروداده است. از جنس برای حضور همه کسانی که یک عمر خواستند راه کربلا را تا قدس باز کنند و نبودند که ببینند. از جنس حسرت جمعه سیاه تاریخ.از جنس حسرت هزاران مادر فلسطینی که این سالها فرزندان نوزاد و نوجوان و کودک‌شان را در خاک و خون، میان پرچم فلسطین به خاک سپردند و دوباره فرزند آوردند به امید مبارزه به امید تربیت نسلی که امروز شاهد افتخار آفرینی‌شان بودیم. براستی اگر این مادرها، جنگ را، نبود امکانات را، تحریم جهانی غزه را، نبود وسایل بهداشتی را، فقر را، ترس و نبود امنیت را، بهانه می‌کردند که البته از بهانه‌های ما مثل: وضع اقتصادی، قسمت پوشک، حال نداشتن، کوچک بودن خانه، نبود اعصاب، خیلی جدی‌ترند، آن وقت قطعا الان جبهه مقاومت، نسل جوان جنگاوری، نداشت تا مثل مار و ملخ، از زمین و آب و آسمان بر سر صهیونیست‌ها، فرو بیایند. عکس‌ها را می‌بندم و دلخوش می‌کنم به فردایی که توسط همین جوان‌ها و رهبرشان، برای فلسطین و جهان، طور دیگری رقم خواهد خورد و فلسطین، پاره تن اسلام، دیگر مظلوم نخواهد بود. @AFKAREHOWZAVI
. «دلنوشته‌ای برای تو که نمی شناسمت» ✍فاطمه شکیب رخ نمی دانم چرا احساس می کنم که تو در خاک خویش، سالهاست به جای من می جنگی… خانه ات به جای خانه من نصیب آتش و خمپاره می شود، کودکت به جای فرزندان من کفن پوش می شود! نمی دانم چرا اما، آنجا جان از پا افتاده ی من، هر روز کنار تو دوباره می ایستد! با تو فریاد تو می کشد! و سنگ های خشم تو را به سوی آن غاصب حربی، پرتاب می کند! نمی دانم چرا اما انگار امواج غصه و‌ دلواپسی های توست که شادی را از دل های ما نیز ربوده است. و تو ای مبارز خط مقدم انسانیت، بدان ما امت حقیقی اسلام، به تو افتخار می کنیم که مرزبان مقاوم اسلام در برابر کفر مطلق هستی! و درود خالصانه خویش را بر تو می فرستیم که مدرس استقامت، برای جهان به اسم مسلمان شده ای، که با صلح با دشمن بشریت، خفت و ذلالت را به ننگ تاریخ معاصر چسبانده است. راستی می دانی که این گَردی که به پا کرده ای تا حق خویشتن را بستانی، همان افق وعده داده شده ای ست که ما منتظران موعود، سال هاست به انتظار وقوعش دل سپرده ایم و تو خواسته و یا ناخواسته سهم بسیاری در گسترانیدن حکومت خداوند بر زمین خواهی داشت. می دانم که ایمان داری که وعده الهی بسیار نزدیک است و نصرت آسمان و زمین حقی انکار نشدنی ست! و‌ در آخر ای بانوی مقاوم سرزمین اسلام، می دانم که گذر این روزهایت با زمزمه آیه «كُتِبَ عَلَيكُمُ القِتالُ …» پر شده است؛ جنگ [با دشمن] بر شما مقرّر و لازم شده، و حال آنکه برایتان ناخوشایند است و بسا چیزی را خوش ندارید و آن برای شما خیر است و بسا چیزی را دوست دارید و آن برای شما بد است؛ وخدا [مصلحت شما را در همه امور] می داند و شما نمی دانید. بقره﴿٢١٦﴾ و زبان من نیز، حسرت همراهی تو را در این رستگاری عظیم زمزمه می کند؛ «یا لَیتَنا کنّا مَعَک فَنَفوزَ فَوْزاً عَظیماً» @AFKAREHOWZAVI
4.87M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🪶 "جمعه‌های بیقراری" ✍مرضیه رمضان‌قاسم ساعات ابتدایی روز جمعه، دور هم جمع می‌شویم ندبه می‌کنیم تا بغضی که از نیامدنت در گلو مانده تبدیل به غمباد نگردد و از پا، دَرِمان نیآورد. آری اشک‌ همان بُغضی است که تبدیل به نمک می‌گردد و از چشمان نازل می‌شود. آنگاه همچون کودک یتیمی که برای فراموش کردن غم بی‌پدری او را مشغولِ بازی با اسباب بازی‌هایش می‌کنند خودم را سرگرم تفریح می‌کنم تا غم نیامدنت را از یاد ببرم. اما غروب جمعه که می‌شود باز دچار بهت، حیرت و حسرت می‌گردم؛ آنگاه برای التیام دردِ دوری‌ات، کاسه‌ی صبر در دست می‌گیرم، به آسمان خیره می‌شوم و همچون مادری که به کودک یتیمش که از خواب بیدار شده و بهانه‌ی بابا گرفته می‌گویم: ببین آسمانِ به این بزرگی نیز دلش می‌گیرد و گهگاه می‌بارد آنگاه باور می‌کنم این حالت بی‌قراری‌ طبیعی‌‌ست. این جمعه غم روی غم آمده است، اشتهایم کور شده، امشب بی‌قرار و بی‌تاب کودکان فلسطینی‌ام؛ خواب به چشمم نمی‌آید بخاطر آن کودکانی که از شدت درد و ترس فراوان، خواب از چشمان‌شان ربوده شده‌است. ای کاش این کودکان مظلوم می‌خوابیدند حتی اگر قرار باشد بخوابند و کابوس ببینند، شاید همین خواب، التیام بخشد دردهای ناگفته‌شان را... اوقاتم تلخ است مثل زیتون‌هایی که آتش‌ خودخواهی، فرصت‌‌نداد تلخی‌شان گرفته شود و با بی‌مهری تمام، بی‌رحمانه به دارشان آویختند. @AFKAREHOWZAVI
. «هدفــی که گم نمی‌شود» ✍زهرا نجاتی بزرگ‌ترین هدفی که برایش جنگیده‌اید چه بوده است؟ چندسال برایش جنگیده‌اید؟ برای خود من جنگ‌های بزرگم، به یکی دو ماه و چندماه رسیده اما همین. بعدش یا وا داده‌ام یا جنگیده‌ام اما جنگ آن‌قدرها هم سرسختانه نبوده و تمام شده. طبیعی هم هست، دنیا همیشه روی یک پاشنه نمی‌چرخد. اما دقیقا در همین روزهایی که خیلی از ما تمام دغدغه‌مان در حد ورودی و خروجی حساب، مانده یا کمی فراتر اشتغال و... کسانی زیر همین گنبدکبود، برای هدف مقدسی هفتاد و پنج ساله، می جنگند. نه از این جنگ‌ها که گاه به گاه، اتفاق بیفتد.از جنگ‌هایی که دمادم صدای ترسناکی خانه‌ها را آوار کند. آنها یا عزیزانشان را زیرخروارها خاک مدفون کند و به ظالمانه ترین وجه از آنها بگیرد، طوری که حتی مجالی برای کفن و دفن و ترحیمشان نداشته باشند. بندبند دل‌های مادران روزی هزاربار و باهر پرواز بی، مهابای هواپیما، با هرشکستن دیوار صوتی، بلغزد و فرو بریزد. جوری که هر روز هزار بار بیش از تمام این هفتادسال آرزو کنند که این بار کابوس هفتادساله‌شان به پایان برسد. آری اینها، مبارزه را نسل در نسل نه تنها آموخته، بلکه انجام داده اند. پدر بزرگهایشان، با سنگ جنگیده‌اند،حالا پدر بزرگ‌ها مو سفید کرده‌_ اگرزنده باشند_و کنار پسرها و نوه‌هایشان، به عشق هدف والا مبارزه می‌کنند. مبارزه‌ای که اگرچه شکلش متفاوت و پایه اش قوی‌تر شده اما ماهیتش تغییر نکرده. ماهیتش، دفاع هفتاد و پنج ساله از آزادی قدس است. از حریم مسجدالاقصی، از بی‌وطن نشدن فلسطینی‌ها، از حک نشدن دروغ بزرگ کشوری غاصب روی خانه‌ها و کشتزارهای فلسطین. آری این بزرگ مردان و زنان، بیش از نیم قرن است که با پایمردی پای آرمان بزرگ مسلمانان در جنگ و شکنجه و زندان و تحریم، ناامیدی را، شرمنده کرده و به روی مرگ خندیده‌اند. زیر باران موشک‌ها، عروسی گرفته‌اند و در جنگ با نسل‌کشی اسراییلی‌ها و تولید نسل سگیونیستی‌شان، فرزندآورده و تقدیم جهاد و مقاومت کرده‌اند. اما هدف و آرمان بزرگشان در طول هفتاد و پنج سال نه کوچک شده، نه از خاطرشان رفته و نه خسته و سستشان کرده و همین روزهاست که به اذن الله پیروز شوند. ما چند آرمان جهانی داریم و چندسال برای رسیدن به آرمان‌ جهانیمان تلاش کرده‌ایم؟! @AFKAREHOWZAVI