از ازل سائـل پِـیِ احسـانِ صـاحب خـانـه بـــود
از پِیِ سائل دویدن را، حسـنﷻ جان باب کرد...
پارت 8
درمانده کربلا
ـــــــــــــــــــــــــــــــــ ـــــــــــــــــــــــــــــــــ ـــــــــــــــــــــــــــــــــ
#علی
وارد حرم شدیم چون ک محرم بود خیلی شلوغ بود. ـ
هر جور ک شد رفتم ب ضریح دست زدم زیارتمو کردم با میکائیل
میخواستیم ازحرم بیایم بیرون ک یه مردی. جلمونو گرفت و ب عربی گفت
_كن ضيفنا فنحن نرحب بالحجاج
با تعجب نگاهش کردیم نفهمیدیم
چی گفت..
ک یهو ب فارسی و لحجه عربی گفت
ما پذیرای زائران اقا هستیم.. خوشحال میشم ب همراه ما بیاید
گفتم
+حتما میایم
ک گفت
_ممنون.
همراهش رفتیم ب سمت خونشون رسیدیم..
ک چند نفر نزدیکمون شدن و سلام کردن. بعد خوش و بش
سفره ای بزرگی چیدن..
بعد اینکه غذا را خوردیم.. نشستن
کنارمون رو به پسری ک مارو اورد اینجا کردمو گفتم..
#ادامه دارد
پارت 9
درمانده کربلا
ـــــــــــــــــــــــــــــــــ ـــــــــــــــــــــــــــــــــ ـــــــــــــــــــــــــــــــــ
+اسمت چیه..؟
_اسمم حسین. اینم داستان داره ک چرا اسممو این گذاشتن
+میتونی تعریف کنی؟
_بله ــ پدر مادر من بچه دار نمیشدن میرن پیش امام حسین
ازش میخوان ک بهشون یه بچه بده بعد جند وقت خدا منو بهشون میده بخاطر همین اسم منو گذاشتن. حسین
خانواده من مدیون اقا امام حسینن
+چه قشنگ.. خودتم اسمتو دوست داری
_مگه میشه کسی از اسم حسین بدش بیاد
+لبخندی زدم
_استراحت کنید ک قرار چند ساعت دیگه ببرمتون هیئتم ـ.
+بله چشم
•••چند ساعت بعد
بعد کمی استراحت رفتیم هیئت کمک کردیم هیئت خیلی قشنگی بود.. چند روزی روزامون همبنجور میگذشت با رفتن ب حرم و کمک و خیلی ب حرم امام علی رفتن.. چیزا
دیگه.. میکائیل میخواست بره ب اقا بگه ک منو خوب کنه خلاص شم از این مریضی.. رفتیم حرم ـ ــ
#ادامه دارد
گر همه صورت گران صورت زیبا کشند ،
صورت ارباب ما از همه زیبا تر است .💚
اگر قهری با من باشه! 💔
رفاقت ک سر جاشه... ولی بیشتر
عزیز من حواست ب منم باشه
حواست ب منم باشه:)