‹آقایاباعبدالله!›
چهمیشودکه #شب_جمعه زائرتباشم
دوبارهکنجحَـرمآبرو بدهبهسائل ..🖤
خوشبختاونیهکهشباولقبرش
امامحسین«ع»بیادبگه:
کاریباهاشنداشتهباشید
اینسرسفرهمنبزرگشده💔!'
هق هق میکرد و با خودش میخوند :
قرار نبود که بین ما بیوفته فاصله :) .
‹آقایاباعبدالله!›
شدت این عشق در شعرم نمی گنجد چرا ؟
بیخیال شعر اصلا دوستت دارم حسین(ع)
منتظرانمهدیآگاهباشید!
حسینرامنتظرانشکُشتند.
اَللّهمَعَجِللوَلیِکَالفَرج🌿
میگفت ، آقا من از این خراب شده خستم ،
بیا و نذار دنیای نوکرت بی کربلا بگذره :) .
رسیدم اونجایی که حسین ستوده میگه :
داره دنیای ِ من میگیره از من تورو 💔 .
وسط هیئت داد میزد و میگفت : حسین ،
به جون رقیه راست میگم ، دست من نرسه
اربعین کربلا دیگه جونی تو تنم نمیمونه !