‹؏ـقیلہبنےهاشم⁶⁹🇵🇸›
‼️توجه‼️ لجن های وطن فروش ، اومده بودن از آب گل آلود ماهی بگیرند که به کوری چشم شون، با همت آتش نشا
یکی استاد روحالامین هی اثر جدید رونمایی میکنه یکی جمهوری اسلامی
نام اثر : کار خودشونه ۱۹۳م
‹؏ـقیلہبنےهاشم⁶⁹› ↓
𝐈𝐃: @AGHILEH_BANIHASHEM
نوزاد شیرخوار جمال محمود کفارنه در غزه بر اثر گرسنگی به شهادت رسید.
لعن الله قوم الظالمین و قوم صهیون!
🗣 Hamed Sarrafpour
‹؏ـقیلہبنےهاشم⁶⁹› ↓
𝐈𝐃: @AGHILEH_BANIHASHEM
‹؏ـقیلہبنےهاشم⁶⁹🇵🇸›
انشاءالله امشب بحثی رو تو کانال قرار میدیم با موضوع بنده خالص خدا ؛✨
#بحث با موضوع عبد!
-تعریف کلی عبد
-مراتب مختلف عبد
-بندگان خاص خدا
-ویژگی عبادالرحمان
-تفسیر آیاتی از سوره ی فرقان
‹؏ـقیلہبنےهاشم⁶⁹› ↓
𝐈𝐃: @AGHILEH_BANIHASHEM
عبد
کلمه ی عبد به معناى کسی است نهایت خضوع و تذلّل را در برابر معبود خود دارد و به معنای واقعی نوکر اوست،
عبد در تمام هستى و کمالات، خویش را مدیون مولاى خود میداند؛ از اینرو تسلیم او است و همین نادیده گرفتن خود و هوا و هوس خویش، او را به رنگ کمالات مولا درمیآورد.
تا آنجا که به فرموده رسول مکرم اسلام(ص): بنده حقیقى حضرت پروردگار کسى است که اطاعت و فرمانبردارى خدا شیرینى او و محبت خدا لذتش باشد. حاجت به خداى خود برد و حکایت خویش به او گوید و توکل و اعتماد خود بر او بندد
تعریف عبد در حدیث؛
امام صادق(ع) میفرماید: حقیقت عبودیت و بندگى چند چیز است:
1_ اینکه بنده در آنچه خدا بر او منّت گذاشته و بخشیده است براى خود مالکیت نبیند، بدان جهت که بندگان را ملکى نیست، مال را مال خدا میدانند، و آنرا در جایى که خدا فرموده است قرار میدهند.
دوم: اینکه تمام مشغولیاتش منحصر شود به آنچه که خداوند او را بدان امر نموده، یا از آن نهى فرموده است.
بنابراین، اگر بنده خدا براى خودش ملکیتى را در آنچه که خدا به او سپرده است نبیند، انفاق نمودن بر او آسان میشود.
و چون بنده خدا تدبیر امور خود را به مدبرش بسپارد، مصائب و مشکلات دنیا بر وى آسان میگردد.
و زمانى که به آنچه خداوند به وى امر کرده و نهى نموده است اشتغال ورزد، دیگر فراغتى نمییابد تا مجال و فرصت خودنمایى و فخر نمودن بر مردم پیدا نماید.
از اینرو؛ چون خداوند بنده خود را به این چند چیز گرامى بدارد، زندگى در دنیا و نحوه برخورد با ابلیس و خلایق بر وى سهل و آسان میگردد. به انگیزه زیاده اندوزى و فخر و مباهات با مردم به دنبال دنیا نمیرود و آنچه را که از جاه و جلال و منصب و مال در دست مردم مینگرد، آنها را براى عزت و علّو درجه خویشتن طلب نمینماید و روزهاى خود را به بطالت و بیهودگى نمیگذراند
مجلسى، بحار الانوار، ج 1، ص 224، طبع حروفى، مطبعه حیدرى.
مراتب عبد
بندگی و عبودیت مانند خیلی چیز های دیگه از جمله ایمان؛ علم؛ اخلاق و.. دارای مراتب مختلفیه
عبادت و سعی در انجام دستورات الهی و ترک گناهان از مراتب اولیه یک عبد است
مرتبه دوم عبد آن چیزیست که امام صادق علیه السلام در حدیث گذشته فرمود
و خاص ترین مرتبه ی عبد نزد خدا با عنوان عبادالرحمان در قرآن کریم بیان شده.
در آیات ۶۳ تا ۷۶ سوره ی مبارکه فرقان خداوند این بنده ی های خاص خودش رو تعریف کرده که باهم بررسی خواهیم کرد
تواضع و حلم
۶۳_وَ عِبادُ الرَّحْمنِ الَّذِینَ یَمْشُونَ عَلَى الأَرْضِ هَوْناً وَ إِذا خاطَبَهُمُ الْجاهِلُونَ قالُوا سَلاماً
ترجمه:
۶۳ ـ بندگان (خاص خداوند) رحمان، کسانى هستند که بى تکبر بر زمین راه مى روند; و هنگامى که جاهلان آنها را مخاطب سازند( و حرف های جاهلانه و توهین میزنند)، به آنها سلام مى گویند (و با بزرگوارى مى گذرند).
نخست مى گوید: بندگان خاص خداوند رحمان، کسانى هستند که: با آرامش و بى تکبر بر روى زمین راه مى روند
در واقع، نخستین توصیفى که از عباد الرحمان شده است، نفى کبر، غرور و خودخواهى است که در تمام اعمال انسان و حتى در کیفیت راه رفتن او آشکار مى شود; زیرا ملکات اخلاقى، همیشه خود را در لابلاى اعمال، گفتار و حرکات انسان نشان مى دهند، تا آنجا که از چگونگى راه رفتن یک انسان، مى توان با دقت و موشکافى به قسمت قابل توجهى از اخلاق او پى برد.
آرى، آنها متواضعند، و تواضع کلید ایمان است، در حالى که غرور و کبر کلید کفر محسوب مى شود.
دومین وصف آنها حلم و بردبارى است چنان که قرآن در ادامه همین آیه مى گوید: و هنگامى که جاهلان آنها را مورد خطاب قرار مى دهند و به جهل و جدال و سخنان زشت مى پردازند، در پاسخ آنها سلام مى گویند
سلامى که نشانه بى اعتنائى، توأم با بزرگوارى است، نه ناشى از ضعف،
سلامى که دلیل عدم مقابله به مثل، در برابر جاهلان و سبک مغزان است.
سلام وداع گفتن با سخنان بى رویه آنها، نه سلام تحیت، که نشانه محبت و پیوند دوستى است، خلاصه سلامى که نشانه حلم، بردبارى و بزرگوارى است
قالو سلاما باید مصداق ما مذهبیایی که در برابر فحاش ها و ملحدین قرار میگیرم باشه و هرگز حق مقابله به مثل نداریم
شب زنده داری
۶۴_وَ الَّذِینَ یَبِیتُونَ لِرَبِّهِمْ سُجَّداً وَ قِیاماً
کسانى که شبانگاه براى پروردگارشان سجده و قیام مى کنند.
سومین ویژگی بندگان خاص خدا اینه که
در ظلمت شب، که چشم غافلان در خواب است و جائى براى تظاهر و ریا وجود ندارد، خواب خوش را بر خود حرام کرده، و به خوش تر از آن که ذکر خدا و قیام و سجود در پیشگاه با عظمت او است، مى پردازند، پاسى از شب را به مناجات با محبوب مى گذرانند، و قلب و جان خود را با یاد و نام او روشن مى کنند:)
ترس از خدا
۶۵_وَ الَّذِینَ یَقُولُونَ رَبَّنَا اصْرِفْ عَنّا عَذابَ جَهَنَّمَ إِنَّ عَذابَها کانَ غَراماً
۶۶_إِنَّها ساءَتْ مُسْتَقَرّاً وَ مُقاماً
و کسانى که مى گویند: پروردگارا! عذاب جهنم را از ما بر طرف گردان، که عذابش سخت و پر دوام است.
مسلماً آن (جهنم)، بد جایگاه و بد محل اقامتى است !
چهارمین صفت ویژه آنان خوف و ترس از مجازات و کیفر الهى است: آنها کسانى هستند که: پیوسته مى گویند: پروردگارا عذاب جهنم را از ما بر طرف گردان که عذابش سخت، شدید و پر دوام است
و جالب این است که بعد از شبانه عبادت کردن باز هم مغرور نمیشوند و از خشم خدا میترسند
اعتدال در انفاق
۶۷_وَ الَّذِینَ إِذا أَنْفَقُوا لَمْ یُسْرِفُوا وَ لَمْ یَقْتُرُوا وَ کانَ بَیْنَ ذلِکَ قَواماً
ـ و کسانى که هر گاه انفاق کنند، نه اسراف مى نمایند و نه سخت گیرى; بلکه در میان این دو، حدّ اعتدالى دارند.
جالب توجه این که: اصل انفاق کردن را مسلّم مى گیرد، به طورى که نیاز به ذکر نداشته باشد; چرا که انفاق، یکى از وظائف حتمى هر انسانى است، لذا، سخن را روى کیفیت انفاق آنان برده، مى گوید: انفاقى عادلانه و دور از هر گونه اسراف و سخت گیرى دارند، نه آن چنان بذل و بخششى کنند که زن و فرزندشان گرسنه بمانند، و نه آن چنان سخت گیر باشند که دیگران از مواهب آنها بهره نگیرند!
۳ ویژگی
۶۸_وَ الَّذِینَ لا یَدْعُونَ مَعَ اللّهِ إِلهاً آخَرَ وَ لا یَقْتُلُونَ النَّفْسَ الَّتِی حَرَّمَ اللّهُ إِلاّ بِالْحَقِّ وَ لا یَزْنُونَ وَ مَنْ یَفْعَلْ ذلِکَ یَلْقَ أَثاماً
۶۹_یُضاعَفْ لَهُ الْعَذابُ یَوْمَ الْقِیامَةِ وَ یَخْلُدْ فِیهِ مُهاناً
۷٠إ_الاّ مَنْ تابَ وَ آمَنَ وَ عَمِلَ عَمَلاً صالِحاً فَأُوْلئِکَ یُبَدِّلُ اللّهُ سَیِّئاتِهِمْ حَسَنات وَ کانَ اللّهُ غَفُوراً رَحِیماً
۷۱_وَ مَنْ تابَ وَ عَمِلَ صالِحاً فَإِنَّهُ یَتُوبُ إِلَى اللّهِ مَتاباً
و کسانى که معبود دیگرى را با خداوند نمى خوانند; و انسانى را که خداوند خونش را حرام شمرده، جز به حق نمى کشند; و زنا نمى کنند; و هر کس چنین کند، مجازات سختى خواهد دید!
عذاب او در قیامت مضاعف مى گردد، و همیشه با خوارى در آن خواهد ماند!
مگر کسانى که توبه کنند و ایمان آورند و عمل صالح انجام دهند، که خداوند گناهان آنان را به حسنات مبدّل مى کند; و خداوند همواره آمرزنده و مهربان بوده است!
و کسى که توبه کند و عمل صالح انجام دهد، به سوى خدا بازگشت مى کند (و پاداش خود را مى گیرد).
ششمین ویژگى عباد الرحمان که در آیات مورد بحث آمده، توحید خالص است که آنها را از هر گونه شرک و دوگانه و یا چند گانه پرستى، دور مى سازد، مى فرماید: آنها کسانى هستند که: معبود دیگرى را با خداوند نمى خوانند
البته این آیه تنها منظورش پرستش معبود دیگر نیست بلکه ریا کردن و خودنمایی در اعمال صالح نیز نوعی خواندن غیر خداست
هفتمین صفت، پاکى آنها از آلودگى به خون بى گناهان است: آنها هرگز انسانى را که خداوند خونش را حرام شمرده، جز به حق، به قتل نمى رسانند
از آیه فوق به خوبى استفاده مى شود: تمام نفوس انسانى در اصل محترمند و ریختن خون آنها ممنوع است، مگر عواملى پیش آید که این احترام ذاتى را تحت الشعاع قرار دهد، و مجوز ریختن خون گردد.
هشتمین وصف آنها این است که: دامان عفتشان هرگز آلوده نمى شود و زنا نمى کنند
آنها بر سر دو راهى کفر و ایمان، ایمان را انتخاب مى کنند،
و بر سر دو راهى امنیت و ناامنى جان ها، امنیت را،
و بر سر دو راهى پاکى و آلودگى، پاکى را
آنها محیطى خالى از هر گونه شرک، ناامنى، بى عفتى و ناپاکى با تلاش و کوشش خود فراهم مى سازند!
و در پایان این آیه، براى تأکید هر چه بیشتر اضافه مى کند: و هر کس یکى از این امور را انجام دهد، عقوبت و مجازاتش را خواهد داشت
ولى از آنجا که: قرآن مجید هیچ گاه راه بازگشت را به روى مجرمان نمى بندد و گنهکاران را تشویق و دعوت به توبه مى کند، در آیه بعد، چنین مى گوید:
مگر کسانى که توبه کنند، ایمان آورند و عمل صالح انجام دهند که خداوند گناهانشان را مى بخشد و سیئات اعمال آنها را تبدیل به حسنات مى کند، و خداوند آمرزنده و مهربان است
شهادت ندادن به ناحق و شرکت نکردن در مجلس گناه
۷۲وَ الَّذِینَ لا یَشْهَدُونَ الزُّورَ وَ إِذا مَرُّوا بِاللَّغْوِ مَرُّوا کِراماً
و کسانى که شهادت به باطل نمى دهند (و در مجالس باطل شرکت نمى کنند); و هنگامى که با لغو و بیهودگى برخورد کنند، بزرگوارانه از آن مى گذرند
در حقیقت، آنها نه در مجلس باطل(مجلس موسیقی حرام، لعب و لهو، شراب، رقص غیبت، تهمت و...)حضور پیدا مى کنند و نه آلوده لغو و بیهودگى مى شوند.
و با توجه به این که: لغو شامل هر کارى که هدف عاقلانه اى در آن نباشد مى گردد، نشان مى دهد که: آنها در زندگى، همیشه هدف معقول، مفید و سازنده اى را تعقیب مى کنند، و از بیهوده گرایان و بیهوده کاران متنفرند.