آخر شبی رسد که ما را به جرم جنون و عشق ، به کربلای تو تبعید کنند:))
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
اونکہچشـیدھطـعـمایـݩ؏ـشـقو..
غیـࢪتوهیـچڪسونمیشـناسہ💔..(:
‹؏ـقیلہبنےهاشم⁶⁹🇵🇸›
ݩـاز ایـن دلـبر خـوش چھره کشـیدن داࢪد
نمـک ؏ـشق ِابـاالفـضل چشـیدن داࢪد . .(:
حق بدھ، دسـت بہ سوۍ کمࢪش بُـرد حـسین
داغ تـو داغ بـزࢪگـۍ سـت، خـمیدن دارد . .💔(:"
اضـطـࢪاب حـࢪم ازتشنـگۍ مَـشک تـو نیـست
بـۍ ؏ـلمـدارشـدن، ࢪنـگ پـریـدن داࢪد . .🙂!
《هـرگُلےزیباست
•امایـاسچیزِدیـگریست•
•دَرمیانِسنگها
•الماسچـیزِدیگریست•
•مامـیانِعمرِخودخـیلےبرادردیـدهایم!
•دروفـاداریولے
•|عبــاس|چـیزِدیگریست..!•🖤•》
#تاسوعا
هدایت شده از فاروق ؛
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
پاشو با من بیا داداش :)) . .
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#محرم | #امام_حسین
وتازمانرسیدنبہتوگریہمۍکنم...
حـسینجان . .(:
هدایت شده از دݪدادهمټحوݪ³¹³
+عمومرفتهآببیاره..
برمیگردهدیگه..!((:💔
هدایت شده از دݪدادهمټحوݪ³¹³
شیعیانفرداحـسینبۍیارویاورمۍشود
خونجگرزینب ز داغِششبرادرمۍشود
هدایت شده از دݪدادهمټحوݪ³¹³
شمرِملعون از جفا سازد جدا رأس حـسین
نوحہگر زین ماجرا زهراۍاطهر مۍشود
هدایت شده از دݪدادهمټحوݪ³¹³
مۍشود آل علۍفردا اسیر و دستگیر
بستہبر زنجیرِڪینسجاد مضطر مۍشود
‹؏ـقیلہبنےهاشم⁶⁹🇵🇸›
فَرمـٰاندِهعُـشّـٰاق،دِلِآگـٰاهِحُـسِیناَست
بیراهِہمَرۅ!سـٰادِهتَرینراهحُـسِیناَست
اَزمَرُدمِگُمراهِجَـہـٰانراهمَجـۅیید
نَزدیڪتَرینراهبَہۅَاللّٰہحُـسِیناَست
حدود ساعت ۱۵:۰۰
امام(ع) به طرف خیمهها برگشت
تا خداحافظی کند.
[ای اهل حرم سیر ببینید حسین را . . .]
همچنین پیراهنش را پاره پاره کرد و پوشید تا بعدا در وقت غارت کردن توسط دشمن برهنهاش نکنند
[به خاک گفتم اگر شد تنت بپوشد
که پاره پاره نبینم تن تو مادرجان ...]
وقت وداع با اهل بیت،
کودک شیرخوارهاش علی اصغر(س)
را به میدان برد تا او را سیراب کند
که به تیر حرمله کشته شد.
[ای حرمله . .
این بچه سرِ جنگ ندارد
شش ماهه بی شیر که شمشیر ندارد..
تیری که به عباس زدی
وایخدایا شش ماهه من طاقت این تیر ندارد']
امام(ع) به میدان رفت اما کمتر کسی حاضر به مقابله با ایشان میشد.
بعضی تیر میانداختند و
بعضی از دور نیزه پرتاب میکردند.
شمر و ۱۰ نفر به مقابله با امام(ع) آمدند.
بعداز شهادت امام(ع)،
بر پیکر مبارکش جای ۳۳ زخم نیزه
و ۳۴زخم شمشیر شمرده شد.
زمانی که امام(ع) در آستانه شهادت بود،
کسی جرأت نمیکرد به سمت ایشان برود،
اهل حرم از صدای اسب ایشان (ذوالجناح) متوجه شده و بیرون دویدند.
کودکی به نام عبدالله بن حسن(ع) دوید
و به طرف مقتل امام آمد.
او را در بغل عمویش کشتند.
امام ناراحت شدند و کوفیان را نفرین کردند:
«خدایا باران آسمان و روییدنی زمین را از ایشان بگیر!»
۱۶:۰۶ مقارن با اذان عصر
وقت شهادت امام(ع) را وقت نماز عصر گفتهاند.
حمید بن مسلم گوید:
پیش از آن که حسین(ع) کشته شود،
شنیدم که میگفت:
«به خدا پس از من، کسی را نخواهید کشت که خداوند از کشتن او، بیش از کشتن من بر شما خشم آرد.»
گوید: آنگاه شمر میان کسان بانگ زد که
«وای بر شما! منتظر چیستید؟
مادرهایتان به عزایتان بنشینند، بکشیدش!»
[ای شمر بس کن و به روی سینه اش مرو
با چکمهات قدم رویِ عرش خدا مزن . . .]
گوید در این حال سنان بن انس حمله برد و نیزه در قلب امام(ع) فرو برد...
[روزِ عاشورایی این جمله رو لبتون باشه ؛
اللَّهُمَّ الْعَنْ قَتَلَةَ الْحُسَيْنِ عَلَيْهِ السَّلاَمُ . . .]
حدود ساعت ۱۷:۰۰
بعداز شهادت امام(ع)، عدهای لباسهای آن حضرت را غارت کردند که نوشتهاند تمام این افراد، بعدها به مرضهای لاعلاج دچار شدند.
غارت عمومی اموال امام حسین(ع)
و همراهانش آغاز شد.
عمر سعد ساعتی بعد دستور توقف غارت را داد و حتی نگهبان برای خیمهها گذاشت.
[یکی از شیعیان بصره به اسم سوید بنمطاع بعداز شهادت امام(ع) به کربلا رسید و برای دفاع از حرم امام(ع) جنگید تا شهید شد]
نزدیک غروب آفتاب
سر امام(ع) را از بدن جدا میکنند
و به خولی میدهند تا همان شبانه برای ابن زیاد ببرد.
آنگاه، به دستور عمر سعد،
بر بدن مطهر امام(ع) و یارانش اسب میدوانند تا استخوانهایشان هم خرد شود.
[عصر فردا بدنش زیر سم اسبان است😭]
۱۸:۴۹ مقارن با اذان مغرب
داستان روز غمانگیز عاشورا،
اینطور تمام میشود!
در حالی که عمر سعد دستور نماز جماعت مغرب را میداده،
سنان بن انس بین مردم میتاخته و رجز میخوانده که «افسار و رکاب اسب مرا باید از طلا بکنید! چرا که من بهترین مردمان را کشتهام!»
[السلام علی الحسین وعلی علی بن الحسین وعلی اولادالحسین وعلی اصحاب الحسین،
الالعنة الله على القوم الظالمين من الاولين والاخرين .]