eitaa logo
‹؏ـقیلہ‌بنے‌هاشم⁶⁹🇵🇸›
3.2هزار دنبال‌کننده
13.9هزار عکس
4.4هزار ویدیو
151 فایل
اگر‌به‌خاطر«حمایت‌ازوطن»متهم به ساندیس‌خوری می‌شویم؛ماساندیس‌خوری‌را ترجیح‌می‌دهیم به «وطن‌فروشی» ساندیس‌خورهم‌که‌باشیم، الحمدلله جیــره‌خوارِدشمن نیستیم🔥! ناشناس' @AGHILEH_BANIHASHEM_69 کپی : همه جوره حلالِ ..
مشاهده در ایتا
دانلود
‹؏ـقیلہ‌بنے‌هاشم⁶⁹🇵🇸›
چطور ممکنه امام حسین (ع) که فرزند پیامبر اسلام و امیر المؤمنین (ع) است و با دین اسلام آشنایی کامل دا
اولا: برای رسیدن به جواب از این شبهه مقدمه ای را در مورد معنای آیه « هلاکت » اشاره می نماییم تا معنی هلاکت حرام مشخص شود ، تا بعد ببنیم که آیا این عنوان در مورد قیام بزرگ امام حسین علیه السلام صدق می‌کند یا خیر . خداوند در قرآن فی فرمایند : وَأَنْفِقُوا فِی سَبِیلِ اللَّهِ وَلَا تُلْقُوا بِأَیْدِیکُمْ إِلَى التَّهْلُکَهِ وَأَحْسِنُوا إِنَّ اللَّهَ یُحِبُّ الْمُحْسِنِینَ . البقره / 195 .
‹؏ـقیلہ‌بنے‌هاشم⁶⁹🇵🇸›
اولا: برای رسیدن به جواب از این شبهه مقدمه ای را در مورد معنای آیه « هلاکت » اشاره می نماییم تا معنی
‌ در راه خدا انفاق کنید و خود را با دستهایتان به هلاکت نیندازید و نیکی کنید که خداوند نیکو کاران را دوست دارد . « تهلکه» تو این آیه به معنای هلاکته و مقصود از اون هر کاریه که انجام اون به انسان ضرر بزرگی بزنه که تحمل اون تو حالت عادی ممکن نیست ؛ مثل فقر یا مریضی یا مرگ . این آیه کریمه در ابتدا به انفاق در راه خدا ؛ یعنی فداکاری در راه خدا و بخشش در راهی که او می‌پسندد ، دعوت و پس از اون از انداختن خودش تو هلاکت منع میکنه . پس مراد از هلاکت در این آیه ، هلاکتی است که از ترک فداکاری و از خود گذشتگی در راه خدا نشأت می گیره .
‹؏ـقیلہ‌بنے‌هاشم⁶⁹🇵🇸›
‌ در راه خدا انفاق کنید و خود را با دستهایتان به هلاکت نیندازید و نیکی کنید که خداوند نیکو کاران را
‌ این آیه نشون می‎ده که اختصاص علم غیب به خداوند به این معنیه که غیب رو مستقلاً و از پیش خود ـ با لذات ـ کسی جز خدا نمی‎دونه، ولی ممکنه پیامبر با رضایت پروردگار ، بدونه همچنین ممکنه دیگه انسان‎ها به تعلیم پیامبران از آن آگاهی یابند.
نکته‎ی قابل توجه، اینه که علم موهبتی یاد شده تخلف ناپذیر هست، چون علم ثبت شده در لوح محفوظ آگاهی به چیزیه که قضای حتمی خدا بدان تعلق گرفته .
مرحوم علامه طباطبایی (ره) ـ صاحب تفسیر المیزان در ـ این باره میگه: سیدالشهدا(ع) به عقیده شیعه‎ی امامیه سومین جانشین از جانشینان پیامبر اکرم(ص) و صاحب ولایت کلیّه می‎باشد. علم امام(ع) به اعیان خارجیه و حوادث و وقایع ـ طبق آن چه از ادلّه نقلیه و براهین عقلیه بر می‎آید ـ دو قسم است؛
قسم اول: امام(ع) تو هر شرایطی ـ به اذن خداوندی ـ به حقایق جهان هستی آگاهه، اعمّ از اون‎ها که تحت حس قرار دارن یا اونا که از دایره‎ی حس بیرون هستن؛ مثل موجودات آسمانی و حوادث گذشته و وقایع آینده؛ قسم دوم: علم عادی هست. پیامبر(ص)، به نوشته قرآن کریم و همچنین امام(ع) بشری است مثل سایر افراد و اعمالی که تو مسیر زندگی انجام می‎ده، مثل اعمال سایر افراد، در مجرای اختیار و براساس علم عادیه و اونچه رو شایسته می‎بینه انجام می‎ده. منبع :
چهره‌ی درخشان حسین بن علی(ع)، علی ربانی خلخالی، ص 134 ـ 140، انتشارات مکتب الحسین(ع)، چاپ 6، سال 1379 ش، قم.
لازمه‎ی قسم اول اینه که هیچ گونه تکلیفی بر متعلق این گونه علم از آن جهت که حتمی‎الوقوع هست، تعلق نمی‎گیره و قصد و طلبی از انسان با اون ارتباط پیدا نمی‎کنه ؛ چون تکلیف همواره از راه امکان، به فعل تعلق می‎گیره و لازمه‎ی امکان هم اختیاری بودن فعل و ترک هست و متعلق علم امام از جهت ضروری الوقوع و متعلق قضای حتمی بودن اون، محال هست مورد تکلیف قرار بگیره؛ پس علم به قضای حتمی تو زندگی عملی انسان تأثیر نداره و تکلیف‎آور نیست.
این شخص با علم به خطر، زندگی عادی خودش رو ادامه می‎ده اگر چه به خطر منتهی خواهد شد و مشمول آیه‎ی: و لا تلقوا بایدیکم الی التهلکه. [3] نیست؛ چون تو تهلکه واقع شده است نه این که خودش رو به هلاکت انداخته باشه. شایان ذکره که این آیه از آیات مربوط به جهاد هست؛ چون از پیش از آن که میگه: وأنقفوافی سبیل الله و لا تلقوا بایدیکم الی التهلکه. این گونه فهمیده می‎شود که اگر اموالتان را در راه جهاد، انفاق نکنید پس همانا دشمن بر شما مستولی می‎گردد و شما را به هلاکت می‎رساند. منبع : سوره بقیه آیه ۱۹۵.
روایتی تو این زمینه از براء بن عازب نقل شده که تو یکی از جنگ‎ها مردی از مهاجرین بر صف دشمن حمله کرد، مردم فریاد زدن که خودش رو به هلاکت انداخت و به کشتن داد و آیه‎ی مذکور را قرائت کرد سپس ابوایوب انصاری گفت: من از شما به این آیه عالم‎تر هستم، همانا این آیه در شأن ما انصار نازل شده که پیامبر(ص) را همراهی، و وقتی اسلام قوّت گرفت و اهلش زیاد شد، به سوی اهل و اموال خودمان برگشتیم و خودمان را به هلاکت افکندیم و منظور از هلاکت، ترک جهاد است. منبع: تفسیر کبیر، فخر رازی، ج 5، ص 150، مکتبه الاعلام الاسلامی، قم، و مقدمه لهوف سید ابن طاووس.
آری متعلق قضای حتمی و خواستن قاطعه‎ی حق تعالی، مورد رضا به قضاست؛ چنان که سیدالشهدا(ع) در آخرین ساعات زندگی خود، در میان خاک و خون می‎فرمود: «ای خدا بر قضا و حکم تو صبر پیشه می‎کنم، ای فریادرس کسی که جز تو فریادرسی نداردمنبع:«صبراً علی قضائک یا رب لا اله سواک یا غیاث المستغیثین مالی رب سواک و لا معبود غیرک، صبراً علی حلمک یا غیاث من لا غیاث ‎له» مقتل الحسین(ع)، ص 283، سید عبد الرزاق مقرم، دارالکتاب بیروت.
همچنین تو خطبه‎ای که به هنگام بیرون اومدن از مکه ایراد فرمود، آمده است: رضی الله رضانا اهل البیت. اونچه باید به اون توجه داشت اینه که علم قطعی امام به حوادث تغییرناپذیر، لازمه جبر نیست؛ چرا که در جهان هستی که مخلوق الهی هست، چیزی جز با مشیّت(خواستن) الهی و اذن خداوندی به وجود نمیاد و مشیّت خداوندی به افعال اختیاری انسانی، از راه اراده و اختیار تعلق گرفته؛ مثلاً خداوند خواسته که انسان فعلی، رو با اختیار و اراده انجام بده.
‹؏ـقیلہ‌بنے‌هاشم⁶⁹🇵🇸›
همچنین تو خطبه‎ای که به هنگام بیرون اومدن از مکه ایراد فرمود، آمده است: رضی الله رضانا اهل البیت.
آشکاره که تحقق این فعل با این اوصاف، لازم و قطعی خواهد بود و با این همه، اختیاری هم هست؛ زیرا اگر اختیاری نباشه اراده‎ی خداوند از مرادش تخلف می‎کنه
 و ما تشاؤون الّا ان یشاء الله رب العالمین.
منبع: تکویر،۲۹
بنابراین میشه گفت: امام(ع) می‎دونست که تلاش در برابر قضای حتمی سودی نداره؛ چنان که خداوند در کلام خود در سوره‎ی آل عمران در برابر آن‎ها که در جنگ احد گفته بودند: اگر یاران کشته شده پیش ما بودند، نمی‎مردند. می‎فرماید: «بگو اگر در خانه‎هایتان نیز بودید کسانی که برایشان قتل نوشته شده بود به سوی آرامگاه‎های خود بیرون می‎آمدند.» منبع: آل عمران، 145، «قل لو کنتم فی بیوتکم لبرز الذین کتب علیهم القتال الی مضاجعهم».
اما درباره‎ی قسم دوم از علم امام: این نوع علم امام تکلیف آوره، بر خلاف قسم اول از علم امام(ع) که علم غیبی هست و تکلیف آور نیست. امام حسین(ع) از جهت عادی خود نیز به شهادت خود و یارانش آگاهی داشت؛ بنابر دلایلی که در پی خواهد آمد، ولی از این جهت که اسلام در خطر بود، ملاحظه و ترسی از کشته شدن نداشت و اهداف بلند و عالی آن حضرت بود که در این راه او را از انجام هر کاری برای اسلام باز نمی‎داشت.
مدارک و مصادر معتبر تاریخی دلالت دارند که امام از شهادت خود و به دست نیومدن پیروزی نظامی، علم و آگاهی داشت و می‎دونست که شرایط تأسیس حکومت اسلامی فراهم نیست؛ پس هدف آن حضرت از قیام، اساساً اعلان بطلان حکومت یزید، احیاء دین، رفع شبهات و انحرافات فکری و نجات نظام حکومت اسلامی و دفع ضربات کشنده‎ی حکومت یزید، از دین بود. اینک برخی از فقرات کلام سیدالشهدا(ع) را که بر علم ایشان دلالت دارد.
بیان می‎کنیم: 1. به عبدالله بن زبیر در مکه می‎فرمود: به خدا سوگند اگر من در هر پناهگاهی باشم، مرا بیرون می‎آورند، تا مقصود خود را انجام دهند. به خدا سوگند! در تعدّی و ستم بر من از حد بگذرند؛ چنان‎که یهود در مورد شنبه از حد گذشتند(و احترام روز شنبه را از بین بردند.) منبع :«وایم الله لو کنت فی جحر هامّه من هذه الهوام لاستخرجونی حتی یقضوا بی حاجتهم و الله لیعتدن علیّ کما اعتدت الیهود فی السبت»، الکامل فی التاریخ، ج 4، ص 39، ابن اثیر، نشر دار صادر، دار بیروت، سال 1385 هـ ق.
2. امام حسین(ع) می‎فرمود:
والله لا یدعونی حتی یستخرجوا هذه العلقه من جوفی فاذا فعلوا سلط الله علیهم من یذلهم حتی یکونوا اذلّ من فرام الامه (والفرام خرقه تجعلها المرأه فی قلبها اذا حاضت).
به خدا سوگند! مرا رها نمی‎کنند تا خون قلبم را بیرون آورند؛ پس وقتی چنین کردند، خداوند کسی را از آنان بر آن‎ها مسلط سازد که آن‎ها را ذلیل کند آن قدر که از خرقه‎ی زنان هم خوارتر گردند. و مانند این، شواهد بسیار است که برای جلوگیری از اطاله‎ی کلام به همین مختصر اکتفا می‎کنیم. منبع: الارشاد، شیخ مفید، ج 2، ص 78 ، انتشارات علمیه اسلامیه، مترجم، سید هاشم رسولی محلاتی.
‹؏ـقیلہ‌بنے‌هاشم⁶⁹🇵🇸›
2. امام حسین(ع) می‎فرمود: والله لا یدعونی حتی یستخرجوا هذه العلقه من جوفی فاذا فعلوا سلط الله علی
‌ اما هدف امام حسین(ع) رو با توجه به سخنان آن حضرت می‎توان چنین بیان کرد: امر به معروف و نهی از منکر، امام حسین(ع) برای ارائه دادن الگویی برتر و واحد ، با توجه به آیه‎ی شریفه‎ی 104 از سوره‎ی آل عمران که می‎فرماید:
و لتکن منکم امه یدعون الی الخیر و یأمرون بالمعروف و ینهون عن المنکر و اولئک هم المفلحون 
به این حرکت نمادین اقدام نمود و این مطلب از کلام خود آن حضرت، در وصیتی که به محمد‎بن‎حنفیه نگاشته است، به دست می‎آید؛
چرا که فرمود: انی لم اخرج اشراً و لا بطراً و لا مفسداً و لا ظالماً … انما خرجت لطلب الاصلاح فی امه جدی محمد(ص) ارید أن آمر بالمعروف و أنهی عن المنکر و اسیر بسیره جدی و ابی علی بن ابی طالب… من از روی خودخواهی و سرمستی و گردنکشی و فساد و ظلم خارج نشده‎ام و جز این نیست که خارج شدم برای اصلاح در امت جدّم رسول خدا(ص) و اراده دارم که امر به معروف و نهی از منکر کنم و مطابق سیره‎ی جدم(ص) و پدرم، علی بن ابی طالب(ع)، رفتار نمایم. آری به راستی حضرت حسین بن علی(ع) از خطری که متوجه دین شده بود، آگاه بود؛ منبع : بحارالانوار، تهران، ج 44، ص 329.
از این رو در همان آغاز کار که مروان در مدینه به آن حضرت توصیه کرد که با یزید بیعت کنه و به اصطلاح او، محترمانه و با آسایش خاطر زندگی کنه، فرمود: انا لله و انا الیه راجعون و علی الاسلام السلام اذ قد بلیت الامه براع مثل یزید؛ همانا ما از خداییم و به سوی او باز می‎گردیم؛ باید با اسلام وداع کرد؛ زیرا امت به شبانی مثل یزید مبتلا شده است. منبع : مثیرالاحزان، ابن نما، تحقیق و نشر مدرسه الامام المهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف، قم، سال 1406 هـ ق، محقق سید محمد باقر موحد ابطحی.
‹؏ـقیلہ‌بنے‌هاشم⁶⁹🇵🇸›
از این رو در همان آغاز کار که مروان در مدینه به آن حضرت توصیه کرد که با یزید بیعت کنه و به اصطلاح او
‌ دلایل فراوان دیگه‌ای وجود داره که حضرت سیدالشهدا(ع) اهدافی الهی و دور ازهوای نفس رو جستجو می‎کرد و در راه رسیدن به این اهداف، جان گران‎قدر خویش و یارانش را فدا کرد.
در پایان توضیح این نکته را لازم می‎دانیم که قیام امام حسین(ع) صرفاً یک قیام نظامی نبود، بلکه یک قیام سیاسی بود که تبعات نظامی نیز در برداشت؛ چرا که امام حسین(ع) بنابر شواهد تاریخی؛ به تجهیز و تهیه سپاه جنگی، ادوات و نفرات اقدام نکرد.🌿
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
دخترا اینطوری حواسشون به باباهاشونه یکی از قشنگ‌ترین صحنه‌های دیشب برنامه‌ی حسینیه‌ی معلی ‹؏ـقیلہ‌بنے‌هاشم⁶⁹› ↓ 𝐈𝐃: @AGHILEH_BANIHASHEM
50141159855892.mp3
3.85M
هر جا که به پرچمش نگاهت افتاد حرم رقیه است ... | ‹؏ـقیلہ‌بنے‌هاشم⁶⁹› ↓ 𝐈𝐃: @AGHILEH_BANIHASHEM
‹؏ـقیلہ‌بنے‌هاشم⁶⁹🇵🇸›
بابایی ؛ خیال کردی قهرم حالا اومدی واسه آشتی..🥀 #محرم ‹؏ـقیلہ‌بنے‌هاشم⁶⁹› ↓ 𝐈𝐃: @AGHILEH_BANIHASHE
شبی از خواب ‹در شام› بیدار شد. گفت: پدرم کو؟ اکنون او را در خواب دیدم. ناراحت و پریشان بود. زنان که نوای این کودک را شنیدند. همه صدا به گریه بلند کردند. سایر بچه ها نیز گریه می کردند💔
‹؏ـقیلہ‌بنے‌هاشم⁶⁹🇵🇸›
شبی از خواب ‹در شام› بیدار شد. گفت: پدرم کو؟ اکنون او را در خواب دیدم. ناراحت و پریشان بود. زنان که
‌ یزید از خواب بیدار شد. پرسید: چه خبره؟ جریان را به او گفتند. دستور داد سر پدرش را برایش ببرند. سر را آوردند. در دامن آن کودک گذاردند💔.
‹؏ـقیلہ‌بنے‌هاشم⁶⁹🇵🇸›
‌ یزید از خواب بیدار شد. پرسید: چه خبره؟ جریان را به او گفتند. دستور داد سر پدرش را برایش ببرند. سر
‌ پرسید: چیست؟ گفتند: این سر پدر توست. چنان ناراحت شد که فریادی زد. از همان ناراحتی مریض گردید و پس از چند روز فوت شد.🚶🏿‍♂
983_12867864478569.mp3
9.15M
بغل‌وا‌کن؛پیش‌دلبرم‌باشم (: بغل‌واکن؛اربعین‌حـرم‌باشم . . | ‹؏ـقیلہ‌بنے‌هاشم⁶⁹› ↓ 𝐈𝐃: @AGHILEH_BANIHASHEM