eitaa logo
نویسندگی با هوش مصنوعی | قربانی
190 دنبال‌کننده
159 عکس
15 ویدیو
27 فایل
📚 به دنیای هوش مصنوعی و نویسندگی خوش آمدید! ✍️ در این کانال نکات طلایی پرامپت‌نویسی برای ابزارهای هوشواره را برای شما به اشتراک می‌گذارم. 🎯 ارتباط با من: @rezavadigh
مشاهده در ایتا
دانلود
🥇 رتبه اول در قالب متن | چالش غزه 🎁 برنده 1میلیون تومان پدر عزیزم، سلام. نمی‌دانم کجا هستی و در چه حالی به سر می‌بری. نمی‌دانم کی دوباره تو را خواهم دید و آیا این نامه به دستت خواهد رسید یا نه. پدر عزیزم، قلبم پر از دلتنگی است و آرزو دارم که دوباره در آغوشت باشم. هر شب با امید به دیدن لبخند زیبایت به خواب می‌روم. پدر قهرمانم، دنیا برایمان تلخ شده است. سربازان ظالم خانه‌ای را که در آن بازی می‌کردیم و خاطرات شیرینی داشتیم، ویران کردند. وقتی تو نبودی، مادر تلاش زیادی کرد تا ما را آرام کند. حالا سقف اتاقمان آسمان غزه است و زمین سخت آن شده جای خوابمان. وقتی دلتنگی‌مان به اوج می‌رسد، مادر ما را در آغوش می‌گیرد و با خاطرات گذشته دلداریمان می‌دهد. او از آینده‌ای صحبت می‌کند که در آن دوباره با آرامش در خانه‌مان زندگی خواهیم کرد. پدر قهرمانم، امشب ماه در آسمان کامل شده است. مدت‌هاست دودهای سیاه چهره زیبای آسمان غزه را پنهان کرده‌اند. بدخواهان آرامش را از شب‌های ما گرفته‌اند. وقتی ستاره‌ها در آسمان می‌درخشند، یقین دارم که تو هم به آسمان خیره می‌شوی و به من فکر می‌کنی. چقدر دلم برای آغوشت، نوازش‌هایت و صدای محبت‌آمیزت تنگ شده است. آرزو دارم دوباره در آغوشت بخوابم و صدای قلبت را بشنوم. وقتی دوباره تو را ببینم، دستانت را محکم می‌گیرم و هرگز رها نمی‌کنم. پدر قهرمانم، به تو افتخار می‌کنم. خوشحالم که تو پدر من هستی و برای فردای آرام ما می‌جنگی. تو با تمام وجود برای آزادی و عدالت مبارزه می‌کنی و در برابر ظلم ایستاده‌ای. مادر همیشه به ما می‌گوید به خدا ایمان داشته باشیم، چون او پناه همه بی‌پناهان است. او می‌گوید که ما باید شجاع باشیم، چون تنها خدا پشتیبان ماست. هر شب قبل از خواب، برایم لالایی می‌خواند و از فلسطینی آزاد و عدالت جهانی می‌گوید. او از شجاعت و مقاومت تو برایمان سخن می‌گوید و به ما یادآوری می‌کند که تو برای آینده بهتر ما مبارزه می‌کنی. پدر قهرمانم، دوری از تو خیلی سخت است. نمی‌دانم کی دوباره تو را خواهم دید، اما همیشه به تو فکر می‌کنم. هر وقت موهای عروسک اسب سفیدم را شانه می‌زنم، به تو فکر می‌کنم. یادت هست که عید فطر سال گذشته برایم هدیه گرفته بودی؟ مرا ببخش که نتوانستم خوب از آن مراقبت کنم. سربازان ظالم با آتش زدن خانه‌مان، کمی از یال اسب سفیدم را سوزاندند. اما من هنوز او را دوست دارم و همیشه به یاد تو با او بازی می‌کنم. مادر می‌گوید روزی مرد رویاهایم سوار بر اسب سفید به سراغم می‌آید و آن روز در سرزمین آزاد فلسطین با شادی زندگی خواهیم کرد. هر شب قبل از خواب، عروسکم را در آغوش می‌گیرم و از او می‌خواهم که تو را به خواب‌هایم بیاورد. من آینده آزاد فلسطین را با تو می‌خواهم، پدر عزیزم. پدر، دلم برای آن روزهایی تنگ شده که با هم بازی می‌کردیم و تو برایم قصه‌های زیبا می‌گفتی. دلم می‌خواهد دوباره دست‌هایت را بگیرم و با هم به تماشای آسمان شب بنشینیم. پدر عزیزم، تو در خط مقدم مبارزه‌ای و برای عدالت و آزادی می‌جنگی. من به تو افتخار می‌کنم و خوشحالم که تو پدر من هستی. تو به ما نشان دادی که در برابر ظلم نباید سکوت کرد و همیشه باید به حق و عدالت پایبند بود. تو قهرمان منی، پدر، و من به تو افتخار می‌کنم. پدر، همیشه به یاد تو هستم و منتظر روزی که دوباره همدیگر را ببینیم. امیدوارم آن روز زود برسد و ما دوباره با هم باشیم. هر روز به خودم قول می‌دهم که قوی باشم و مثل تو به مبارزه ادامه دهم. وقتی بزرگ شدم، می‌خواهم مثل تو شجاع و قوی باشم و برای حق و عدالت زندگی کنم. با عشق، دختر کوچکت.
🥈 رتبه دوم در قالب متن | چالش غزه 🎁 برنده 700 هزار تومان اسماعیل هنیه یک شخصیت سیاسی برجسته فلسطینی و از رهبران ارشد حماس، جنبش مقاومت اسلامی است. او در 29 ژانویه 1962 در اردوگاه پناهندگان الشاطی در غزه متولد شد. هنیه به خاطر نقش مهمش در سیاست فلسطین، به ویژه در حماس که بر نوار غزه حکومت می‌کند، شناخته شده است. ### زندگی اولیه و تحصیلات هنیه در اردوگاه پناهندگان الشاطی بزرگ شد و بعداً در دانشگاه اسلامی غزه به تحصیل ادبیات عربی پرداخت. مشارکت او با حماس در دوران دانشگاه آغاز شد، جایی که او عضو فعال شاخه دانشجویی این سازمان شد. ### دوران سیاسی دوران سیاسی اسماعیل هنیه زمانی تغییر قابل توجهی کرد که او رئیس دفتر سیاسی حماس شد. پس از پیروزی حماس در انتخابات قانونگذاری، در مارس 2006 به عنوان نخست وزیر تشکیلات خودگردان فلسطین منصوب شد. با این حال، دوره تصدی او با درگیری شدید بین حماس و فتح، دیگر جناح سیاسی عمده فلسطین، همراه بود. این درگیری در نهایت منجر به تقسیم حکومت بین کرانه باختری تحت کنترل فتح و غزه تحت کنترل حماس شد. ### نقش در حماس هنیه به عنوان یکی از رهبران ارشد حماس، چهره‌ای محوری در استراتژی‌ها و سیاست‌های این سازمان بوده است. او در مذاکرات و درگیری‌های مختلف با اسرائیل دخیل بوده است. رهبری هنیه با موضع قاطع علیه سیاست‌ها و اقدامات اسرائیل مشخص شده که اغلب منجر به درگیری‌های نظامی بین حماس و اسرائیل شده است. سخنرانی‌ها و بیانیه‌های رسمی او اغلب به مسائل مربوط به بیت‌المقدس و درگیری گسترده‌تر اسرائیل و فلسطین می‌پردازد. ### تحولات اخیر در سال‌های اخیر، هنیه در قطر مستقر بوده که به عنوان مکانی استراتژیک برای رهبران حماس در تبعید عمل می‌کند. نقش قطر به عنوان میانجی در درگیری اسرائیل و حماس قابل توجه بوده است، به ویژه در زمان‌های تنش و درگیری شدید، مانند حملات حماس به اسرائیل در اکتبر 2023. اسماعیل هنیه همچنان چهره‌ای محوری در سیاست فلسطین و درگیری مداوم با اسرائیل است که بر پویایی‌های منطقه‌ای و تلاش‌های دیپلماتیک بین‌المللی تأثیر می‌گذارد.
🥉 رتبه سوم در قالب متن | چالش غزه 🎁 برنده 500 هزار تومان داستان کبوتر مسجد غزه سلام دوستان، من کبوتر کوچکی هستم که شاید هیچ وقت به شما معرفی نشدم. اسم خاصی ندارم، ولی داستان من به مسجدی در غزه برمی‌گردد. شاید باور نکنید، ولی من تقریبا از اولش حضور داشتم. اولین روزی که مردم تصمیم گرفتند در آنجا مسجد بسازند، من هم آنجا بودم. اولین آجر، اولین خشت، همه را دیدم. مثل یک ناظر خاموش که از بالا همه چیز را دید می‌زد. وقتی ساخت مسجد آغاز شد، مردم غزه در نزدیک به ۱۵ سال محدودیت شدید و مشکلات بی‌پایان زندگی می‌کردند. واردات مواد ساختمانی به سختی انجام می‌شد، اما عزم مردم آهنین بود. آن‌ها آجر به آجر، با دست‌های خودشان و با تلاش و سختی، مسجد را بالا بردند. هر بار که آجرها روی هم گذاشته می‌شد، انگار یک قدم به آرامش نزدیکتر می‌شدیم. در همین مدت، من هم تصمیم گرفتم لانه‌ام را بسازم. چند بار رفتم و آمدم، تا اینکه فهمیدم دوست دارم لانه‌ام را همینجا بسازم، در گوشه‌ی پنجره‌ی مسجد. حس زندگی، امنیت و آرامش اینجا برای من بی‌نظیر بود. مردم مسجد به من هم توجه داشتند؛ همیشه آب و دانه‌ای برایم می‌گذاشتند. احساس می‌کردم که بخشی از خانواده آن‌ها هستم. روزی روزگاری، پنجره‌های مسجد با نور صبحگاهی مزین می‌شد و صدای اذان در هوا می‌پیچید. مردم با چهره‌های پر از عشق و دل‌های پر از امید، وارد مسجد می‌شدند. نمازهای صبح و ظهر و مغرب، همگی با شور و نشاط برگزار می‌شدند. بچه‌ها با والدینشان می‌آمدند و همیشه سر اینکه چه کسی مکبر شود، بحث می‌کردند. لبخندهایی که روی لب‌هایشان نقش می‌بست، دلم را گرم می‌کرد. حتی وقتی نماز جماعت تمام می‌شد، بچه‌ها باز هم می‌ماندند. سرود ملی غزه را با عشق و شوق تمرین می‌کردند، قران را با صوت زیبا تلاوت می‌کردند و در بازی‌هایشان شعارهای امید و صلح و مقاومت می‌دادند. اینجا بالاخره جایی برای رشد و امید بود. اما آن روز نحس... همه چیز تغییر کرد. جنگنده‌های اسرائیلی آمدند، ‌و با خشونتی بی‌رحمانه مسجد را بمباران کردند. فقط قسمتی از مسجد سالم ماند و لانه من هم خراب شد. وقتی برگشتم، جوجه‌هایم را دیدم که بی‌جان روی زمین افتاده بودند. آن‌ها با خون و تکه‌های بدنشان آخرین نفس‌هایشان را کشیده بودند؛ قلبم شکست. مدتی بعد، سربازان اسرائیلی با تانک وارد مسجد شدند. آن‌ها می‌خواندند، می‌رقصیدند و مسلمانان را مسخره می‌کردند... دیگر طاقت نداشتم. با بغض و نفرت از آنجا پرواز کردم و به سمت اردوگاه‌های بی‌پناهان در غزه رفتم. دوباره لانه‌ام را ساختم، ولی هیچ وقت آن روزها را فراموش نمی‌کنم. من نفرتی بی‌پایان از اسرائیل و اسرائیلی‌ها دارم. از خدا می‌خواهم که آن‌ها را نابود کند. این داستان تلخ من است، داستان یک کبوتر که همراه با مردم غزه سرنوشتی پر از درد و غم را تجربه کرد ولی همچنان به مقاومت ادامه می‌دهد. امیدوارم شما هم مثل من، همیشه امید خودتان را حفظ کنید، حتی در سخت‌ترین لحظات.
نویسندگی با هوش مصنوعی | قربانی
«اربعین»، بهشت مؤمنان و جهنم کافران است؛ روز قبله شدن کربلاست، روز تاریخ شدن عاشوراست و روز تبلور و
از سرزمین نینوا 17.mp3
11.78M
«اربعین»، بهشت مؤمنان و جهنم کافران است؛ روز قبله شدن کربلاست، روز تاریخ شدن عاشوراست و روز تبلور و تجسم و تفسیر ۱۱۴ سوره قرآن. اربعین یعنی جز «حسین(ع)» هر راهی به بیراهه یزید می‌انجامد. هر راهی بی‌کربلا، چاه است و هر روزی بی‌عاشورا، سیاه. «از سرزمین نینوا» روایت «چهل روز عاشقانه» است. قصه وقایع و رویدادهای پس از شهادت «امام حسین (ع)» و یارانش تا روز «اربعین». بیان شداید و مصایب وارده بر اهل بیت (ع) ـ طی این چهل روز ـ و زبان حال هر یک از بازماندگان نهضت «عاشورا». نثر روان و خواندنی نویسنده بر قدرت نفوذ قلم او افزوده و توانسته است به خوبی ابعاد حماسی و جنبه‌های عاطفی عاشورا و رویدادهای پس از آن را به رشته تحریر درآورد. آنچه با خواندن این اثر دستگیرمان می‌شود آن است که می‌توان از دریچه سنگدلی و قساوت «امویان» و کاخ‌نشینان «کوفه» و «شام» و نیز کرامات خاندان «پیامبر (ص)» و زیبایی‌های عاشورا آشنا شد. درحقیقت نگارنده با برگرفتن شعله‌هایی از نور و حقیقت آن واقعه، گذری بر سراسر آن تا اربعین داشته و با نثری زیبا و روان خوانندگان را بر خوان بی دریغ کرامت انسانی حسین (ع)، یارانش و آن بانوی بزرگوار ریگزارهای غم و خارستان های تازیانه، می‌نشاند. از سرزمین نیینوا : طنین دوباره اذان @AI_writer
حماسه راهپیمایی اربعین.png
2.95M
✍️🌟 حماسه راهپیمایی اربعین: تجلی قدرت اسلام و حقیقت 🌟✍️ یکی از مصادیق قوّت اسلام، راهپیمایی عظیم اربعین است. این حرکت میلیونی از سراسر جهان به سوی کربلا، نمادی از فداکاری و شهادت است که همه آزادگان عالم باید از آن درس بگیرند. این اجتماع بی‌نظیر، فریادی رسا در دنیای پُرتبلیغات و پُرهیاهوی امروز است و وحدت حسینی را به رخ می‌کشد. حسین (ع) اجتماع عظیمی را شکل می‌دهد که همه به سمت معنویت و آزادگی حرکت می‌کنند. 📚 برای مطالعه بیشتر: [farsi.khamenei.ir](https://farsi.khamenei.ir/newspart-index?tid=6575) @AI_writer
🔴 چالش تولید رسانه ای با هوش مصنوعی 🔹با موضوع اربعین 🔹در چهار قالب: 1. متن داستانی (خبر، داستان، فیلمنامه و...) 2. صوت (موسیقی، سرود، گفتارمتن، و...) 3. تصویر (عکس، گرافیک، و...) 4. ویدئو (کلیپ، پویانمایی، فیلم، و...) 🎁 جوایز برترین آثار در هر قالب: 1️⃣ نفر اول: 1 میلیون تومان 2️⃣ نفر دوم: 700 هزار تومان 3️⃣ نفر سوم: 500 هزار تومان مهلت ارسال آثار : 2 شهریور ارسال آثار در: manshamedia.ir 🌱 اینجا منشأ رشد شماست! 🌐 Manshamedia.ir 📢 @manshamedia
از سرزمین نینوا 18.mp3
12.1M
«اربعین»، بهشت مؤمنان و جهنم کافران است؛ روز قبله شدن کربلاست، روز تاریخ شدن عاشوراست و روز تبلور و تجسم و تفسیر ۱۱۴ سوره قرآن. اربعین یعنی جز «حسین(ع)» هر راهی به بیراهه یزید می‌انجامد. هر راهی بی‌کربلا، چاه است و هر روزی بی‌عاشورا، سیاه. «از سرزمین نینوا» روایت «چهل روز عاشقانه» است. قصه وقایع و رویدادهای پس از شهادت «امام حسین (ع)» و یارانش تا روز «اربعین». بیان شداید و مصایب وارده بر اهل بیت (ع) ـ طی این چهل روز ـ و زبان حال هر یک از بازماندگان نهضت «عاشورا». نثر روان و خواندنی نویسنده بر قدرت نفوذ قلم او افزوده و توانسته است به خوبی ابعاد حماسی و جنبه‌های عاطفی عاشورا و رویدادهای پس از آن را به رشته تحریر درآورد. آنچه با خواندن این اثر دستگیرمان می‌شود آن است که می‌توان از دریچه سنگدلی و قساوت «امویان» و کاخ‌نشینان «کوفه» و «شام» و نیز کرامات خاندان «پیامبر (ص)» و زیبایی‌های عاشورا آشنا شد. درحقیقت نگارنده با برگرفتن شعله‌هایی از نور و حقیقت آن واقعه، گذری بر سراسر آن تا اربعین داشته و با نثری زیبا و روان خوانندگان را بر خوان بی دریغ کرامت انسانی حسین (ع)، یارانش و آن بانوی بزرگوار ریگزارهای غم و خارستان های تازیانه، می‌نشاند. از سرزمین نیینوا : اعجاز خون @AI_writer
از سرزمین نینوا 19.mp3
14.77M
«اربعین»، بهشت مؤمنان و جهنم کافران است؛ روز قبله شدن کربلاست، روز تاریخ شدن عاشوراست و روز تبلور و تجسم و تفسیر ۱۱۴ سوره قرآن. اربعین یعنی جز «حسین(ع)» هر راهی به بیراهه یزید می‌انجامد. هر راهی بی‌کربلا، چاه است و هر روزی بی‌عاشورا، سیاه. «از سرزمین نینوا» روایت «چهل روز عاشقانه» است. قصه وقایع و رویدادهای پس از شهادت «امام حسین (ع)» و یارانش تا روز «اربعین». بیان شداید و مصایب وارده بر اهل بیت (ع) ـ طی این چهل روز ـ و زبان حال هر یک از بازماندگان نهضت «عاشورا». نثر روان و خواندنی نویسنده بر قدرت نفوذ قلم او افزوده و توانسته است به خوبی ابعاد حماسی و جنبه‌های عاطفی عاشورا و رویدادهای پس از آن را به رشته تحریر درآورد. آنچه با خواندن این اثر دستگیرمان می‌شود آن است که می‌توان از دریچه سنگدلی و قساوت «امویان» و کاخ‌نشینان «کوفه» و «شام» و نیز کرامات خاندان «پیامبر (ص)» و زیبایی‌های عاشورا آشنا شد. درحقیقت نگارنده با برگرفتن شعله‌هایی از نور و حقیقت آن واقعه، گذری بر سراسر آن تا اربعین داشته و با نثری زیبا و روان خوانندگان را بر خوان بی دریغ کرامت انسانی حسین (ع)، یارانش و آن بانوی بزرگوار ریگزارهای غم و خارستان های تازیانه، می‌نشاند. از سرزمین نیینوا : شکست شوکت کاذب @AI_writer
از سرزمین نینوا 20.mp3
14.55M
«اربعین»، بهشت مؤمنان و جهنم کافران است؛ روز قبله شدن کربلاست، روز تاریخ شدن عاشوراست و روز تبلور و تجسم و تفسیر ۱۱۴ سوره قرآن. اربعین یعنی جز «حسین(ع)» هر راهی به بیراهه یزید می‌انجامد. هر راهی بی‌کربلا، چاه است و هر روزی بی‌عاشورا، سیاه. «از سرزمین نینوا» روایت «چهل روز عاشقانه» است. قصه وقایع و رویدادهای پس از شهادت «امام حسین (ع)» و یارانش تا روز «اربعین». بیان شداید و مصایب وارده بر اهل بیت (ع) ـ طی این چهل روز ـ و زبان حال هر یک از بازماندگان نهضت «عاشورا». نثر روان و خواندنی نویسنده بر قدرت نفوذ قلم او افزوده و توانسته است به خوبی ابعاد حماسی و جنبه‌های عاطفی عاشورا و رویدادهای پس از آن را به رشته تحریر درآورد. آنچه با خواندن این اثر دستگیرمان می‌شود آن است که می‌توان از دریچه سنگدلی و قساوت «امویان» و کاخ‌نشینان «کوفه» و «شام» و نیز کرامات خاندان «پیامبر (ص)» و زیبایی‌های عاشورا آشنا شد. درحقیقت نگارنده با برگرفتن شعله‌هایی از نور و حقیقت آن واقعه، گذری بر سراسر آن تا اربعین داشته و با نثری زیبا و روان خوانندگان را بر خوان بی دریغ کرامت انسانی حسین (ع)، یارانش و آن بانوی بزرگوار ریگزارهای غم و خارستان های تازیانه، می‌نشاند. از سرزمین نیینوا : حضور در همه @AI_writer
هدایت شده از رادیو همراه
از سرزمین نینوا 21.mp3
14.67M
«اربعین»، بهشت مؤمنان و جهنم کافران است؛ روز قبله شدن کربلاست، روز تاریخ شدن عاشوراست و روز تبلور و تجسم و تفسیر ۱۱۴ سوره قرآن. اربعین یعنی جز «حسین(ع)» هر راهی به بیراهه یزید می‌انجامد. هر راهی بی‌کربلا، چاه است و هر روزی بی‌عاشورا، سیاه. «از سرزمین نینوا» روایت «چهل روز عاشقانه» است. قصه وقایع و رویدادهای پس از شهادت «امام حسین (ع)» و یارانش تا روز «اربعین». بیان شداید و مصایب وارده بر اهل بیت (ع) ـ طی این چهل روز ـ و زبان حال هر یک از بازماندگان نهضت «عاشورا». نثر روان و خواندنی نویسنده بر قدرت نفوذ قلم او افزوده و توانسته است به خوبی ابعاد حماسی و جنبه‌های عاطفی عاشورا و رویدادهای پس از آن را به رشته تحریر درآورد. آنچه با خواندن این اثر دستگیرمان می‌شود آن است که می‌توان از دریچه سنگدلی و قساوت «امویان» و کاخ‌نشینان «کوفه» و «شام» و نیز کرامات خاندان «پیامبر (ص)» و زیبایی‌های عاشورا آشنا شد. درحقیقت نگارنده با برگرفتن شعله‌هایی از نور و حقیقت آن واقعه، گذری بر سراسر آن تا اربعین داشته و با نثری زیبا و روان خوانندگان را بر خوان بی دریغ کرامت انسانی حسین (ع)، یارانش و آن بانوی بزرگوار ریگزارهای غم و خارستان های تازیانه، می‌نشاند. از سرزمین نیینوا : اربعین، کمال عاشورا @AI_writer
نمونه فیلمنامه کوتاه تولید شده از یک محتوا ادبی
`
markdown # صحنه 1 - داخلی - دفتر دکتر محمدی - بعدازظهر پاییزی نمای نزدیک از برگ‌های نارنجی و قرمز پاییزی که در باد می‌رقصند و از پنجره دیده می‌شوند. صدای وزش باد ملایم به گوش می‌رسد. دوربین به آرامی به داخل اتاق حرکت می‌کند. دفتر دکتر محمدی: اتاقی گرم و دنج با دیوارهای پوشیده از قفسه‌های کتاب. یک میز چوبی قدیمی و بزرگ در مرکز اتاق قرار دارد که روی آن پر از کاغذ، کتاب و یک لپ‌تاپ قدیمی است. دکتر محمدی (مرد 57 ساله با موهای جوگندمی و عینک گرد) پشت میزش نشسته و با دقت مشغول مطالعه است. صدای تقه‌ای آرام به در می‌آید. دکتر محمدی (سر بلند می‌کند، با صدایی گرم) بفرمایید. در باز می‌شود و علی (دانشجوی 25 ساله با موهای آشفته و کوله‌پشتی روی دوش) با چهره‌ای درهم و نگران وارد می‌شود. چند کتاب و دفتر در دست دارد. علی (با صدایی آرام و مردد) سلام استاد. ببخشید مزاحم شدم... دکتر محمدی (عینکش را برمی‌دارد، با دیدن چهره علی نگران می‌شود) سلام علی جان. این چه حرفیه پسرم. بیا تو. چی شده؟ نگران به نظر میای. علی (به سمت میز می‌آید، کتاب‌هایش را روی میز می‌گذارد و روی صندلی می‌نشیند) (آهی عمیق می‌کشد، دستی به موهایش می‌کشد) استاد... راستش... نمی‌دونم از کجا شروع کنم. دکتر محمدی (صندلی‌اش را نزدیک‌تر می‌آورد، با لحنی پدرانه) از هر جا که راحتی شروع کن. من سراپا گوشم. علی (به کتاب‌هایش نگاه می‌کند، سپس به چشمان استاد) راستش... درباره اون گروهی که تو دانشکده ادعا می‌کنن پیرو شما هستن. دکتر محمدی (اخم ظریفی می‌کند، دستی به چانه‌اش می‌کشد) خب؟ چه اتفاقی افتاده؟ علی (با ناراحتی و کمی عصبانیت در صدایش) اونا... هر کسی رو که بخواد مستقل کار کنه طرد می‌کنن. حتی اگه شما تأییدش کرده باشین. انگار اگه تو گروهشون نباشی، از نظرشون مردودی. (مکث کوتاه) من... من سعی کردم یه پروژه مستقل شروع کنم. یه فیلم کوتاه درباره زندگی هوشمند دانشجویی. اما اونا... دکتر محمدی (سری تکان می‌دهد، ناراحت به نظر می‌رسد) (آه عمیقی می‌کشد) متأسفانه می‌دونم چی میگی. این رفتارها رو قبلاً هم دیدم. علی (با حرارت بیشتری، کمی صدایش را بالا می‌برد) تازه، خودشون هم کار خاصی نمی‌کنن. یادتونه اون مستند تاریخ سینما که قرار بود از روی کتاب جمال امید بسازن؟ یا باشگاه هنرجویی؟ پروژه رشت؟ (با دست به کتاب‌هایش اشاره می‌کند) من کلی تحقیق کردم، کلی ایده داشتم. اما هیچکدوم به نتیجه نرسید. همش حرفه. دکتر محمدی (از جایش بلند می‌شود، به سمت پنجره می‌رود) (به منظره پاییزی بیرون خیره می‌شود) می‌دونم علی جان. من همیشه دنبال این بودم که دانشجوها رو با دانش و تجربه واکسینه کنم، اما بعضی‌ها... (مکث می‌کند، انگار دنبال کلمات مناسب می‌گردد) علی (حرف استاد را قطع می‌کند، از جایش بلند می‌شود) دقیقاً استاد! به جای اینکه فضا رو باز کنن، همه چیز رو محدود کردن. فقط دور هم جمع میشن و حرف می‌زنن. بعضی‌هاشون توهین می‌کنن، بعضی‌ها ادعای پیشگویی دارن، یه عده محکوم می‌کنن و بقیه حکم صادر می‌کنن. برچسب می زنن و... (نفس عمیقی می‌کشد، سعی می‌کند آرام شود) من... من نمی‌دونم باید چیکار کنم استاد. دکتر محمدی (برمی‌گردد، به علی نگاه می‌کند) (با لحنی آرام و مطمئن) علی جان، بیا اینجا. علی به سمت پنجره می‌رود. هر دو کنار هم به منظره بیرون خیره می‌شوند. برگ‌های پاییزی در هوا می‌رقصند. دکتر محمدی (ادامه می‌دهد) می‌بینی این برگ‌ها رو؟ هر کدوم مسیر خودشون رو دارن. بعضی‌ها زودتر می‌افتن، بعضی‌ها دیرتر. اما همشون بالاخره راه خودشون رو پیدا می‌کنن. (به علی نگاه می‌کند) راه درست رو ادامه بده. این چیزها همیشه بوده و هست. تو کار خودت رو بکن و به حرف دیگران اهمیت نده. مهم اینه که تو چی می‌خوای و چطور می‌خوای به اون برسی. علی (لبخند کمرنگی می‌زند) (با صدایی آرام‌تر) حق با شماست استاد. ممنونم. دکتر محمدی دستش را روی شانه علی می‌گذارد. نور گرم خورشید عصرگاهی از پنجره به داخل می‌تابد و چهره هر دو را روشن می‌کند. دکتر محمدی (با لبخند) حالا، درباره اون پروژه فیلم کوتاهت بیشتر بهم بگو. شاید بتونیم با هم روش کار کنیم. علی (چشمانش برق می‌زند) واقعاً استاد؟ خیلی عالی میشه! هر دو به سمت میز برمی‌گردند. علی با اشتیاق شروع به توضیح ایده‌هایش می‌کند. دکتر محمدی با دقت گوش می‌دهد و یادداشت برمی‌دارد. دوربین به آرامی به عقب حرکت می‌کند، از پنجره به بیرون می‌رود و روی منظره پاییزی دانشگاه متمرکز می‌شود. خاموشی تدریجی. پایان. @AI_writer
از سرزمین نینوا 22.mp3
12.83M
«اربعین»، بهشت مؤمنان و جهنم کافران است؛ روز قبله شدن کربلاست، روز تاریخ شدن عاشوراست و روز تبلور و تجسم و تفسیر ۱۱۴ سوره قرآن. اربعین یعنی جز «حسین(ع)» هر راهی به بیراهه یزید می‌انجامد. هر راهی بی‌کربلا، چاه است و هر روزی بی‌عاشورا، سیاه. «از سرزمین نینوا» روایت «چهل روز عاشقانه» است. قصه وقایع و رویدادهای پس از شهادت «امام حسین (ع)» و یارانش تا روز «اربعین». بیان شداید و مصایب وارده بر اهل بیت (ع) ـ طی این چهل روز ـ و زبان حال هر یک از بازماندگان نهضت «عاشورا». نثر روان و خواندنی نویسنده بر قدرت نفوذ قلم او افزوده و توانسته است به خوبی ابعاد حماسی و جنبه‌های عاطفی عاشورا و رویدادهای پس از آن را به رشته تحریر درآورد. آنچه با خواندن این اثر دستگیرمان می‌شود آن است که می‌توان از دریچه سنگدلی و قساوت «امویان» و کاخ‌نشینان «کوفه» و «شام» و نیز کرامات خاندان «پیامبر (ص)» و زیبایی‌های عاشورا آشنا شد. درحقیقت نگارنده با برگرفتن شعله‌هایی از نور و حقیقت آن واقعه، گذری بر سراسر آن تا اربعین داشته و با نثری زیبا و روان خوانندگان را بر خوان بی دریغ کرامت انسانی حسین (ع)، یارانش و آن بانوی بزرگوار ریگزارهای غم و خارستان های تازیانه، می‌نشاند. از سرزمین نیینوا : مرگ ناپذیری حقیقت @AI_writer