eitaa logo
💎•﴿ باغ انار ﴾‌•💎
914 دنبال‌کننده
4هزار عکس
1.2هزار ویدیو
151 فایل
﷽؛اینجا با هم یاد می‌گیریم. با هم ریشه می‌کنیم. با هم ساقه می‌زنیم و برگ می‌دهیم. به زودی به اذن خدا انارهای ترش و شیرین و ملس. نشانی باغ🔻 https://eitaa.com/joinchat/821624896Cb1d729b741 نمایشگاه باغ🔻 https://eitaa.com/joinchat/949289024Cec6ee02344
مشاهده در ایتا
دانلود
13921008_7933_64k.mp3
2.31M
چهره دشمن را باید افشا کرد...با شفاف سازی...جریان تحریف کارش تحریف واقعیت ها است. بعد از افشای دشمن باید با او جنگید...دشمن داخلی را باید ابتدا افشاء کنید... پس افشاء کنید. @ANARSTORY @HOLLYYAGHUT
وقتی خورشید بر تیغ آسمان رسید... تیغ‌ها کشیده‌اند... چکاچک بی رحم‌شان زخم بر پیکر مردان خورشید می‌زند. این سوتر نوحه و ناله مخدراتِ موی ‌پریشان، روح زمان را جراحت می‌زند... آخر ای روشنایی بخش ظلمات لیل، به کدامین ثمن راضی به اوج شدی؟! مگر ندیدی رسیدنت بر تیغ آسمان مصادف با کسوف خورشید امامت شد؟ مگر ندیدی خسوف ماه بنی هاشم را... آه آه! بر غروب کدامین ستاره‌ نوحه سرایی کنم... بر لطافت بسان گلبرگ گلوی طفل رضیعت... یا بر جسم ارباً ارباًی جوان رشیدت... بر دستان قطع شده از پیکر برادر وفادارت... یا بر مویه‌های غریبانه ناز دانه‌ات... داغ کربلا اصلا روضه نمی‌خواهد ... آنی تصور حضور در آن صحرا جان را به لب می‌رساند... أعظَمَ اللهُ اجورَنا و اجورَکم بمُصابِنا بِالحُسَینِ علیه السلام ، وَ جَعَلَنا و ایّاکُم مِنَ الطّالِبینَ بِثارِهِ مَع وَلیّهِ الامامِ المَهدیِّ مِن آلِ مُحَمَّدٍ صلی الله علیه و آله آجرک الله یا مولای یا صاحب الزمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) فی مصیبة جدک الحسین (علیه السلام)
سرخی غروب از خون بود... رسید آن لحظاتی که گرد و غبار میدان فروخوابید! خورشید درحال بستن دیدگان سرخش است... گویا او هم شرمگین است از این طلوع و غروب هر روزه‌اش ... مخدرات گوشه و کنار صحرا به دنبال اطفال حرم سرگردانند... زینب سلام الله علیها قامت خمیده اما استوار از گودی قتلگاه به سوی خیمه آتش گرفته امام زمانش روان است... لختی می‌ایستند! دیگر اشکی در چشم نمانده... لب‌های ترک خورده‌شان به آرامی می‌جنبند... تمام وقایع امروز را مرور و نظاره می‌کنند... هرچند نیاز به یادآوری نیست، هر مصیبتی آن‌قدر عیان و قَدَر زخم زد که ردِ جراحتش عمری ماندگار خواهدماند... نظر به سوی خیمه جگر گوشه برادر می‌اندازند... جوان برادر جانی برایش نمانده... علم از دست علمدار بر زمین افتاد اما نباید بر زمین بماند... آری! کربلا نباید در کربلا بماند... و این زینب سلام الله علیها بودند که علم روایت عاشورا را برافراشتند...