eitaa logo
💎•﴿ باغ انار ﴾‌•💎
914 دنبال‌کننده
4هزار عکس
1.2هزار ویدیو
151 فایل
﷽؛اینجا با هم یاد می‌گیریم. با هم ریشه می‌کنیم. با هم ساقه می‌زنیم و برگ می‌دهیم. به زودی به اذن خدا انارهای ترش و شیرین و ملس. نشانی باغ🔻 https://eitaa.com/joinchat/821624896Cb1d729b741 نمایشگاه باغ🔻 https://eitaa.com/joinchat/949289024Cec6ee02344
مشاهده در ایتا
دانلود
خداوندا! ای قادر عزیز و ای رحمان رزّاق، پیشانی شکر شرم بر آستانت می‌سایم که مرا در مسیر فاطمه اطهر و فرزندانش در مذهب تشیّع، عطر حقیقی اسلام، قرار دادی و مرا از اشک بر فرزندان علی‌بن ابی‌طالب و فاطمه اطهر بهره‌مند نمودی؛ چه نعمت عظمایی که بالاترین و ارزشمندترین نعمتهایت است؛ نعمتی که در آن نور است، معنویت، بیقراری که در درون خود بالاترین قرارها را دارد، غمی که آرامش و معنویت داد. خداوندا، تو را سپاس که مرا از پدر و مادر فقیر، اما متدیّن و عاشق اهل‌بیت و پیوسته در مسیر پا کی بهره‌مند نمودی. از تو عاجزانه می‌خواهم آنها را در بهشتت و با اولیائت قرین کنی و مرا در عالم آخرت از درک محضرشان بهره‌مند فرما. خدایا! به عفو تو امید دارم ای خدای عزیز و ای خالق حکیم بی‌همتا ! دستم خالی است و کوله‌پشتی سفرم خالی، من بدون برگ و توشه‌ای به‌امید ضیافت عفو و کرم تو می‌آیم. من توشه‌ای برنگرفته‌ام؛ چون فقیر [را] در نزد کریم چه حاجتی است به توشه و برگ؟! 02 📿 @ANARSTORY
💎•﴿ باغ انار ﴾‌•💎
چایی ان‌شاءالله حدود نماز صبح...😍
خروجی گرافیکی باغِ انار دراین دو کانال گذاشته می شود برای کسانی که کانال یا پیج دارند. برای نشر حداکثری. صلواتی. زدن لوگو موسسات مختلف در کنار لوگو ما آزاد است. *ایتا🔻 https://eitaa.com/joinchat/3605921901Cdc7818a208 *بله🔻 https://ble.ir/nahaeiforpage سینی چایی ایندفعه اینجاست
💯چایی روضه. نور. جلسه بیست‌و‌دوم. ابتدا یک ، سپس می‌گذارم. کوتاه. بعدش یک که حتما باید گوش کنید. بعدش بزنید روی دریافت پول یک استکان چایی که تبرک است و حتما بعدش یک چایی بخورید به نیت چای روضه. سپس برای امامِ حاضرِ بچه شیعه‌ها دعا کنید. برای سلامتی‌اش. برای ظهورش. برای اینکه قلب‌مان از سیاهی پاک شود تا نور نزول اجلال کند. ان‌شاءالله با پنجاه تا چایی ادامه می‌دهیم. اگر کسی خواست به این روضه مجازی کمک مالی کند به خودم خبر دهد. از اینجا👇 @evaghefi خب بریم برای سخنرانی و روضه و مداحی و چایی. پ.ن پول یه استکان چایی رو 500 تومن حساب کردم. دیگه سخت نگیرید. بیست‌و‌دوم قبول باشد. حالا که اشک ریختید بلند شوید و یک چایی برای خودتان بریزید و عکسش را بگیرید و بفرستید. در کانال زیر که عضو شوید بعد از چند ساعت ادمین می‌شوید و می‌توانید عکس چایتان را برای بقیه به اشتراک بگذارید. https://eitaa.com/joinchat/3507159149C9decdf8353 حتما از هشتگ یا استفاده کنید. برای دریافت هزینه چایی از کانال : 💎•﴿ نهایی برای پیج ﴾‌•💎 وارد شوید. ❤️خروجی گرافیکی باغِ انار دراین دو کانال گذاشته می شود برای کسانی که کانال یا پیج دارند. برای نشر حداکثری. صلواتی. زدن لوگو موسسات مختلف در کنار لوگو ما آزاد است. *ایتا🔻 https://eitaa.com/joinchat/3605921901Cdc7818a208 https://pay.eitaa.com/v/?link=uX6Zj
چه چیزی را با می‌توانید برابر کنید؟ این، والاترین است. این، بهترین است. چیزی است که اگر کسی به آن دست پیدا کرد، باید هر لحظه هزاران بار خدای متعال را شکر بگزارد؛ و البته نخواهد توانست. زیرا زبان از شکرگزاری قاصر است. @ANARSTORY
هدایت شده از خَــــــزان
انگار از ازل مرا بافته اند تا روزی در مقابل شما بنشینم و سرنوشتم را برای خودم تداعی و برای شما تعریف کنم. سال‌ها بود که از بافته شدنم می‌گذشت. در طی آن سالها، پایکوبی در عروسی‌ها‌، شیون وزاری در عزاها، لبخندها و گریه‌ها را با تمام تاروپودم لمس می‌کردم. اما زمان مثل اسبی سرکش باشتاب می‌گذشت. نخ‌هایم نیز روز به روز بیشتر از هم فرار می‌کردند. مُدام از گوشه به گوشه چارکم پرزهای ریز و درشت، به "صفیه خانم" دهن کجی می‌کردند. امیدی به ماندنم نبود، چرا که حتی "صفیه خانوم" هم که روزگاری با دستان خودش، رج به رج مرا با این دنیا آشنا ‌کرده بود، حریف زرق و برق فرش های مدرن امروزی نشد و مرا با یک عالمه خاطره ، درانباری تاریک و نمور ِ به خاک نشسته ، در میان کلی خنزر پنزر دفن کرد . چندماهی بود که در آن انباری، نخ هایم خاک می‌خوردند. دیگر نه رنگی برای ماندن داشتند و نه امیدی برای دوام آوردن. تا اینکه در میان ناامیدی و انباری تاریک آن روزها، امید و روشنایی سروکله‌اش پیدا شد، آن هم در یک گاری ابوقراضه‌ای که صاحبش، فرش های کهنه را می‌خرید ُ می‌شست ُ رفو می‌زد و به جایی دور می‌فرستاد. مرا هم خرید ُ شست. بعد نخ های دَررفته‌ام را دخترش "رقیه خاتون" رفو زد و به جای دور که اینجاست، فرستاد. از روز اولی که در این موکب ِ پر از رفت وامد یله شده بودم، تارهای دلم اتاقک پر تجمل صفیه خانوم را می خواست و پودهای دلم نیز هوای خنک اردیبهشتی شیراز را . اما رفته رفته شیفته آدم های اینجا و حرف هایشان شدم، بیشتر از آن شفیته شما شدم آقاا، شمایی که مخاطب تمام حرف های آن آدم ها بودید.و چقدر حرفایشان شبیه حرفای همیشگی "رقیه خاتون" بود. نمیدانم آقاا شاید تقدیر من از ابتدا چنین بود تا در چنین جایی باشم و از اشک‌های آدم‌هایی که با تو سخن می‌گویند سیراب شوم . شاید هم تدبیر چنین بوده که باشم و حرف های پربغض ِ رقیه خاتون را برایتان بگویم. هنوز حرف‌های رقیه خاتون با چشمان خیسش را خوب به خاطر دارم: « زندگی‌م شده مثل یه فرش،‌ ظاهرش پر رنگ و لعابه و از این و اون با نقش ونگاراش دل می‌بره اما تا می‌ری تو دلش می‌بینی هیچی به جز " از هم گسیختگی " تو تارو پود هاش نیست. تار و پود های زندگی‌م از هم وا رفته، فرشک!! حاجی میگه که قراره تو رو‌ به همراه تموم فرش‌های اینجا به یک صحرای خیلی دور ببره. من که هیچ وقت اون صحرا رو ندیدم ولی می‌شناسمش فرشک!. میگن صاحب اون صحرا خیلی مهربونه، خیلی آقاست ! ولی تو اگه رفتی و بهش نزدیک شدی ، حرفامو بهش بگو. بهش سفارش منم کن. بهش بگو این فرش ِ وارفته ِ نخ نما هم مُریدته! بهش بگو دُرسته که هیچ وقت ریخت ِ سالمی نداشته .درسته که یه وقتایی با رنگ ِفاسد و گیاه رنگیِ سمی رفیق و همنشین شده، درسته که هیچ وقت فرش هزارنقش ونگار خاصی تحویل جامعه نداده. ولی خودت شاهدی که هیچ وقت نخ هاش نامرغوب و خراب نبوده! بگو به اوستا کاریت مطمئنه!! بهش بگو رج به رج قلبِ نخ نما شده شوو خودت با نخ های رنگارنگ مهربونی رفو بزنه.. بگو نذاره دیر بشه!! نذاره اونقدر دیر بشه که چارصباح دیگه مثل قالی زهوار درفته تو انباری خاک حسرت بخوره .. بهش بگو منتظرشم!!»
هدایت شده از قادری
ششمین سوگواره بین المللی عبرات فراخوان ارسال آثار هنری پیرامون حماسه اربعین حسینی(ع) در رشته های: عکس، شعر، داستان، سفرنامه، تولیدات رادیویی، مستند مهلت ارسال: 26 شهریور لغایت 13 مهرماه ارسال از طریق: abarat.alarbaeen.ir اهدای جوایز و تقدیر از نفرات برتر
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 تصاویر دوربین مداربسته پلیس از لحظه ایست قلبی مهسا امینی 🔹اطلاعیه پلیس تهران بزرگ درباره مهسا امینی: در همان ساعات اولیه حادثه بلافاصله رسیدگی در دستور کار قرار گرفت. 🔹مهسا امینی ۲۲ شهریور به همراه تعدادی از افراد به‎‌دلیل پوشش نامناسب توسط ماموران امنیت اخلاقی برای گرفتن تعهد و توجیه به یکی از مقرهای پلیس هدایت شدند که او در جمع سایر مراجعه‌کنندگان در سالن اجتماعات به طور ناگهانی بیهوش می‌شود. 🔹بلافاصله با همکاری پلیس و اورژانس به نزدیک‌ترین بیمارستان جهت مداوا منتقل می‌شود که متاسفانه اقدامات درمانی مثمر ثمر واقع نشد. 🔹بر اساس رسیدگی دقیق به عمل آمده از زمان انتقال او به خودرو و همچنین در مکان مزبور هیچ‌گونه برخورد فیزیکی با ایشان انجام نشده است. @Farsna
نور خداوند، هزاران دختری که در ترورهای دهه شصت کشته شدند رحمت کند. و قطعا قاتلان هفده هزار زن و دختر و مرد، امروز پرچمدار حمایت از دختران نجیب ایرانی هستند. البته با اکانتهای فیک و برای به آشوب کشیدن ذهن میلیون ها ایرانی. همه ما ایرانی هستیم و اگر پای یکی از ما تاول بزند دلمان غنج می‌رود که ماساژش دهیم و کمکش کنیم. ولی مطمئن باشید کسی که سواد رسانه‌ای ندارد ولی مدرک دکترا و فوق دکترای دیگر دارد در این جنگ نه تنها بازنده است که دیگران را هم به اشتباه می‌اندازد. موضوع اصلی مشوش کردن ذهن مردم و مرحله بعدی به جان هم انداختن مردم در قالب دو دسته مختلف است. همان کاری که فتنه ها می‌کنند.
دستور رئیس جمهور به وزیر کشور برای بررسی حادثه تلخ پیش آمده برای مهسا امینی وزیر کشور خطاب به معاون امنیتی خود: علت حادثه را با فوریت و دقت به صورت ویژه بررسی و نتیجه را به اینجانب گزارش کنید @BisimchiMedia
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
4_5845945785484577821.mp3
12.46M
🔊 استاد 📑 «اربعین، صراط مستقیم» - جلسه چهارم 🗓 ۲۴ شهریور ماه ۱۴۰۱ - موکب مع امام منصور بیست‌وچهارم ♥️ @ANARSTORY ☑️ @Masaf
روضه خانگی - حضرت قاسم(ع) - 1180.mp3
12.58M
🎙عمورو قسم داد به بازوی زخمی... 🔻روضه (ع) ⏱ | 16:03 👤کربلایی سید 💡 روضه‌های کوتاهِ کاملِ خانگی بیست‌وچهارم ♥️ @ANARSTORY @RozeKhanegee
Shab18Safar1401[05].mp3
7.34M
🎙حاجتِ هرشبم، اربعین کربلا بودنه (شور) 🔺بانوای: حاج میثم مطیعی 👈 متن شعر: Meysammotiee.ir/post/1556 بیست‌وچهارم ♥️ @ANARSTORY ☑️ @MeysamMotiee
1_27170291_6017050664012613317.mp3
3.84M
هوای حسین، هوای حرم بیست‌وچهارم ♥️ @ANARSTORY
AUD-20220822-WA0045.mp3
8.4M
بیست‌و‌سوم عاشورا با نوای شهید حاج قاسم سلیمانی عزیز. ♥️ @ANARSTORY
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
سلام بر شما عزیزان🌱 ان‌شاءالله در موکب «لشگر فرشتگان» با محوریت بانوان شهید، روز اربعین پذیرای شما عزیزان خواهیم بود. مکان موکب، روی سکوی سالن جدید گلستان شهداست. موکب سوم، تقریباً روبه‌روی مزار شهید زینب کمایی✨🥀 منتظر دیدارتون هستیم. التماس دعا. http://eitaa.com/istadegi
آن‌چه پیش رو دارید قسمت چهل و یکم از سخنان مرحوم آیت‌الله مصباح یزدی است که در خصوص شرح خطبه فدکیه حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها ایراد کرده‌اند:👇
حضرت زهرا سلام الله علیها می‌فرمایند: و ما الذی نقموا من أبی الحسن؛ ابوالحسن چه مشکلی داشت که او را رها کردند. حضرت برای احترام با کنیه از مولا علی علیه السلام یاد می‌کنند. نقموا و الله منه نکیر سیفه و قلة مبالاته لحتفه؛ اشکالشان به علی این بود که در هنگامه جنگ کسی در مقابل شمشیرش طاقت نمی‌آورد. دیده بودند آن جایی که باید شمشیر بزند باکی از خطر و کشته شدن ندارد. و شدة وطأته؛ علی جایی که قدم می‌گذاشت استوار و محکم قدم می‌گذاشت نه با مسامحه. و نکال وقعته؛ آن جایی که باید کسی را مجازات کند ضربه‌اش عبرت‌آموز و سخت است. و تنمره فی ذات الله؛ این تعبیر، تعبیر ادبی بسیار لطیفی است که در فارسی مشابه‌اش را نداریم. کلمه «تنمر» از «نمر» گرفته شده است. نمر یعنی یوزپلنگ. عرب‌ها معتقدند در بین حیوانات درنده یوزپلنگ صفت خاصی دارد و آن اینکه همیشه در حال خشم و آماده جنگ است. این حالت را که همیشه انسان آماده مبارزه باشد و غافل‌گیر نشود، تنمر می‌گویند. تنمره فی ذات الله یعنی آن‌جا که مربوط به خدا می‌شود علی کاملاً آماده است و کمال قاطعیت را در مورد تکالیف الهی اعمال می‌کند و هیچ انعطاف نمی‌پذیرد. این عیبی است که مردم از علی می‌گرفتند. این برای مردم قابل تحمل نبود. گاه که علی علیه السلام در مأموریتی فرمانده بود در بازگشت عده‌ای نزد پیغمبر اکرم صلی‌الله علیه‌وآله می‌رفتند و از قاطعیت و سخت گیری علی علیه السلام شکایت می‌کردند. پیغمبر اکرم صلی‌الله علیه‌وآله می‌فرمود: ارْفَعُوا أَلْسِنَتَکُمْ مِنْ شِکَایَةِ عَلِیٍّ فَإِنَّهُ خَشِنٌ فِی ذَاتِ اللَّه ‏؛ علی درباره کار خدا هیچ انعطاف و نرمش ندارد. اگر تنها حقوق خودش در میان بود از همه چیز می‌گذشت؛ اما آن جایی که پای حق مردم و حکم خدا مطرح بود از سرسوزنی نمی‌گذشت. سیره علی علیه‌السلام تنها راه سعادت بشر و تالله لو مالوا عن المحجة اللائحة و زالوا عن قبول الحجة الواضحة لردهم‏ إلیها و حملهم علیها؛ به خدا قسم اگر انحرافی در جامعه پیش می‌آمد و مردم راه را کج می‌رفتند آن‌ها را به راه حق برمی‌گرداند و نمی‌گذاشت مردم منحرف شوند. در هر جامعه‌ای ممکن است سهواً یا عمداً کج‌اندیشی‌ها و کج‌روی‌هایی پیش بیاید. این یک فضلیت بزرگ برای حاکم جامعه است که نگذارد جامعه از مسیر حق منحرف شود. و لسار بهم سیرا سجحا؛ در آن زمان شتر، مرکب مناسبی برای مسافرت بود که عرب‌ها در سفرهای طولانی از آن استفاده می‌کردند. در سفرها وقتی قافله‌ای راه می‌افتاد ساربان، شترها را کنترل می‌کرد و مراقب بود راکب‌ها را اذیت نکنند. آنجایی که باید تند می‌رفتند آن‌ها را تند می‌راند و آنجا که باید کند می‌رفتند حرکتشان را کند می‌کرد. حضرت زهرا سلام‌الله‌علیها می‌فرمایند: اگر زمام حکومت به دست علی علیه السلام می‌افتاد چنان شتر جامعه را حرکت می‌داد که مردم نه عقب بمانند و نه اذیت و خسته شوند و به خوبی به مقصد برسند. «سیر سجح» یعنی آن حرکت شتر که خیلی آرام است و راکبش اذیت نمی‌شود. لا یکلم حشاشه؛ برای مهار شتر، بندی در بینی آن می‌انداخته‌اند که خیلی نقش مهمی در کنترل شتر داشته است. راکب به وسیله آن به شتر علامت می‌داد که چه طور حرکت کند. برخی افراد وقتی سوار شتر می‌شدند گاه آن چنان مهارش را می‌کشیدند که بینی اش زخم می‌شد و یا آن چنان با پا به بغل شتر می‌زدند که ران‌هایشان زخم می‌شد به خصوص در سفرهای طولانی که باید چندین روز سوار شتر می‌شدند و مرتب با پا به بغل شتر می‌زدند. حضرت می‌فرمایند: اگر مهار شتر خلافت را به دست علی می‌دادند آن چنان آرام و هموار آن‌ها را به منزل می‌رساند که نه شتر اذیت می‌شد و نه راکب. و لا یکل سائره و لا یمل راکبه؛ آن چنان شتر را حرکت می‌داد که نه از قافله عقب بماند و نه راکب، خسته و ناراحت شود. و لأوردهم منهلا نمیرا صافیا رؤیا تطفح ضفتاه و لا یترنق جانباه و لأصدرهم بطانا؛ برای اعراب در آن محیط، آبشخور خیلی مطلوب و مهم بوده است. غالباً آدم‌های بادیه‌نشین در صحرای خشک زندگی می‌کردند و در نزدیکی محل سکونت هر طایفه‌ای آبشخوری بوده که آب باران در آن جمع می‌شده است و آن‌ها از آن آب استفاده می‌کرده‌اند. حضرت می‌فرمایند: اگر علی زمام حکومت را به دست می‌گرفت مردم را آن چنان آرام حرکت می‌داد که به موقع به آبشخور برسند؛ نه آبشخوری آلوده بلکه مردم را وارد آبشخوری می‌کرد که آن چنان آب در آن می‌جوشید که از دو طرفش بیرون می‌ریخت و آبی که در آبشخور بود همیشه صاف و زلال بود و کاملاً قافله را سیراب می‌کرد. علی آن چنان جامعه را هدایت می‌کرد که کسی تشنه نمی‌ماند. و نصح لهم سرا وإعلانا؛ گفتیم حاکم ایده‌آل کسی است که واقعاً دلسوز مردم بوده و در آشکار و پنهان در فکر خدمت به مردم باشد. علی این گونه بود. و لم یکن یتحلی من الدنیا بطائل؛ یکی دیگر از صفات حاکم خوب و ایده‌آل این بود که به فکر خودش نباشد و چیزی برای خودش ذخیره نکند.