هدایت شده از بیداری ملت
اسیرش کردن، برای اعتراف گرفتن ازش، هر دو دستش رو از بازو بریدن.
با دستگاههای برقی همهی صورتش رو سوزوندن، وقتی پوست جدید جایگزین شد، پوستش رو کندن و انداختنش تو دیگ آب نمک. مرحله بعدی انداختن توی دیگ آبجوش بود. وقتی جونش رو گرفتن، جسدش رو تیکه تیکه کردن، جگرش رو پختن، یه بخشیش رو خودشون خوردن و مابقیش رو و به خورد همسلولیهاش دادن.
این فقط یک سکانس از جنایات #کوملههاست. همون #کوملهای که امروز پسر خالهی مرحومه مهسا امینی با پرچمشون میاد پشت دوربین و جمهوری اسلامی رو متهم میکنه...
ماجرا مربوط به #شهید_احمد_وکیلی🕊🌹 هست....
🔴به پویش #بیداری_ملت بپیوندید👇
http://eitaa.com/joinchat/963837952Cb758f6bd13
عباس نوری مقدم:
🌴🇮🇷بنام خداوند
بخشنده ی مهربان 🇮🇷🌴
باسلام وعرض ادب و احترام 💐
روز شنبه ی شما بخیر و سلامتی باشه، ان شاءالله 🌷
امروز:
۱۶/ مهرماه/ ۱۴۰۱ //هجریشمسی 🌞 =
۸/ اکتبر /۲۰۲۲//میلادی 🌲=
۱۱/ربیع الاول/۱۴۴۴//هجری قمری 🌙🏴🏳🚩
🌴🇮🇷🌹با آرزوی سلامتی،موفقیت و عاقبت بخيری برای شما و خانواده محترمتان ، ان شاءالله 🌴🏴🇮🇷🏳🌷
هدایت شده از آمرین احمدی
مهدوی ارفغ.mp3
36.21M
تحلیل بسیار مهم حجتالاسلام مهدویارفع از وقایع اخیر کشور
🔸فتنه کشف حجاب
🔸متهمکردن نظام اسلامی
🔸ماجرای برکناری امام جمعه لواسان
🔸فتنه های آخرالزمان
🔸پوشش مهسا امینی و ...
📣 پیشنهاد میکنم حتما برای یک بار این سخنرانی و تحلیلهای آخرالزمانی را گوش دهید ...
استاد مهدوی ارفع ؛ استاد سطوح عالی حوزه و رئیس مجمع جهانی نهج البلاغه میباشد.
#مهدوی_ارفع #گشت_ارشاد
#دخترجوان_بدحجاب
#واتساپ #فتنه
#حجاب #کشف_حجاب #سلبریتی
هدایت شده از آمرین احمدی
🔴در مسیر بندگی شما زیر کدام پرچم هستید؟
♦️امام باقر عليه السّلام فرمودند: ما بَيْنَ الْحَقِّ وَ الْباطِلِ اِلاّ قِلَّةُ الْعَقْلِ. قيلَ: وَ كَيْفَ ذلِكَ يَابْنَ رَسولِ اللّه ِ؟ قالَ: اِنَّ الْعَبْدَ يَعْمَلُ الْعَمَلَ الَّذى هُوَ لِلّهِ رِضا فَيُريدُ بِهِ غَيْرَ اللّه ِ فَلَو اَنَّهُ اَخْلَصَ لِلّهِ لَجاءَهُ الَّذى يُريدُ فى اَسْرَعَ مِنْ ذلِكَ؛
♦️ميان حق و باطل جز كم عقلى فاصله نيست. عرض شد: چگونه، اى فرزند رسول خدا؟ فرمودند: انسان كارى را كه موجب رضاى خداست براى غير خدا انجام مى دهد، در صورتى كه اگر آن را خالص براى رضاى خدا انجام مى داد، زودتر به هدف خود مى رسيد تا براى غير خدا.
📚محاسن، ج 1، ص 254، ح 280
هدایت شده از آمرین احمدی
🌹هفته نیروی انتظامی بر دلاور مردان عرصه امنیت و انضباط اجتماعی مبارک
♦️امام خامنه ای :اگر فرض کنیم پنج یا ده دستگاه دیگر هم به وظایفشان عمل نکنند اما نیروی انتظامی یک نیروی درستکار، قوی، قاطع و دارای شرایط لازم باشد، نظام جمهوری اسلامی را در چشم مردم آبرومند خواهد کرد.
هدایت شده از سید فاضل شالچی
7.72M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
آش اونقدر شور شده که
صدای علیزاده
کارشناس سابق بیبیسی
و سیانان
رو هم درآورد...
به تکتک جملات، دقت کنید!
مقایسه برخی تفاوتها
بین قوانین جمهوریاسلامی
با کشورهای غربی
و عدم برخورد قاطع جمهوریاسلامی با برخی شخصیتهای منفعل...
🌴🇮🇷بنام خداوند
بخشنده ی مهربان 🇮🇷🌴
باسلام وعرض ادب و احترام 💐
روز چهارشنبه ی شما بخیر و سلامتی باشه، ان شاءالله 🌷
امروز:
۲/شهریورماه/ ۱۴۰۱ //هجریشمسی 🌞 =
۲۴ /آگوست/۲۰۲۲//میلادی 🌲=
۲۶/محرم/۱۴۴۴//هجری قمری 🌙🏴🏳🚩
🌴🇮🇷🌹
مناسبتهای ملی و مذهبی :
۱) آغاز هفته ی دولت.....
۲)شهادت مبارز انقلابی، سیّد علی اندرز گو(۱۳۵۷.ه.شمسی)...
🌴🇮🇷🌹با آرزوی سلامتی،موفقیت و عاقبت بخيری، ان شاءالله 🌴🏴🇮🇷🏳🌷
هدایت شده از صالحه کشاورز معتمدی
🏖 @salehe_keshavarz
✤ ⃟⛱ ⃟⃟ ⃟❀᪥✾✤❀
🖋به نام خداوند مهر آفرین ...
📕داستان #حضرت_دلبر
🔍 #قسمت_اول
مه همه جا را گرفته بود چشمهایم جایی را به درستی نمیدیدند ...
دستانم را بیهدف در هوا چرخاندم و با تمام وجود فریاد کشیدم :
کسی نیست ...
آهای کسی نیست...
از میان مه غلیظ پیکر مردی را دیدم که به سمتم میآمد خوشحال شدم و به طرفش دویدم دستانش را دراز کرد به دستان مردانهاش نگاه میکردم برایم آشنا بودند اما نمیتوانستم تشخیص بدهم که دستان چه کسی است.
پشت سرم را نگاه کردم هیچ چیزی جز مه نبود رو به مرد گفتم :
داشتم از ترس غش میکردم ممنون اومدید کی هستید شما ؟
حرفی نزد فقط دستهایش را به نشانهی این که دستش را بگیرم حرکت داد هیجان زده دستان لرزانم را به طرفش بردم یکصدایی در گوشم فریاد میزد دستش را بگیر و خودت را نجات بده و یک ندایی در قلبم میگفت او یک غریبه است و نامحرم ، نگاهم به دستهای لرزان خودم و دستان محکم او خیره بود ...
صدای بیامان زنگ تلفن از سمتی دور به گوشم رسید مثل مسخ شدهها بیاختیار به سمت صدا حرکت کردم در حال دور شدن برگشتم تا هیبت مردانهاش را برای آخرینبار ببینم ، تصویر عجیبی بود مه غلیظ و مردی ناشناس با دستهایی که در هوا منتظر بود...
دلم میخواست برگردم مه را کنار بزنم دستهایش را بگیرم...
صدای زنگ هشدار تلفن قطع نمیشد قدمهایم بیاختیار مرا به سمت صدا برد.
چشمهایم را بهسختی باز و بسته کردم هنوز خواب و بیدار بودم یکباره مثل برق گرفتهها روی تخت نشستم هراسان زنگ هشدار تلفن را قطع کردم و با دیدن ساعت محکم روی سرم زدم :
خااااک تو سرت ده دقیقه دیگه نمازت قضا میشه بدبخت تو آدم نمیشی ...
از تخت شیرجه زدم پایین و به دستشویی رفتم به در و دیوار میخوردم وضو گرفتم و چادر نمازم را کجوکوله سر کردم ، یک مهر از روی میز شلوغ برداشتم:
اللهاکبر...
السلامعلیکم و رحمتالله و برکاته ...
با یک حرکت از روی تخت گوشیم را قاپیدم و با نگاه به ساعت آهی از سر آسودگی کشیدم حال کسی را داشتم که انتهای مسابقه دو و میدانی از روبان قرمز رد شده لبخندی از سر رضایت زدم که :
بععله بالاخره در دقایق آخر نماز رسیده بودم پیروزمندانه همانطور که نفسنفس میزدم به اتاق شلوغ نگاهی انداختم و برنامه امروزم را در ذهنم مرور کردم از هیجان کار امروزم لرزه شیرین بر بدنم نشست ...
تا ظهر به کارهای عقب افتاده ام رسیدم و مثل همیشه وقت رفتن فرصتی برای کمک به مادرم نداشتم با شرمندگی به او و ظرفهای نشستهی نهار نگاه کردم.
گوشیم زنگ خورد به تأکیدات آقای رضوی عادت داشتم لب و لوچه ام آویزان بود اما سعی میکردم لو نروم پس با لحنی مؤدب گفتم :
_سلام روزتون بخیر
+سلام خانم ابراهیمی دیر نکنی ها
_چشم چشم خیالتون راحت دارم حرکت میکنم +رکوردر باتری رم همهچی رو برداشتی
_بله بله خیالتون راحت
+خانم ابراهیمی دیگه توصیه نکنم همهچیز و ضبط کنید سوالهای خوب بپرسید توی این یک ماه ببینم چه میکنید دیگه
_بله حتما
+ از اونجا دراومدید بهم خبر بدید ببینم چی شد
_چشم امری ندارید
+برید به خدا میسپارمتون
_خدانگهدار
+با خودم گفتم:
یه چیز و چند بار میگی بچه نیستم که ...
اما ته دل خودم هم شور میزد :
_خدایا الهی فدات بشم دوهزار تومن نذر امامزاده حسن میکنم خودت همه چیزو ختم بخیر کن.
سه سالی هست که در کنار تحصیل با این نشریه همکاری میکنم هم کارم و هم محیط کارم را خیلی دوست دارم اما اینبار و این ماموریت برای همه ما فرق میکرد.
هوای سرد اواخر پاییز وادارم کرد تا پیچ بخاری پراید را تا آخر بپیچانم طبق معمول صدای ضبط ماشینم زیاد بود و با ریتم مداحی سرعت رانندگی من هم تغییر میکرد در حال زمزمه کردن مداحی بودم که یاد خواب دم صبح افتادم و آه کشیدم، هرچقدر در خواب گیج بودم و او را نمیشناختم در بیداری برایم آشنا بود بیاختیار قطرات اشک گرم بر گونههایم میریخت از دور گنبد امامزاده حسن را دیدم و دست بر سینه عرض سلام کردم همانطور که در حال رانندگی بودم گوشی را برداشتم و فایل صوتی ضبط کردم:
سلام نسرین جان خوبی خوشی دختر خوب من بالاخره دارم میرم پیش استاد مقدم دعا کن دیگه خواهر جان راستی دیشب خواب آقا رسولو دیدم.
بعد با هیجان ادامه دادم :
نسرین اونننقدر از خودم خوشم اومد تو خواب هم میدونستم نامحرمه و دستشو نگرفتم ، درسته جوابم منفیه اما لطفاً برام ازش خبر بگیر خوابشو دیدم نگرانش شدم جوون مردم ببین در چه حاله من دیگه رسیدم دفتر خانوم مقدم دو سه ساعت دیگه زنگ میزنم .
✍ صالحه کشاورز معتمدی
#ادامه_دارد ...
❀✤✾᪥❀ ⃟⃟ ⃟⛱ ⃟✤
💌 انتشار #خاطرات_یک_مشاور بدون لینک کامل کانال#صالحه_کشاورز_معتمدی جایز است💌
✤ ⃟⃟ ⃟⛱ ⃟❀✤✾᪥❀
🏖 @salehe_keshavarz
هدایت شده از منتظران ظهور
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#پست_ویژه ۲ امروز کانال منتظران ظهور
💢 برخورد متفاوت‼️
🔹 داستان کشف حجاب دسته جمعی دانش آموزان یک دبیرستان دخترانه در حضور روحانی مبلغ
#پیشنهاد_دانلود
➖➖➖➖➖➖➖
امـــــامـ زمـــانـــے شــــو
🆔 @montazerane_zohour
هدایت شده از ح ف ف
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
همین آرزومه
همینه مسیرم
حسینی بمونم
حسینی بمیرم...
✅کژوان
هدایت شده از سرباز گمنام امام زمان (عج)
11.6M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 پدر فرماندهی که تا بعد از شهادتش نمیدانست پسرش سردار است!
چگونگی شهادت شهید سیدحمیدرضا هاشمی فرمانده اطلاعات سپاه زاهدان در اغتشاشات اخیر از زبان پدرش
@sarbazegomnam