eitaa logo
حس آرامش :)
145 دنبال‌کننده
1.1هزار عکس
203 ویدیو
4 فایل
- السلام‌عليك‌یاشفیع‌المذنِبین🌱 - سلام برتو ای شفاعت کننده‌ی گناهکاران :) . . حُفره‌ای‌ بود‌ پر‌‌از‌خون‌، وسطِ‌سینه‌ی‌ِمن‌ .. مِهرت‌ افتاد‌ به‌دلم‌؛ ضربان‌ شکل‌ گرفت🫀:) #حُسینِ‌من ۱۲۸ - کپی؟ نه، لطفا فور کنید.✨ برای ‌استفاده ‌شخصی ‌مشکلی ‌نداره ^^
مشاهده در ایتا
دانلود
خاطرات جذاب و شیرین من، از اونجایی شروع شد که من وارد جامعةالقران شدم، اونجا واقعا یه حسِ خاص و آرامشی داره که اصلا قابل توصیف نیست :)✨ توی این یک سالی که من برای حفظ قرآن اونجا بودم، انقدر خاطرات قشنگگگ برام اتفاق افتاد که تاحالا مثلشو تجربه نکرده بودم!🥲🫀 و خوب میدونم که همه ی از برکتِ قرآن و لطف خدای مهربونه🤍
اینم دوتا عکس از فضای اونجا 😍💜
ســــــــــــلام من همین الان از جامعه برگشتم 😁💜 چه حس خوبی داره وقتی اول روز پنجشنبه ات رو با قرآن شروع میکنی😍✨
واقعا حس قرآن خوندن تو فضای اینجا خیلی خوبههه 💚
❤️🌿 حتی فضاشم حالمو خوب میکنه دیگه چه برسه به خاطراتی توش دارم... :)
حس آرامش :)
۱۴۰۲/۱/۱ دوسال گذشت... دوسال از موقعی که به جامعه میام و با شما آشنا شدم:) آشنایی مون با جامعةالقرآن بود.. جایی که ذره ذره قرآن رو در وجودمون پرورش داد و به ما درس اخلاق رو یاد داد! جایی که تونستیم بهترین روزهای زندگیمون رو در اون تجربه کنیم، روزهایی سرشار از خنده، هیجان، استرس برای حفظای جدیدمون، ترس برای امتحانات مون و ... روزهای بد و همراه با گریه هم داشتیم... اما همینا بود که باعث رشد ما شد و حتی الان اون روز های تلخشم برام شیرینه! :) میشه گفت، آشنایی با این فضایی که پر از عطر خداست، بهترین اتفاق زندگیم بود و من خوشحالم که مثل همیشه لطف و عنایتت رو شامل حال ما کردی تا بتونیم این "حس ارامش" رو تجربه کنیم! :)) ممنونم ازت ای آرامش روح و جانم!✨ |یاالله| |||
هدایت شده از حس آرامش :)
توی جامعةالقران، سن براشون فقط یه عدده 🙂 چون از یه بچه ی ۵ ساله گرفته تا یه خانم ۵۰ ساله همگی با عشق میان برای حفظ قرآن :))) ❤️
😍 اگر بخوام یکی از قشنگیای جامعه مون رو بگم میتونم به همین گل ها اشاره کنم! ‌
🌿 خدای مهربونم:) به خاطراتم که نگاه میکنم، میبینم توی بهترین و شیرین ترین لحظه هام تو حضور داشتی و کنارم بودی و این وجود تو بوده که اون خاطره رو برام قشنگ کرده! :)) هرجا که تو بودی قشنگ شد و هرکجا هم که رنگ و بویی از تو نداشت دل گیر و بی برکت بود... ممنونم بابت وجودت!(:
حس آرامش :)
__
🌷 دیروز تو جامعه القرانمون، روز خوش آمد گویی به بچه های سال جدیدی بود که امسال تازه میخواستن بیان حفظِ یک ساله. و یه جورایی روز آخر بود برای سال قبلیا (: بچه های سالِ قبل، همشون داشتن گریه میکردن و میگفتن: انگار همین دیروز بود که ما هم مثل اینا رو این صندلی ها نشسته بودیم و تازه میخواستیم بیایم جامعه ...:)