4_5778625544669103345.mp3
1.99M
🔸ترتیل صفحه 43 قرآن کریم با صدای استاد حامد ولی زاده_مقام بیات
🔸به همراه ترجمه گویای فارسی با صدای مرحوم استاد اسماعیل قادرپناه
#تلاوتروزانهیکصفحهقرآن🕊
4_5778625544669103344.mp3
860.2K
🔸ترتیل صفحه ۴۳ قرآن کریم با صدای استاد حامد ولی زاده
🔸مقام : بیات
#تلاوتروزانهیکصفحهقرآن🕊
🌺نکته تفسیری صفحه ۴۳:🌺
ابراهیم و نمرود:
داستان دشمنی ابراهیم با خدایان دروغین، بارها در قرآن تکرار شده است. به راستی حضرت ابراهیم(ع) قهرمان یکتاپرستی است. او در شهر«بابل»(در سرزمین عراق کنونی) به دنیا آمد. در زمان او پادشاه زورگو و ستمگری به نام«نمرود بن کنعان» فرمانروایی آن سرزمین را به دست داشت. تقریباً تمام مردم بابل، بت پرست بودند و اگرچه نمرود نیز بت می پرستید، ولی از نادانی مردم سوء استفاده کرد و خود را به عنوان خدای بزرگ مردم معرفی نمود؛ یعنی او در کنار خدایان مختلف، خدای خاص و ویژة آنان بود! پس از آنکه حضرت ابراهیم(ع)به جرم شکستن بتها، در آتش پرتاب شد و در کمال حیرت و ناباوری مردم، آن کوهِ آتش به گلستان تبدیل گشت، کار برای نمرودو نمرودیان سخت شد؛ زیرا دشمنِ خدایان آنان، به صورت معجزه آسایی از مرگ حتمی نجات یافته بود و اکنون با کمال آرامش در برابر آنان ایستاده بود. اینجا دیگر سلاح زور، بی اثر شده بود و برای فراموش شدن ابراهیم در یادهای مردم، باید راه دیگری پیدا میکردند. ابراهیم(ع)و نمرود، روبروی هم ایستادند تا با هم بحث کنند و مردم قضاوت کنند که سخن کدامیک درست تر است. نمرود با غرور و تکبر به ابراهیم گفت: خدای تو کیست؟ ابراهیم در معرفی پروردگار خود به «پدیدة مرگ و حیات» اشاره کرد؛ به راستی زنده شدن و مردن، یکی از پیچیده ترین اسرار جهان است. چه اتفاق می افتد که از دانه ای که مانند یک سنگریزه خشک و سفت است، جوانة سبز و شاداب سر می زند و پس از مدتی، درختی شکوهمند پدید می آید. ما از کجا آمده ایم و چه اتفاقی افتاده که ما هستیم؟ چه می شود که انسانی توانا، ناگهان به لاشه ای متعفّن و بدبو تبدیل می شود؟ آری؛ ابراهیم با دانایی تمام از این راز سخن گفت و خداوند را به عنوان کسی که زنده می کند و می میراند، معرفی کرد؛ ولی نمرود حیله گر، از نادانی مردم استفاده کرد و گفت: اینکه مهم نیست، من هم زنده می کنم و می میرانم. آنگاه دستور داد دو زندانی را به آنجا آورده، یکی را بکشند و دیگری را از مرگ نجات دهند و بدین وسیله چنین نشان داد که او هم زنده کننده و می راننده است. اگرچه سخن نمرود ربطی به دلیل ابراهیم نداشت، ولی دیگر وقت آن نبود که ابراهیم بیشتر از این در این مورد با نمرود بحث کند. به همین خاطر دلیل دیگری آورد. ابراهیم گفت: همة شما می بینید که هر روز صبح خورشید از مشرق طلوع می کند و قطعاً این پدیده حساب شده، براساس برنامه ریزی خداست، حالا اگر تو خدای جهان هستی، کاری کن که خورشید از مغرب طلوع کند. اینجا بود که نمرود بهت زده شد؛ چون ابراهیم سخنی گفت که نمرود پاسخی برایش نداشت. آری؛ نمرود و نمرودهای تاریخ در هر زمان با اندک قدرتی، خود را گم کردند و ادعای خدایی نمودند، ولی ذرّه ذرّه هستی گواهی می دهد که پروردگار جهان، خدایی یکتا، توانا، دانا و بی نیاز است.[1]
[1] این متن از تفسیر المیزان، نمونه و مجمع البیان ذیل آیه مورد بحث اقتباس شده است.
#تلاوتروزانهیکصفحهقرآن🕊
صفحه ۴۴ مصحف شریف
سوره مبارکه بقره
#تلاوتروزانهیکصفحهقرآن🕊
ایتا رسانه مجازی آدریانی ها 👇👇
🆔https://eitaa.com/adariyan_1099
4_5780631088237905201.mp3
1.98M
🔸ترتیل صفحه 44 قرآن کریم با صدای استاد حامد ولی زاده_مقام رست
🔸به همراه ترجمه گویای فارسی با صدای مرحوم استاد اسماعیل قادرپناه
#تلاوتروزانهیکصفحهقرآن
ایتا رسانه مجازی آدریانی ها 👇👇
🆔https://eitaa.com/adariyan_1099
4_5780631088237905200.mp3
917.5K
🔸ترتیل صفحه ۴۴ قرآن کریم با صدای استاد حامد ولی زاده
🔸مقام : رست
#تلاوتروزانهیکصفحهقرآن🕊
ایتا رسانه مجازی آدریانی ها 👇👇
🆔https://eitaa.com/adariyan_1099
🌺نکته تفسیری صفحه ۴۴:🌺
آفات انفاق:
خستگی و درماندگی در چهرة مرد بیابان نشین موج می زد. آفتاب گرم مدینه، توانش را بریده بود و چیزی نمانده بود که چشمة امیدش را بخشکاند. نزدیک مردی رفت و از او پرسید: برادر! بخشنده ترین کسی که در مدینه زندگی می کند، کیست؟ مرد کمی فکر کرد و گفت: بدون شک از جناب حسین بن علی(ع)بخشنده تر وجود ندارد. به نظرم الآن در مسجد پیامبر(ص)به نماز و عبادت مشغول است. به نزد او برو، ناامید باز نمی گردی. با شنیدن نام حسین، احساس عجیبی در دل مرد بیابان نشین ایجاد شد و تمام نیرویی که برایش مانده بود، در پاهایش جمع شد و او را به سمت مسجد برد. به مسجد داخل شد و چشمانش را به دیدن بهترین انسان روی زمین، میهمان کرد. امام در حال نماز و راز و نیاز با خدای خود بود. مرد، نزدیکتر آمد و با احترام روبروی مسجد ایستاد و درخواست خود را با او مطرح کرد. امام سلام نمازش را داد و به قنبر ـ که سالها افتخار خدمتگزاری امام و پدرش را داشت ـ فرمود: آیا چیزی از ثروتی که از حجاز داشتیم، باقی مانده است؟ قنبر عرض کرد: بله، چهار هزار دینار باقی مانده است. حضرت فرمود: آنها را بیاور که شخصی نزد ما آمده که به داشتن آن ثروت، سزاوارتر است. قنبر دینارها را آورد و به حضرت داد. امام حسین(ع)عبایش را از دوش خود برداشت و پول ها را در میان آن گذاشت و از روی خجالت از آن مرد بیابان نشین، آن را از لای در مسجد بیرون آورد مرد بیابان نشین پول را گرفت و گریست. امام فرمود: آیا به نظرت چیزی که به تو دادیم کم است؟ او گفت: نه! گریة من برای این است که چطور زمانی می رسد که این دستهای بخشنده، زیر خاک قرار می گیرد.[1]
یکی از توصیه های مهمّ قرآن، «انفاق و صدقه» است. قرآن بارها به مسلمانان توصیه کرده است که نسبت به فقرا، بی تفاوت نباشند و از دارایی خود به آنها کمک کنند. ولی باید بدانیم که ممکن است ارزش این کار بزرگ با چند اشتباه از بین برود. منّت گذاشتن بعد از صدقه و گفتن سخنان آزاردهنده به انفاق شونده، باعث می شود که صدقه، دیگر پاداشی نداشته باشد. توجه به زندگی پیشوایانمان به خوبی نشان می دهد که آنان با افراد فقیر و بینوا، بسیار محترمانه برخورد می کردند و هرگز پس از صدقه، بر سر آنان منّت نمی گذاشتند و سخنی نمی گفتند که آنان را بیازارد. همچنین انفاق آنان فقط برای رضای خدا بوده است؛ نه برای خودنمایی و مشهورشدن در میان مردم. پیشوای ششم ما فرموده است: «روز قیامت یکی از بندگان خدا را می آورند که از مالش انفاق کرده است. او عرض می کند: پروردگارا ! من برای بدست آوردن رضای تو از ثروتم انفاق کردم. خدا می فرماید: نه، بلکه برای این انفاق کردی که مردم بگویند: فلانی چقدر بخشنده است. آنگاه خدا دستور میدهد که او را به دوزخ روانه کنند»[2].
#تلاوتروزانهیکصفحهقرآن🕊
ایتا رسانه مجازی آدریانی ها 👇👇
🆔https://eitaa.com/adariyan_1099
صفحه ۴۵ مصحف شریف
سوره مبارکه بقره
#تلاوتروزانهیکصفحهقرآن🕊
4_5782882888051590529.mp3
2M
🔸ترتیل صفحه 45 قرآن کریم با صدای استاد حامد ولی زاده_مقام بیات - بیات شوری
🔸به همراه ترجمه گویای فارسی با صدای مرحوم استاد اسماعیل قادرپناه
#تلاوتروزانهیکصفحهقرآن🕊
4_5782882888051590528.mp3
942.1K
🔸ترتیل صفحه ۴۵ قرآن کریم با صدای استاد حامد ولی زاده
🔸مقام : بیات - بیات شوری
#تلاوتروزانهیکصفحهقرآن🕊
🌺نکته تفسیری صفحه ۴۵:🌺
وعدة خدا و وعدة شیطان:
برای رسیدن به هر هدفی باید زحمت کشید و هر چه آن هدف بزرگتر باشد، سختی رسیدن به آن بیشتر است. ساختن بناهای مرتفع، دستیابی به کشفیات مهم، اختراع وسایل ارزشمند، فتح فضای بیکران و... نتیجة زحمت افرادی است که عمرشان را در راه رسیدن به هدف مورد نظر خود، صرف کردند. دوستان حقیقی انسان در این مسیر به خوبی مشخص می شوند. کسانیکه در راه رسیدن به هدفهایمان ما را تشویق می کنند و اسباب وسایل آن را در اختیارمان می گذارند، دوستان واقعی ما هستند. در مقابل، دشمنان اصلی ما کسانی هستند که می خواهند ما را از رسیدن به هدفمان بازدارند و وسایل آن را از ما بگیرند. دائماً مشکلات و سختیهای راه را در چشم ما بزرگ میکنند و به ما تلقین میکنند که نمی توانیم به آرزوهایمان برسیم.
اما هدف اصلی ما از زندگی چیست؟ آیا ما به دنیا آمده ایم تا مخترع و مکتشف شویم و پس از چندی از دنیا برویم؟ اگرچه این هدف ها، در جای خود باارزش است، ولی هدف واقعی ما از زندگی اینها نیست. خدایی که ما را آفریده، هدفی بسیار عالی برای ما قرار داده و ما را به سوی آن راهنمایی کرده است. آن هدف، رسیدن به «مقام قُرب و رضوان خدا» است. حالتی که انسان به منبع علم و قدرت و معدن لطف و مهربانی نزدیک می شود و مورد لطف و علاقة آفریدگار هستی قرار می گیرد. در آن حالت خدا با بخشندگی تمام، نعمت هایش را در اختیار بنده اش می گذارد و بهترین محل اقامت را برای همیشه به او می بخشد. شیطان پس از رانده شدن از درگاه خدا، سوگند یاد کرد که تمام توانش را برای بدبخت کردن ما به کار گیرد.[1] این آیات به یکی از نمونه های تلاش او برای نابود ساختن ما اشاره می کند. همانطور که در صفحة قبل گفته شد، انفاق و صدقه یکی از بهترین راه های به دست آوردن خشنودی خدا و پاداش اوست. پاداش انفاق هفتصد برابر می شود و روز قیامت به کمک انسان می آید، ولی آن دشمن بزرگ نمی خواهد که ما به این سعادت دست پیدا کنیم. هنگامیکه تصمیم می گیریم برای خشنودی خدا صدقه دهیم، در دلمان شک و تردید ایجاد می شود و ترسی وجود ما را می گیرد که: مبادا پولمان تمام شود ، خانواده مان چه می شود، الآن خودم بیشتر به آن نیاز دارم ، شاید وقتی دیگر...براساس این آیه، این وسوسه و غوغا، از سوی بزرگترین دشمن ماست و در مقابل، نیرویی نامرئی ما را به انفاق و سخاوتمندی تشویق می کند. آن نیرو، فرشتگان خدا هستند که از سوی او ما را به سعادت و خوشبختی فرا می خوانند.
امام صادق(ع)فرمود: «شیطان با انسان سخنان در گوشی دارد و فرشتگان نیز سخنان درگوشی دارند. سخن شیطان این است که انسان را از فقر می ترساند و کارهای زشت فرمان می دهد و سخن درگوشی فرشته این است که انسان را به انفاق فرمان می دهد و از کارهای زشت باز می دارد»[2]. در مقابل، خداوند بارها به وسیلة قرآن و اهل بیت(ع)به ما پیغام داده که صدقه نه تنها باعث نابود شدن مال نمی شود ، بلکه به مال و ثروت برکت می بخشد. در حدیث دیگری از امام صادق(ع)میخوانیم:«رزق وروزی را با صدقه دادن از سوی خدا فرود آورید. صدقه از میان وسوسة هفتصد شیطان عبور می کند و هیچ چیزی برای شیطان، سخت تر از صدقه دادن یک انسان مؤمن نیست و صدقه پیش از آنکه در دستان صدقه گیرنده قرار گیرد، توسط خدا قبول می شود»[3].
#تلاوتروزانهیکصفحهقرآن🕊