eitaa logo
عاشقانه‌‌ های‌ حلال C᭄
12.9هزار دنبال‌کننده
23.4هزار عکس
3هزار ویدیو
90 فایل
ˇ﷽ براے تماشاے یڪ عشق ماندگار، در محفلے مهمان شدیم ڪھ از محبّت میان عـلے'ع و زهـرا'س میگفت؛ از عشقے حـلال...💓 •هدیهٔ ما به پاس همراهےِ شما• @Heiyat_Majazi ˼ @Rasad_Nama ˼ 🛤˹ پل ارتباطے @Khadem_Daricheh ˼ 💌˹ تبادلات و تبلیغ @Daricheh_Ad ˼
مشاهده در ایتا
دانلود
⧉ 💞 . ‌ ୧ . ╮❥ دفترچه یادداشتش رو باز کردم، نوشته بود 🤭👇🏻 ╟🤍 «تو، اولین و آخرین فکر خوب منی» ° یعنی هیچ لحظه‌ای بدون یاد تو کامل نیست 📝💗 ﹆🛍 ﹆🏡 . ꪆ تـو مـِـثـل‌خـــون‌تـوےِرَگهـامے ╰🤍─ @Asheghaneh_Halal ° ⧉ 💞
⧉ 🦩 . . ‌୧ . . 📚 تو کتاب تنهایی پرهیاهو یه جمله خیلی قشنگ هست که میگه : کسانی که شما را دوست دارند اگر هزار دلیل برای رفتن داشته باشند ترکتان نخواهند کرد🥺 آنها یک دلیل برای ماندن خواهند یافت ! . . ‌ ꪆدل‌ها‌نَجـوا‌میڪنند‌اینجا ╰🤍─ @Asheghaneh_Halal ° ⧉ 🦩
⧉ 👑 . . ‌ ୧ . . بر گنبد تو، دست توسّل مى‌زد بر مصحف نام تو تفأّل مى‌زد اینگونه شفاعت تو را حاجت داشت "خورشید" که سوى حرمت زل می‌زد . . ‌ ꪆ ٖساعت‌۸؛دل‌هایمان‌پابوس‌ْامام‌رضا ╰🤍─ @Asheghaneh_Halal ° ⧉ 👑
عاشقانه‌‌ های‌ حلال C᭄
⧉ 🪄 . . ‌#عشقینه ୧ . . داســـٺان جذاب و واقعی #قیمت_خدا نام دیگر رمـــان؛ #تمام_زندگی_من 💫قسمت
⧉ 🪄 . . ‌ ୧ نام دیگر رمـــان؛ 💫قسمت ۴۰ 💫من واقعا پشیمانم با تلاش و سخت کوشی کارم رو شروع کردم … و همه قرار گرفته بودم … با تمام وجود زحمت می کشیدم … . . حال پدرم هم بهتر می شد … دیگه بدون عصا و کمک حرکت می کرد و راه می رفت … . . همه چیز خوب بود تا اینکه از طریق سفارت اعلام کردن … متین میخواد آرتا رو ازم بگیره … دوباره ازدواج کرده بود … تمام این مدت از ترس اینکه روی بچه دست بزاره هیچی نگفته بودم … . . تازه داشت زندگیم سر و سامان می گرفت … اما حالا … اشک چشمم بند نمی اومد … . هر شب، تا صبح بالای سرش می نشستم و بهش نگاه می کردم … صبح ها با چشم پف کرده و سرخ می رفتم سر کار… . . سرپرست تیم، چند مرتبه اومد سراغم … تعجب کرده بود چرا اون آدم پرانرژی اینقدر گرفته و افسرده شده … . . اون روز حالم خیلی خراب بود … رفتم مرخصی بگیرم … علت درخواستم رو پرسید … . . منم خلاصه ای از دردی رو که تحمل می کردم براش گفتم… نمی دونم، شاید منتظر بودم با کسی حرف بزنم … . . ازم پرسید پشیمون نیستی؟ … . عمیق، توی فکر فرو رفتم … تمام زندگی، از مقابل چشمم عبور کرد … اسلام آوردنم … ازدواجم … فرارم … وعده های رنگارنگ اون غریبه ها … کارگری کردنم و … نمی دونم چقدر طول کشید تا جوابش رو دادم … . . – چرا پشیمونم … اما نه به خاطر اسلام … نه به خاطر رد کردن تمام چیزها و وعده هایی که بهم داده شد … من ای کردم … فراموش کردم انسان ها می تونن خوب یا بد باشن … من اشتباه کردم و انسان بی هویتی رو انتخاب کردم که مسلمان نبود … انسان ضعیف، بی ارزش و بی هویتی که برای کسب عزت و افتخار اینجا اومده بود … اونقدر مظاهر و جلوه دنیا چشمش رو پر کرده بود که ارزش های زندگیش رو نمی دید … کسی که حتی با دید تحقیر نگاه می کرد … به اون که فکر می کنم از انتخابم پشیمون میشم … به که فکر می کنم هستم … 💫ادامه دارد.... نویسنده: شــہـــید مدافـــع حرمـ طاهـــا ایمانـــے . . ‌ ꪆ ٖڪاغذ‌سفید‌آغوشے‌براے‌احساسات ╰🤍─ @Asheghaneh_Halal ° ⧉ 🪄
⧉ 🪄 . . ‌ ୧ . . داســـٺان جذاب و واقعی نام دیگر رمـــان؛ 💫قسمت ۴۱ 💫درخواست عجیب جرات نمی کردم برگردم ایران … من و ، آرتا رو از کشور خارج کرده بودم … رفتم سفارت و موضوع رو در میان گذاشتم … خیلی ناراحت شدن و به نیابت من، وکیل گرفتن … . . چند جلسه دادگاه برگزار شد … نمی دونم چطور راضیش کردن اما زودتر از چیزی که فکر می کردم حکم طلاق صادر شد … به خصوص که پدرش توی دادگاه به نفع من شهادت داده بود … . . وقتی نماینده سفارت بهم خبر داد از خوشحالی گریه ام گرفت … اصلا توی خواب هم نمی دیدم همه چیز این طوری پیش بره … . . به این اتفاق، سه روز روزه گرفتم … . . چند روز بعد، با انرژی برگشتم سر کار … مسئول گروه تا چشمش بهم افتاد، اومد طرفم … . . – به نظر حالتون خیلی خوب میاد خانم کوتیزنگه … همه چیز موفقیت آمیز بود؟ … . . منم با خوشحالی گفتم … . . – بله، خدا رو شکر … قانونا آرتا به من تعلق داره … . و لبخند عمیقی صورتم رو پر کرد … . . – خوشحالم که اینقدر شما رو پرانرژی و راضی می بینم … . . از زمانی که باهاش صحبت کرده بودم … هر روز رفتارش عجیب تر می شد … مدام برای سرکشی به قسمت ما می اومد … یا به هر بهانه ای سعی می کرد با من صحبت کنه … تا اینکه اون روز، به بهانه ای دوباره من رو صدا کرد … حرف هاش که تموم شد، بلند شدم برم که … . . – خانم کوتزینگه … شاید درخواست عجیبی باشه … اما … خیلی دلم می خواد پسرتون رو ببینم … به نظرتون ممکنه؟ . 💫ادامه دارد.... نویسنده: شــہـــید مدافـــع حرمـ طاهـــا ایمانـــے . . ‌ ꪆ ٖڪاغذ‌سفید‌آغوشے‌براے‌احساسات ╰🤍─ @Asheghaneh_Halal ° ⧉ 🪄
⧉ 🤲 . . ‌ ୧ . . ╮❥ امروز «همین لحظه… بهترین دارایی ماست.» ⏳ ╟🌿 یعنی؛ • فرصتی برای جبران، • نعمتی برای بودن، • و هدیه‌ای که دوباره برنمی‌گرده. ✍🏻) امروز یعنی حالِ طلایی. . . ꪆ ڪہ‌یکے‌هَسـت‌و‌ُنیـست‌هیـچ جُـز او ╰🤍─ @Asheghaneh_Halal ° ⧉ 🤲
3.76M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
⧉🌙 ‌ ୧ . . 🥰│ «یکی یدونه» 🔰معلم از بچه‌ها پرسید: ♦️برخی چیزها فقط یدونه‌ش تو دنیا وجود داره...! 🔸حالا پاسخ یکی از اونها رو ببینید😍 . ﹆🇮🇷 ﹆💚 ﹆#⃣ ﹆📲 بازنشر: . ꪆ این‌لِطافت‌که‌تْودارےهمه‌غَم‌هابِزداید ╰🤍─ @Asheghaneh_Halal ° ⧉🌙
⧉🥞 . . ‌ ୧ . . امیدوارم برنـده بشے🏆 توی جنگی که درموردش به هیچڪے نمیگے😉 . . ‌ ꪆصٌبحانه‌مَن‌صبح‌بِخیرےازْتوست ╰🤍─ @Asheghaneh_Halal ° ⧉🥞
2.51M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
⧉ 🌙 . . ‌امام علی (ع): افسوس های گذشته رادر دل خود بیدار نکن 😔 زیرا تو را از آمادگی برای آینده باز می دارد🌸🌱 ꪆ ٖاینجا‌عَطـرحرم‌ْجاریست ╰🤍─ @Asheghaneh_Halal ° ⧉ 🌙
⧉ 💌 ‌ ୧ . . ✅حتماً موقع ورود شوهرت به خونه لبخند به لب داشته باش،🥰 حتی اگه کوهی از مشکلات بر دوشت سنگینی می‌کنه🥲 ❌اصلاً خوب نیست که موقع ورود شوهرت به تلویزیون و یا گوشیت چسبیده باشی و یا تو آشپزخونه مشغول باشی😊👌 . . ‌ ꪆنسخہ‌هاےٖڪوچڪْ‌براے‌عشقاےْ‌بزرگ ╰🤍─ @Asheghaneh_Halal ° ⧉ 💌
⧉🌱 ‌ ୧ . . 🌀"خواهی که جهان در کف اقبال تو باشد؟⁉️ 🤏خواهان کسی باش که خواهان تو باشد..."😍😇👌 . . ‌ ꪆدست‌دَردسـت‌ِاُمیـد و رویاهای‌ِروشَـن ╰🤍─ @Asheghaneh_Halal ° ⧉🌱
⧉ ✈️ . . ‌ ‌୧ . ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌. تمام آن چیزی که درباره‌ی در سرم هست، ده‌ها کتاب می‌شود📚🍃 اما تمام چیزی که در دلم هست، فقط دو کلمه است "دوستت دارم" 💕 . ‌ ꪆعــَطرِ تو بــرایِ ریـہ‌هایـَــم خـوب اســت ╰🤍─ @Asheghaneh_Halal ° ⧉ ✈️