سلام بروبچ
چه خبر؟
#زندگی_به_سبک_ایستادگی
سبک زندگی ایستاده ها چطوریه؟
خب هر کس یه سبک زندگی داره 😁
سبک ما هم اینطوریه 👇
فالو کردن پیجها و تمامی چنل های حامد زمانی 🎤
بالا پایین کردن سایت های موزیک و انتظار برای انتشار متهم 😔
ست کردن پروفای حامد و ایستائیسمی
خرید دستبند ایستاده
تسبیح فیروزه ای که چهار دور تو دست ایستاده ها میچرخه
و موقع خرید آن دعوای یه هفته ای با پدرو مادر و راضی کردن انها جهت خرید این تسبیح📿
ست بیوگرافی از قسمت های اهنگ ها 🎼
( این منم باز متهم میشم، زخم دشمن رو میشه درمون کرد
و اضافه کردن #متهم در پایان بیو)
و با اینکه میدونن حامد چرا نیست و بایکوت شد و جریان نبودنش چیه باز هم برای هزارمین بار میره داخل لینک ناشناس های کانال های حامد و میپرسه
حامد کجاسسسسستتت؟؟؟؟؟؟ ⁉️
و دعوا کردن و پاره کردن پیراهن خود و بقیه سر اینکه حامد ادمه خوبیه ولی بقیه مخالفشن
و در اخر سر این بحث با پدرو مادر خودتون انقد قهر میکنید که اخر میگه اگر هنوز حامدو دوست داری برو نون بگیر 😭💔🤣
#فان
#ایستائیسم
#ایستاده
#حامد_زمانی
#زندگی_به_سبک_ایستادگی
#متهم
@ISTAFAN
اين منم باز #متهم ميشم/
اين منم كه هميشه #كم ميشم/
اين #جنون كار لحظه های منه/
تازه از اين بدترم ميشم /
چند ساله كه حال من خوش نيست/
چند قرنه كه آرزو دارم/
جاي اين #جغد شوم لونه كنه/
يه #كبوتر به روي ديوارم/
من بيچاره تازه فهميدم/
بعد عمري #سكوت معنيتو/
#من بي #تو هميشه يعني #هيچ/
#تو بي #من دوباره يعني #تو/
#متهم
#حامد_زمانی✍🏻
@istafan
𝐴𝑉𝐼𝑁 𝑀𝐸𝐷𝐼𝐴 | آوین مدیا
#مســـیر_عشـــق_41❤️ بہ قلـم : ریـحــانـہ_قــــاف📝 تا صبح یه نفس بارون بارید... بعدشم از جنگل در ا
#مســـیر_عشـــق_42❤️
بہ قلـم : ریـحــانـہ_قــــاف📝
از اتاق رفت بیرون و چند دقیقه بعد با یه جعبه اومد تو
+دراز بکش
_ به مامان و بابا چیگفتی؟
+سر فرصت باید باهاشون حرف بزنیم . الانم گفتم میخوای استراحت کنی
*محمد*
_میشه بعدا حرف بزنیم؟
منتظر جواب نموندم و پشت سر مهسا رفتم بالا
شب تا صبح موهام خیس بود و سرم از درد داشت منفجر میشد ، یه دوش گرفتم و لباسامو عوض کردم
تصویر مهسا جلوی چشمم بود و صدای فریادش هنوز تو گوشم..
نمیدونم سهیل چه خصومتی باهاش داشت که اینطور میکرد..
از همون اول که دیدمش با هر رفتارش بهم میریختم ، شایدم زیادی حساس شده بودم..
دلم میخواست زودتر برگردیم که خداروشکر بقیه زودتر تصمیم گرفتن و همه وسایلو جمع کردن..
وسایلمو جمع کردم و رفتم بیرون که در اتاق کناری باز شد و متین اومد بیرون..
بی هیچ حرفی به سمتم اومد و محکم بغلم کرد..
تا چند لحظه مات حرکاتش موندم و بعدم رفت پایین
نگاهای سنگین بقیه اذیتم میکرد اما هیچکس هیچ حرفی نمیزد
مامان هربار میومد کنارم بلکه از چیزی سر در بیاره اما هربار با ایما و اشاره های بابا کلافه تر از قبل میرفت کنار.
چند دقیقه بعد مهسا اومد پایین و سر به زیر رفت تو آشپزخونه..
شبتم خانوم نگاهی به آقا رضا انداخت و پشت سر مهسا وارد آشپزخونه شد..
دو سه جای صورتش چسب زخم زده بود و رنگشم هنوز پریده بود..
تو کل مسیر هیچکس هیچ حرفی نزد تا رسیدیم
داشتم از پله ها بالا میرفتم که با صدای مهسا سر جام وایسادم..
+آقا محمد..
به سمتش برگشتم که سرشو انداخت پایین و غمگین ادامه داد:
+خیلی ممنونم ازتون..
تا به خودم بیام در خونشونو باز کرد و رفت تو..
حالم یه جوری شده بود.. رفتم بالا و تا غروب خوابیدم..
بعدم از خونه زدم بیرون تا هوایی بخورم..
به خودم که اومدم ورودی بهشت زهرا بودم..
این دومین بار بود که میومدم اینجا . فقط یبار با متین اومده بودم..
اونقدر حس خوبی اینجا داشتم که دلم نمیخواست برگردم..
چی داشتن این شهدا که آدم از بودن باهاشون سیر نمیشد؟ چی داشتن که تاحالا یکی مثل من ازش غافل بودم..؟
آهی کشیدم و بین دوتا قطعه حرکت کردم
با یه نفس عمیق بوی خاک نم خورده رو به ریه هام فرستادم..
با نگاه مسیر آب روی آسفالت رو دنبال کردم که رسیدم به یه پیرمرد رفتگر که داشت به گل ها آب میداد
از رو جوب اونور رفتم که نگاهم گره خورد به چشمای جوونی که دوربین لبخندشو قاب گرفته بود..
ادامــہ دارد...🕊
#ڪپۍممـنوع❌
@istafan🎬
𝐴𝑉𝐼𝑁 𝑀𝐸𝐷𝐼𝐴 | آوین مدیا
#مســـیر_عشـــق_42❤️ بہ قلـم : ریـحــانـہ_قــــاف📝 از اتاق رفت بیرون و چند دقیقه بعد با یه جعبه او
#مســـیر_عشـــق_43❤️
بہ قلـم : ریـحــانـہ_قــــاف📝
نزدیک تر رفتمو خیره شدم به سنگ مزار پایین عکس ؛ ( 🌹شهید محمدحسین محمدخانی🌹)
نشستم کنار مزار و دست کشیدم رو سنگ قبر..
حالا چرا یه عده ، امنیت بقیه براشون مهمه؟ چرا فقط یه سری ادمای خاص باید برن سوریه؟
البته به قول متین هرکس خودش انتخاب میکنه کی باشه و چطور زندگی کنه..
خیلی از خاطرات شهدارو تو سایتا و نمایشگاه دانشگاه خونده بودم.
حس میکردم نمیتونم نحوه زندگی کردنشونو درک کنم.. چه زندگی های عاشقانه و پر محبتی داشتن، اما چرا شهادت از اونم مهم تر بود؟
همینطور که فکر میکردم خانوم و آقایی اومدن کنار مزار و چند تا شاخه گل گذاشتن رو قبر . زودتر فاتحه ای خوندم و بلند شدم .
چند ردیف پایین تر از مزار شهید محمد خانی چشمم به بنر بزرگ نصب شده به حلب روی مزار ها افتاد
( زیارت پر فیض عاشورا را بخوانید و از طرف من به ارباب ابراز ارادت کنید . آه که تمام حسرتم این است که چقدر دیر فهمیدم زیارت عاشورا چیست و حیف که فقط روزی یک مرتبه روزیم شد و بدانید هرکه چهل روز زیارت عاشورا را بخواند و ثواب آن را هدیه بفرستد حتما تمام تلاش خود را به اذن خدا خواهم کرد تا حاجت اورا بگیرم ، و اگر نه در آخرت برای او جبران کنم . 《 🌹شهید نوید صفری🌹》 )
انقدر برام جالب بود که دلم خواست برای اولین بار سر مزار همین شهید زیارت عاشورا بخونم . اومدم بشینم که چشمم به یه قرآن خاکی کوچیک روی مزار افتاد
قران و گرفتم و درشو باز کردم که عطر ملایمی زیر بینیم پیچید . اولش تعجب کردم اما وقتی قران رو بو کردم فهمیدم عطر قرانه . تند تند صفحاتش رو ورق زدم و همه رو بو کردم . همه صفحات به طور یکنواخت به عطر خاصی میداد.. یه عطر شیرین و ملایم..
هنوز تو بهت بودم که با صدای دخترونه ای به خودم اومدم
+ داداشی؟
سرمو بالا آوردم که دیدم دختر کوچولوی چادری ای جلوم وایساده . ناخوداگاه لبم به لبخند کش اومد ، بهش میخورد ۴ یا ۵ سالش باشه . قیافه معصوم و بانمکی داشت😍
روسریشو مثل مهسا بسته بود و چادر کوچولوشم خیلی بهش میومد❤️
تو یه دستش کاغذ بود ؛ با دست دیگش یکی از همون کاغذارو به سمتم گرفت و با لحن بچگونش گفت :+ بفرمایید..
کاغذ رو ازش گرفتم و تشکری کردم .
نگاهی به کاغذ انداختم که دستی رو شونم نشست و همزمان پسری کنارم نشست
+ به به آقا محمد گل ، سلام علیکم
با دیدن امیرعلی هم جا خوردم و هم خوشحال شدم
_ عهههههه تو اینجا چیکار میکنی؟؟
+علیک سلام داداش ، خیلی ممنون منم خوبم
_ وای یادم رفت ، سلام😂چطوری؟ خانواده خوبن؟ چه خبر از این طرفا؟؟
+الحمدالله . فکر کنم من باید بپرسم چه خبر از این طرفاااا ؛ من که اینجا پاتوقمه😁
_اینجا؟؟؟؟
+اهوم.. آخر هر هفته میام..همه انرژی منفیام از بین بره😄
آهی کشیدم و گفتم:
_ اینو خودم با تمام وجودم لمسش کردم..
لبخند تحسین آمیزی زد و گفت
+ خب بیا هر هفته باهم بیایم . فانوسیه رفتی؟
_نه کجاست؟
+ شهدای بی پلاک...خیلی قشنگه..❤️
ادامــہ دارد...🕊
#ڪپۍممـنوع❌
@istafan🎬
سلام بچه ها
چه خبر
اقا لطفا لف ندید
چون مدرسه ها باز شده فعالیتمون کمار شد
انشالله از جمعه مثل قبل فعالیت میکنیم
🌺عید بیعت 🌺
اجتماع بزرگ مردمی بیعت با امام زمان ❤️
...
دوستان تهرانی حتماً برید 🙏🙏🌹🌹
لطفاً پخش کنید 🙏🌹🙏🌹
@istafan
هدایت شده از علی قلیچ|aliakbarghelich
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
خود من بدرقت کردم عزیزمــ😓🥀
همونجا فهمیدم شـهیـد میشیٰ🇮🇷♥️
........... لیلای جزیره ی مجنونی.........
#علی_اکبر_قلیچ
#شهیدانه♥️
@aliakbarghelich
سلام
کانال @istafan ادمین میپذیرد
در صورت تمایل
به ایدی @hzmhz1344 مراجعه کنید
🔴🔴متحد یا همسایه هم میپذیریم ☺️
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
انیمیشن لحظه میلاد منجی عالم
الهی عجل لولیک الفرج
#امام_زمان
#حامد_زمانی
#اغاز_امامت_امام_زمان
@istafan
AUD-20220114-WA0017.mp3
15.53M
#دلارام از حامد زمانی
به مناسبت آغاز امامت امام زمان ( عج )
#حامد_زمانی
@istafan
#الهم_عجل_ولیک_الفرج
#امام_زمان
#اغاز_امامت_امام_زمان
Hamed Zamani - Velveleh (128).mp3
5.56M
#ولوله از حامد زمانی به مناسبت اغاز امامت امام زمان ( عج ) ❤️🌹🌹🌹🌹💐💐
#حامد_زمانی
@istafan
#الهم_عجل_ولیک_الفرج
#امام_زمان
#اغاز_امامت_امام_زمان
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
مژده ای دل که مسیحا نفسے می آید...
#امام_زمان
#حامد_زمانی
#اغاز_امامت_امام_زمان
#نفس_تازه_کنیم
#استوری
@ISTAFAN