هدایت شده از 🌸 عکسنوشته حجاب 🌸
خانم فن درلاین که با اکثریت آرا رئیس کمیسیون اروپا شد،
مادر ۷ فرزند است!
خانهدار است.
۲۹ سال کار سیاسی کرده.
و اولین وزیر دفاع زن آلمان است .
آنوقت غربگرا (غربگداها) و فمنیست های ما فقط
دنبال این هستند که یا با سگ و گربه زندگی کنند یا حقِ داشتنِ فرزند را از شوهر بگیرند تا هیکلشان خراب نشود!
#فرزندآوری
🌸 @AXNEVESHTEHEJAB
KayhanNews75979710412148535384252.pdf
9.07M
بسم الله الرحمن الرحیم
تمام صفحات روزنامه کیهان
امروز شنبه ۵ مرداد ۹۸
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 ماجرای ممنوعیت به کارگیری خانواده درجه یک و دو قرارگاه خاتمالانبیاء چیست!؟
🔹فرمانده قرارگاه سازندگی خاتم الانبیاء پاسخ میدهد.
🇮🇷 @AXNEVESHTESIYASI
هدایت شده از به سوی مسجد طراز انقلاب اسلامی
در کرب و بلا بی طرفان بی شرفانند
تاریخ همان است یزیدی یا حسینی...
#یمن_جان_ندارد
┄┅┅═ ☘ 🌷 ☘ ═┅┅┄
@raheshahidan_edamehdarad
┄┅┅═ ☘ 🌷 ☘ ═┅┅┄
🚫 اسراییل تنها خواهد ماند.....🚫
یدیعوت آحارونوت:
*اسرائیل در جنگ بعدی با حزبالله مثل عربستان مقابل انصارالله، تنها خواهد ماند*
⚠ یک روزنامه صهیونیستی، ضمن ابراز نگرانی از شرایط بغرنج ائتلاف سعودی در یمن نوشته، در صورت وقوع جنگی دیگر با حزب الله لبنان، ما هم مثل عربستان که مقابل انصارالله تنها مانده، تنها خواهیم ماند.
🚫 امارات خروج از جنگ یمن را رسما اعلام کرده است. این اقدام فقط باعث یأس و ناامیدی سعودیها نشده بلکه رژیم صهیونیستی را هم نگران کرده است. امارات دومین عضو ائتلاف سعودی و مدیریتکننده جنگ روی زمین در یمن بود و خروج این کشور از یمن علاوه بر اعتراف به شکست، باعث آسیب پذیرتر شدن سعودیها هم شده است. خروج امارات از یمن را شاید حتی بتوان به معنای پایان جنگ یمن هم دانست. این مسئله باعث سرخوردگی صهیونیستها نیز شده است.
به گزارش باشگاه خبرنگاران جوان، روزنامه صهیونیستی یدیعوت آحارونوت در تحلیل جامعی درباره نتایج شکست تجاوز سعودی -آمریکایی به یمن، از یأس و سرخوردگی صهیونیستها خبر داده و نوشته این نتایج، عجز و ناتوانی و نیز سرخوردگی شدید سعودی را آن هم پس از به وجود آمدن تزلزل در میان متجاوزان به نمایش گذاشت و این تزلزل پس از اعلام عقبنشینی امارات از جنگ یمن، آشکارا دیده میشود.
این روزنامه سپس جنبههای متعدد شکست را در این جنگ بازتاب داده و نوشته:« ائتلاف (سعودی) به اهداف اعلام شده از جمله گسترش حاکمیت اتباعش در سراسر یمن نرسید علاوه بر اینکه ارتش و کمیتههای مردمی یمن نیز موفق شدند دامنه حملات موشکی را به مواضع راهبردی و فرودگاههای سعودی با موشک و پهپادها گسترش دهند و آنها امارات را به حمله به شهرها و تأسیساتش تهدید کردند.»
این روزنامه صهیونیستی، نتوانست نگرانی اسرائیل را از وضع کنونی جنگ در یمن منعکس نکند و با همزادپنداری با این رژیم عصر حجری نوشت: «حزبالله در لبنان با اهتمام زیاد، رویارویی در یمن و نتایجش را پیگیری میکند.» یدیعوت آحارونوت سپس نتیجه گرفت ویرانیهایی را که حزبالله به رژیم صهیونیستی وارد خواهد کرد چندین برابر ویرانیهایی است که یمنیها به سعودیها وارد میکنند، کافی است که وجود اماکن راهبردی در اهداف حزبالله مانند خلیج حیفا و سکوهای گاز فلسطیناشغالی در دریای مدیترانه مد نظر قرار گیرد: «اسرائیل میتواند عبرتهای زیادی از نمونه تجاوز سعودی به یمن بگیرد از جمله اینکه با وجود برتری راهبردی و آشکار، نمیتوان دشمن را از هوا شکست داد و تجربه جنگ در یمن نشان داد جنگ با حزبالله لبنان باید کوتاه مدت باشد، زیرا نمیتوان روی حمایت دشمنان حزبالله از اسرائیل، خواه در لبنان یا کشورهای عربی میانهرو برای مدت زمان زیادی حساب کرد.»
این روزنامه صهیونیستی در پایان نتیجه گرفت، در صورت وقوع جنگ، رژیم صهیونیستی در برابر حزبالله تنها خواهد ماند همچنانکه عربستان در برابر انصارالله در یمن تنها ماند.
🇮🇷 @AXNEVESHTESIYASI
هدایت شده از 🌸 عکسنوشته حجاب 🌸
رهبرانقلاب: دختران در رفتارشان، در محیط بیرون خانه یا در محیطهای معاشرتهای خانوادگی، طوری نباشد که شوهرشان دچار حسادت یا سوءظن شود.
#حجاب
🌸 @AXNEVESHTEHEJAB
🔴💠شنیده ها حاکی از این است که سفر وزیرخارجه عمان با هدف رساندن ۲ پیام صورت گرفته است:
1️⃣ انگلیس پیشنهاد داده است که چند ساعت پس از آزادسازی نفتکش انگلیسی، نفتکش ایران آزاد میشود.
2️⃣به پیشنهاد جرد کوشنر، در قبال عقب نشینی ایران از معامله قرن، بخشهایی از دارایی ایران به واسطه عمان آزاد میشود.
🇮🇷 @AXNEVESHTESIYASI
هدایت شده از Mohammadhesam313
"سیب شهید بابایی"
استاد #رائفی_پور : (۲۴)
سیب خوردن گناه داره؟نه!
شهید بابایی سیب قرمز خیلی دوست داشت سیبو میگرفت جلوی چشمش بو میکشید با چاقو چند شکاف روش درست می کرد تا بوی سیب بیشتر بپیچه بعد میآورد نزدیکتر و میگفت؛نه! تا ۳ روز سیب تعطیل!
بعد یکی از سرهنگها میومد دفترش بهش سیبو تعارف میکرد حتی اگر سرهنگه میل هم نداشت ازش خواهش می کرد که میل کنید
این نفس جیگر میکنه که سرکشی کنه؟منظور این نیست که حلال خدا را بر خود حرام کنیم منظور رام کردن نفس و تقویت اراده است بعد چند روز دوباره سیب می خورد
روزه یعنی همین یعنی نفست حالیش بشه تو حلال خدا رو استفاده نمیکنی(موقتا) چه برسه حرام
#استاد_رائفی_پور
#طرفدار_رائفی_پور 👇
اینستاگرام:
https://instagram.com/raefipour_tarafdar?igshid=1wkgo0y0542nq
تلگرام:
https://t.me/joinchat/AAAAAEfXg0cbvTz1EUpUMQ
ایتا:
http://eitaa.com/joinchat/1010237458Cf3644be957
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
داریوش سجادی: بین ایران و آمریکا «چیکن گیم» برقرار است
تحلیلی گر مسائل سیاسی در برنامه سلام صبح بخیر:
در نظام بین الملل آنچه که تعیین کننده حقوق شماست، میزان قدرت شماست. بین ایران و آمریکا «چیکن گیم» برقرار است به این معنی که دو ماشین به سرعت به سمت یکدیگر میروند و هرکه بترسد و زودتر کنار بکشد باخته است.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
نزدیکترین جاسوسان به رئیس جمهورهای ایران را بشناسید!/ پروژه دوتابعیتی ها
#گاندو
#جاسوس
🇮🇷 @AXNEVESHTESIYASI
هدایت شده از 🌸 عکسنوشته حجاب 🌸
در کتاب فمینیسم در آمریکا تا سال ۲۰۰۳ آمده :
دختران همین که به سن بلوغ می رسند، گویی ذاتا در مقابل پسران پاکدامنی پیشه می کنند ، اما فرهنگ ما به آنان می آموزد که این یک مشکل است . در جوامع ساده تر که پاکدامنی هرگز تضعیف نشده ، زنان جوان حیای بیشتری دارند
#حجاب
🌸 @AXNEVESHTEHEJAB
هرچند معقتدم نفس صحبت وزیر و بازنشرش وهن در دین است اما برای تشر به این صحبت های حماقت آلود کافیه یه یادآوری کوچک هم که شده بکنم:
اینها پزشکانی هستند که با اقدامات انسان دوستانه خود، هم از شیوع افسردگی در کشور جلوگیری میکنند و هم از رشد خودکشی می کاهند...
#وزیر_بهداشت
🇮🇷 @AXNEVESHTESIYASI
هدایت شده از 🌸 عکسنوشته حجاب 🌸
امام زمان علیه السلام در بین ما حضور دارند و منتظر تشکیل حکومت اسلامی هستند و ما هر کدام بدنبال زندگی خود ، فراموش کردیم که فرج ما گره به فرج مولا خورده، به بهانه های واهی، دست از یاری اماممان برداشته، سرگرم بازار و لهو و لعب دنیا شدیم
#سلام_امام_مهربانم
🌸 @AXNEVESHTEHEJAB
هدایت شده از تپش های قلم//محمدرضا فرازی
💢 #تنگه_را_رها_نکنید!
🔹#رهبر جامعه اسلامی به کمانداران فرمان می دهد که زمانیکه ما مشغول حمله هستیم شما تحت هر شرایطی تنگه را رها نکنید،#جنگ شروع می شود پیروزی #جبهه اسلامی در جنگ تقریبا تمام شده است اما دنیاطلبی و جمع کردن غنیمت، پرده بر ذهن محافظان تنگه می اندازد و توصیه رهبری را فراموش می کنند و تنگه را رها می کنند و می شود انچه نباید بشود .رهبری پیشانی و دندانش شکسته می شود تا جایی که شایعه می کنند رهبری شهید شد و ترسویان فرار می کنند اما #یاوران_واقعی رهبر درکنار رهبری می ایستند و هرطور شده رهبری را از دل معرکه بیرون می کشند حتی اگر شده هفتاد زخم بر بدنشان وارد شود و یاران بزرگوار دیگری به شهادت می رسند
🔹و چه تنگه ها که در طول تاریخ اسلام از دست رفته است و اسلام ضربه ها دیده است .
🔸و اگر می خواهیم تاریخ تکرار نشود باید از آن عبرت بگیریم.
🔹و امروز یاوران واقعی رهبری که رهبرشان آنان را عناصر مومن می داند تنگه را بر دشمنان خبیث انگلیسی و آمریکایی نا امن کرده اند و اگر خیال رهبری از تنگه راحت است به خاطر اینکه محافطان تنگه، یاوران واقعی رهبری و عناصر مومن هستند .
🔸اما تنگه های امروز بسیار است تنگه ی #اقتصادی،تنگه ی #فرهنگی،تنگه ی #سیاسی که اگر هر یک از این تنگه ها، به دست عناصر مومن و یاوران واقعی رهبری سپرده شود پیروزیها یکی پس از دیگری درپیش است.
اگر تنگه اقتصادی و... نا امن است بدانید که کمانداران و #محافظانش مومن نیستند و دنیاطلبی و جمع کردن غنیمت توسط اینان باعث می شود که از این تنگه ها آسیب ببینیم و اینان کسانی هستند که به دستورات رهبری توجهی نمی نمایند.
#جنگ_احد
#پیامبر_ص
#امام_علی_ع
✅دست نوشته های یک معلم @faraziyaddasht
🌷 #رمان_واقعی_نسل_سوخته 🌷
قسمت #صد_و_بیست_و_چهارم
قسم به رحمت تو
طول کشید تا باور کنم ... اما چطور می شد این همه همخوانی و نشانه اتفاقی باشه؟ ...
به حدی سریع، تاوان دل سوخته یا ناراحت کردنم رو می دادند ... که از دل خودم ترسیدم ... کافی بود فراموش کنم بگم ...
خدایا ... به رحمت و بخشش تو بخشیدم ...✨
یا به دلم سنگین بیاد و نتونم این جمله رو بگم ...
خیلی زود ... شاهد بلایی می شدم که بر سرشون فرود می اومد ... بلایی که فقط کافی بود توی دلم بگم ...✋
خدایا ... اگه تاوان دل شکسته منه ... حلالش کردم ...
و همه چیز تمام می شد ...
#خدا به حدی حواسش به من بود ... که تمام دردی رو که از درون حس می کردم ...
و جگرم رو آتش زده بود ... ناپدید شد ...
وجود و حضورش ... سرپرستی و مراقبتش از من ... برام از همیشه قابل لمس تر شده بود ... و بخشیدن به حدی برام راحت شده بود ... که بدون هیچ سختی ای می بخشیدم ...
خدایا ... من محبت و لطف رو از تو دیدم و یاد گرفتم ...
حضرت علی گفته ... تو خدایی هستی که اگر عهد و قسمت نبود ... که ظالم و مظلوم در یک طبقه قرار نگیرن ... هرگز احدی رو عذاب و مجازات نمی کردی ...
تو خدایی هستی که رحمت و لطفت ... بر خشم و غضبت غلبه داره...
نمی خوام به خاطر من، مخلوق و بنده ات رو مجازات کنی ...
من بخشیدم ... همه رو به خودت بخشیدم ...
حتی پدرم رو... که تو و بودنت ... برای من کفایت می کنه ...
و بخشیدن به رسمی از زندگی تبدیل شد ... دلم رو با همه صاف کردم ... از دید من، این هم امتحان الهی بود ...
امتحانی که تا امروز ادامه داره ... و نبرد با خودت ... سخت ترین لحظاته ... اون لحظاتی که شیطان با تمام قدرت به سراغت میاد ... و روی دل سوخته ات نمک می پاشه ...
ولش کن ... حقشه ... نبخش ... بزار طعم گناهش رو توی همین دنیا بچشه ... بزار به خاطر کاری که کرده زجر بکشه... تا حساب کار دستش بیاد ... حالا که خدا این قدرت رو بهت داده ... تو هم ازش انتقام بگیر ...
و هر بار ... با بزرگ تر شدن مشکلات ... و له شدن زیر حق و ناحق کردن انسان ها ... فشار شیطان هم چند برابر می شد ... فشاری که هرگز در برابرش تنها نبودم ...
و خدایی استاد من بود ... که #رحمتش بر #غضبش ... غلبه داشت ...
خدایی که شرم توبه کننده رو می بخشه و چشمش رو روی همه ناسپاسی ها و نامردمی ها می بنده ...
خدایی که عاشقانه تک تک بنده هاش رو دوست داره ... حتی قبل از اینکه تو ...
به محبتش فکر کنی ...
.
ادامه دارد...
🌸نويسنده:سيدطاها ايماني🌸
🌷 #رمان_واقعی_نسل_سوخته 🌷
قسمت #صد_و_بیست_پنجم
خدای دو زاری
به ساعتم نگاه کردم ... و بلند شدم ...
- کجا؟ ... تازه وسط بازیه ...
- خسته شدی؟ ...
همه زل زده بودن به من ...
- تا شما یه استراحت کوتاه کنید ... این خدای دو زاری، نمازش رو می خونه و برمی گرده ...
چهره هاشون وا رفت ... اما من آدمی نبودم که بودن با خدا #حقیقی رو ... با هیچ چیز عوض کنم ...
فرهاد اومد سمت مون ...
- من، خدا بشم؟ ...
جمله از دهنش در نیومده ... سینا بطری آب دستش رو پرت کرد طرف فرهاد ...
- برو تو هم با اون خدا شدنت ... هنوز یادمون نرفته چطور نامردی کردی ... دوست دخترش مافیا بود ... نامرد طرفش رو می گرفت ...
بچه ها شروع کردن به شوخی و توی سر هم زدن ... منم از فرصت استفاده کردم و رفتم نماز ...
وقتی برگشتم هنوز داشتن سر به سر هم میزاشتن ...
بقیه هنوز بیدار بودن ... که من از جمع جدا شدم ... کیسه خوابم رو که برداشتم ... سینا اومد سمتم ...
- به این زودی میری بخوابی؟ ... کیانوش می خواد واسه بچه ها قصه ترسناک بگه ... از خودش در میاره ولی آخرشه ...
خندیدم و زدم روی شونه اش ...
- قربانت ... ولی اگه نخوابم نمی تونم از اون طرف بیدار بشم...
تا چشمم گرم می شد ... هر چند وقت یک بار جیغ دخترها بلند می شد ... و دوباره سکوت همه جا رو پر می کرد ... استاد قصه گویی بود ...
من که بیدار شدم ... هنوز چند نفری بیدار بودن ... سکوت محض ... توی اون فضای فوق العاده و هوای تازه ... وزش باد بین شاخ و برگ درخت ها ... نور ماه که هر چند هلالی بیش نبود ... اما می شد چند قدمیت رو ببینی ...
وضو گرفتم و از نقطه اسکان دور شدم ... یه فرورفتگی کوچیک بین اون سنگ های بزرگ پیدا کردم ... توی این هوا و فضای فوق العاده ... هیچ چیز، لذت بخش تر نبود ...
نماز دوم تموم شده بود ... سرم رو که از سجده شکر برداشتم ...
سایه یک نفر به سایه های جنگل و نور ماه اضافه شد ... یک قدمی من ایستاده بود ...
.
.
ادامه دارد...
🌟نويسنده:سيدطاها ایمانی
🌷 #رمان_واقعی_نسل_سوخته 🌷
قسمت #صد_و_بیست_ششم
تیله های رنگی
جا خوردم ... نیم خیز چرخیدم پشت سرم ... سینا بود ...
با نگاهی که توی اون مهتاب کم هم، تعجبش دیده می شد ...
- تو چقدر نماز می خونی ... خسته نمیشی؟ ...😕
از حالت نیم خیز، دوباره نشستم زمین و تکیه دادم به سنگ های صخره ای کنارم ...
- یادته گفتی تا آخر شب با رفیقت می گشتید ... از اون طرف هم گرگ و میش با بقیه رفقات، قرار بیرون شهر داشتی؟ ...
چند لحظه سکوت کردم ...
- خیلی دوست داشتم داستان کیانوش رو گوش کنم ... مخصوصا که صدای هیجان بچه ها بلند شده بود ... ولی یه چیزی رو می دونی؟ ... من از تو رفیق بازترم ...
با حالت خاصی بهم نگاه کرد ...
و چشمش چرخید روی مهر و جانماز جیبیم ... هنوز ساکت بود اما معلوم بود داره به چی فکر می کنه ...
- آفریقا پر از معادن بزرگ طلا و الماسه ... چیزی که بومی های صحرا نشین آفریقا از وجودش بی خبر بودن ... اولین گروه های سفید که پاشون به اونجا رسید ... می دونی طلا و الماس رو با چی معامله کردن؟ ... «شیشه های کوچیک رنگی »...
رفتن پیش رئیس قبایل و به اونها شیشه های رنگی دادن ... یه چیزی توی مایه های تیله های شیشه ای ... اونها سرشون به اون شیشه رنگی ها گرم شد ... و حتی در عوض گرفتن اونها حاضر شدن به قبایل دیگه حمله کنن ... و اونها رو به بند بکشن ... انسانیت و آزادی، هموطن هاشون رو ... با تیله ها و شیشه های رنگی عوض کردن ...
نگاهش خیلی جدی بود ...
- کلا اینها با هم خیلی فرق داره ... قابل مقایسه نیست ...
این بار بی مکث جوابش رو دادم ...
- دقیقا ... این رفاقت توش خیانت و نارو زدن نیست ... از نامردی و پیچوندن و دو رویی خبری نیست ...
فقط باید ارزش طلا و الماس رو بدونی ... تا سرت به شیشه رنگی پرت نشه ... و یه چیز با ارزش تر رو فدای یه مشت تیله کنی ...این رفاقت چیزیه که کافیه پات رو بزاری توی عالمش و بیای جلو ... از یه جا به بعد ... هیچ لذتی باهاش برابری نمی کنه... خستگی توش نیست ... اشتیاقی وجودت رو پر می کنه که خواب رو از چشم هات می بره ...
سکوت عمیقی فضا رو پر کرد ...
غرق در فکر بود ... نور مهتاب، کمتر شده بود ... چهره اش رو درست تشخیص نمی دادم ... فکر می کردم هر لحظه است که اونجا رو ترک کنه...
اما نشست ...
در اون سیاهی شب ... جمع کوچک و دو نفره ما ... با صحبت و نام #خدا ... روشن تر از روز بود ...
بحث حسابی گل انداخته بود که حواسم جمع شد ...
داره وقت نماز شب تموم میشه ... کمتر از 10 دقیقه به اذان صبح باقی مونده بود ...
یهو بحث رو عوض کردم ...
- سینا بلدی نماز شب بخونی؟ ....
مثل برق گرفته ها بهم نگاه کرد ... این سوال ... اونم از کسی که می گفت ... نماز خوندن خسته کننده است ... بلند شدم ایستادم رو به قبله ...
- نماز مستحبی رو لازم نیست حتما رو به قبله باشی ... یا حتما سجده و رکوعش رو عین نماز واجب بری ...
نیت می کنی ... یه رکعت نماز وتر می خوانم قربت الی الله...
و ایستادم به نماز ... فکر می کرد دارم بهش نماز شب خوندن یاد میدم ... اما واقعا نیت نماز وتر کرده بودم ...
به ساده ترین شکل ممکن ...
5 تا استغفرالله ... 14 تا الهی العفو ... و یک مرتبه ... اللهم اغفر لی و لوالدی ... و للمسلمین و المسلمات ... و المؤمنین و المؤمنات ...
و این آغاز ماجرای دوستی جدید من و سینا بود ...
ادامه دارد...
🌟نويسنده:سيدطاها ايماني🌟
🇮🇷 @AXNEVESHTESIYASI
هدایت شده از 🌸 عکسنوشته حجاب 🌸
فردا روز دحو الارض هست که «دَحو» به معنای گسترش است و بعضی نیز آن را به معنای تکان دادن چیزی از محلِ اصلی اش تفسیر کرده اند.
منظور از دحوالارض (گسترده شدن زمین) این است که در آغاز، تمام سطح زمین را آب های حاصل از باران های سیلابیِ نخستین فرا گرفته بود. این آب ها، به تدریج در گودال های زمین جای گرفتند و خشکی ها از زیر آب سر برآوردند و روز به روز گسترده تر شدند.
در شب این روز نیز بر اساس روایتی از امام رضا (علیه السلام) حضرت ابراهیم و حضرت عیسی (علیهما السلام) به دنیا آمده اند.
همچنین این روز به عنوان روز قیام امام زمان مهدی موعود (عج) معرفی شده است.
اعمال :
روزه
روز دحوالارض از چهار روزی است که در تمام سال به فضیلت روزه گرفتن، ممتاز است و در روایتی آمده است که روزه اش مثل روزه هفتاد سال است؛ و در روایت دیگر کفاره هفتاد سال است و هر که این روز را روزه بدارد و شبش را به عبادت به سر آورد از برای او عبادت صد سال نوشته شود؛ و هر چه در میان آسمان و زمین وجود دارد برای کسی که در این روز روزه دار باشد استغفار می کنند. و این روزی است که رحمت خدا در آن منتشر گردیده و از برای عبادت و اجتماع به ذکر خدا در این روز اجر بسیاری است و از برای این روز به غیر از روزه و عبادت و ذکر خدا و غسل دو عمل وارد است
نماز:
نمازی که در کتب شیعه قمیین روایت شده است، آن دو رکعت است، در وقت چاشت(اول بالا آمدن آفتاب)
🌸 @AXNEVESHTEHEJAB