🇮🇷 عکسنوشتہسیاسی 🇮🇷
🔹 #او_را ...۹۰ حرفهای مرجان دوباره پتک شده بود و به سرم میکوبید!😣 راست میگفت! آرامش داشته باشم که
🔹 #او_را ...۹۱
صبح با صدای آلارم گوشی با نارضایتی چشمام رو باز کردم.
هشدار رو قطع کردم و دوباره روی تخت افتادم!
اما نوشته ی روی دیوار جلوی تخت،نظرم رو جلب کرد!
"برای رسیدن به لذت باید از تمایلات سطحیت بگذری!"
یادم اومد شب قبل ،تمام جملاتی که ذهنم رو درگیر کرده بودن،رو کاغذ نوشته بودم و به در و دیوارهای اتاق چسبونده بودم!!
خمیازه کشیدم و با لب و لوچه ی آویزون،کاغذ رو نگاه کردم!
"حالا حتما باید تو رو اینجا میچسبوندم!؟😒
یادم باشه حتما جات رو عوض کنم!!"😏
کش و قوسی به بدنم دادم و از تخت بیرون اومدم.
ساعت هفت صبح، برای من که دیگه اون دختر پرتلاش و درس خون قبل نبودم،زیادی زود بود!!😢
رفتم تو تراس، از خنکای دم صبح بدنم لرز کوچیکی گرفت.
دستام رو باز کردم و نفس عمیقی کشیدم!
درخت های توی حیاط ،اگر یکم دیگه تلاش میکردن،قدشون به اتاقم میرسید!
آلوهای زرد و قرمزی که از شاخه ها آویزون شده بودن،بهم چشمک میزدن...😉
نمیدونم چرا ولی احساس میکردم چند ساله که این منظره رو ندیدم!!
با ذوق خودم رو به حیاط رسوندم و مشغول چیدن میوه ها شدم!😍😋
-انگار از گندهایی که زدی خیلی هم ناراحت نیستی!!
از ترس میوه ها رو انداختم و به طرف صدا چرخیدم.
-سلام بابا،صبح بخیر!
سرتا پام رو نگاهی کرد و سرش رو تکون داد.
-فکرنمیکردم حالا حالاها روت بشه از اتاقت بیرون بیای!ولی انگار نه تنها خجالت نکشیدی،بلکه اصلا ناراحت هم نشدی!!😏
تاحالا کسی رو ندیده بودم که به خوبی بابا بتونه زخم زبون بزنه!!
سرم رو انداختم پایین و سکوت کردم!
-هیچوقت فکرنمیکردم دختر من یه روزی اینهمه درسش ضعیف بشه!
خودکشی کنه،
یه همچین زخمی رو صورتش باشه،
از بیمارستان فرار کنه و دوشب غیبش بزنه
و من علت هیچکدوم از این کاراش رو نفهمم!!
گلوم از شدت بغضی که فشارش میداد،درد گرفته بود.😣
با رفتن بابا یه قطره اشک از لابه لای مژه هام به زمین ریخت...!
سرم رو بلند کردم و لبام رو به هم فشار دادم.
لبه ی استخر نشستم و پاهام رو انداختم توش تا شاید یکم از حرارت درونم کم بشه!
تمام حال خوبم به همین سرعت،خراب شده بود...
پشیمون از سحرخیزیم،
به تماشای مسابقه ی دوی اشکهام نشسته بودم!
و زیرلب با خودم زمزمه میکردم:
"اما من بالاخره همه چیزو درست میکنم!
بالاخره میفهمم چجوری میتونم یه زندگی خوب برای خودم بسازم!
اینجوری نمیمونه بابا!
اینجوری نمیمونه...!"
مامان هم چنددقیقه بعد از خونه خارج شد.
به طرف درخت ها نگاه کردم،
باد ملایمی شاخه هاشون رو تکون میداد و برگ ها رو به رقص درمیاورد.
نگاهم از کنار درخت ها به اتاقم افتاد.
با خودم گفتم
"الان دو راه داری!
یا زانوی غم بغل بگیری و دوباره گریه کنی و دپرس بمونی!
یا قبول کنی که اخلاق بابای تو اینه و بلندشی میوه ها رو از زمین جمع کنی و بری تو،
بقیه دفترچه رو بخونی،میوه های خوشمزه رو بخوری،یه دوش بگیری و شب بری اون جلسه!!"
با لبخند،اشکام رو پاک کردم و بدون مکث دویدم طرف میوه ها!
"محدثه افشاری"
🇮🇷 عکسنوشتہسیاسی 🇮🇷
🔹 #او_را ...۹۱ صبح با صدای آلارم گوشی با نارضایتی چشمام رو باز کردم. هشدار رو قطع کردم و دوباره روی
🔹 #او_را ...۹۲
یک ساعت بود که روی یک جمله قفل کرده بودم و هیچجوره منظورش رو نمیفهمیدم!
"هرکس تو این دنیا،از خدا بیشتر لذت ببره و از دنیا سود بیشتری ببره،
خدا بیشتر بهش پاداش میده!"
هرچیزی که تو این دفتر نوشته شده بود،در نهایت به خدا ختم میشد.
اما خدایی که اینجا نوشته بود،
با خدایی که راجع بهش شنیده بودم خیلی فرق داشت!
تا جایی که فکر کردم داره راجع به یه خدای جدید صحبت میکنه!!😕
حالا هم واقعا متوجه این جمله نمیشدم!
خدایی که همه چیز رو حروم کرده و هر جا که حرف از خوشی میشه،آتیش جهنمش رو به رخ آدم میکشه،
اصلا با این جمله،جور در نمیومد!!
بعد از یک ساعت تلاش،با ناامیدی رفتم صفحه ی بعد دفترچه.📖
"واسه همین خدا بدش میاد تو کم لذت ببری!
واسه همین لذت های سطحی رو برات ممنوع کرده و گفته اگر بری طرفشون،
میندازمت تو آتیش!
خب خدا تو رو برای لذت های خیلی بزرگ آفریده.
اما اگر خودت رو محدود به تمایلات سطحی و بی ارزش کردی، یعنی لیاقت نداری لذت های بزرگ و در انتها بهشت رو بچشی!
پس همون بهتر که بندازدت تو جهنم!!"
حرفهاش دلم رو یهجوری میکرد ولی نمیفهمیدم یعنی چی!!
منظورش از لذت عمیق و بزرگ چی بود؟؟
نماز و روزه و اینجور چیزا حتما!!؟😏
غرق تو فکر و نوشتن بودم که با صدای زنگ از جا پریدم!
مرجان بود!
با کلی هله هوله ، اومده بود ببینه حالم خوب شده یا نه!
-دیشب واقعا حالت بد بودا!
داشتی چرت و پرت میگفتی!!😂
-چرا؟!
-همون حرفایی که میزدی دیگه!
آرامش و رنج و...😂
-چرت و پرت نبود مرجان.
ببین من تازگیا دارم یه چیزایی میفهمم،
خودمم نمیدونم دقیق چی به چیه،
اما هرچی که هست حرفای خوبیه!
آرومم میکنه!
-چه خوب!
از کجا اومدن این حرفا؟
از کی شنیدی؟
-خب اونش مهم نیست!
مهم اینه احساس میکنم همون چیزیه که دنبالش بودم!
-اوهوم...
بهرحال باید با یچیز سرگرم بشی دیگه!
راستی آخر این هفته فرهاد یه مهمونی داره،عااااااالی!😍
حیفه از دست بره،بیا باهم بریم.
-فرهاد !!فرهاد کیه؟
-ترنم!😒
دارم ازت ناامید میشما!
اون روز داشتم برای دیوار تعریف میکردم پس؟!
-اهان!ببخشید اینقدر زیادن آدم یادش میره خب!😅
-خب حالا!میای؟؟
-نه بابا!کجا بیام؟
-خوش میگذره دیوونه!یه نگاه به قیافت بنداز!
بیا بریم یکم سرحال بشی
خوش میگذره ها!😌
-قیافم چشه مگه؟
اتفاقا تازگیا خیلی بهترم!
-کلا مشکوک میزنی تو تازگی!😒
آسه میری،آسه میای،
ما رو هم که غریبه میدونی!
بلند شدم و رفتم طرفش.
-عهههه!این چه حرفیه دیوونه؟!
مگه من عزیزتر از توهم دارم!؟
کم کم داشت دیرم میشد،
دستای مرجان رو کشیدم و رفتیم اتاق.
چشماش از تعجب گرد شده بود!
-اینا چیه چسبوندی در و دیوار!!؟؟
-چیزای خوب!
بیخیال!
منم میخوام برم جایی.
صبرکن حاضر شم،تورو هم برسونم.
-کجا میخوای بری!؟
-جای خاصی نمیرم.
حالا شاید یه روز همه چی رو برات تعریف کردم!
با دیدن لباسایی که پوشیدم میخواست شاخ دربیاره!
-اییییینا چیهههه؟
دیوونه مگه لباس نداری تو!؟
-چرا.
ولی برای جایی که میخوام برم،همینا خوبه!
-وای ترنم داری منو دیوونه میکنی!
میشه کلا بگی قضیه چیه!؟
رفتم سمت میز آرایشم اما با دیدن برگه ی روی آینه
«لذت سطحی»،
نفس عمیق کشیدم و با لبخند مرجان رو نگاه کردم!
-دارم یه زندگی جدید میسازم!
همین!
پاشو بریم!
بازم دست مرجان رو که با چشم و دهن گرد منو نگاه میکرد،کشیدم و رفتیم بیرون!
"محدثه افشاری"
🇮🇷 عکسنوشتہسیاسی 🇮🇷
🔹 #او_را ...۹۲ یک ساعت بود که روی یک جمله قفل کرده بودم و هیچجوره منظورش رو نمیفهمیدم! "هرکس تو ا
🔹 #او_را ...۹۳
دوساعت بعد کنار زهرا ،محو حرفهای سخنران شده بودم!
"جلسات گذشته کمی راجع به اهمیت هدف و رسیدن به اون،صحبت کردیم.
اما امشب میخوایم به یه موضوع خیلی مهم بپردازیم که قبلا هم یه گریز هایی بهش زدیم.
و اون مسئله،
لذته.
انسان ها اسیر لذت هستن!
اصلا هرکاری که ما میکنیم برای لذت بردنه،و این خیلی هم خوبه!
چه ایرادی داره؟
مدل ما اینه.هممون دنبال لذتیم.
از اون دزد و داغونش بگیر،تا عابد و سالکش!
ولی باید دید هر کدوم دنبال چه لذتی رفتن که به اینجا رسیدن!؟
دزده دنبال کدوم لذت رفته،عابده دنبال کدوم لذت!؟
این که دنبال چه لذتی میری،نشونه ی شخصیت توعه!"
ناخودآگاه فکرم رفت سمت مشروب و سیگار و آهنگ...
مهمونی و رقص و عشوه و پسر و...!
با این فکر سریع سرمو بلند کردم و اطرافم رو نگاه کردم!!
از اینکه کسی نمیتونست فکرم رو بخونه،نفس عمیقی کشیدم و سرم رو انداختم پایین،
و به ارزش و شخصیت خودم فکر کردم...!😞
"ببینید! من نمیخوام بشینم اینجا بگم چی بده چی خوبه!چون کار من این نیست.اینو خودتونم میتونید تشخیص بدید!
مثلا من نمیگم بی حجابی بده،چون یه خانم بدحجاب ،وقتی خودش میبینه که به چشم یک ابزار ارضای شهوت بهش نگاه میکنن،خودش میفهمه بی حجابی چیز بدیه!
یا کسی که رابطه نامشروع داره،خودش میفهمه که دیگه نمیتونه از همسرش لذت ببره،
تازه بعدش اینقدر احساس پشیمونی بهش دست میده که همون لذت هم کوفتش میشه!!
پس من کاری با این حرفا ندارم!
خودتون عقل دارید،بد و خوب رو تشخیص میدید.
من حرفم یچیز دیگست!
من میگم خودت رو محدود به لذت های کم نکن.
خدا دوست داره که تو خیلی لذت ببری!
و این،نقطه ی ارتباطی بحث امشب ما ،با بحث شب های قبله!
هدفی که برای تو درنظر گرفته شده،باید توش پر از لذت باشه!
باید کیف کنی،صورتت گل بندازه!
باید بخاطرش رها بشی از همه چیز!
چیه دوتا عبادت کردی از زمین و زمان طلبکاری؟؟
اخمات رفته توهم؟!
تو گیر کارت همینجاست!
لذت نبردی!
میدونی چرا؟
چون عشقی دینداری کردی!
هرجای دین که برات قشنگ بوده رفتی دنبالش.
هرجاش سخت بوده،
باید پا روی نفست میذاشتی،قیدشو زدی!
هرجا خوشت میومده پایه بودی،ولی کار که یکم سخت میشده،جاهایی که باید منیتت رو میزدی،در رفتی!
بعد با همین مدل دینداری کردنت کیف کردی،خودت رو محدود به چندتا لذت سطحی کردی،
اون لذت عمیقه رو تجربه نکردی!
اینه که الان عقده ای شدی،طرف قیافتو میبینه از دین بدش میاد!!
دیگه فایده نداره!
همینجا خودتو بکوب،از نو بساز!!"
به اسپیکر گوشه ی اتاق زل زده بودم و ماتم برده بود!
یعنی الان داشت مذهبیا رو دعوا میکرد!؟
اونم همونایی که ازشون بدم میومد!؟😒
احساس میکردم
"این آخونده خیلی باید قیافش عجیب غریب باشه!
خیلی باید باحال باشه!
اصلا شاید آخوند نباشه...
آخه مگه میشه!؟
این چه دینیه!؟
اسلام که این مدلی نیست!شاید داره راجع به مسیحیت حرف میزنه!یا یه دین جدید دیگه!
نمیدونم ولی هرچی که هست ،خیلی قشنگه!خیلی...!"
سرم رو تکون دادم و از خیالات اومدم بیرون.پنج دقیقه بیشتر وقت نداشتم،
ترجیح میدادم همین چنددقیقه رو هم گوش به این حرفهای جدید و جالب بدم!
"تو تا وقتی به اون لذت عمیق نرسی،نمیتونی درست بندگی کنی!
اینجوری به دین،به دیگران و به خودت ضربه میزنی!
نکن عزیز من!اینجوری دینداری نکن!
تا الان خیلیامون راه رو اشتباه رفتیم.
بعد از پذیرش واقعیت های دنیا،
تازه باید بریم ببینیم چجوری دینداری کنیم!!
نه فقط دینداری،بلکه چجوری زندگی کنیم!؟
از کجا بریم که نزنیم به جاده خاکی!
برای رسیدن به اون اوج لذت،باید از راه درستش بریم.
اگر از این راه نری،همه تلاشهات،همه عبادتهات،همه چی میره به باد هوا...
نه این دنیا چیزی از زندگی میفهمی،
نه اون دنیا!
این مدل زندگی کردن به درد تو نمیخوره!
تو انسانی..."
با حسرت به ساعت نگاه کردم و کیفم رو برداشتم.😔
میخواستم بلند بشم که زهرا دستمو گرفت
-ترنم جان،فردا چیکاره ای؟میای بریم جایی؟
-من؟؟کجا!!؟؟😳
-شمارت رو اگر عیبی نداره بده بهم،بهت پیام میدم میگم.😊
شمارم رو دادم بهش و با یه نگاه دیگه به اسپیکر،اومدم بیرون.
"محدثه افشاری"
🇮🇷 @AXNEVESHTESIYASI
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎬کلیپی زیبا و دیدنی از صحن و سرای حرممطهر امام #علی (ع) در نجف اشرف
🔻با دیدن این کلیپ حال خوبی به شما دست خواهد داد
💕تقدیم به عاشقان مولا
#کلیپ
#حرم_امام_علی
.
🇮🇷 @AXNEVESHTESIYASI
چه مبارک است بهاری که
با نام علی می آید
💢 میلاد مولود کعبه مبارک باد.🌹
#علی
#امام_علی
#روز_پدر
🇮🇷 @AXNEVESHTESIYASI
اختصاصی_عکسنوشته_سیاسی
#ختم_صلوات امروز به نیت :
🌷 اولین شهید مدافع حرم #محرم_ترک
🌻 ولادت: ۱۳۵۷/۱۰/۱
🍂 شهادت: ۱۳۹۰/۱۰/۲۸
🕊محل شهادت: فرودگاه دمشق
🍁نحوه شهادت: انفجار یک بسته انفجاری
🌹 مسئولین یادشان باشد برای این انقلاب بهای سنگینی پرداخت کرده ایم.
#سهم_هر_بزرگوار_5صلوات
🌼 هر روز مهمان یک شهید 👇
🇮🇷 @AXNEVESTESIYASI
#اختصاصی_عکسنوشته_سیاسی
🇮🇷 عکسنوشتہسیاسی 🇮🇷
#ختم_صلوات امروز به نیت : 🌷 اولین شهید مدافع حرم #محرم_ترک 🌻 ولادت: ۱۳۵۷/۱۰/۱ 🍂 شهادت: ۱۳۹۰/۱۰/۲۸
🌹🍃 از زبان همسر محترم شهید ⬇️
از فرماندهان توانمند بود که از اوایل جنگ سوریه مسئولیت #آموزش رزمندگان مدافع سوری را بر عهده داشت. و در سازماندهی نیروهای مردمی برای انهدام نیروهای تکفیری داعشی نقش پر رنگی داشت .
🌷 در روز خواستگاری #حجاب، #ایمان، #توکل_به_خدا و #احترام_به_پدر_و_مادرشان در صدر صحبتهای محرم بود . #صداقت_گفتار، #ایمان، #سادگی محرم باعث شد که من جواب مثبت به ایشان بدهم.
🌷 همیشه می گفتند : درست است که من به مأموریت میروم اما کار اصلی را تو انجام میدهی. تو با ماندن در خانه و مراقبت از بچه ها جهاد میکنی. محرم عاشق مجالس مذهبی بود. دهه اول محرم هر شب در هیئت بودند حتی یک هیئت به نام فاطمیون به نام خودش ثبت کرده بود. و پنجشنبه ها هر هفته در هیئت خودشان مراسم داشتند. سالی چند بار #مشهد را حتماً می رفتیم. از وقتی که وارد مشهدالرضا میشدیم تا برگردیم گریه می کردند و سلام با آقا می دادند. در محرم عشق و علاقه به #رهبری موج میزد و پیرو رهبری بود. همه صحبتهای ایشان را دنبال میکردند. حتی یکی از اهدافش برای دفاع از حرمین صحبتهای حضرت آقا بود .
🌷 عاشق #قرآن_خواندن بود همه کارهایش را با قرآن خواندن شروع میکرد . فاطمه که به دنیا آمد نوار قران را بلای سرش روشن میکرد و میگفت: دوست دارم دخترم وقتی بزرگ شد قرآن را هم خوب بخواند و هم خوب یاد بگیرد و به خوبی هم در زندگی اش به کار ببندد .
🌷 موقع اعزام چیزی گفتند که در ذهنم برای همیشه حک شد و همیشه در خاطرم می ماند. گفت : هرکجا ظلمی باشد وظیفه ماست که حضور داشته باشیم.
🇮🇷 @AXNEVESHTESIYASI
☀️افتخاری دیگر از دانشمندان ایرانی
⁉️آیا می دانستید
✅دانشمندان جوان ایرانی موفق به ساخت اولترا سانتریفیوژ ۶۰ هزار دور شدند؟
☝️تا پیش از این فقط آمریکا و ژاپن موفق به ساخت این سانتریفیوژ پیچیده و ظریف شده بودند، اما گروهی از جوانان ایرانی در یک شرکت دانش بنیان بعد از چند سال تلاش و تحقیق علمی، موفق شدند انحصار آمریکا و ژاپن را بشکنند.
♨️این وسیله در صنایع داروسازی و برخی صنایع دیگر کاربردهای مهم و فراوان دارد و تا قبل از این بدلیل تحریم ها، جمهوری اسلامی ایران از داشتن این تکنولوژی محروم بود.
☀️اولترا سانتریفیوژ ایرانی در حالیکه از ایمنی بالاتری نسبت به نوع آمریکایی برخوردار است، قیمت آن بسیار کم تر از نوع آمریکایی می باشد.
💯 ساخت این نوع سانتریفیوژ نیاز به دانش و تکنولوژی بسیار بالایی دارد چرا که برای ساخت دستگاهی که بتواند در هر ثانیه هزار دور بچرخد، باید با ده ها چالش پیچیده فنی و تکنولوژیکی مواجه شد و برای آنها راه حل پیدا کرد و برای همین تا کنون غیر از آمریکا و ژاپن کشور دیگری در دنیا موفق به ساخت این وسیله نشده بود.
💢در حالیکه در شرایط فعلی عده ای با اقراض خاص، مدام بهانه گیری می کنند و حرف از فرار مغزها و مهیا نبودن شرایط پیشرفت در کشور می زنند، عده ای دیگر از جوانان ایرانی در داخل کشور چنین افتخارات خیره کننده ای می آفرینند تا به همه ثابت کنند اگر مغزی واقعا بارور باشد هرگز نیاز به فرار از کشور ندارد!
📚منبع:
▫️http://yon.ir/8i2ax
#چهل_سال_افتخار
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
🇮🇷 @AXNEVESHTESIYASI
📚در سال ۱۲۶۴ واکسیناسیون به فرمان امیركبیر در ایران آغاز شد، اما با مقاومت علما و مردم رو به رو شد، چرا دعانويس ها شايعه كرده بودند كه واكسن زدن باعث راه یافتن جن و شياطين به خون انسان میشود!
امير كبير با ديدن كودكان مرده بسيار گريست و گفت ما مسئول جهل مردم هستيم؛ اگر در شهر و روستا مدرسه و كتابخانه بسازيم دعانويس ها بساطشان را جمع ميكندد...
🇮🇷 @AXNEVESHTESIYASI
🍭فروش پاستیل تهیهشده از پودر استخوان خوک
معاون نظارت بر اماکن پلیس امنیت عمومی پایتخت:
🔹با اعلام گزارشی از سوی برخی از شهروندان درباره فروش پاستیل تهیهشده از پودر استخوان خوک، رسیدگی به موضوع در دستور کار قرار گرفت و ماموران عملیات معاونت نظارت بر اماکن پلیس امنیت برای رسیدگی به موضوع به واحد صنفی مذکور واقع در شهرک غرب مراجعه کردند.
🔹ماموران پس از حضور در محل و بررسی میدانی واحد صنفی موردنظر، 21 کیلوگرم پاستیل تهیهشده از پودر استخوان خوک را کشف کردند.
🔹پروندهای که در این مورد تشکیل شده است برای سیر مراحل قانونی به مراجع قضایی و اداره بهداشت ارجاع داده شده است
🇮🇷 @AXNEVESHTESIYASI
جوان فلسطینی عامل عملیات «آرییل» به شهادت رسید
🔹نیروهای امنیتی صهیونیستی با حمله به منطقه عبوین در شمال رامالله، «عمر ابو لیلی» را که گفته میشود عامل عملیات "آرییل" بوده که توانسته بود با استفاده از سلاح گرم و سرد، سه صهیونیست را به هلاکت و حداقل سه نفر از آنها را زخمی کند، به شهادت رساندند.
#گام_دوم_انقلاب
#شهادت
#عملیات_آربیل
🇮🇷 @AXNEVESHTESIYASI
اختصاصی_عکسنوشته_سیاسی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 اشتباه تاریخی مصدق که همه زحمات ملت ایران برای ملی شدن صنعت نفت را به باد داد!
📌 چگونه #اعتماد_به_آمریکا همه چیز را به قبل از دوران ملی شدن نفت بازگرداند؟
📆 ۲۹ اسفند، روز ملی شدن صنعت نفت
#گام_دوم_انقلاب
#برجام
🇮🇷 @AXNEVESHTESIYASI
هدایت شده از مهدی قاسم زاده
#پرویز_پرستویی به دفاع از #فردوسی_پور پرداخته و با تمسخرِ مدیر شبکه ۳، از سلبریتیها خواسته است که #صداوسیما را تحریم کنند و در آن حضور نیابند؛ اتفاقاً باید از این پیشنهاد جناب پرستویی استقبال کرد، آنهم وقتی که این سلبریتیهای اجارهای و عاشق شهرت، جز صفی شدنِ گوشت و مرغ، وخیم شدنِ اوضاع اقتصادی و چندین برابر شدنِ قیمت دلار، خودرو و مسکن، تاکنون فایده دیگری برای مردم نداشتهاند!!
@mahdi_ghasemzadeh
🇮🇷 عکسنوشتہسیاسی 🇮🇷
🎊🎈 مسابقه «گام دوم انقلاب» 🎈🎊 ✍ بخش هایی از بیانیه مقام معظم رهبری به مناسبت چهل سالگی انقل
📝 ادمین نوشت :
سلام
با تبریک عید میلاد مولای متقیان امیرالمومنین علی (ع) 🌹
به اطلاع اعضای محترم کانال عکسنوشته سیاسی میرسانیم که تعداد شرکت کننده ها در مسابقه گام دوم انقلاب ۱۰۷ نفر بود که پاسخ همه دوستان هم صحیح بود
🔺 با تشکر از همگی اعضا که مارو در انجام این مسابقه فرهنگی یاری کردند
انشاء الله نتایج مسابقه تا ساعت ۲۰ امشب در کانال اعلام میشود و جوایز برندگان اهداء میشود.
هدایت شده از تپش های قلم//محمدرضا فرازی
🔷پدرِ امت به دنیا آمد
🔸عیسی مسیح ع از پیامبران اولوالعزم چون خواست به دنیا بیاید خداوند به مادر عیسی دستور داد برای وضع حمل از محل عبادت خارج شود چون مسجد و معبد، محل پاکی و طهارت است
🎉 اما امروز مولودی به دنیا می آید که خانه ی کعبه،خانه خدا،محل طهارت و پاکی،مقدس ترین قطعه ی روی زمین، مادر این مولود را برای وضع حمل به آغوش می کشد و این مولود در آغوش خداوند و بر بال فرشتگان به دنیا می آید و خداوند نام مولود خانه ی خود را بر می گزیند و او را به همراه رسولش پدر امت آخرش قرار می دهد
🎉 مولودی که به همراه پیامبر ص پدران امت اسلامی هستند و حق پدری برگردن جامعه اسلامی دارند و مسلمانان و شیعیان اگر می خواهند شناخته شوند باید به پدرشان شناخته شوند و حق پدری را ادا نمایند
🔸و اگر این روز روز پدر نامیده می شود نه فقط برای اینکه علی ع پدر فرزندانش هست بلکه پدر معنوی تمام امت اسلام است، پدر سعادت و کمال است،پدر تمام خوبی هاست.
#میلاد_امام_علی_ع
#فصل_عبادت
#پدر_امت_اسلامی
#مولای_متقیان
✅دست نوشته های یک معلم @faraziyaddasht