فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
چقدر زیبا سرادر دلها بعضی مسلمان های ظاهر نما را توصیف میکند
/ #ظهور تنها راه نجات بشریت است/
"اَینَالمُرتَجیلِاِزالَةِالجَورِوَالعُدوانِ"
کجاست،اميدِاز بين بردن دشمنی وستم؟
_برای آمدنت کدام سندِ تاریخرا ؛
باید واسطه کرد؟!
«دستھای بستهی حیـدر
یاپھلوی شکسـتهی مادر»
نبضها از رَمق افتاده حضرت
عشق،بیا؛
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⊱•﴾﷽﴿•⊰
«😲ویژگی پنهان خداوند در قرآن!!!»
«💯حتما ببینید»
⎙ㅤ ⌲
ˢᵃᵛᵉ ˢʰᵃʳᵉ |🎥| #𝒄𝒍𝒊𝒑
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🟡داستان کفاش و سوزن
5390060965.mp3
63.5K
- - - - - - - -
گفت جبرئیل امین بهبه
زین زور و وقار...🙂🤚🏻
-
عرب یل دارد خوش قدقامت رعناست و هیکل دارد وسط معرکه فریـاد زند پیغمبر :
اسدالله برو ڪار تو ایول دارد...😍🚶🏿♂
◉━━━━━━───────
↻ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ⇆ 🎼
╭────┈┈─┈┈•
❁|قالامامباقـرعلیهالسلام:
هرڪس دختری را از شما خواستگاری ڪرد و دینداری و امانتداری او را پسندیدید،به او همسر دهید ڪه اگر چنین نڪنید فتنهوفسادبزرگی در روی زمین پدید آید.
📙|میزانالحڪمة،ج۹،ص۱۳٤
╰──┈•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
کربلا شهريست اي دل شهريارش زينب است
اعتبارش از حسين و اقتدارش زينب است
نام زينب با حسين حک گشته در ايوان دل
دل که شد بيت الحسين نقش و نگارش زينب است
ولادت حضرت زینب کبری مبارک
4413276284.mp3
65.3K
🛑🛑🛑🛑
❇️ #احترام_به_والدین_مخصوصا_مادر
💠 وَوَصَّيْنَا الْإِنْسَانَ بِوَالِدَيْهِ حَمَلَتْهُ أُمُّهُ وَهْنًا عَلَىٰ وَهْنٍ وَفِصَالُهُ فِي عَامَيْنِ أَنِ اشْكُرْ لِي وَلِوَالِدَيْكَ إِلَيَّ الْمَصِيرُ
⭕️انسان را درباره پدر و مادرش سفارش كردیم، مادرش به او باردار شد [در حالی كه] سستی به روی سستی [به او دست میداد] و باز گرفتنش [از شیر] در دو سال است [و سفارش كردیم] كه برای من و پدر و مادرت سپاس گزاری كن؛ بازگشت [همه] فقط به سوی من است.
🔶لقمان - 14
🎶 صبا
🌹🌺🌹🌺🌹
لُجُمُها، فَتَقَحَّمَتْ بِهِمْ فِى النّارِ. اَلا وَ اِنَّ التَّقْوى مَطايا ذُلُلٌ حُمِلَ عَلَيْها اَهْلُها، وَ اُعْطُوا اَزِمَّتَها فَاَوْرَدَتْهُمُ الْجَنَّةَ. حَقٌّ وَ باطِلٌ، وَ لِكُلٍّ اَهْلٌ، فَلَئِنْ اَمِرَ الْباطِلُ لَقَديماً فَعَلَ، وَلَئِنْ قَلَّ الْحَقُّ فَلَرُبَّما وَ لَعَلَّ. وَ لَقَلَّما اَدْبَرَ شَىْءٌ فَاَقْبَلَ. اَقُولُ: اِنَّ فى هذَا الْكَلامِ الاَْدْنى مِنْ مَواقِعِ الاِْحْسانِ ما لاتَبْلُغُهُ مَواقِعُ الاِْسْتِحْسانِ، وَ اِنَّ حَظَّ الْعَجَبِ مِنْهُ اَكْثَرُ مِنْ حَظِّ الْعَجَبِ بِهِ. فيهِ مَعَ الْحالِ الَّتى وَصَفْنا زَوائِدُ مِنَ الْفَصاحَةِ لايَقُومُ بِها لِسانٌ، وَلايَطَّلِعُ فَجَّها
اِنْسانٌ. وَ لايَعْرِفُ ما اَقُولُ اِلاّ مَنْ ضَرَبَ فى هذِهِ الصِّناعَةِ بِحَقٍّ، وَ جَرى فيها عَلى عِرْق، «وَ ما يَعْقِلُها اِلاَّ الْعالِمُونَ».
وَ مِنْ هذِهِ الْخُطْبَةِ
شُغِلَ مَنِ الْجَنَّةُ وَالنّارُ اَمامَهُ. سَاع سَريعٌ نَجا، وَ طالِبٌ بَطىءٌ رَجا، وَ مُقَصِّرٌ فِى النّارِ هَوى. اَلْيَمينُ وَالشِّمالُ مَضَلَّةٌ، وَ الطَّريقُ الْوُسْطى هِىَ الْجادَّةُ، عَلَيْها باقِى الْكِتابِ، وَ آثارُ النُبُوَّةِ، وَ مِنْها مَنْفَذُ السُّنَّةِ، وَ اِلَيْها مَصيرُ الْعاقِبَةِ. هَلَكَ مَنِ ادَّعى، وَ خَابَ مَنِ افْتَرى. مَنْ اَبْدى صَفْحَتَهُ لِلْحَقِّ هَلَكَ. وَ كَفى بِالْمَرْءِ جَهْلاً اَنْ لايَعْرِفَ قَدْرَهُ. لايَهْلِكُ عَلَى التَّقْوى سِنْخُ اَصْل، وَلايَظْمَأُ عَلَيْها زَرْعُ قَوْم. فَاسْتَتِرُوا بِبُيُوتِكُمْ، وَاَصْلِحُوا ذاتَ بَيْنِكُمْ، وَالتَّوْبَةُ مِنْ وَرائِكُمْ. وَلايَحْمَدْ حامِدٌ اِلاّ رَبَّهُ، وَلايَلُمْ لائِمٌ اِلاّ نَفْسَهُ.
📌هنگامی که در مدینه با ایشان بیعت شد
🔻عهده ام در گرو درستی سخنم قرار دارد، و نسبت به آن ضامن و پای بندم. کسی که عبرتهای روزگار کیفرهای پیش رویش را بر او آشکار کند تقوا او را از درافتادن در اشتباهات مانع گردد.✅ هشیار باشید که روزگارِ آزمایش به همان شکل خود در روز بعثت پیامبر(ص) به شما بازگشته. به خدایی که او را به حق فرستاد هرآینه همه درهم ریخته می شوید،و هرآینه غربال🥣 می گردید،
و همچون محتوای دیگ جوشان درهم و برهم گشته تا آنجا که ذلیل شما گرامی و بالانشینتان
پست شود. واپس مانده ها که کوتاهی کردند پیش افتند، و پیش افتاده های گذشته پس
مانند. به خدا قسم سخنی را مخفی ننموده، و دروغی بر زبان نیاورده ام❌، و به این اوضاع و چنین.
زمانی آگاهیم داده اند.
💠گناه و تقوا
بدانید خطاها اسبان سرکشند که افسارگسیخته سواره های خود را به پیش می برند
تا به جهنم🔥 وارد کنند. آگاه باشید که تقوا مرکب های راهوار است که مهارشان به دست سواره های آنها سپرده شده، در نتیجه آنان را وارد بهشت می نمایند. این وضع حق و باطل است، که هر یک را خریداری است، اگر باطل بسیار باشد از گذشته چنین بوده، و اگر حق اندک باشد زیاد شدنش را امید هست. هر آینه کم است جریانی که از دست رفته به جای اصلی خود برگردد.
می گویم: در این سخن کوتاه جایگاهی از زیبایی است که از هر گونه توصیف.
بیرون است، بهره ای که از شگفتی در این کلام به انسان می رسد بیش از درک حقایقی است که در آن وجود دارد. در این سخن علاوه بر آنچه گفتیم اضافاتی از فصاحت هست که زبان از بیانش عاجز، و اندیشه از رسیدن به، ژرفایش ناتوان است. این گفتار مرا نمی فهمد مگر کسی که عمرش را در صنعت فصاحت صرف کرده، و اندیشه اش به ریشه های آن نفوذ کرده باشد، «و جز دانایان احدی قدرت تعقّل این کلام را ندارد».
🔰و از همین خطبه است
اقسام مردمان👇
کسی که بهشت و دوزخ را پیش رو دارد آسوده نیست. کوشنده باشتاب نجات یافت، و جوینده کندرو را امید هست، و مقصّر در آتش سرنگون است. راست و چپ گمراهی است، و راه میانه جاده اصلی است، کتابِ📖 ماندگار الهی و آثار نبوت بر این راه است، و گذرگاه سنّت از این راه است، و بازگشت کار همه به این جایگاه است. مدّعیِ به ناحق هلاک شد، و دروغباف زیان دید. آن که در برابر حق بایستد به هلاکت رسد🤯. و در جهالت انسان همین بس که اندازه خود را نشناسد. ریشه ای که بر تقوا روییده نابود نگردد، و زراعت قومی که آب تقوا خورده تشنه نشود. پس (برای دوری از فتنه) درخانه ها 🏘بمانید، و امور بین خود را اصلاح کنید، توبه پیش روی شماست. نباید هیچ ستایشگری جز خدا را بستاید،😕 و هیچ ملامتگری جز خود را ملامت نماید.
#تلنگر🦋
وقتےپلیس به شما میگہ 🚔
گواھینامہ!
شما اگه پاسپورٺ، شناسنامه و ڪارتملے رو هم
نشوݩ بدے بازم میگہ گواھینامـہ🔖
اون دنیا هم وقتـے گفتن نماز...
تو ھر چے دم از معرفٺ و انسانیٺ و ... بزنے ،
بهٺ میگݩ همہ ے اینا خوبہ✨
اما شما اصل ڪارےرو نشوݩ بده😎
حاج آقا قرائتی✨
#التماس_دعای_فرج🌱
نــام :مرتضی
نـام خـانوادگـی :خدادادی
نـام پـدر :عیوض
تـاریخ تـولـد :۱۳۶۶
مـحل تـولـد :افغانستان
سـن :۳۰ سـال
دیـن و مـذهب :اسلام شیعه
وضـعیت تاهل :اطـلاعاتی مـوجود نـیست
شـغل :اطـلاعاتی مـوجود نـیست
مـلّیـت :افغانی
دسـته اعـزامـی :فاطمیون
------------🌹---------
همسر شهید میگفت: در دیدار با رهبری ابهت آقا من را گرفته بود که نتوانستم حرف بزنم و چفیه را بگیرم. اگر چنین فرصتی برای یک ایرانی هم پیش بیاید قطعاً او هم چنین حس و حالی خواهد داشت.
گروه جهاد و مقاومت مشرق - مستند «من و مرتضی» ساخته حمید شعبانی، نکات جالب زیادی از زندگی شهید مدافع حرم «مرتضی خدادادی» و عشق و ارادت رزمندگان تیپ فاطمیون به اهلبیت (ع) را پیش رویمان میگذارد. در این مستند طاهره رحیمی، همسر شهید، روایتگر روزهای با هم بودن و تنهاییاش است. او که پیش از ازدواج بهتنهایی یک کارگاه خیاطی را به راه انداخته و پس از ازدواج با شهید خدادادی درآمدش بیشتر هم شده، از دوستداشتن، لحظات شیرین در کنار هم بودن و دل کندن شوهرش میگوید. مستند «من و مرتضی» یک تصویر روشن و واضح از زندگی افراد خودساختهای که در همه حال پای باورها و اعتقاداتشان میایستند نشانمان میدهد.
جذابیتهای ساخت مستند درباره شهید مرتضی خدادادی را در کدام بخش از زندگیشان دیدید؟
من قبل از مستند «من و مرتضی»، یک مجموعه مستند چهار قسمتی درباره شهدای مدافع حرم ساخته بودم و با این شهدا آشنایی داشتم. آن زمان یکسری رسانههای معاند هجمهای علیه شهدای مدافعان حرم مطرح کرده بودند که این عزیزان پولهای آنچنانی میگیرند. من به خاطر پاسخ به این هجمهها این مجموعه مستند را ساختم. بحث بعدی اینکه مستندهایی که درباره مدافعان حرم ساخته شده را رصد کردم و دیدم کاری از جنس مستند «من و مرتضی» درباره فاطمیون ساخته نشده و حس کردم شهدای فاطمیون مهجور ماندهاند. با در نظر گرفتن تمام این شرایط مدتها این ایده را مدنظر قرار داشتم تا اینکه متوجه شدم بنیاد شهید برنامهای برای دیدار خانواده شهدای مدافع حرم با رهبری ترتیب داده است. با رایزنی، از آنها خواستیم از میان شهدا چند نفر را به ما برای ساخت مستند معرفی کنند. چند سوژه به ما معرفی شد که همسر شهید خدادادی سوژه جذابی به نظرمان آمد و بعد شروع به ساخت مستند کردیم.
------------🌹-----------
کدام بخش زندگی شهید و همسرشان برای شما جذاب بود؟🤔
چند سوژهای که به ما معرفی کردند همه جذاب بودند. من با سوژههایم صحبت کردم و روایتی که خودشان از زندگیشان داشتند یک روایت عاشقانه بود و ما در آخر به شهید خدادادی رسیدیم؛ زندگی یک زوج افغانی که مدتی از رسیدن به هم و ازدواجشان نمیگذرد که مرد راهی سوریه میشود. سوژه جذابی بود. این وصال و فراق حرفهای زیادی درونش وجود داشت. به نظرم روایت زندگی عاشقانه شهید و همسرش فضایی را به وجود آورد تا ما غیرمستقیم به بحث مدافعان حرم بپردازیم. مستند یک روایت عاشقانه از زبان یک همسر است که در دلش مطالب دیگری هم عنوان میشود. کلیت مستند روایتگری یک همسر از زندگیاش است که بخشی از آن به شهادت شوهرش اختصاص دارد.
ایده تم عاشقانه مستند شبیه مستند «ملازمان حرم» نیست؟
دوستان «ملازمان حرم» قبل از مستند «من و مرتضی» مستندی درباره همسر شهید خدادادی ساخته بودند که البته من آن کار را ندیدهام. فکر میکنم آنچه ما ساختیم متفاوت از «ملازمان حرم» باشد. «ملازمان حرم» تکوجهی است و تنها با همسر یا مادر شهید مصاحبه میکند و همین داستان را جلو میبرد، اما در «من و مرتضی» همسر شهید حلقه وصل است و ما را به موقعیت و لوکیشنهای دیگری میبرد به رغم اینکه خودش داستان را روایت میکند. ما را به بیت رهبری، کنار یک خانواده مدافع حرم دیگر و فرمانده و همرزم شهید میبرد. ما در دل زندگی همسر شهید، به خردهداستانهای دیگری هم میپردازیم. در مستند «من و مرتضی» یکسری جزئیات دیگر حول قصه اصلی اضافه شده که این وجه تمایزش با «ملازمان حرم» است.
------------🌹---------
شهید مرتضی خدادادی از رزمندگان تیپ فاطمیون، پاییز سال ۱۳۹۴ در سوریه به #شهادت رسید🖤🥀.
شهید خدادادی به شجاعت و رشادت در میان رزمندگان شهره بود و حضور ایشان در جبهههای مقاومت کمک زیادی به پیروزی رزمندگان میکرد. این شهید بزرگوار تنها یک سال و چند ماه پس از تشکیل زندگی مشترک عازم سوریه شد و از او یک دختر شش ساله به نام نازنین زهرا به یادگار مانده است. همسر شهید، طاهره رحیمی در گفتوگویی از روزها و خاطرات مشترکی که با شهید داشته است، میگوید.
همانطور که در مستندی که درباره زندگیتان ساخته شده، شما به سختی کارگاه خیاطی راه انداختید و از صفر شروع کردید. برای شروع بگویید برای راهاندازی این کارگاه خیاطی چه مسیری را پیمودید و چطور به این کارگاه رسیدید؟
من از سال ۸۲ کار خیاطی را شروع کردم و اوایل دکمهدوزی میکردم و دوست داشتم پولی داشته باشم و ایدهای برای آیندهام نداشتم. یک سال در یک کارگاه دکمهدوزی کردم تا اینکه صاحبکارم به من گفت: دستت خیلی خوب روی قیچی و چرخ میچرخد و اگر راضی باشید خیاطی را شروع کن. من هم از خیاطی شروع کردم و خیلی زود و در عرض شش ماه کار را یاد گرفتم. صاحبکارم چرخ جدا برایم گذاشت و دستم خیلی زود راه افتاد. من چند سال در کارگاههای مختلف کار کردم تا سال ۸۶ یک چرخ و چند زیگزال و چند دستگاه دیگر خریدم تا خودم بتوانم کار کنم. دورههای مختلفی را رفتم و در خانه کار میکردم. چون کارم تمیز بود رفته رفته مشتریهایم زیاد شد و حتی از جاهای دور برایم سفارش میآمد. پس از مدتی، تصمیم گرفتم طبقه دوم خانه خواهرم را کارگاه کنم و سریدوزی انجام دهم. در ۱۷ سالگی به همراه دختر خواهرم کار را از صفر شروع کردم و به مرور زمان توسعه پیدا کرد. پس از چند بار جابهجایی و کار کردن در کارگاههای دیگران دوباره توانستم در سال ۹۲ برای خودم کارگاهی راه بیندازم. در این مدت دست تنها بودم و سختیهای زیادی کشیدم🚶🏿♂.
--------------------------------