eitaa logo
آشنای باامام زمان شهدا
134 دنبال‌کننده
696 عکس
1.2هزار ویدیو
17 فایل
کانال شهدا #شھیدانہ🌿 با شهدا بودن سخت نیست باشهدا ماندن سخته لباسهای لباسهای محجبه👇 https://eitaa.com/mh_mh_d
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از #طعــ♡ــم زنــدگــــی🕊
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
همگی رهگذریم بہ کسی کینه نگیرید دل بی کینه قشنگ است به همه مهر بورزید به خدا مهر قشنگ است بشناسید خدا را هرکجا یاد خدا هست هرکجا نام خدا هست سقف آن خانه قشنگ است شبتون ستاره بارون و در پناه خدا🌙 ‎‌‌‌‌‌‌ ‌ ┈┈┈••✦🍃❤️✦••┈ ‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‎‌ ‎‌─┅═༅𖣔‎‌‌‌‌♥️𖣔༅═┅─ الَّلهُمَّ صَلِّ علَےَ مُحَمَّـدٍ وعلَےَ آلِ مُحَمَّـــدٍ♥
•|🌱🕊🌹 ✨خـدایا...! چمـراݩ نیستـم ڪه برایت زیبـا بنویسم... همـت نیستم ڪه برایت زیبـا شہـید شـوم... آوینـے نیستم ڪه برایت زیبـا تصـویرگرے ڪنم... متـوسلیاݩ نیستم ڪه برایت زیـبا جـاوید شوم... بابایـے نیستم ڪه برایت زیبا پـرواز ڪنم... پرنده‌ي پر شڪسته‌اے هستم ڪه نیـاز به مرهـم دارم...🕊️ پس‌ پروردگارا...💚 خـودت‌مـرهم ‌رنج‌هـایم ‌باش مرهـم‌ ما ‌ظهور‌ *حجت* ‌توست...💔 ⚘اَݪٰلّہُـمَّ؏َجِّل‌ݪِوَلیِّڪَ‌الفَرَجـ‌⚘ ----------------------------------🌿⃟🌻
🥀🕊 کاش میشد که یک روز برسد ما هم بتوانیم از نزدیک نایب امام زمان ببینیم🤲
❤️❤️:❤️❤️
شهید✨🌸 از شیعیان‌کشورهای لبنان، عراق، سوریه و ... دوستانی داشت و گاه درباره‌شان چیزهایی میگفت، یک بار پرسیدم شیعه‌های لبنان بهترند یا عراق؟ گفت: شیعه‌های لبنان مطیع و ولایت پذیرترند، شیعیان عراق هم در جنگیدن و شجاعت بی نظیرند، دلشان هم خیلی با اهل‌بیت است طوری که تا پیششان نام حسین «ع» و زینب «س» را می‌بری، طاقتشان را از دست می‌دهند، گفتم شیعه‌های ایران کجای کار هستند؟ گفت: شیعه‌های ایران هیچ جای دنیا گیرنمی‌آیند. شهید محمودرضا بیضایی🌷
❤️می‌گفت:به یقین در این چاردیواریِ اسارت، پس از انجام فرایض، هیچ عبادتی بالاتر از کمک به هم‌نوعان نیست، شعار همیشگی‌اش همین بود: [پاک باش و خدمتگزار]
🥀🍂کلام_شهید🕊 خدایا!! 🔹می‌گویند؛ بزرگ ترین شڪست ازدست دادن ایمان است. 🔹بصیرتے بہ من عنایت ڪن! ڪہ دراین روزهای سخت امتحان روزگار، شرمنده ے شهدانشوم💔 🌷 💢شهدارا یاد کنید باذکر .
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
حَتْمَاً چِشَاَتْ خِیِسِه..... ❤️ ─═हई╬🍃 m11 🍃╬ईह═─ ★‌‌‌‌•.🥺💔 اَلسِّـلـٰامُ‌عَلَیـْڪَ‌یـٰا‌اَبـٰا‌عَبـْدِاللّٰـہِ 💔🥺.•★‌‌ ♥️⃟📿
مهدیا!‏ سر عاشق شدنم ݪطف طبیبانہ ٺـوست، ورنہ عشق ٺـو ڪجا این دݪ بیمار ڪـجا، ڪـاش در نافلہ اٺـ نام مراهم ببرے، که دعاے تو ڪـجا،عبد گنهڪار ڪـجا… •••·····~🍃♥️🍃~·····•••
. السلام علیڪــــ یااباصالح ✨المهــدے✨ بسم الله الرحمن الرحیم اِلهـے عَظُـــــمَ الْــبَلاءُ، وَبَــرِحَ الْخَــفاءُ، وانْڪَشَفَــــــ الْغِــطاءُ، وَانْقَـــطَعَ الرَّجـاءُ وَضاقَتِـــــ الْأَرْضُ، وَ مُنِعَتِـــــــ السَّــماءُ و أَنْتَــــ الْمُسـتَعانُ وَ اِلَیْڪَـــــــ الْمُشْـتَڪے، وَعــَلَیْڪَـ الْمُـــــــعَوَّلُ فِــي الشِـــدَّةِ وَ الرَّخـاءِ. اَللّٰهُـــمَّ صَـلِ عَــلے مُحَمَّــــــدٍ وَ آلِ مُحَمَّـــدٍ أُولِـے الْأَمْـــرِ الَّذیـــنَ فَرَضْتَـــــــ عَلَیْـــنا طاعَتَــهُمْ، وَ عَــرَّفْتَنا بِذالِڪَـــ مَنْزِلَتَهُـــمْ،فَـــــفَرِجْ عَـــنّا بِحَقِهِـــم فَـرَجـاً عـــاجِلاً قَــــــریباً ڪَلَمْــحِ الْبَصَــرِ أَوْ هُـــوَ أَقْرَبُـــــــ، یٰــا مُحَــمَّدُ یــا عَــلیُّ، یـا عَــلیُّ یــا مُحَــمَّدُ،اِڪْفِیانی.فَاِنَّڪُـما ڪافِیانِ، وَانْصُـرانی فَاِنَّڪُــما ناصِـرانِ، یٰــا مَــــولانا یــا صاحِبَـــــــــ الزَّمـانِ، اَلْغَوْثَـــــ اَلْغَوْثَــــــ اَلْغَوْثَـــــ،اَدْرِڪْنی اَدْرِڪْنی اَدْرِڪْـــنی،اَلسّاعَـةَ اَلسّاعَـةَ اَلسّاعَـةَ، اَلْعَـجَلَ اَلْعَـجَلَ اَلْعَـجَلَ، یـا أَرْحَـــمَ الرّاحِـــــمینَ بِحَـقِ مُحَمَّـــــدٍ وَ آلِـهِ الطّاهِـــــریـنَ. اَللّهُم‌َ؏َجِّل‌ِلوَلیِڪَـــ الْفَرَجْ
انسان ۲۵۰ ساله، کتابی حاوی سخنان و نوشته‌های رهبر انقلاب حضرت آیت الله سید علی خامنه‌ای، درباره زندگی سیاسی و مبارزاتی امامان شیعه است. رویکرد محوری این کتاب، مبتنی بر چند جمله از سخنان رهبر انقلاب است که معتقدند زندگی امامان شیعه علیرغم تفاوت ظاهری در مجموع یک حرکت مستمر و طولانی است که ۲۵۰ سال ادامه پیدا می‌کند. نام کتاب هم از همین فراز گرفته شده است. «انسان ۲۵۰ ساله» به دنبال انتقال مفهومی متعالی از مسیر و مقصد زندگی مجاهدانه ائمه (ع) است و از این رو، این کتاب بیش از آن که یک کتاب تاریخی صرف باشد، یک فراتحلیل تاریخی است که به جای شرح و تفصیل وقایع زندگی ائمه (ع) نگاهی کل گرایانه به زندگی هر یک معصومین (ع) را با توجه به بستر تاریخی دوره مربوط و در راستای مقصود واحدی که همه این بزرگواران دنبال می کردند، ارایه می دهد.
📚 کتاب سه دقیقه در قیامت 🗒 دوم چند روز بعد، با دوستانِ مسجدی پيگيری كرديم تا يک كاروانِ مشهد برای اهالیِ محل و خانواده شهدا راه اندازی كنيم. با سختی فراوان، كارهای اين سفر را انجام دادم و قرار شد، قبل از ظهرِ پنجشنبه، كاروانِ ما حركت كند. روز چهارشنبه، با خستگی زياد از مسجد به خانه آمدم. قبل از خواب، دوباره به ياد حضرتِ عزرائيل افتادم و شروع به دعا برای نزديكی مرگ كردم. البته آن زمان سن من كم بود و فكر ميكردم كار خوبی ميكنم. نميدانستم كه اهل بيتِ ما هيچگاه چنين دعايی نكرده اند. آنها دنيا را پُلی برای رسيدن به مقامات عاليه ميدانستند. خسته بودم و سريع خوابم برد. نيمه های شب بيدار شدم و نمازشب خواندم و خوابيدم. بلافاصله ديدم جوانی بسيار زيبا بالای سرم ايستاده. از هيبت و زيبايی او از جا بلند شدم. با ادب سلام كردم. ايشان فرمود:« با من چكار داری؟ چرا اينقدر طلب مرگ ميكنی؟ هنوز نوبت شما نرسيده.» فهميدم ايشان حضرتِ عزرائيل است. ترسيده بودم. اما با خودم گفتم: اگر ايشان اينقدر زيبا و دوست داشتنی است، پس چرا مردم از او ميترسند ميخواستند بروند كه با التماس جلو رفتم و خواهش كردم مرا ببرند. التماس های من بی فايده بود. با اشارهٔ حضرت عزرائيل برگشتم به سر جايم و گويی محكم به زمين خوردم! در همان عالمِ خواب ساعتم را نگاه كردم. رأس ساعتِ 12 ظهر بود. هوا هم روشن بود ! موقع زمين خوردن، نيمهٔ چپِ بدن من به شدت درد گرفت. در همان لحظات از خواب پريدم. نيمه شب بود. ميخواستم بلند شوم اما نيمه چپ بدن من شديداً درد ميكرد!! خواب از چشمانم رفت. اين چه رؤيايی بود؟ واقعاً من حضرت عزرائيل را ديدم!؟ ايشان چقدر زيبا بود.😍 ‼️ادامه دارد...
خدایا برای ماهیچی لااقل یکم بارون ببار واسه این زبون بسته ها.... اینا که گناهی نکردن بخوان پای ما بسوزن.. :)
🌷ڪه (س) به او گفت:ماتورادوست داریم: 🌿✨پاییز سال 1361 بود. بار دیگر با ابراهیم عازم منطقه شدیم. اینبار نقل همه مجالس،توسل هاے ابراهیم به حضرت زهرا(س) بود ❒هرجا میرفتیم حرف از او بود.به هر سنگرے سر میزدیم از ابراهیم میخواستند مداحے ڪند و از حضرت زهرا بخواند. ❒شب بود. ابراهیم در جمع بچه شروع به مداحے ڪرد. 🔻صداے ابراهیم بخاطر خستگے و طولانے شدن مجالس گرفته بود. ❌ بعد از تمام شدن مراسم، دونفر از رفقا با ابراهیم شوخے ڪردند و صدایش را تقلید ڪردند ڪه باعث ناراحتے ابراهیم شد. 🔻آن شب ابراهیم عصبانے بود و گفت: من مهم نیستم، اینها مجلس حضرت زهرا(س) را به شوخے گرفتند. براے همین دیگر مداحے نمیڪنم. هرچه میگفتیم به دل نگیر اما فایده اے نداشت. 🔻ساعت یک نیمه شب بود خسته و ڪوفته خوابیدیم. قبل از اذان بچه ها را بیدار ڪرد، اذان گفت و نماز جماعت به پا ڪردند و بعد از تسبیحات ابراهیم شروع به دعا خواندن و روضه خوانے حضرت زهرا(ع) ڪرد. اشعار زیباے ابراهیم اشک همه را جارے ڪرده بود. 🔻 بعد از خوردن صبحانه برگشتیم. گفتم: دیشب قسم خوردے دیگه مداحے نمیڪنے ولے بعد نماز صبح...؟! :⇣⇣⇣⇣ ⃤❤️ دیشب توے خواب دیدم وجود (س) تشریف آوردند و گفتند: ☆« ، . ✦ هدیه به روح مطهر شهدا کانال باشهدا