eitaa logo
آخرین منجی (عج)
98 دنبال‌کننده
5هزار عکس
3.8هزار ویدیو
9 فایل
پیامها و دل نوشته هایی برای یادآوریِ انقلابیون راسخ و فرزندان معنوی حضرت روح الله و پیروان مقام معظم رهبری حفظه الله تعالی
مشاهده در ایتا
دانلود
👈 این جماعت نمی دونند که وفاق ملی، شعار دولت های اقلیتی است که توانایی تشکیل ندارند 😆
🔺۲شهریور سالروزشهادت چریک۱۰۰۰چهره حجةالاسلام سيدعلی اندرزگو امام خمینی:ما نیمی از انقلاب را ازین شهید داریم، اگر۱۰تن مثل اوداشتیم، دنیا تحت سلطه اسلام بود.
🔴 تحلیل های تک خطی از ماجرای مجلس 🔻ما گرفتار تحلیل های تک خطی و توئیتری هستیم. الزام اختصار کارکتری، باعث شده است فکر و قضاوت مان هم تک خطی باشد. کلا دچار یک عادت تحلیلی شدیم؛ بسیط انگاری حوادث. تحلیل تک خطی یک ویژگی اصلی دارد و آن اینکه باید بسیار ساده شود تا قابل جمع بندی باشد. برای همین در اکثر اوقات در تحلیل های توئیتری یک نتیجه بیشتر وجود ندارد. ماجرای یا سیاه است یا سفید. ادم های یا خائن می شوند یا خادم. طبیعی است که سرریز این تحلیل ها به دیگر رسانه های اجتماعی نیز همین سوگیری نادرست را ایجاد می کند 🔻اما ابعادی که در تحلیل تک خطی نیست چیست؟ 🔹معتقدم اقای پزشکیان اشتباه کرد از رهبرانقلاب اسم آورد. دلائلش روشن است و عبور کنیم. به نظرم یک یا دو وزیر پیشنهادی باید به دلیل نسبت با اغتشاش و فتنه حذف می شدند. این نیز احتمالا روشن است 🔻حالا این حرف ها چه تفاوتی با خطای تحلیل تک خطی دارد؟ 🔹ثمره نهایی خطای تحلیل های تک خطی اینست که افراد احساس شکست می کنند. احساس ناامیدی از آینده. احساس اینکه همه یا اکثرا خائنند. احساس اینکه تا همه را تکفیر نکنند دلشان خنک نمی شود. 🔹اما تحلیل چند وجهی ثمره اش اینست که اشکال را می بیند اما جامع تحلیل می کند و دچار مطلق انگاری نمی شود. ویژگی تحلیل جامع اینست که در نسبت با واقعیت شکل می گیرد 🔻اما آنچه باید روشن شود چیست؟ 🔹حالا که ماجرا روشن شد بیائید کمی فکر کنیم. چرا؟ دقیقا چرا رهبرانقلاب با این لیست همراهی کردند؟ چه تفاوتی بین ما و رهبری وجود دارد که ایشان اجمالا تائید می کنند و ما برنمی تابیم و به خسارت محض میرسیم؟ 🔹دقت کنیم بالاخره رهبرانقلاب اجمالا این افراد را برای تصدی وزارت خانه ها تائید کردند. ممکن است بگوئیم از بین نامزدهای که پزشکیان آورده است رهبری تائید کردند. درست است. مجلس هم با همین استدلال حق داشت رد کند و بگوید دولت گزینه بهتری بیاورد. اما باز دقیق شویم. رهبری انقلاب همین گزینه را می توانستند رد کنند. اما نکردند. اگر انقدر مثل ما ماجرا را حیثیتی می دیدند باید رد می کردند. فرق تحلیل ما و ایشان چیست؟ به نظرم ریشه همه بحث ها اینجاست 🔹بجز علت ها به حکمت ها هم فکر کنیم. چه بسا لازم بود خبر درز کند تا یک واقعیت را پیش روی ما قرار دهد. فرق تحلیل ما و رهبری انقلاب. چه بسا حکمتش اینجاست. 🔻این تفاوت ها کجاست؟ دقیق تر شویم 1⃣ یکم. رهبرانقلاب پذیرفتند که مردم به یک جهت گیری سیاسی منسوب به غیرانقلابی رای دادند. احتمالا خیلی از ماها هنوز در فضای انتخاباتیم و دوست داریم کابینه دلخواه ببندیم. پس گام اول پذیرفتن واقعیت است. حالا رهبرانقلاب با همین واقعیت می خواهند کشور را جلو ببرند. با خودمان مرور کنیم. ببینیم ما نیز در دل همین نیت داریم؟ چه بسا اگر نیت‌مان این بود همچنان در دعوای جلیلی‌ها و قالیبافی‌ها نمی‌ماندیم. 2⃣ دوم. رهبرانقلاب از دولت ها حمایت می کنند. حمایت حداکثری رهبری انقلاب دلیل روشن دارد آنهم صلاح مردم و کشور و انقلاب است. این دولت موفق شود موفقیت همه است. پس حمایت نیز شد یک اصل. در شعار نمانیم. اگر حمایت را پذیرفتیم لوازمی بر آن حاکم است. یعنی باید کمک کرد آنچه رئیس جمهور فکر می‌کند درست است، همان پیش رود تا بعدا نگویند نشد و نگذاشتید. نقد و اصلاح نیز در مسیر اجرا. 3⃣ سوم اینکه رهبرانقلاب آدم ها را صفر و یک نمی بینند. آدم‌ها به دو دسته خائن و خادم تقسیم نمی شوند. نگاه حذفی ندارند. شاخص ارزیابی تعیین می کنند اما می‌دانند که آدم ها را نمی توان از آسمان آورد. همین ها هستیم که هستیم. آدم ها نقطه قوت دارند و ضعف. باید جمع زد. شرایط آدم ها را می بینند. همه نمی توانند بصیرت انقلابی داشته باشند. یکی ممکن است یک جا اشتباه کندو بعدا پیشمان شود. راه بازگشت برای آدم ها می بینند. برای همین است با امثال لاریجانی و انصاری و احمدی نژاد و غیره هم کار می کند و حذف شان نمی کند. اساسا هنر رهبری انقلاب اینست که با همین افراد انقلاب را سمت قله برده است 4⃣ چهارم. رهبرانقلاب پیچیدگی اجرا را می بیند. آرمان خواهی را بدون واقع نگری توهم می داند. می داند که اصل اول حرکت کشور است. توقف کشور به دلائل طبیعی طی پنج ماه اول سال خسارت بالایی به کشور زده است. باید کشور حرکت کند. باید وزرا تعیین شوند تا چرخ کشور بچرخد. اصلاح باید در حرکت صورت گیرد. کشورتاب و تحمل توقف بیش از این ندارد ✅ خلاصه اینکه جامع ببینیم. تحلیل مان را به افق تحلیلی رهبری انقلاب نزدیک کنیم. امیدوار باشیم و صبوری کنیم. وظیفه و تکلیف ما این روزها چشم به چشم رهبری است که چه چیز را هدف گرفتند؛ هدف اصلی نیز فقط کمک به دولت است تا کارهای انقلاب و مردم پیش رود./مهدیان
🔻شهید لاجوردی و خطر منافقان انقلاب -۱ انقلاب‌زدایی از سیاست‌ورزیِ رسمی 🖊مهدی جمشیدی ۱. یکم شهریور، سالگرد شهادت سیّداسدالله لاجوردی – رحمه‌الله‌علیه- در سال هفتاد و هفت است. به‌جز خاطرات مهمی که از دوستان و همکاران ایشان به جا مانده، یک وصیّت‌نامه از ایشان نیز در دست است که اشارات روشنگری دربارۀ حقایق ناگفتۀ انقلاب دارد. به تحلیل بخش‌هایی از این متن، می‌پردازیم. در ابتدا، ایشان می‌نویسد: «با نام اسلام و در ذی اسلاميّت، شعارهای مردم‌فريبِ خالی از محتوا، رواج پيدا می‌کند و آنها که مسئوليّت جلوگيری از انحراف افکار را دارند ساکت می‌نشينند و گاه تأييد هم می‌کنند.» این سخن، ناظر به «نیروهای سیاسی» است که در پی جذب بدنۀ اجتماعی برای خویش هستند و به این واسطه، به عوام‌فریبی و سطحی‌نگری روی آورده‌اند و جامعه را استحمار و تحمیق می‌کنند. این یک سوی ماجراست، سوی دیگر این است که باید «نیروهای فکری»، میدان‌دارِ مقابله با این سیاست‌ورزیِ قدرت‌طلبانه و ماکیاولیستی باشند و مجال ندهند که اصالت‌های فکر و فرهنگ انقلاب در جامعه، رقیق شوند، اما به‌جای واکنش و کنشگری، سکوت و خاموشی اختیار می‌کنند. دراین‌حال، روشن است که جامعه، بیشتر و بیشتر به درّۀ «قشری‌گری» و «فقر فکری» و «هیجان‌زدگی» سقوط می‌کند و امکان عقلانیّت و منطق را می‌بازد. این روندی است که در طول دهه‌های پیش، در جریان بوده و الگوی مردم‌سالاریِ دینی را به‌شدّت، تخریب کرده و آن را در عمل، به الگوی دموکراسیِ سکولار، نزدیک کرده است. واقعیّت انتخابات در جامعۀ ما، از بسیاری از معیارهای اصیل اسلامی و انقلابی، فاصله گرفته و اکنون از الگوی مردم‌سالاریِ دینی، یک نامِ بی‌مصداق باقی مانده است. این سیر نزولی و انحطاطی، همچنان در جریان است و آخرین نمونۀ آن، انتخابات ریاست‌جمهوری در سال جاری بود که مَثَل اعلای عوام‌زدگی است. همچنان که لاجوردی می‌نویسد، این تکلیف نیروهای فکری و معرفتی بود که به پالایش و تصفیۀ امر سیاسی بپردازند و در برابر التقاط‌ها و انحراف‌ها و کج‌اندیشی‌های اصحاب قدرت و سیاست، موضع‌گیری کنند، اما چنین نکردند و حاصل نیز این شده که امروز، در سخیف‌ترین موقعیّت سیاسی به سر می‌بریم. به‌جز آیت‌الله مصباح – رضوان‌الله‌علیه- هیچ نیروی فکریِ دیگری را نمی‌شناسم که در برابر التقاط سیاسی، موضع‌گیریِ جدّی و جانانه داشته باشد؛ او یکه‌تازه و تنها در معرکه حاضر شد و بر «لیبرالیسمِ اصلاح‌طلبان» و «عمل‌گراییِ اصول‌گرایان» تاخت و آنها نیز از دهۀ هفتاد به این‌سو، ایشان را با تمام توان، ترور شخصیّت کردند. ۲. در بند دیگری، لاجوردی می‌نویسد: «هر کس به خيال واهی و بی‌اساسِ رضايت به‌اصطلاح مردم و به خيال خام و پوچِ پايگاه به‌اصطلاح ملّی پيدا کردن، موضع‌گيری کند، مصداق فرمودۀ گران‌قدر معصوم - علیه‌السلام - است که من طلب رضی الناس بسخط الله فجعل الله حامده من الناس ذامّا.» این سخن لاجوردی، بخش عمدۀ واقعیّت سیاسی را در دهه‌های گذشته توصیف می‌کند؛ نیروهای سیاسی در اغلب مواقع، به «جامعه» ارجاع داده‌اند تا «ارزش‌های انقلابی» را به حاشیه سوق بدهند و به این ترتیب، امکان رأی‌آوری بیشتر را برای خویش فراهم کنند. آنها برای این‌که لایه‌های متجدّد و خاکستری جامعه را به سوی خود سوق بدهند، انقلاب و هدف‌های انقلابی را تخریب کردند و یک سنّت انتخاباتی و سیاسی به راه انداخته‌اند که بر اساس آن، هر کسی بیشتر از انقلاب و ارزش‌ها فاصله بگیرد، امکان رأی‌آوری بیشتری دارد. مردم در تلقّی آنها، همین لایه‌های بینابینی و سست‌عنصر هستند که عقاید مستحکم و باورهای متقن ندارند و گاه برای نان و بی‌بندوباری، ایمان‌فروشی می‌کنند؛ کسانی‌که به تعبیر حضرت حسین - علیه‌السلام – در زمانۀ ابتلاء و دشواری، «دنیادار» هستند و نه «دین‌دار»، و دین‌شان از «زبان» و «ادّعا» و «سخن‌»شان، فراتر نمی‌رود. بااین‌حال، عاقبت کار آنان، همان است که در روایت آمده است؛ در نهایت، مذموم و مطرود همان مردمی شده‌اند که در آغاز، جانب‌شان را گرفتند و به آنها رأی دادند. غایت اینان، کسب بدنۀ اجتماعی از طریق وانهادن معیارهای اسلامی و انقلابی بود، و چنین نیز کردند؛ اما پس از چندی که از قدرت کام گرفتند و زمانه‌شان به سر آمد، جامعه از آنها گریزان شد. این است سرانجام سیاست‌مدارِ دنیاطلبی که «رضایت مردم» را بر «رضایت خدا» ترجیح می‌دهند و برای وصول به کرسی قدرت، دینش را می‌فرساید تا شاید رأی‌های بیشتری را نصیب خویش کند. امروز در سیاست رسمیِ کارگزارانِ جمهوری اسلامی، به عیان مشاهده می‌کنیم که اصل و اساس، رضایت اجتماعی است و کمتر کسی می‌کوشد که به تعبیر آیت‌الله خامنه‌ای، «حرف خدا» بر روی زمین نماند. ازاین‌رو، از استقرار احکام الهی در جامعه می‌گریزند تا مبادا بخش‌هایی از مردم به آنها پشت کنند. https://eitaa.com/mahdi_jamshidi60
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥با صحنه ای باشکوه! پل منطقه تویرج در جنوب کربلا مملو از جمعیت زائران اربعین است.
یک نکته مهم دیگری وجود دارد... رصد ما نشان می‌دهد پروژه بزرگ رسانه ای برای شارلاتان های سایبری و رسانه ای تعریف شده تا اولویت های دولت پزشکیان را از حل مشکلات اقتصادی و بهبود معیشت مردم بسمت گشت ارشاد و فیلترینگ و این قبیل مسائل تغییر دهند. اینکه این پروژه از کجا مدیریت می‌شود را دقیقا نمی‌دانیم اما برای ما این نکته مهم مشخص شد که چرا رهبر انقلاب اولویت دولت پزشکیان را مسائل اقتصادی تعیین کردند. بچه های انقلابی با مطالبه گری بشدت مراقبت کنند اولویت دولتمردان از مسائل اقتصادی بسمت مسائل کلیشه ای و حاشیه ای نرود.اینها به مردم وعده حل مشکلات اقتصادی را داده اند.
👆 این وقیح عضو کمیته های راهبری ظریف برای انتخاب وزرای دولت بوده.... این جماعت داعیه دار وفاق ملی هم شده اند. آیا ما حق نداریم به حوادث ۳۰ اردیبهشت تا ۳۰ مرداد جور دیگری نگاه کنیم؟
🔻شهید لاجوردی و خطر منافقان انقلاب -۲ بازطراحیِ مشروطۀ سکولار در متن انقلاب 🖊مهدی جمشیدی ۳. لاجوردی در وصیّت‌نامۀ خویش می‌نویسد: «به همان اندازه، بلکه صدچندان که به امام قاطع و سازش‌ناپذيرم عشق می‌ورزم، نسبت به سازش‌کاران و مدافعانِ عملیِ ضدانقلاب - اگر در لفظ و اعتقاد هم مخالف باشند - نفرت دارم. بيم آن دارم حوادث مشروطه، مجدداً تکرار شود.» شاید برجسته‌ترین خصوصیّت انسان انقلابی این باشد که «قاطع» و «سازش‌ناپذیر» است؛ یعنی در برابر اقتضاها و تحمیل‌های زمانه، تسلیم نمی‌شود و برای «ماندن»، از «هویّتِ» خویش نمی‌کاهد. به تعبیر آیت‌الله خامنه‌ای، برای ما مهم است که «چرا بمانیم و چگونه بمانیم»؛ در این سخن، اصالت با ماندن نیست و نباید به هر قیمتی، ماندن را برگزید و نباید ارزش‌ها را به حاشیه سوق داد. نظام منهای انقلاب، یعنی صورت منهای سیرت، یعنی ساخت حقوقی منهای ساخت حقیقی، یعنی سکولاریسم پنهان، یعنی پوچ و پوک و تهی شدن. نظام جمهوری اسلامی بدون منطق و مبنای انقلابی، یعنی انقلاب، یک لحظۀ تاریخی بوده و سپری شده و اکنون باید محافظه‌کارانه، در پی حفظ قدرت بود و بس. آنان که منفعل و واداده‌اند - و به تعبیر آیت‌الله خامنه‌ای، حاکمانی که همچون «شاه‌سلطان‌حسین» هستند – انقلاب را یک‌شبه می‌فروشند و جام زهر تعارف می‌کنند تا کمی بیشتر در قدرت بمانند. در تجربه‌های متعدّد دهۀ شصت، مشاهده کردیم که بسیاری از کارگزاران نظام، عقب‌نشینی و انفعال را توصیه کردند و این امام خمینی بود که مصمّم و جزمی ایستاد و استقامت ورزید. آنان که با «استقامت» بیگانه‌اند، به‌زودی پا پس می‌کِشند و به رنگ غیرانقلابیِ زمانه درمی‌آیند و اسیر فشارها و فضاها می‌شوند. چنین است که باید از تکرار تجربۀ مشروطه در انقلاب هراسید؛ روزی که انقلاب به دست «روشنفکران» بیفتد، مشروطۀ سکولار به راه خواهد افتاد. و مگر چنین نشد و در دهۀ هفتاد، روشنفکرانِ سکولار در مسندِ قدرت ننشستند و از انقلاب به اصلاح و از سرمایۀ انقلابی به سرمایۀ اجتماعی و از اسلام به دموکراسی عبور نکردند؟! تعبیر آیت‌الله خامنه‌ای از تحوّلات دهۀ هفتاد به عنوان «واگرایی‌های دهۀ هفتاد»، پرده‌ای از وقایع مشروطه را نشان می‌دهد که به شکلی دیگر در اکنونِ ما تکرار شد. خطر مشروطۀ سکولار، همچنان در میان است و جریان روشنفکریِ سکولار، جانِ تازه گرفته و در لایه‌های مختلف قدرت، حضور و حیات دارد و گاه با فتنه‌انگیزی خیابانی و گاه با فریب‌کاری انتخاباتی و گاه با روایت‌پردازی رسانه‌ای، نفس‌های انقلاب را به شماره می‌افکند. ۴. لاجوردی ادامه می‌دهد: «چون عاشق نظام بوده‌ام، از آن ترس داشتم که افشای چهرۀ سازش‌کاران، لطمه‌ای ناچيز به نظام وارد آورد.» مسأله این است که اصحاب استحاله و نفاق و سازش، در قدرت رسمی به سر می‌برند و خود را به نظام، گره زده‌اند. دراین‌حال، هزینه‌های روشنگری، متوجّه نظام نیز خواهد شد و بر این اساس لاجوردی از سخن صریح و بی‌پرده می‌گریزد و استخوان در گلو و خار در چشم، با کنایه و اشاره می‌نویسد و می‌گوید. این شرایط، اکنون حادتر و شدیدتر شده است؛ چراکه بسیاری از نیروهای سیاسیِ سکولار، سالیان سال در قدرت بوده‌اند و حیثیّت و اعتبار نظام را به خود پیوند داده‌اند و به این دلیل، واکنش صریح را دشوار کرده‌اند. نظام، هزینۀ اینان را می‌دهد و در، همچنان بر همان پاشنه‌ای می‌چرخد که لاجوردی احساس کرده بود. بنا بود که لیبرال‌ها به درون قدرت راه نیابند و عرصۀ رسمی، ملاک‌ها و معیارهای جدّی داشته باشد، اما ساده‌نگری‌های و تساهل‌ها، وضع را دچار قفل‌شدگی و انسداد کرده است. البته همیشه، مصلحت در نگفتن یا صریح نگفتن نیست و اگر جبهه و جریانِ منسجم و هم‌افزایی در میان باشد، می‌توان با کمترین هزینه، روشنگری کرد، اما افسوس که چنین نیست. ۵. لاجوردی با دوراندیشی می‌نویسد: «مبادا سختی‌های حرکت و فشارهای بين‌المللی موجب شود تعادلی را که شعار نه شرقی و نه غربی، تا حدودی ايجاد کرده، به هم بزنند.» از جمله واگرایی‌هایی دهۀ هفتاد، یکی همین بود که به عنوان تنش‌زدایی و گفتگوی تمدّن‌ها و آشتی با جهان، سیاست انقلابی از دستورکار خارج شد و از سیاست خارجی، انقلاب‌زدایی صورت گرفت. معیشت مردم در این برهه، به سیاست خارجی گره زده شد و این‌طور القا شد که دشواری معیشت، ناشی از آرمان‌گراییِ انقلابی است و اگر به خصومت و معارضه با جهان ادامه بدهیم، چالش‌ها ادامه خواهند داشت. هر دولتی که از راه رسید، به صد زبان و بیان این تحلیل غلط را به افکار عمومی خوراند و در ذهن‌ها جاگیر کرد. ازاین‌رو، جامعۀ کنونی، تحریم‌اندیش است و گمان می‌کند انقلاب، بی‌منطق و لجباز و ماجراجو است. https://eitaa.com/mahdi_jamshidi60
طرفداری و تبعیت "آقا و ولی" رابطه امام و ماموم، امام و جامعه، ولی و مردم رابطه تبعیت است نه طرفداری! منطق طرفداری حاکم در روابط سیاسی سست و قابل تغییر دائمی است. این انتقادات اخیر به تایید وزرای جدید و این تعبیر که ما دیگر "اُسکل نظام" نخواهیم بود! اینکه در بحران بعدی روی ما حساب باز نکنید! همگی از دل منطق طرفداری می آید. این جمله ختم میشود به اینکه "رهبری خواسته" است! پس به ماچه؟ اول اینکه اصل استدلال غلط است! هزینه از رهبری بهر شکل ممکن چه برای اخذ رای باشد چه برای ساکت کردن منتقد خطاست. گروهی علنی و پشت تربیون "آقا آقا" می‌کنند! گروهی در جلسات خصوصی "آقا آقا" می‌کنند و در نهایت هزینه کم کاری و ندانم کاری اجرایی پای آقاست! حالا شاید تعبیر دقیق‌تر از "آقا" که نشان احترام به سادات است باید از کلیدواژه "ولی" استفاده نمود‌. برای "آقا" طرفداران تعیین تکلیف می کنند! مایوس میشوند! عقب نشینی می‌کنند! اما برای "ولی" نباید تعیین تکلیف نمود! هرج و مرج میشود! در لحظه بحران‌ها دیگر نمیشودحرف آخر را از زبان یک نفر شنید! صبر را بر سیاست تقدم دهید درایت ولی فقیه زمان درک خواهد شد.
🔻 آقای پزشکیان داستان پرداز خوبی است! محمد رضا جوان آراسته: 🔹 آقای پزشکیان داستان پرداز خوبی است. این را من به شما میگویم که معلم داستان نویسی هستم. 🔹 توی داستان گویی ما یک جرقه داریم، یک تجربه داریم، یک هسته مبتنی بر واقعیت داریم که با خیال خودمان بسطش میدهیم و پروارش میکنیم و آب و رنگش میدهیم و تبدیلش میکنیم به انبوهی از شخصیتها و دیالوگها و موقعیتها و اتفاقها ما توی داستان تلاش میکنیم همه اینها را باورپذیر بسازیم و جلو ببریم. 🔹 خواننده‌های داستان با شخصیت‌های داستانی ذوق میکنند، با آنها غمگین میشوند همراه میشوند و اصلا یکی خودشان را هم رای و نظر با شخصی‌ ها می‌دانند. 🔹 آقای پزشکیان توی صحن علنی مجلس، داستان سرایی کرد، نماینده‌های ساده و الکی انقلابی هم ذوق کردند و نظرهاشان عوض شد و با شخصیت پشت تریبون همذات پنداری کردند و رای دادند. 🔹 فارغ از جلسات کم مایه این روزهای مجلس که به زودی درباره اش خواهم نوشت جلسه پایانی رای اعتماد، نمایشی بود از سادگی سطحی‌نگری و غیرانقلابی‌گری. 🔹 من نمیدانم سناریونویس جلسه رای اعتماد چه کسی بوده، ولی هر که بوده خوب نویسنده‌ای بوده. 🔹 من رهبر انقلاب را میشناسم حرف‌هایشان را دنبال میکنم، با نقطه های بنیادی نظرهایشان آشنا هستم و رویه حکمرانی و مدیریت‌شان را هم میبینم برایم مثل روز روشن است، بی‌اغراق میگویم مثل روز روشن است که آقای رییس جمهور برای رای اعتماد و زیرانش از کاه کوه ساخت و از هیچ همه چیز! 🔹 اجرای آقای رییس جمهور روی سن مجلس طوری بود که انگار یک روز رفته اند بیت رهبری دیزی گذاشته‌اند وسط و لیست وزرای پیشنهادی را داده اند دست رهبری و رهبری هم هرچه آقای رییس جمهور گفته را تایید کرده و تازه روی بعضی‌ها اصرار هم داشته و این وسط حتی اگر کسی خودش هم نمی خواسته وزیر بشود زنگ زده‌اند که هی فلانی دستور آقاست که بیا سر فلان وزارت خانه. 🔹 یک طوری این کابینه به پای رهبری نوشته شد، که کابینه خود آقای خامنه‌ای در زمان ریاست جمهوری‌شان هم به پایشان نوشته نشد. 🔹 حالا وسط این داستان سرایی اوضاع نماینده‌های مجلس دیدنی است که غرق در داستان آقای رییس جمهورند و به به می‌گویند و با داستان همذات پنداری می‌کنند. 🔹 خیلی از این بزرگواران مجلس نشین از انقلابی گری، فقط سلام بر امام و شهدا و رهبر انقلاب را در اول نطقهایشان بلدند. بیشتر از این تویشان خبری نیست. کاش میشد آن نماینده‌هایی که به همه وزرا رای مثبت دادند را پیدا میکردیم توی بیلبوردهای شهری اسم و عکسشان را میزدیم و می‌گفتیم اینها را ببینید این‌ها بی رای‌ترین و بی نظرترین آدم‌های مجلس‌اند خودشان بلد نیستند چیزی را تحلیل کنند، هر کس بیایید و بگوید از آن بالاها گفته‌اند فلان، این‌ها رای میدهند، اینها را ببینید توی زندگی مثل اینها نباشید، ماست نباشید به بچه هایتان این‌ها را نشان بدهید و بگویید یاد بگیرند خودشان هم فکر کنند، نظر بدهند، انتخاب کنند. 🔹 شاید بعدها این نماینده‌ها درس عبرتی بشوند که چهارتا آدم حسابی بیشتر وارد مجلس بشود. 🔹 من مخالف کابینه وفاق نیستم مخالف این هم نیستم یک بار مجلس بیایید همه کابینه یک رییس جمهور را تاییدکند. من مخالف تبدیل کردن صحن تصمیم‌های سیاسی کشور به تئاترم. من مخالف زودبارويم. 🔹 خیلی زود معلوم می‌شود که این هزینه‌ای که از رهبری شده واقعی نبوده این حرف‌ها دقیق نبوده، این وسط واسطه‌هایی بوده‌اند که آش را شور کرده‌اند و اصلا ماجرا این طوری که در مجلس تصویر شده نبوده. خیلی زود معلوم میشود ولی رو سیاهی این ماجرا حالا حالاها به چهره بعضی‌ها باقی می‌ماند.
🚩 اربعین حسینی، مرثیه‌ایست که از دل تاریخ می‌جوشد و قلب‌ها را به سوگ می‌نشاند... ▪️فرارسیدن اربعین سید و سالار شهیدان ، آقا اباعبدالله الحسین علیه السلام و یاران با وفایشان برعاشقان و شیفتگان خاندان عصمت و طهارت علیهم السلام تسلیت باد.
❇️ متن عربی زیارت اربعین حضرت سیدالشهدا(ع): 💚 السَّلامُ عَلَى وَلِيِّ اللَّهِ وَ حَبِيبِهِ السَّلامُ عَلَى خَلِيلِ اللَّهِ وَ نَجِيبِهِ السَّلامُ عَلَى صَفِيِّ اللَّهِ وَ ابْنِ صَفِيِّهِ السَّلامُ عَلَى الْحُسَيْنِ الْمَظْلُومِ الشَّهِيدِ السَّلامُ عَلَى أَسِيرِ الْكُرُبَاتِ وَ قَتِيلِ الْعَبَرَاتِ اللَّهُمَّ إِنِّي أَشْهَدُ أَنَّهُ وَلِيُّكَ وَ ابْنُ وَلِيِّكَ وَ صَفِيُّكَ وَ ابْنُ صَفِيِّكَ الْفَائِزُ بِكَرَامَتِكَ أَكْرَمْتَهُ بِالشَّهَادَةِ وَ حَبَوْتَهُ بِالسَّعَادَةِ وَ اجْتَبَيْتَهُ بِطِيبِ الْوِلادَةِ وَ جَعَلْتَهُ سَيِّداً مِنَ السَّادَةِ وَ قَائِداً مِنَ الْقَادَةِ وَ ذَائِداً مِنَ الذَّادَةِ وَ أَعْطَيْتَهُ مَوَارِيثَ الْأَنْبِيَاءِ وَ جَعَلْتَهُ حُجَّةً عَلَى خَلْقِكَ مِنَ الْأَوْصِيَاءِ فَأَعْذَرَ فِي الدُّعَاءِ وَ مَنَحَ النُّصْحَ وَ بَذَلَ مُهْجَتَهُ فِيكَ لِيَسْتَنْقِذَ عِبَادَكَ مِنَ الْجَهَالَةِ وَ حَيْرَةِ الضَّلالَةِ وَ قَدْ تَوَازَرَ عَلَيْهِ مَنْ غَرَّتْهُ الدُّنْيَا وَ بَاعَ حَظَّهُ بِالْأَرْذَلِ الْأَدْنَى وَ شَرَى آخِرَتَهُ بِالثَّمَنِ الْأَوْكَسِ وَ تَغَطْرَسَ وَ تَرَدَّى فِي هَوَاهُ وَ أَسْخَطَكَ وَ أَسْخَطَ نَبِيَّكَ ، وَ أَطَاعَ مِنْ عِبَادِكَ أَهْلَ الشِّقَاقِ وَ النِّفَاقِ وَ حَمَلَةَ الْأَوْزَارِ الْمُسْتَوْجِبِينَ النَّارَ [لِلنَّارِ] فَجَاهَدَهُمْ فِيكَ صَابِراً مُحْتَسِباً حَتَّى سُفِكَ فِي طَاعَتِكَ دَمُهُ وَ اسْتُبِيحَ حَرِيمُهُ اللَّهُمَّ فَالْعَنْهُمْ لَعْناً وَبِيلاً وَ عَذِّبْهُمْ عَذَاباً أَلِيماً السَّلامُ عَلَيْكَ يَا ابْنَ رَسُولِ اللَّهِ السَّلامُ عَلَيْكَ يَا ابْنَ سَيِّدِ الْأَوْصِيَاءِ أَشْهَدُ أَنَّكَ أَمِينُ اللَّهِ وَ ابْنُ أَمِينِهِ عِشْتَ سَعِيداً وَ مَضَيْتَ حَمِيداً وَ مُتَّ فَقِيداً مَظْلُوماً شَهِيداً وَ أَشْهَدُ أَنَّ اللَّهَ مُنْجِزٌ مَا وَعَدَكَ وَ مُهْلِكٌ مَنْ خَذَلَكَ وَ مُعَذِّبٌ مَنْ قَتَلَكَ وَ أَشْهَدُ أَنَّكَ وَفَيْتَ بِعَهْدِ اللَّهِ وَ جَاهَدْتَ فِي سَبِيلِهِ حَتَّى أَتَاكَ الْيَقِينُ فَلَعَنَ اللَّهُ مَنْ قَتَلَكَ وَ لَعَنَ اللَّهُ مَنْ ظَلَمَكَ وَ لَعَنَ اللَّهُ أُمَّةً سَمِعَتْ بِذَلِكَ فَرَضِيَتْ بِهِ، اللَّهُمَّ إِنِّي أُشْهِدُكَ أَنِّي وَلِيٌّ لِمَنْ وَالاهُ وَ عَدُوٌّ لِمَنْ عَادَاهُ بِأَبِي أَنْتَ وَ أُمِّي يَا ابْنَ رَسُولِ اللَّهِ أَشْهَدُ أَنَّكَ كُنْتَ نُورا فِي الْأَصْلابِ الشَّامِخَةِ وَ الْأَرْحَامِ الْمُطَهَّرَةِ [الطَّاهِرَةِ] لَمْ تُنَجِّسْكَ الْجَاهِلِيَّةُ بِأَنْجَاسِهَا وَ لَمْ تُلْبِسْكَ الْمُدْلَهِمَّاتُ مِنْ ثِيَابِهَا وَ أَشْهَدُ أَنَّكَ مِنْ دَعَائِمِ الدِّينِ وَ أَرْكَانِ الْمُسْلِمِينَ وَ مَعْقِلِ الْمُؤْمِنِينَ وَ أَشْهَدُ أَنَّكَ الْإِمَامُ الْبَرُّ التَّقِيُّ الرَّضِيُّ الزَّكِيُّ الْهَادِي الْمَهْدِيُّ وَ أَشْهَدُ أَنَّ الْأَئِمَّةَ مِنْ وُلْدِكَ كَلِمَةُ التَّقْوَى وَ أَعْلامُ الْهُدَى وَ الْعُرْوَةُ الْوُثْقَى وَ الْحُجَّةُ عَلَى أَهْلِ الدُّنْيَا وَ أَشْهَدُ أَنِّي بِكُمْ مُؤْمِنٌ وَ بِإِيَابِكُمْ مُوقِنٌ بِشَرَائِعِ دِينِي وَ خَوَاتِيمِ عَمَلِي وَ قَلْبِي لِقَلْبِكُمْ سِلْمٌ وَ أَمْرِي لِأَمْرِكُمْ مُتَّبِعٌ وَ نُصْرَتِي لَكُمْ مُعَدَّةٌ حَتَّى يَأْذَنَ اللَّهُ لَكُمْ فَمَعَكُمْ مَعَكُمْ لا مَعَ عَدُوِّكُمْ صَلَوَاتُ اللَّهِ عَلَيْكُمْ وَ عَلَى أَرْوَاحِكُمْ وَ أَجْسَادِكُمْ [أَجْسَامِكُمْ ] وَ شَاهِدِكُمْ وَ غَائِبِكُمْ وَ ظَاهِرِكُمْ وَ بَاطِنِكُمْ آمِينَ رَبَّ الْعَالَمِينَ.