eitaa logo
فرهنگی و اجتماعی شهید دانشگر
83 دنبال‌کننده
2.2هزار عکس
1.6هزار ویدیو
7 فایل
*"خدایا کاری کن که از چیزهای ارزشمند زندگی،* *جانم اولین چیزی باشد که از من می گیری"* حضرت علی (ع) *#لشگر_سایبری
مشاهده در ایتا
دانلود
✨﷽✨ 🔵اهميت‌و‌چرايی‌دعا‌برای‌ظهور 💠 تاثیر شگفت دعا ✍ابو وَلّاد حفص خياط ميگويد: در مدينه محضر امام کاظم رسيدم... حضرت فرمودند: به ياران خود خبر بده و به آنها بگو تقوای خدا را رعايت کنيد، چرا که شما در حکومت مردی جبّار و سرکش (منصور دوانيقی) به سر می‌بريد. پس زبانهايتان را حفظ کنيد، و جانها و دينتان را محافظت کنيد و اتفاقاتی را که ميترسيد برای ما و شما از ناحيه اين شخص رخ دهد با دعا دفع کنيد. زيرا بخدا قسم که دعا و درخواست نمودن از درگاه الهی بلا را دفع میکند، اگرچه بلا مُقَدّر شده باشد و اراده حتمی الهى به آن تعلق گرفته و تنها امضاى آن باقى مانده باشد... پس در دعا اصرار کنيد که خدا شرّ اين ستمگر را از شما برطرف کند.ابو ولّاد ميگويد: فرمايش حضرت را به ياران خود رساندم و ايشان عليه منصور دعا کردند و درست در سالی که به سوى مکه بيرون آمده بود... پيش از آنکه مناسک حج را انجام دهد مُرد و از شرّش راحت شديم. به خدمت امام رسيدم ايشان فرمودند: ای ابا ولّاد، نتيجه دستوری که به شما دادم و شما را به انجام آن تشويق نمودم را چگونه ديديد؟ ای ابا ولّاد هيچ بلايی نيست که خدا بر بنده مؤمن نازل کند و دعا را به دل او بيندازد مگر اينکه آن بلا را به زودی برطرف خواهد کرد و هيچ بلايی نيست که خداوند بر بنده مؤمن نازل کند پس او از دعا کردن خوددارى نمايد مگر اين که آن بلا طولانى شود. 📚(داستان خلاصه شده از بحارالأنوار جلد90 صفحه298) 👌اين است تأثير دعا در نظام هستی 👈ما هم ميتوانيم... کم نگذاريم پس بخوان دعای فرج را دعا اثر دارد... ┄┅┅┅┅❀💠❀┅┅┅┅
🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃 💠 برخورد خشن راننده اتوبوس با شهید مطهری به خاطر لباس روحانیت💠 🔹در ایامی که در قم بودیم، تازه این شرکتهای مسافربری راه افتاده بود. به قصد مشهد سوار شدم. بعد از مدتی احساس کردم راننده اتوبوس نسبت به شخص من که معمّم هستم، یک حالت بغض و نفرتی دارد. نه من او را می‌شناختم و نه او مرا می‏شناخت. در ورامین که توقف کرد، وقتی خواستم از او بپرسم که چقدر توقف می‌کنید، با یک خشونتی مرا رد کرد که دیگر تا مشهد جرأت نکنم یک کلمه با او حرف بزنم! 🔹پیش خودم توجیهی کردم، گفتم لابد مسلمان نیست، مادّی است، یهودی است. آن طرف سمنان که رسیدیم، من وقتی رفتم وضو بگیرم تا نماز بخوانم، همین راننده را دیدم که دارد پاهایش را می‏ شوید. مراقب او بودم، دیدم بعد وضو گرفت و  نماز خواند. حیرت کردم: این که مسلمان و نمازخوان است! ولی رابطه ‏اش با من همان بود که بود. 🔹شب شد. پشت سر من دو تا دانشجوی تربتی بودند. آنها هم می‌خواستند ایام تعطیلات بروند خراسان (تربت). او برعکس، هرچه که نسبت به من اظهار تنفر و خشونت داشت، نسبت به آنها مهربانی می‏‌کرد. شب از یکی از آنها خواهش کرد که بیاید کنارش با هم صحبت کنند تا خوابش نبرد. او هم رفت. دیدم این راننده دارد سرگذشت خودش را برای آن دانشجو می‏گوید. من هم به دقت گوش می‏‌کردم که بشنوم. 🔹 اولًا از مردم مشهد گفت که از آنهایشان که با آخوندها ارتباط دارند بدم می‌آید. گفت: خلاصه این را بدان که در میان همه فامیل من، تنها کسی که راننده است منم. باقی دیگر، دکتر و مهندس و تاجر و افسر هستند. 🔹من سرگذشتی دارم. پدر من آدم مسلمان و بسیار متدینی بود. من بچه بودم، مرا به دبستان فرستاد. پیشنماز محلّه از این مطلب خبردار شد، آمد پیش پدرم گفت: تو بچه‌ات را به مدرسه فرستاده‏‌ای؟! ای وای! مگر نمی‏دانی که اگر بچه‌ات به مدرسه برود لامذهب می‏شود؟ پدر من هم از بس آدم عوامی بود، این حرف را باور کرد و دیگر نگذاشت دنبال درس بروم.  یک روز بعد از اینکه زن و بچه پیدا کردم فهمیدم که اصلًا من سواد ندارم. 🔹معمّا برای من حل شد که این آدم، بیچاره خودش مسلمان است ولی خودش را بدبختِ صنفِ من می‌داند، می‏ گوید: این عمامه به سرها هستند که ما را بدبخت کردند. 🔹این یک جور نهی از منکر است، یعنی رماندن، بدبخت کردن مردم و دشمن ساختن مردم با دین و روحانیت. بعد من پیش خود گفتم: خدا پدرش را بیامرزد که فقط با آخوندها دشمن است، با اسلام دشمن نشد؛ باز نمازش را می‌خواند، روزه‏ اش را می‌گیرد، به زیارت امام رضا(ع) می‌رود. 📙 حماسه حسینی، ج۱، ص۸-۲۳۶(با اندک تلخیص) 🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃
🇮🇷 📝 | 🍃🌹🍃 🔻قرار بود ایران از جام جهانی قطر حذف شود 🔹دیروز خبر رسید این خودشان هستند که از جام جهانی حذف شده‌اند... 🔸سازمان ملل هم اعلام کرده تمایلی به حضور این افراد در جلساتش ندارد. 🔹این تازه آغاز پیچیده شدن شرایط برای سعودی اینترنشنال است. 🔸برخی از کارمندان فهمیده اند چه بلایی دارد به سرشان می آید. 🔹️ سعودی در تلاش است کارمندان شبکه را در لندن ممنوع الخروج کند. 🔺احتمالا به زودی مدلی متفاوت تر از "خاشقچی" و "رضا حقیقت نژاد" را شاهد خواهیم بود. | |
🦋🦋🦋 🦋 بزرگمهر وزیر دانای انوشیروان هرروز صبح زود خدمت انوشیروان می‌رفت و پس از ادای احترام رو در روی انوشیروان می‌گفت: سحر خیز باش تا کامروا گردی. شبی انوشیروان به سرداران نظامی‌اش دستور داد تا نیمه شب بیدار شوند و سر راه بزرگمهر منتظر بمانند. چون پیش از صبح خواست به درگاه پادشاه بیاید لباس‌هایش از تنش در بیاورند و از هر طرف به او حمله کنند تا راه فراری برای او باقی نماند. صبح روز فردا وقایع طبق خواسته اتفاق افتاد. بزرگمهر راه فراری پیدا نکرد. چون صلاح ندید برهنه به درگاه انوشیروان برود، به خانه بازگشت و دوباره لباس پوشید. آن روز دیرتر به خدمت پادشاه رسید. پادشاه خندید و گفت: مگر هر روز نمی‌گفتی باش تا کامروا باشی؟ بزرگمهر گفت: دزدان امروز شدند، زیرا آنها زودتر از من بیدار شده بودند. اگر من زودتر از آنها بیدار می‌شدم و به درگاه پادشاه می‌آمدم، من کامرواتر بودم. 🦋🦋🦋🦋🦋
🔆 ✍ از اخبار بد دوری کن تا ذهنت نفس بکشد 🔹وقتی از آستانه ۵۰سالگی گذشتم، فهمیدم چقدر زیستم اشتباه بود! هرچه برایم باارزش بود، کم‌ارزش شد. 🔸حالا می‌فهمم چیزی بالاتر از سلامتی، چیزی بهتر از لحظه حال، بااهمیت‌تر از شادی نیست. 🔹حالا می‌فهمم دستاوردهایم معادل چیزهایی که در مسیر به‌دست‌آوردن همان دستاوردها از دست دادم، نیستند. 🔸حالا می‌فهمم استرس، تشویش، دلهره، ترس از آزمون کنکور و استخدام، اضطراب سربازی، ترس از آینده، وحشت از عقب‌ماندن، دلهره تنهایی، نگرانی از غربت، غصه‌های عصر جمعه، اول مهر، ۱۴ فروردین، بیکاری و... هرگز نه ماندگار بودند و نه ارزش لحظه‌های هدررفته‌ام را داشتند. 🔹حالا می‌فهمم یک کبد سالم چند برابر لیسانسم ارزشمند است. 🔸کلیه‌هایم از تمامی کارهایم، دیسک کمرم از متراژ خانه، تراکم استخوانم از غروب‌های جمعه، روحم از تمام نگرانی‌هایم، زمانم از همه ناشناخته‌های آینده‌های نیامده‌ام، شادی‌ام از تمام لحظه‌های عبوسم، امیدم از همه یأس‌هایم باارزش‌تر بودند. 🔹حالا می‌فهمم چقدر موهایم قیمتی بودند و چقدر اینکه یک ثانیه بیشتر کنار فرزندم زنده بمانم، ارزش تمام شغل‌های دنیا را دارد. 🔸هیچ‌گاه به‌دنبال خبرهای بد و حرف‌های اعصاب‌خُردی نباشید، چون تمامی ندارند. دنبال شادی باشید. بگذارید ذهنتان نفس بکشد. •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
نفرین مادر! امام محمد باقر (علیه السلام) نقل می‌فرماید: در میان بنی اسرائیل، عابدی به نام جریح بود. او همواره در صومعه ای به عبادت می‌پرداخت. روزی مادرش نزد وی آمد و او را صدا زد، او چون مشغول عبادت بود به مادرش پاسخ نداد، مادر به خانه اش بازگشت. بار دیگر پس از ساعتی به صومعه آمد و جریح را صدا زد، باز جریح به مادر اعتنا نکرد. برای بار سوم باز مادر آمد و او را صدا زد و جوابی نشنید. از این رفتار فرزند دل مادر شکست و او را نفرین کرد. فردای همان روز، زن فاحشه ای که حامله بود نزد او آمد و همان جا درد زایمانش گرفت و بچه ای را به دنیا آورده و نزد جریح گذاشت و ادعا کرد که آن بچه فرزند نامشروع این عابد است. این موضوع شایع شد و سر زبان‌ها افتاد. مردم به یکدیگر می‌گفتند: کسی که مردم را از زنا نهی می‌کرد و سرزنش می‌نمود، اکنون خودش زنا کرده است. ماجرا به گوش شاه وقت رسید که عابد زنا کرده است. شاه فرمان اعدام عابد را صادر کرد. در آن هنگام که مردم برای اعدام عابد جمع شده بودند، مادرش آمد و وقتی او را آن گونه رسوا دید، از شدت ناراحتی به صورت خود زد و گریه کرد. جریح به مادر رو کرد و گفت: - مادرم ساکت باش! نفرین تو مرا به اینجا کشانده است، و گرنه من بی گناه هستم. وقتی که مردم این سخن را از جریح شنیدند به عابد گفتند: - ما از تو نمی پذیریم، مگر اینکه ثابت کنی این نسبتی که به تو می‌دهند دروغ است. عابد (که در این هنگام مادرش دیگر از او نارضایتی نداشت) گفت: - طفلی را که به من نسبت می‌دهند، پیش من بیاورید! طفل را آوردند و او با زبان واضح گفت: - پدرم فلان چوپان است. به این ترتیب، پس از رضایت مادر، خداوند آبروی از دست رفته عابد را بازگردانید، و تهمت‌هایی که مردم به جریح می‌زدند برطرف شد. پس از آن، جریح سوگند یاد کرد که هیچ گاه مادر را از خود ناراضی نکند و همواره در خدمت او باشد. [۱] ---------- [۱]: بحار، ج ۱۴، ص ۲۸۷ https://rubika.ir/joing/DBEIDCCC0XEMHPGFRNQRAJGCQPEVDLCD https://eitaa.com/darolsadeghiyon
چوپانى به مقام وزارت رسید. هر روز بامداد بر مى‌خاست و كلید بر مى‌داشت و درب خانه پیشین خود باز مى‌كرد و ساعتى را در خانه چوپانى خود مى‌گذراند. سپس از آنجا بیرون مى‌آمد و به نزد امیر مى‌رفت. شاه را خبر دادند كه وزیر هر روز صبح به خلوتى مى‌رود و هیچ كس را از كار او آگاهى نیست. امیر را میل بر آن شد تا بداند كه در آن خانه چیست. روزى ناگاه از پس وزیر بدان خانه در آمد. وزیر را دید كه پوستین چوپانى بر تن كرده و عصاى چوپانان به دست گرفته و آواز چوپانى مى‌خواند. امیر گفت: «اى وزیر! این چیست كه مى‌بینم؟» وزیر گفت: «هر روز بدین جا مى‌آیم تا ابتداى خویش را فراموش نكنم و به غلط نیفتم، كه هر كه روزگار ضعف به یاد آرد، در وقت توانگرى، به غرور نغلتد.» امیر، انگشترى خود از انگشت بیرون كرد و گفت: «بگیر و در انگشت كن؛ تاكنون وزیر بودى، اكنون امیرى!» https://rubika.ir/joing/DBEIDCCC0XEMHPGFRNQRAJGCQPEVDLCD https://eitaa.com/darolsadeghiyon
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴برای درک علت جنایتهای تروریستهای مسلح در به خاک و خون کشیدن مردم مظلوم و نیروهای حافظ امنیت از ایذه تا اصفهان، سخنان هفته پیش جان بولتن، ضد ایرانی ترین سیاستمدار آمریکایی، گویاست. 🔴 🔹معترضان ایرانی مسلح هستند. 🔹اسلحه از طریق کردستان عراق در اختیار معترضان قرار می گیرد. 🔹معترضان به دنبال استفاده از زور و سلاح هستند.
Malik hajbibi: ‍ ‍ ⚫️آيا مي دانيد چرا به سلام الله عليها، مي گويند؟ ✨يكي از القاب حضرت معصومه(س) «كريمه اهل بيت» است. اين لقب بر اساس رؤياى صادقانه يكى از بزرگان، از سوى اهل بيت به اين بانوى گرانقدر داده شده است. ماجراى اين رؤياى صادقانه بدين شرح است : مرحوم آيت اللّه سيّد محمود مرعشى نجفى، پدر بزرگوار آيت اللّه سيد شهاب الدين مرعشى (ره) بسيار علاقه مند بود كه محل قبر شريف حضرت صدّيقه طاهره (س) را به دست آورد. ختم مجرّبى انتخاب كرد و چهل شب به آن پرداخت. شب چهلم پس از به پايان رساندن ختم و توسّل بسيار، استراحت كرد. در عالم رؤيا به محضر مقدّس حضرت باقر(ع) و يا امام صادق (ع) مشرّف شد. امام به ايشان فرمودند: «عَلَيْكَ بِكَرِيمَةِ اَهْلِ الْبَْيت ِ.» يعنى به دامان كريمه اهل بيت چنگ بزن . ايشان به گمان اينكه منظور امام (ع) حضرت زهرا(س) است، عرض كرد: «قربانت گردم، من اين ختم قرآن را براى دانستن محل دقيق قبر شريف آن حضرت گرفتم تا بهتر به مشرّف شوم.»امام فرمود: «منظور من، قبر شريف حضرت معصومه در قم است.» سپس افزود:«به دليل مصالحى خداوند مى خواهد محل قبر شريف حضرت زهرا(س) بماند؛ از اين رو قبر حضرت معصومه(س) را تجلّى گاه قبر شريف حضرت زهرا(س) قرار داده است. اگر قرار بود قبر آن حضرت باشد و جلال و جبروتى براى آن مقدّر بود، خداوند همان جلال و جبروت را به قبر مطهّر حضرت معصومه(س) داده است.»مرحوم مرعشى نجفى هنگامى كه از خواب برخاست، تصميم گرفت رخت سفر بر بندد و به قصد زيارت حضرت معصومه (س) رهسپار ايران شود. وى بى درنگ آماده سفر شدو همراه خانواده اش نجف اشرف را به قصد زيارت كريمه اهل بيت ترك كرد. 📚 كريمه اهل بيت، ص٤٣، با تلخيص و تصرّف https://rubika.ir/joing/DBEIDCCC0XEMHPGFRNQRAJGCQPEVDLCD https://eitaa.com/darolsadeghiyon
⭕️✍حکایتی بسیار زیبا و خواندنی روزی حاکم نیشابور برای گردش به بیرون از شهر رفته بود که مرد میانسالی را در حال کار بر روی زمین کشاورزی دید . حاکم پس از دیدن آن مرد بی مقدمه به کاخ برگشت و دستور داد کشاورز را به کاخ بیاورند . روستایی بی نوا با ترس و لرز در مقابل تخت حاکم ایستاد. به دستور حاکم لباس گران بهایی بر او پوشاندند. حاکم گفت یک قاطر راهوار به همراه افسار و پالان خوب هم به او بدهید... حاکم که از تخت پایین آمده بود و آرام قدم میزد به مرد کشاورز گفت میتوانی بر سر کارت برگردی. ولی همین که دهقان بینوا خواست حرکت کند، حاکم کشیده ای محکم پس گردن او نواخت! همه حیران از آن عطا و حکمت این جفا، منتظر توضیح حاکم بودند... حاکم از کشاورز پرسید : مرا می شناسی؟ کشاورز بیچاره گفت : شما تاج سر رعایا و حاکم شهر هستید. حاکم گفت: آیا بیش از این مرا میشناسی؟ سکوت مرد حاکی از استیصال و درماندگی او بود. حاکم گفت: بخاطر داری بیست سال قبل که من و تو با هم دوست بودیم، در یک شب بارانی که درِ رحمت خدا باز بود، من رو با آسمان کردم و گفتم خدایا به حقّ این باران و رحمتت، مرا حاکم نیشابور کن! و تو محکم بر گردن من زدی و گفتی که ای ساده دل! من سالهاست از خدا یک قاطر با پالان برای کار کشاورزیم می خواهم، هنوز اجابت نشده، آن وقت تو حکومت نیشابور را می خواهی؟! یک باره خاطرات گذشته در ذهن دهقان مرور شد... حاکم گفت: این هم قاطر و پالانی که می خواستی، این کشیده هم تلافی همان کشیده ای که به من زدی... فقط می خواستم بدانی که برای خدا، حکومت نیشابور یا قاطر و پالان فرق ندارد... فقط ایمان و اعتقاد من و توست که فرق دارد... از خدا بخواه، و زیاد هم بخواه... خدا بی نهایت بخشنده و مهربان است و در بخشیدن بی انتهاست، ولی به خواسته ات ایمان داشته باش... https://rubika.ir/joing/DBEIDCCC0XEMHPGFRNQRAJGCQPEVDLCD https://eitaa.com/darolsadeghiyon
🌾🌾🌾🌾🌾🌾 🍃🍂در محضـــ👌ـــر                            استـــاد🍃🍂 🌸 🔮 آيت الله بهجت : امام زمان (عج) خوشی و راحتی ندارد ⁉️ 💠چه مصائبی بر امام زمان(عج) که مالک همه کره زمین است و تمام امور به دست او انجام می‌گردد، وارد می‌شود و 🔅آن حضرت در چه حالی است و ما در چه حالی؟ او در زندان است و خوشی و راحتی ندارد و ما چقدر از مطلب غافلیم و توجه نداریم! 💯کسانی که در خواب و بیداری تشرف حاصل نموده‌اند از آن حضرت شنیده‌اند که فرموده است: « برای تعجیل فرج من زیاد دعا کنید». ⚜خدا می‌داند تعداد این دعاها باید چقدر باشد تا مصلحت ظهور فراهم آید. قطعاً اگر کسانی در دعا جدی و راستگو باشند و به همّ و ناراحتی اهل‌بیت علیهم‌السلام مهموم و به سرور آنان مستبشر باشند مُبْصَراتی خواهند داشت و قطعاً مثل ما چشم بسته نیستند. ♻️باید دعا را با شرایط آن کرد و توبه از گناهان از جمله شرایط دعاست چنان‌که فرموده‌اند: 🔸«دُعآءُ التائِبِ مُسْتَجابٌ؛ دعای شخصی که توبه کند، اجابت می‌گردد» 📢نه اینکه برای تعجیل فرج دعا کنیم و کارهایمان برای تبعید (دورکردن) و تأجیل (به‌تأخیر انداختن) 🌾🌾🌾🌾🌾🌾
🔴تابستان در پاییز ۱- "اعتراضات مردمی". این تعبیری است که از آنچه در شهرهای ایران می‌گذرد "روایت" می‌شود. ۲- اما "اعتراض"، چه نسبتی با "قتل" و "آدم‌سوزی" و "شکنجه" و "رکیک‌گویی" و "برهنگی" و ... دارد؟! این چه اعتراضی است که حتی حداقل‌های "امنیت" و "اخلاق" را نیز به باد داده است؟! ۳- و کدام "مردم"؟! بر فرض ناصواب که اینان بخش اندکی از مردم باشند، آیا یک "اقلیّت مطلق" می‌تواند برای "همه" تصمیم بگیرد؟! تکلیف منطق حکمرانی با "انتخابات" مشخص می‌شود یا با "اغتشاشات"؟! مردم، این‌چنین نیستند‌. ۴- مجال فراوانی به جماعت اغتشاش‌گر داده شد. اینک باید به جای "حوصله‌ی جمالی"، "هیبت جلالی" را ببینند. چه‌بسا باید در "پاییز ۱۴۰۱"، دوباره "تابستان ۶۷" را آفرید. بگذار این "قاطعیت" را "سرکوب" بخوانند و جای "جلاد" و "شهید" را عوض کنند؛ در آنجا که "جان مردم"، بی‌ارزش شده است، نباید از خدعه‌ی واژه‌ها هراسید. "امنیت مردم"، خط قرمزِ نظام جمهوری اسلامی است. اگر بناست عده‌ای کشته شوند، این عده، اغتشاش‌گران هستند نه مردم و نیروهای نظامی و امنیتی. "خشونتِ مقدس"، همین است. 🌍
فرزند ایران را داعشی‌ها شهید کردند آرزوهای زیادی داشت اما نقش فضای مجازی ول و تروریست خبرنگاران و اکانت‌های اصلاح‌طلبان و تجزیه طلبان در این حوادث تروریستی بسیار پر رنگ است... اجازه ندهیم جای جلاد و شهید را عوض کنند ‎ سیدعلیرضا‌آل‌داود 🍃🌹ـــــــــــــــــــــــــ
هدایت شده از مهدویت🌱🇵🇸
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
❤️هیچ واجبی به پای دفاع از نظام نمی‌رسد. 🔻او را از نماز واجب تر دانست، نماز اگر قضا شد امکان مجدد آن وجود دارد، اما نظام اگر آسیب دید، نماز آسیب می‌بینند، دین آسیب می‌بینند. به این دلیل امام خمینی ره: حفظ نظام را اوجب واجبات و از نماز واجب تر دانستند...
🌹پوستر| 25 آبان روز حماسه و ایثار اصفهان دوباره تکرار شد ♦️اغتشاشگران و گروهک های تجزیه طلب تکفیری خشمگین از عدم همراهی مردم و کسبه نصف جهان ناجوانمردانه دو نفر از مدافعان امنیت مردم اصفهان را به شهادت رساندند. عادل عابدینی 🌹🌹🌹🌹🌹
☘☘☘☘☘ ✅ داستان واقعی 💢برو به مردم بگو دعا کنند خدا فرجم را نزدیک کند ✍حجت الاسلام شیخ احمد کافی فرمودند :یک نفر از رفقا از یزد نامه ای به من نوشته؛ آدم دینی خوبی است از عاشقان امام زمان است، از رفقای من است. در نامه چیزی نوشته که مرا چند روز است منقلب کرده؛ گرچه این پیغام خیلی به علما رسیده، به مرحوم مجلسی گفته به شیخ مرتضی انصاری گفته به شیخ عبدالکریم حائری گفته و... ، این بنده خدا نوشته: من چهل شبِ چهارشنبه از یزد می آمدم مسجد جمکران، توسلی و حاجتی داشتم. شب چهارشنبه چهلمی، دو هفته قبل بود. در مسجد جمکران خسته بودم، گفتم ساعتی اول شب بخوابم، سحر بلند شوم برنامه ام را انجام بدهم. در صحن حیاط هوا گرم بود، خوابیده بودم یک وقت دیدم از در مسجد جمکران یک مشت طلبه ها ریختند تو، گفتم چه خبر است؟ گفتند: آقا آمده. 🔺 من خوشحال دویدم رفتم جلو، آقا را دیدم اما نتوانستم جلو بروم. حضرت فرمودند: برو به مردم بگو دعا کنند خدا فرجم را نزدیک کند. به خدا قسم آی مردم دعاهایتان اثر دارد، ناله هایتان اثر دارد. خود آقا به مرحوم مجلسی فرموده: مجلسی به شیعه ها بگو برایم دعا کنند. هِی پیغام می دهد، به خدا دلش خون است. قربان غریبی ات شوم مهدی جان 📚 کتاب ملاقات با امام زمان در مسجد جمکران، ص۱۵۸ ‌‌ ☘☘☘☘☘☘
یقین پیدا کردم که ولی فقیه، نائب امام عصر عج است. دکتر محمود رفیعی در سال ۱۳۸۴ چله ای را به نیت دیدار مجدد با امام زمان آغاز کرد. در روز آخرین چله، پیرمردی را دید که او را به اسم صدا کرد و گفت: آقای رفیعی، امام زمان به شما سلام رساند و گفت: دیدار ما فعلا میسر نیست، اما به دیدار نائب ما خواهی رسید. دکتر رفیعی تعجب کرد، این شخص که بود؟! از کجا می دانست... همان روز با او تماس گرفتند وگفتند: به همراه دیگر جانبازان برای افطار به خدمت رهبر انقلاب خواهید رسید و در آنجا خاطرات را نقل خواهید کرد. چند روز بعد، دکتر رفیعی به دیدار نائب امام نائل شد. ایشان می‌گفت: دیگر یقین پیدا کردم که ولی فقیه، نائب امام عصر عج است. 📙برگرفته از کتاب منتظر. خاطرات جانباز شهید دکتر محمود رفیعی.
🟢 پیامبر(ص) از ناحیه کافران نگران نبود، از این طایفه نگران بود 🔹 رسول اکرم صلی الله علیه و آله فرمود: من از دو طایفه نسبت به امت خودم اطمینان دارم که از ناحیه آنها به امت من گزندی نمی‌رسد و نسبت به یک طایفه دیگر نگرانم و هر چه بر سر امت من بیاید از ناحیه این طایفه است. 🔸 آن دو طایفه که من از ناحیه آنها مطمئنم یکی طبقه مؤمن خالص است و یکی طایفه کافر خالص. اما مؤمن خالص بدیهی است که همان ایمان وی کافی است که او را مانع شود از اینکه قدم بدی بر ضرر امت مسلمان بردارد. و اما کافر محض که هم باطنش کافر است و هم ظاهرش، از ناحیه او هم نگرانی نیست زیرا هر وقت کفر صریح با ایمان صریح - و باطل آشکار با حق آشکار - روبرو شود از ایمان شکست می‌خورد. 🔹 و اما آن طایفه‏ای که من از ناحیه آنها نگرانم مردمان منافق و دورو و دو زبان می‌باشند که در گفتار و در ظاهر مؤمن می‌باشند و در باطن خود کفر را مستور کرده‌اند، در ظاهر مانند گوسفند سلیم و در قفا همچو گرگ آدم خوار می‌باشند. 📗 استاد مطهری، حکمت‌ها و اندرزها، ج۱، ص۱۹۶ 🌱 ✨✨✨✨✨
بسم الله الرحمن الرحیم ✅تحلیلی بر راهبردهای «دشمن و ابزارهای او در جنگ ترکیبی علیه جمهوری اسلامی ایران » 👈تصویب قطعنامه آژانس بین المللی انرژی اتمی علیه ایران با حداقل رای 👈بکارگیری همه امکانات و حربه ها بجز حمله نظامی 👈بکارگیری تمام توان خود در فضای سایبری و مجازی و شبکه‌های اجتماعی و خاصه فیک نیوزها و اخبار جعلی 👈استفاده از تمام توان رسانه ای برای کمک به اغتشاشات و آشوب ها در کشور به هر شکل ممکن 👈استفاده از ابزار تحریم ها،اگر چه ناکارآمدی و از اثر افتادن این سناریوی دشمن اثبات شده و تکرار آنها با شکل و نام های جدید 👈ترور های کور و نابجا و فاقد ارزش نظامی به منظور ناامن نشان دادن کشور و زمینه سازی برای فعال کردن گروه های تجزیه طلب 👈تخریب اموال دولتی و مردم و تهدید به عدم بازگشایی فروشگاه ها و مغازه ها به منظور تحدید معیشت خانوار ها و ایجاد نارضایتی در قاطبه مردم 👈دروغ پردازی و شایعه سازی بی اساس و فاقد پشتوانه در متهم سازی نیروهای امنیتی و اطلاعاتی و انتظامی و...به منظور بی اعتماد سازی جامعه نسبت به نیروهای خدوم حافظ امنیت داخلی 👈ایجاد فضای فشار سیاسی در مجامع بین‌المللی و خاصه سازمان ملل و شورای امنیت سازمان ملل علیه ایران اسلامی خاصه در مباحث حقوق بشر و کشتار مردم و بحث هسته ای و متهم کردن ایران به ساخت سلاح هسته ای ( و عدم توجه به عربستان سعودی و از دم تیغ گذراندن چندین ده نفر شیعه و...) 👈 براساس محورهای انقلاب های رنگی و مخملی جورج سوروس «جنگ شهری و خیابانی »و ایجاد فضای ناامنی و رعب و وحشت دربین مردم شهرها و گسترش دامنه نارضایتی های عمومی و پیامدهای آن برای کشور و نظام ... 👈یکی از فاکتورهای انقلاب های رنگی و مخملی جورج سوروس « کشته سازی »است پس با توجه به ورود مقادیری سلاح و مهمات از مرزهای کشور توسط عوامل اغتشاش و حامیان آمریکایی و انگلیسی و اسراییلی و گاو شیرده منطقه سعودی‌ها و....و قراردادن نیروهای امنیتی و انتظامی در مقابل مردم و تسویه حساب های شخصی با دیگران و نظام را متهم به کشتن مردم ( در صورتی که بیشترین کشته ها ( شهدای جبهه امنیت داخلی)را نیروهای امنیتی و انتظامی و...داده اند، فضای امنیتی در کشور حاکم کردن و استمرار این اقدامات آشوب گرانه خود ( زهی خیال باطل در رسیدن به اهداف پوچ و توخالی خود ،براندازی نظام ) 👈بزرگنمایی قومیت ها و ایجاد اختلاف افکنی بین قومیت های مختلف کشور ایران و عملیاتی کردن « پروژه تنش های قومی » و زمینه سازی برای تجزیه بخش هایی از تن واحد ایرانی خاصه در غرب کشور و مناطق ترک و کردنشین و بلوچستان و.... 👈برای گسترش جنگ‌ شهری و ایجاد رعب و ترس در بدنه جامعه ،ورود انواع سلاح های کمری و جنگی و...در اندازه های متفاوت و اقدام به کشتن مردم عادی و لب گناه و نیروهای خدوم انتظامی و امنیتی و اطلاعاتی و... ✅در یک کلام ،دشمنان مستکبر و اذناب و فریب‌ خوردگان داخلی آنها و اندیشکده های غربی و تصمیم سازان و متفکران و تئوریسین های آنان ،اخرین تیر ترکش های خود را اماده کرده و درحال شلیک هستند ،اگر بتوانیم قشر خاکستری را آگاهی بخشی و بصیرت افزایی و روشنگری و به اهداف شوم آشوب گران مطلع و واقف کنیم انشاءالله بسلامتی از یکی از گردنه های سخت انقلاب بسلامتی و عافیت عبور کرده و به سوی انقلاب جهانی امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف یک گام نزدیک تر می‌شویم ... 🌸هوشیاری مردم ،موقع شناسی و حضور بهنگام در عرصه های پاسبانی از نظام و برنامه و راهبردهای عملیاتی نهادهای امنیتی و انتظامی و اطلاعاتی و پایان دادن به مماشات و رأفت اسلامی و برخورد قاطع قوه قضاییه و برگزاری جلسات محاکمه ها به شکل آزاد و پخش از صدا و سیما و افشاء پشت صحنه های برنامه های جنگ ترکیبی دشمن و تبعیت از فرامین رهبری و... میتواند به غائله ها و آشوب ها خاتمه دهد و در این میدان پیروز حقیقی مردم و نظام و شکست خوردگان همیشگی غرب و اذناب و فریب‌ خوردگان آنها خواهند بود..... سهراب خلیلی ۲۵ ابان ۱۴۰۱
🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱 📚داستان کوتاه روزی پدر و پسری بالای تپه‌ای خارج از شهرشان ایستاده بودند و آن بالا همان طور که شهر را تماشا می‌کردند با هم صحبت می‌کردند. پدر می‌گفت: اون خونه را می‌بینی؟ اون دومین خونه‌ایه که من تو این شهر ساختم. زمانی که اومدم تو این کار فکر می‌کردم کاری که می‌کنم تا آخر باقی می‌مونه... دل به ساختن هر خانه می‌بستم و چنان محکم درست می‌کردم که انگار دیگه قرار نیست خراب شه... خیالم این بود که خونه مستحکم‌ترین چیز تو زندگی ما آدماست و خونه‌های من بعد از من هم همین‌طور می‌مونن.!! اما حالا می‌دونی چی شده؟ صاحب همین خونه از من خواسته که این خونه را خراب کنم و یکی بهترش را براش بسازم... این خونه زمانه خودش بهترین بود ولی حالا...! این حرف صاحب‌خونه دل منو شکست ولی خوب شد... خوب شد چون باعث شد درس بزرگی را بگیرم.... درسی که به تو هم می‌گم تا تو زندگیت مثل من دل شکسته نشی و موفق‌تر باشی... پسرم تو این زندگی دو روزه هیچ چیز ابدی نیست، تو زندگی ما هیچ چیزی نیست که تو بخوای دل بهش ببندی جز خالقت. چرا که هیچ‌چیز ارزش این را نداره و هیچ‌کس هم چنین ارزشی به تو نمی‌تونه بده... "فقط خدایی که تو را خلق کرده ارزش مخلوقش را می‌دونه و اگر دل می‌خوای ببندی همیشه به کسی ببند که ارزشش را بدونه و ارزشش را داشته باشه 👌" 🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱
🇮🇷🇮🇷🇮🇷 🔴🔴🔴درحال حاضر وضعیت ایران مانند یک گروه کوهنوردی است که از کوه اورست صعود کرده و به نزدیکی های قله رسیده و اکنون در چند متری قله در یک فرو رفتگی قرار دارد و چون یک تخت سنگ بزرگ بالای سرش قرار دارد ، قله دیده نمی شود . 👈 دشمن فریاد میزند شما راه را اشتباه اومدید اصلا در مسیر قله قرار ندارید کمی جلو تر پرتگاهی عمیق است و همه تان سقوط خواهید کرد... 👈عده ای باور میکنند تا امید می شوند ، نفوذی های دشمن هم بر این حرف دروغ دشمن می‌دمند اما👇 👌اما آشنایان طریق ندا می زنند چند متر دیگر به قله می رسیم مسیر درست است. 👆به حرف این آشنایان خوب گوش کنید به وعده امام و رهبر و شهدا که فرمودند ایران همه قله ها را فتح خواهد کرد و دماغ دشمن را به زمین خواهد مالید اعتماد کنید. 👈 مبادا فریب دشمن را بخورید مبادا سخن نفوذی ها در تو اثر بگذارد مبادا تحلیل نادانها را ملاک خود قرار دهی. 🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷
🥀🕊🥀🕊🥀🕊🥀🕊 🌦🌈 از خیابان آرام آرام در حال گذر بودم!🤔 . 🌷اولین کوچه به نام شهید همت؛ محمد ابراهیم با صدایی آرام و لحنی دلنشین... نامم را صدا زد! گفت: توصیه ام بود! چه کردی؟... جوابی نداشتم؛ سر به زیر انداخته و گذشتم...😞 . 🌷دومین کوچه شهید عبدالحسین برونسی؛ پرچم سبز سلام الله علیها بر سر این کوچه حال و هوای عجیبی رقم زده بود! انگار همین جا بود... عبدالحسین آمد! صدایم زد! گفت: سفارشم توسل بود به حضرت زهرا و رعایت خدا... چه کردی؟ جوابی نداشتم و از 😓 از کوچه گذشتم... . به سومین کوچه رسیدم! 🌷شهید محمد حسین علم الهدی... به صدایی ملایم،اما محکم مرا خواند! گفت: و در کجای زندگی ات قرار دارد؟ چیزی نتوانستم جواب دهم! با چشمانی که گوشه اش نمناک شد! سر به گریبان؛ گذشتم... . به چهارمین کوچه! 🌷شهید عبدالحمید دیالمه... آقا وحید بر خلاف ظاهر جدی اش در تصاویر و عکس ها! بسیار مهربان و آرام دستم را گرفت؛ گفت: چقدر برای روشن کردن مردم! کردی؟! برای خودت چه کردی؟! برای دفاع از !؟! همچنان که دستانم در دستان شهید بود! از او جدا شدم و حرفی برای گفتن نداشتم...😓 . 🌷به پنجمین کوچه و شهید مصطفی چمران... صدای نجوا و شهید می آمد! صدای و ناله در درگاه پروردگار... حضورم را متوجه اش نکردم! شدم😓، از رابطه ام با پروردگار... از حال معنوی ام... گذشتم... . 🌷ششمین کوچه و شهید عباس بابایی... هیبت خاصی داشت... مشغول تدریس بود! مبارزه با ، نگهبانی ... کم آوردم...😭 گذشتم... . 🌷هفتمین کوچه انگار بود! بله؛ شهید ابراهیم هادی... انگار مرکز کنترل دل ها بود!! هم ! هم ! هم ! مراقب دل های دختران و پسرانی بود که در خطر لغزش و تهدیدشان می‌کرد! را دیدم... از کم کاری ام شرمنده شدم😞 و گذشتم... . 🌷هشتمین کوچه؛ رسیدم به شهید محمودوند... انگار پازوکی هم کنارش بود! پرونده های دوست داران شهدا را می‌کردند! آنها که اهل به وصیت شهدا بودند... شهید محمودوند پرونده شان را به شهید پازوکی می سپرد! برای ارسال نزد ... . پرونده های باقیمانده روی زمین! دیدم وساطت میکردند،برایشان... . اسم من هم بود! وساطت فایده نداشت... از تا ! فاصله زیاد بود...😭😭😭 . دیگر پاهایم رمق نداشت! افتادم... خودم دیدم که با چه کردم! تمام شد... . از کوچه پس کوچه های دنیا! بی شهدا، نمی توان گذشت... 🥀🕊 🥀🕊🥀🕊 🥀🕊
🔴 جزئیاتی از حادثه تروریستی ایذه به گفته شاهد عینی حاضر در محل یک شاهد عینی حادثه تروریستی ایذه در گفتگو با ایرنا با اشاره به روایت مادر کیان پیرفلک شهید حادثه تروریستی ایذه در مراسم تشییع و خاکسپاری پیکر این شهید از نحوه شهادت مظلومانه این کودک ده ساله گفت: 🔹در شب حادثه خانواده پیرفلک سوار بر یک دستگاه خودروی سواری در خیابان بودند که از سوی مامورین امنیتی و انتظامی به آنها گوشزد می‌شود که به سمت محل‌های درگیری و اغتشاش نروند و دور بزنند که آنها به این توصیه مامورین گوش نداده و به سمت محل درگیری و تجمع اغتشاش‌گران ادامه مسیر می‌دهند. 🔹با رفتن خودوری خانواده پیرفلک به سمت محل تجمع اغتشاشگران و عوامل تروریستی، مجددا تصمیم به دور زدن می‌گیرند و در حین دور زدن بودند که عناصر تروریست با انگیزه نامعلوم و شاید با تصور اینکه این خودرو متعلق به ماموران امنیتی و انتظامی برای شناسایی آنها است و پس از شناسایی در حال دور زدن است، آن را به رگبار می‌بندند. 🔹این شاهد عینی که در صحنه حادثه حضور داشته به نحوه اصابت گلوله ها به خودروی خانواده پیرفلک اشاره کرده و افزود: طبیعی است که سرنشینان خودرو که انتظار چنین اتفاقی را نداشته‌اند، در آن لحظه دقیقا متوجه نشوند که تیراندازی از کدام سمت اتفاق افتاده است. 🔹اگر ماموران امنیتی قصد شلیک به خودرو را داشتند، از همان ابتدا اجازه عبور به آنها را نمی‌دانند ویا در همان لحظات اولیه تیراندازی میکردند این در حالی است که همانطوریکه مادر محترم و داغدار کیان گفته است نیروهای امنیتی از آنها خواسته بودند به سمت اغتشاش گران نروند. با این حال پس از حرکت اولیه خانواده کیان به سمت اغتشاش گران و تغییر تصمیم در میانه راه به بازگشت به سمت نیروهای امنیتی، تروریست ها اقدام به تیراندازی میکنند. 🔹وی تاکید کرد در جریان این تیراندازی‌ها تعدادی از نیروهای بسیجی هم در کنار خانواده کیان زخمی و شهید شده اند. 🔸در همین حال یک مقام آگاه امنیتی در استان خوزستان نیز به خبرنگار ایرنا اعلام‌ کرد: صحنه جنایت برای ما کاملا روشن است و تصاویر محل حادثه در حال بررسی برای شناسایی عوامل این جنایت است. "خبرگزاری ایرنا"
📸مادر شهید کیان پیرفلک در اینستاگرام چه کسانی را فالو کرده‌است؟! 👆‏از اینکه مادر ‎ گفته تر.ور پسرش کار ج.ا هست ذره ای تعجب نکنید، این زن از اسراییل تا همه عوامل ضد انقلاب رو دنبال میکرده و مغزش و قلبش مسخ شده ست.
🔴 چند سوال مهم از مادر کیان ۱) کدام نیروی امنیتی وقتی به یک خودرو دستور میده برگرد و وقتی برگشت اون رو به تیر می‌بنده؟ ۲) چرا زمانی‌که ماشین در مسیر رفت بود(نه برگشت) به سمت اون تیراندازی نکردند؟ ۳) وقتی ۲۰۰ متر جلوتر شما معترضین حضور داشتند چرا به اونها تیراندازی نکردند و به شما تیراندازی کردند؟ ۴) چطوری تیراندازی کردند که هم فرزند شما شهید شده و هم دو نیروی امنیتی به شهادت رسیدند و هم‌اینکه بیش از ده نفر زخمی شدند؟ ۵) برای توجیه تیراندازی به شما این همه تلفات دیگه متحمل شده‌اند؟ وقتی به سمت مامورین برگشتید تروریست ها فکر کردند نیروی امنیتی هستید و به شما هم تیر‌اندازی کردند! ۶) شهادت حاضرین برای حضور راکبین موتور سوار رو چطور توجیه میکنید؟ ۷) تروریست ها که دستگیر شدند و قضیه به مرور برای همه روشن‌تر هم خواهد شد. خون این کودک معصوم برای این نظام و مردمش بسیار ارزشمند است. 🌍