✅محو کننده گناهان
✍️حضرت علی(ع) میفرمایند: عجب دارم از کسی که ناامید میشود از رحمت خدا، و محوکننده گناهان با اوست.
پرسیدند: کدام است محوکننده گناهان؟ امام فرمودند: استغفار، خود را معطر و خوشبو کنید به استغفار تا بوهای بد گناهان شما را رسوا نکند.
📚 عین الحیات ، جلد ۱ ، ص ۳۳۶ ، علامه مجلسی ، به تحقیق سید مهدی رجایی
•┈┈••••✾•🏴🚩🏴•✾•••┈┈•
🔰پیام تسلیت رهبر معظم انقلاب در پی درگذشت علامه حسن زاده آملی
▪️امام خامنهای در پیامی درگذشت عالم ربّانی و سالک توحیدی آیتالله آقای حسنزاده آملی را تسلیت گفتند.
متن پیام رهبر انقلاب اسلامی به این شرح است:
بسم الله الرحمن الرحیم
▪️با تأسف خبر درگذشت عالم ربّانی و سالک توحیدی، آیةالله آقای حسنزادهی آملی رحمةاللهعلیه را دریافت کردم. این روحانی دانشمند و ذوفنون از جملهی چهرههای نادر و فاخری بود که نمونههای معدودی از آنان در هر دوره، چشم و دل آشنایان را مینوازد و توأماً دانش و معرفت و عقل و دل آنان را بهرهمند میسازد. نوشتهها و منشأت این بزرگوار منبع پر فیضی برای دوستداران معارف و لطائف بوده و خواهد بود انشاءالله. اینجانب به همهی دوستان و شاگردان و ارادتمندان ایشان بویژه به مردم مؤمن و انقلابی آمل و جوانان مشتاقی که مجذوب مواضع انقلابی و خلقیات والای انسانی آن مرحوم بودند تسلیت عرض میکنم و رحمت و مغفرت و علو درجات ایشان را از خداوند متعال مسألت مینمایم.
سیّدعلی خامنهای
۴ مهر ۱۴۰۰
•┈┈••••✾•🏴🚩🏴•✾•••┈┈•
*چقدراین متن زیباست.*
ازخواجه عبدالله انصاری پرسیدند:
"عبادت" چیست؟
فرمود:
عبادت "خدمت" کردن به "خلق" است...
پرسیدند: چگونه؟!
گفت: اگر هر پیشه ای که به آن اشتغال
داری، "رضای خدا" و "مردم" را در نظر
داشته باشی؛
(این نامش عبادت است)
پرسیدند:
پس "نماز و روزه و خمس..."
این ها چه هستند؟؟؟
گفت: اینها "اطاعت" هستند که باید بنده برای "نزدیک شدن" به "خدا" انجام دهد تا "انوار حق" بگیرد...
خردمندی را گفتند: تو برای تربیت فرزندانت چه میکنی؟!
گفت: هیچ کار
گفتند: مگر میشود؟!
پس چرا فرزندان تو چنین خوبند؟!
گفت: من در تربیت خود کوشیدم،..
تا الگوی خوبی برای آنان باشم...
فرزندان راستی گفتار و درستی رفتار پدر و مادر را می بینند و می آموزند ...
تخم مرغ اگر با نیروی بیرونی بشکند، پایان زندگیست...
ولی اگر با نیروی داخلی بشکند، آغاز زندگیست...
همیشه بزرگترین تغییرات از درون شکل میگیرد...
درون خود را بشکنیم شخصیت جدیدمان متولد میشود...
آنگاه خودمان را خواهیم دید....
تاریخ تولد مهم نیست، تاریخ تحول مهم است...
اهل کجا بودن مهم نیست، اهل و بجا بودن مهم است...
منطقه زندگی مهم نیست، منطق زندگی مهم است...
درود بر کسانی که دین دارند و تظاهر ندارند...
دعا دارند و ادعا ندارند...
نیایش دارند و نمایش ندارند...
حیا دارند و ریا ندارند...
رسم دارند و اسم ندارند...
خدایا به حرمت دینداران واقعی کمک مان کن .تادرصف عاقبت بخیرشدگان قرارگیریم.
ان شاءا..... آمین یا رب العالمین
•┈┈••••✾•🏴🚩🏴•✾•••┈┈•
انا الله و انا الیه راجعون 😞😭
این آخوندام ما رو ول نمی کنند...😒😏
یکی از اساتید ریاضی دانشگاه تهران نقل میکرد:
قرار بود جمع منتخبی از اساتید و نخبگان ریاضی برای شرکت در کنفرانسی بین المللی به یکی از کشور های غربی برن.🙂
وقتی سوار هواپیما شدم دیدم یه #روحانی تو هواپیماست.😒🛫
به خودم گفتم بفرما؛ اینا سفر خارجی هم ما رو ول نمیکنن.😤
رفتم پیشش نشستم بهش گفتم:حاج آقا اشتباه سوار شدید...مکه نمیره😐🕋
گفت: میدونم
گفتم: حاجی قراره ما بریم کنفرانس علمی؛ شما اشتباهی نیاین😕
گفت: میدونم
دیدم کم نمیاره😏
جدیدترین و پیچیده ترین مساله ریاضیمو که قرار بود تو کنفرانس مطرح کنم داخل برگه نوشتم دادم بهش، گفتم شما که داری میای کنفرانس بین المللی ریاضی اونم تو یه کشور خارجی حتما باید ریاضی بلد باشید.
اگر ریاضی بلدید این سوال رو حل کنید ، برگه رو بهش دادم و خوابیدم.😎🤓
از خواب که بیدار شدم دیدم داره یه چیزایی تو برگه مینویسه.🤣
گفتم: حاجی عجله نکن اگه بعدا هم حلش کردی من دکتر فلانی هستم از دانشگاه تهران. جوابشو بیار اونجا بده.😂
دوباره خوابیدم.😴
بیدار که شدم دیگه نمی نوشت، گفتم چی شد؟🤔
📝برگه رو بهم داد و گفت:
سوالت چهار راه حل داشت سه راه حل نوشتم و اون راهی هم که ننوشتم بلد بودی.😳
شوکه شده بودم😳😥
ادامه داد: این هم مساله منه اگر تونستی حلش کنی من حسن زاده آملی هستم از قم.........😨
بعدها فهمیدم که به ایشون لقب ذوالفنون را دادند و ایشان در تمامی علوم صاحب نظر بود.😶
تا جایی که دورانی که پا تو سن نذاشته بود در هفته روزی یکبار عده ای از پروفسور های فرانسه و سایر کشور های اروپایی برای کسب علم و ریاضی و نجوم خدمت ایشان میرسیدند.😕
این جملات وقتی بیشتر معنا پیدا میکند که بدانیم صاحب تفسیر المیزان، علامه عارف آیتالله طباطبایی درباره شاگردش علامه حسنزاده فرمودهاند:
#حسنزاده را کسی نشناخت جز امام زمان(عج).♥️
•┈┈••••✾•🏴🚩🏴•✾•••┈┈•
🍃🍂🍃🍂🍃🍂
✨ *دستورالعمل معنوی آقای حسن زاده آملی*
هر صبح که از خواب بلند شدی
و به طرف کار روزانه میروی
چند ثانیه وقت بگذار
وضو بگیر
*۱۹ مرتبه بفرما «بِسْمِ اللّٰه الرَّحمٰنِ الرَّحيٖم»*
"چون این آیه ۱۹ حرف دارد
بعد کار روزانه ات را شروع کن!
🔹نتیجه و پاداش این کار چیست ؟
*تطهیر میشوی*
🔹 ۱۹ مرتبه خواندن *«بِسْمِ اللّٰه الرَّحمٰنِ الرَّحيٖم»*
آفات وبلیات جهنمی وشعله های جهنم دنیای بیرون
را از شما دور می کند
آنگاه شما و محلی که هستید بیمه می شوید
✨ *بیمه خدا* ✨
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
"مردانگی"
او "دزدى ماهر" بود و با چند نفر از دوستانش باند سرقت تشکیل داده بودند.
روزى با هم نشسته بودند و گپ مى زدند.
در حین صحبتهایشان گفتند:
چرا ما همیشه با "فقرا و آدمهایى معمولى" سر و کار داریم و قوت لایموت آنها را از چنگشان بیرون مى آوریم؟! بیائید این بار خود را به "خزانه سلطان" بزنیم که تا آخر عمر برایمان بس باشد.
البته دسترسى به خزانه سلطان هم کار آسانى نبود.
آنها ...
تمامى "راهها و احتمالات" ممکن را بررسى کردند، این کار مدتى فکر و ذکر آنها را مشغول کرده بود، تا سرانجام "بهترین راه ممکن" را پیدا کردند و خود را به خزانه رسانیدند.
خزانه "مملو از پول و جواهرات قیمتى" و ... بود.
آنها تا مى توانستند از انواع و اقسام "طلاجات و عتیقه جات" در کوله بار خود گذاشتند تا ببرند.
در این هنگام چشم سر کرده باند به "شى ء درخشنده و سفیدى" افتاد، گمان کرد "گوهر شب چراغ" است، نزدیکش رفت آن را برداشت و براى امتحان به سر زبان زد، معلوم شد "نمک" است!
بسیار ناراحت و عصبانى شد و از شدت "خشم و غضب" دستش را بر پیشانى زد بطورى که رفقایش متوجه او شدند و خیال کردند اتفاقى پیش آمد یا نگهبانان خزانه با خبر شدند.
خیلى زود خودشان را به او رسانیدند و گفتند: چه شد؟
چه "حادثه اى" اتفاق افتاد؟
او که آثار خشم و ناراحتى در چهره اش پیدا بود گفت:
افسوس که تمام زحمتهاى چندین روزه ما "به هدر رفت" و ما "نمک گیر سلطان" شدیم، من ندانسته نمکش را چشیدم، دیگر نمى شود "مال و دارایى پادشاه" را برد، از مردانگى و مروت به دور است که "ما نمک کسى را بخوریم و نمکدان او را هم بشکنیم و ..."
آنها در آن دل سکوت سهمگین شب، بدون این که کسى بویى ببرد "دست خالى" به خانه هاشان باز گشتند.
صبح که شد و "چشم نگهبانان" به "درهاى باز خزانه" افتاد تازه متوجه شدند که شب خبرهایى بوده است، سراسیمه خود را به "جواهرات سلطنتى" رسانیدند، دیدند "سر جایشان" نیستند، اما در آنجا بسته هایى به چشم مى خورد، آنها را که باز کردند دیدند جواهرات در "میان بسته ها" مى باشد، بررسى دقیق که کردند دیدند که دزد خزانه را نبرده است و گرنه الآن خدا مى داند سلطان با ما چه مى کرد و ...
بالاخره خبر به "گوش سلطان" رسید و خود او آمد و از نزدیک صحنه را مشاهده کرد، آنقدر این کار برایش عجیب و "شگفت آور" بود که انگشتش را به دندان گرفته و با خود مى گفت:
عجب!
این چگونه دزدى است؟
براى دزدى آمده و با آنکه مى توانسته همه چیز را ببرد ولى "چیزى نبرده" است؟!
آخر مگر مى شود؟!
چرا؟...
ولى هر جور که شده باید ریشه یابى کنم و ته و توى قضیه را در آورم ...
در همان روز اعلام کرد: هر کس شب گذشته به خزانه آمده "در امان" است او مى تواند نزد من بیاید، من بسیار مایلم از نزدیک او را ببینم و بشناسم.
این اعلامیه سلطان به گوش "سرکرده" دزدها رسید، دوستانش را جمع کرد و به آنها گفت:
سلطان به ما امان داده است، برویم پیش او تا ببینیم چه مى گوید. آنها نزد سلطان آمده و خود را "معرفى" کردند، سلطان که باور نمى کرد دوباره با تعجب پرسید:
این کار تو بوده؟!
گفت: آرى...
سلطان پرسید:
"چرا آمدى دزدى" و با این که مى توانستى همه چیز را ببرى ولى چیزى را نبردى؟
گفت:
"چون نمک شما را چشیدم و نمک گیر شدم و بعد جریان را مفصل براى سلطان گفت ..."
سلطان به قدرى "عاشق و شیفته کرم و بزرگوارى" او شد که گفت:
حیف است جاى "انسان نمک شناسى" مثل تو، جاى دیگرى باشد، تو باید در "دستگاه حکومت" من "کار مهمى" را بر عهده بگیرى، و حکم "خزانه دارى" را براى او صادر کرد.
آرى...
"او "یعقوب لیث صفاری" بود و پس از چند سالى حکمرانى در مسند خود "سلسله صفاریان" را تاسیس نمود."
* یعقوب لیث صفاری "سردار بزرگ و نخستین شهریار ایرانی"(پس از اسلام) قرون متوالی است که در آرامگاهش واقع در روستای شاه آباد واقع در ۱۰ کیلومتری دزفول بطرف شوشتر آرمیده است. *
گفتنی است در کنار این آرامگاه بازمانده های شهر گندی شاپور نیز دیده می شود.
•┈┈••••✾•🏴🚩🏴•✾•••┈┈•
🌿🌸🌿🌸🌿🌸
*اعمال روز اربعین:*
*1⃣-خواندن زیارت اربعین*
*2⃣-غسل اربعین وتوبه (قبل از نماز ظهر)*
*3⃣-بعد از نماز صبح صد مرتبه(لاحول ولاقوة الا بالله علي العظيم)*
*4⃣-هفتاد مرتبه تسببحات اربعه*
*5⃣-بعد از نماز ظهر سوره والعصر بعد هفتاد مرتبه استغفار*
*6⃣-غروب چهل مرتبه لا الة الا الله*
*7⃣-بعد از نماز عشاء سوره یاسین هدیه به سیدالشهدا*
*اربعین_حسینی_تسلیت*
🏴
*متن کامل زیارت_اربعین به شرح زیر است: 👇👇*
*اَلسَّلامُ عَلى وَلِىِّ اللَّهِ وَحَبیبِهِ اَلسَّلامُ عَلى خَلیلِ اللَّهِ وَنَجیبِهِ اَلسَّلامُ عَلى صَفِىِّ اللَّهِ وَابْنِ صَفِیِّهِ*
*اَلسَّلامُ عَلىَ الْحُسَیْنِ الْمَظْلُومِ الشَّهیدِ اَلسَّلامُ على اَسیرِ الْکُرُباتِ وَقَتیلِ الْعَبَراتِ اَللّهُمَّ اِنّى اَشْهَدُ*
*اَنَّهُ وَلِیُّکَ وَابْنُ وَلِیِّکَ وَصَفِیُّکَ وَابْنُ صَفِیِّکَ الْفاَّئِزُ بِکَرامَتِکَ اَکْرَمْتَهُ بِالشَّهادَةِ وَحَبَوْتَهُ بِالسَّعادَةِ وَاَجْتَبَیْتَهُ*
*بِطیبِ الْوِلادَةِ وَ جَعَلْتَهُ سَیِّداً مِنَ السّادَةِ وَقآئِداً مِنَ الْقادَةِ وَذآئِداً مِنْ الْذادَةِ وَاَعْطَیْتَهُ مَواریثَ الاْنْبِیاَّءِ*
*وَجَعَلْتَهُ حُجَّةً عَلى خَلْقِکَ مِنَ الاْوْصِیاَّءِ فَاَعْذَرَ فىِ الدُّعآءِ وَمَنَحَ النُّصْحَ وَبَذَلَ مُهْجَتَهُ فیکَ لِیَسْتَنْقِذَ*
*عِبادَکَ مِنَ الْجَهالَةِ وَحَیْرَةِ الضَّلالَةِ وَقَدْ تَوازَرَ عَلَیْهِ مَنْ غَرَّتْهُ الدُّنْیا وَباعَ حَظَّهُ بِالاْرْذَلِ الاْدْنى وَشَرى*
*آخِرَتَهُ بِالثَّمَنِ الاْوْکَسِ وَتَغَطْرَسَ وَتَرَدّى فى هَواهُ وَاَسْخَطَکَ وَاَسْخَطَ نَبِیَّکَ وَاَطاعَ مِنْ عِبادِکَ اَهْلَ*
*الشِّقاقِ وَالنِّفاقِ وَحَمَلَةَ الاَوْزارِ الْمُسْتَوْجِبینَ النّارَ فَجاهَدَهُمْ فیکَ صابِراً مُحْتَسِباً حَتّى سُفِکَ فى*
*طاعَتِکَ دَمُهُ وَاسْتُبیحَ حَریمُهُ اَللّهُمَّ فَالْعَنْهُمْ لَعْناً وَبیلاً وَعَذِّبْهُمْ عَذاباً اَلیماً اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یَابْنَ رَسُولِ*
*اللَّهِ اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یَابْنَ سَیِّدِ الاْوْصِیاَّءِ اَشْهَدُ اَنَّکَ اَمینُ اللهِ وَابْنُ اَمینِهِ عِشْتَ سَعیداً وَمَضَیْتَ حَمیداً*
*وَمُتَّ فَقیداً مَظْلُوماً شَهیداً وَاَشْهَدُ اَنَّ اللَّهَ مُنْجِزٌ ما وَعَدَکَ وَمُهْلِکٌ مَنْ خَذَلَکَ وَمُعَذِّبٌ مَنْ قَتَلَکَ*
*وَاَشْهَدُ اَنَّکَ وَفَیْتَ بِعَهْدِاللهِ وَجاهَدْتَ فى سَبیلِهِ حَتّى اَتیکَ الْیَقینُ فَلَعَنَ اللهُ مَنْ قَتَلَکَ وَلَعَنَ اللهُ مَنْ*
*ظَلَمَکَ وَلَعَنَ اللَّهُ اُمَّةً سَمِعَتْ بِذلِکَ فَرَضِیَتْ بِهِ اَللّهُمَّ اِنّى اُشْهِدُکَ اَنّى وَلِىُّ لِمَنْ والاهُ وَعَدُوُّ لِمَنْ*
*عاداهُ بِاَبى اَنْتَ وَاُمّى یَابْنَ رَسُولِ اللَّهِ اَشْهَدُ اَنَّکَ کُنْتَ نُوراً فىِ الاَصْلابِ الشّامِخَةِ وَالاْرْحامِ الْمُطَهَّرَةِ*
*لَمْ تُنَجِّسْکَ الْجاهِلِیَّةُ بِاَنْجاسِها وَلَمْ تُلْبِسْکَ الْمُدْلَهِمّاتُ مِنْ ثِیابِها وَاَشْهَدُ اَنَّکَ مِنْ دَعاَّئِمِ الدّینِ*
*وَاَرْکانِ الْمُسْلِمینَ وَمَعْقِلِ الْمُؤْمِنینَ وَاَشْهَدُ اَنَّکَ الاْمامُ الْبَرُّ التَّقِىُّ الرَّضِىُّ الزَّکِىُّ الْهادِى الْمَهْدِىُّ*
*وَاَشْهَدُ اَنَّ الاْئِمَّةَ مِنْ وُلْدِکَ کَلِمَةُ التَّقْوى وَاَعْلامُ الْهُدى وَالْعُرْوَةُ الْوُثْقى وَالْحُجَّةُ على اَهْلِ الدُّنْیا *
*وَاَشْهَدُ اَنّى بِکُمْ مُؤْمِنٌ وَبِاِیابِکُمْ مُوقِنٌ بِشَرایِعِ دینى وَخَواتیمِ عَمَلى وَقَلْبى لِقَلْبِکُمْ سِلْمٌ وَاَمْرى*
*لاِمْرِکُمْ مُتَّبِعٌ وَنُصْرَتى لَکُمْ مُعَدَّةٌ حَتّى یَاْذَنَ اللَّهُ لَکُمْ فَمَعَکُمْ مَعَکُمْ لامَعَ عَدُوِّکُمْ صَلَواتُ اللهِ عَلَیْکُمْ*
*وَعلى اَرْواحِکُمْ وَاَجْسادِکُمْ وَشاهِدِکُمْ وَغاَّئِبِکُمْ وَظاهِرِکُمْ وَباطِنِکُمْ آمینَ رَبَّ الْعالَمینَ.*
*♥️اَلَّلهُمـّ؏جِّل لِوَلیــِـــڪَ الفَـرَجــــ*
امروز جایی خوندم #علامه_حسنزاده_آملی(رحمتاله علیه) همسرشون رو که سالها پیش فوت شدند، در یکی از اتاقهای منزلشون در روستا دفن کردن و اسم اون اتاق رو گذاشته بودن «بیت الرحمه»
و در خصوص علت این کار گفته بودن برای اینکه بیشتر بهشون خدمت کنم.
مزار مادر بزرگوارشان را هم بازسازی کردند که احترامش کنند.
رسم و رمز شیدایی و عاشقی را باید از علمای عزیزمون بیاموزیم. شان و مقام منزلت زن را علمای اسلام اینگونه گرامی می دارند.
کسانی را این دوسال از دست دادیم که جایگزینی ندارند. لنگرهای زمین و فقهایی که مقام بالایی داشتند و شاید مصداق حدیث برتری بر برخی از پیامبران بنی اسرائیل بوده باشند. آیتالله یزدی، مرحوم علامه مصباح و سایر بزرگانی که این دوسه سال از میان ما رفتند و رهبر عزیزمان و ما ملت شیعه را تنها گذاشتند....
آجرک الله یا بقیه الله
✅ #داود_مدرسی_یان:
•┈┈••••✾•🏴🚩🏴•✾•••┈┈•
🏴 زیارت اربعین از راه دور
♦️شخصی نزد امام صادق(ع) رفت وپرسید ما که نتوانستیم اربعین به کربلا برویم چه میشود؟
🌹امام زیارت اربعین را به او آموزش دادند و فرمودند:خداوند در روز اربعین فرشتگانی در عالم دارد که صبح سحر می آیند و تا غروبش در زمین هستند، حتی اگر از راه دور هرکس در قالب انجام دادن زیارت اربعین ارتباط دلی و قلبی برقرارکند، ملائک میآیند و آن زیارت را برمیدارند و تا دم غروب نزد سیدالشهدا(ع) میبرند و حضرت به آنان امر می کند که بنویسید اینجا آمدند و زیارت کردند. غصه نخور که نرفتی فقط دراین روز دلت به یاد کربلا باشد و غم کربلا داشته باشی یعنی رفتی. آه که میتوانی بکشی؟
چه بسا این آه(حسرت) ثوابش بیشتر از آن زیارت میشود.
•┈┈••••✾•🏴🚩🏴•✾•••┈┈•
🌹 امام صادق(علیه السلام) : پولی که خرج زیارت حسین(علیه السلام) شود ، برمیگردد.
♦️امام صادق(علیه السلام) در مورد زیارت مزار امام حسین(علیه السلام) : هر كه او را زيارت كند ، خداوند نيازهايش را برآورد و آنچه از امور دنيا كه برایش اهمیت داشته را كفايت فرمايد و همچنین زيارت امام حسین(علیه السلام) رزق بنده را زیاد میکند ، و آن چه برای زیارت هزينه كند ، برمیگردد.
📚تهذیب الاحکام، ج۶، ص۴۵
•┈┈••••✾•🏴🚩🏴•✾•••┈┈•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
اربعین یعنی چهل منزل عزا
اربعین یعنی غریبی ، بی کسی
اربعین یعنی همه دلواپسی
فرارسیدن اربعین سرور و سالار شهيدان حضرت ابا عبدالله الحسین علیه السلام تسلیت باد.
•┈┈••••✾•🏴🚩🏴•✾•••┈┈•
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
🏴ماجرای زیارت مزار امام حسین (علیه السلام) توسط جابربن عبدالله انصاری
▪️امام خامنه ای:«چه آمدن خاندان پیغمبر در روز اربعین به کربلا - که بعضی روایت کردهاند - درست باشد یا درست نباشد، ظاهرا در این تردیدی نیست که جابربنعبدالله انصاری به همراه یکی از بزرگان تابعین - که نام او را بعضی عطیه گفتهاند، بعضی عطا گفتهاند و احتمال دارد عطیهبنحارث کوفی حمدانی باشد؛ بههرحال یکی از بزرگان تابعین است که در کوفه ساکن بوده - این راه را طی کردند و در این روز بر سر مزار شهید کربلا حاضر شدند. شروع جاذبهی مغناطیس حسینی، در روز اربعین است... جابربنعبدالله جزو مجاهدین صدر اول است... حالا جابر شنیده است که حسینبنعلی را به شهادت رساندهاند.
▪️جگرگوشهی پیغمبر را با لب تشنه شهید کردهاند. از مدینه راه افتاده است؛ از کوفه، عطیه با او همراه شده است. عطیه روایت میکند که: «جابربنعبدالله به کنار شط فرات آمد، آنجا غسل کرد، جامهی سفید و تمیز پوشید و بعد با گامهای آهسته، با احترام به سمت قبر امام حسین (علیهالسلام) روانه شد. آن روایتی که من دیدم اینطور است، میگوید: وقتی به قبر رسید، سه مرتبه با صدای بلند گفت: «الله اکبر، الله اکبر، الله اکبر»؛ یعنی وقتی که میبیند که چطور آن جگرگوشهی پیغمبر و زهرا را، دست غارتگر شهوات طغیانگران، اینطور با مظلومیت به شهادت رسانده، تکبیر میگوید. بعد میگوید: از کثرت اندوه، جابربنعبدالله روی قبر امام حسین از حال رفت، غش کرد و افتاد. نمیدانیم چه گذشته است، اما در این روایت میگوید، وقتی به هوش آمد، شروع کرد با امام حسین صحبت کردن: «السلام علیکم یا آل الله، السلام علیکم یا صفوه الله». ۱۳۸۵/۰۱/۰۱
•┈┈••••✾•🏴🚩🏴•✾•••┈┈•
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
اربعین حسینی و اسرای کربلا
نویسنده : یدالله حاجیزاده
بیستم ماه صفر، چهل روز پس از شهادت امام حسین(ع) و یاران با وفای آن حضرت، در تاریخ به "اربعین" حسینی مشهور شده است.
اربعین واژهای است، عربی که در متون دینی ما زیاد به آن توجه شده است. به گونهای که این کلمه از قداست خاصی برخوردار است. آیت الله جوادی آملی قائل است: در رقم اربعین خصوصیتی وجود دارد که در سایر ارقام آن خصوصیت وجود ندارد. غالب انبیا در سن چهل سالگی به مقام رسالت رسیدهاند. مدت مناجات حضرت موسی(ع) در کوه طور چهل شب بود.[1] گفتهاند در نماز شب 40 مومن را دعا کنید... برای حسین بن علی(ع) آسمان و زمین چهل روز گریستند.]
در برخی از روایات به بزرگداشت این روز اشاره شده است. در حدیثی از امام حسن عسکری(ع) زیارت اربعین به عنوان یکی از نشانههای مومن شمرده شده است. در این حدیث آن حضرت میفرماید: علایم مومن پنج چیز است: 1- پنجاه و یک رکعت نماز در هر شبانه روز (17 رکعت واجب، بقیه مستحب) 2- انگشتر به دست راست کردن 3- پیشانی به خاک مالیدن 4- بلند گفتن "بسم الله الرحمن الرحیم" در نماز 5- زیارت اربعین.
در این زیارت که متن آن را شیخ طوسی به نقل از امام صادق(ع) آورده است، جملات بسیار ارزندهای آمده است. در بخشی از این زیارت هدف از قیام امام حسین(ع)، همان هدف نبی اکرم(ص) معرفی شده است "و بذل مهجته فیک لیستنقذ عبادک من الجهالة و حیرة الضلالة" امام حسین(ع) جان خویش را فدا کرد تا بندگان را از جهالت و سرگردانی گمراهی نجات دهد. آیت الله جوادی آملی مینویسد: این کلمه "لیستنقذ عبادک" معنایش این است که همه کارهای حسین بن علی(ع) برای آن بود که هدف رسول گرامی(ص) عمل شود؛ یعنی آگاه کردن مردم به تکالیف، سپس عمل کردن به آن در منابع (اربعین) بیشتر به دو رویداد اشاره دارد:
1- روز مراجعت اسرای کربلا از شام به مدینه.
2- روزی که جابر بن عبدالله انصاری به زیارت قبر امام حسین(ع) مشرف شد.
اما در اینکه در این روز اسرای کربلا از شام به کربلا رسیده باشند، تردیدی جدی وجود دارد.
شیخ مفید در "مسار الشیعه" آورده است: "روز اربعین روزی است که اهل بیت امام حسین(ع) از شام به سوی مدینه مراجعت کردند و نیز روزی است که جابر بن عبدالله انصاری برای زیارت امام حسین(ع) وارد کربلا شد."
شیخ طوسی در مصباح المتهجد و ابن اعثم در الفتوح نیز همین مطلب را ذکر کردهاند.
میرزا حسین نوری مینویسد: از عبارت شیخ مفید استفاده میشود که روز اربعین روزی است که اسرا از شام به مقصد مدینه خارج شدند. نه آنکه در آن روز به مدینه رسیدند. در این میان سید بن طاووس در "لهوف" اربعین را روز بازگشت اسرا از شام به کربلا ذکر کرده است. ایشان مینویسد: "وقتی اسرای کربلا از شام به طرف عراق برگشتند، به راهنمای کاروان گفتند: ما را به کربلا ببر. بنابراین آنها به محل شهادت امام حسین(ع) آمدند. سپس در آنجا به اقامه عزا و گریه و زاری پرداختند ... ." ابن نما حلی نیز روز اربعین را روز بازگشت اسرا از شام به کربلا و ملاقات آنها با جابر و عدهای از بنیهاشم ذکر کرده است. بسیاری از بزرگان از جمله نوری، شهید مطهری، رسول جعفریان، مرحوم آیتی و ... این روایت سید بن طاووس را (که البته بدون ذکر سند است) نپذیرفتهاند و به نقد آن پرداختهاند.
میرزا حسین نوری از جمله مهمترینکسانی است که پس از نقل قول سید بن طاووس به نقد آن پرداخته است.
ادامه دارد👇👇👇👇👇👇
👆👆👆👆👆👆
منبع دیگری که در این باره به بحث و استدلال پرداخته کتاب: "تحقیق درباره اول اربعین حضرت سیدالشهدا(ع)" تالیف آیت الله قاضی طباطبایی است. وی برخلاف نظر علامه نوری، معتقد است که اولین اربعین، در 20 ماه صفر سال 61 هجری بوده است و سعی دارد با رد دلائل علامه نوری این مطلب را به اثبات برساند.] باید به این نکته توجه داشت که قاضی طباطبایی کتاب لهوف را از معتبرترین مقاتل میداند و در این خصوص بحثهای زیادی مطرح کرده است. اما با توجه به اینکه علامه نوری از کتاب دیگر سید بن طاووس؛ یعنی "اقبال" به نقد لهوف پرداخته، لذا قول و استدلال ایشان (علامه نوری) در این باره صحیحتر به نظر میرسد. رسول جعفریان در این خصوص مینویسد: "شهید محراب مرحوم حاج سید محمدعلی قاضی طباطبایی کتابی مفصل درباره اربعین نوشت ... هدف ایشان در این کتاب این بود که ثابت کند: آمدن اسرا از شام به کربلا در نخستین اربعین بعید نیست ...؛ اما به نظر میرسد در اثبات نکته مورد نظر، با همه زحمتی که مولف محترم کشیده، چندان موفق نبوده است ... . چرا که به فرض که طی این مسیر برای یک کاروان در زمان کوتاهی با آن همه زن و بچه ممکن باشد،باید توجه داشت که اصل این خبر در منابع تاریخی از قرن هفتم به آن سوی تجاوز نمیکند. علاوه بر این علمای بزرگ شیعه و سنی به آن اشاره نکردهاند. شیخ مفید در ارشاد، ابومخنف در مقتل الحسین، بلاذری در انساب الاشراف، دینوری در اخبار الطوال و ابن سعد در الطبقات الکبری اشارهای به بازگشت اسرا به کربلا نکردهاند. بلکه برعکس تصریح کردهاند و نوشتهاند روز اربعین روزی است که اهل بیت امام حسین(ع) وارد مدینه شده یا از شام خارج شدهاند. محمد ابراهیم آیتی و شهید مطهری(ره) نیز آمدن اسرای کربلا را در روز اربعین به کربلا انکار کردهاند. شهید مطهری(ره) در این رابطه مینویسد: "آمدن اسرای کربلا در اربعین به کربلا جز در لهوف که آن هم نویسندهاش در کتابهایدیگرش آن را تکذیب کرده و لااقل تایید نکرده، در هیچ کتاب دیگری چنین چیزی نیست و هیچ دلیل عقلی هم این را تایید نمیکند."
شیخ عباس قمی هم داستان آمدن اسرای کربلا را در اربعین از شام به کربلا، بسیار بعید میداند.
جابر بن عبدالله انصاری و زیارت امام حسین(ع) در اربعین:
اما در خصوص ورود جابر بن عبدالله انصاری در روز اربعین سال 61هجری به کربلا، به نظر میرسد بین منابع تاریخی چندان اختلافی نباشد. شیخ طوسی مینویسد: "روز اربعین روزی است که جابر بن عبدالله انصاری صحابی رسول خدا(ص) از مدینه برای زیارت قبر امام حسین(ع) به کربلا آمد و او اولین زائری بود که قبر شریف آن حضرت را زیارت کرد. در این روز زیارت امام حسین(ع) مستحب است و زیارت اربعین همین است.
ادامه دارد👇👇👇👇
👆👆👆👆👆👆
مرحوم آیتی مینویسد: ظاهر عبارت شیخ طوسی آن است که جابر از مدینه به منظور زیارت حرکت کرده بود و در روز بیستم ماه صفر وارد کربلا شد. نه آنکه رسیدن او به کربلا (به طور تصادفی) بعد از چهل روز از شهادت امام(ع) روی داده باشد. و بعید نیست که همین گونه باشد، چرا که بعد از رسیدن اهل بیت به کوفه، ابن زیاد، عبدالملک بن الحارث السلمی را از عراق به حجاز فرستاد، تا عمرو بن سعید بن عاص اموی، والی مدینه را از شهادت امام و یاران وی آگاه سازد. عبدالملک بی درنگ به مدینه رفتو خبر شهادت امام را رسما به والی مدینه ابلاغ کرد. در این صورت ممکن است که جابر بن عبدالله انصاری با خبر یافتن از فاجعه شهادت امام و بنیهاشم، از مدینه حرکت کرده باشد. جابر در بیستم ماه صفر، درست چهل روز بعد از شهادت امام وارد کربلا شد و سنت زیارت امام (در اربعین) به دست او تاسیس گردید ]فردی که در این روز به همراه جابر در این روز به کربلا آمده "عطیه بن سعد عوفی کوفی" است. عطیه شخصیتی است که امام علی(ع) این نام را برای او برگزیده است. آیتیبه نقل از طبری مینویسد: سعد بن جناده انصاری (پدر عطیه) در کوفه نزد علی(ع) آمد و گفت: ای امیرمومنان خدا به من پسری داده، لطفا شما او را نامگذاری کنید. علی(ع) فرمود: "هذا عطیه الله" این پسر عطیه خداست. حضرت با بیاناین جمله در واقعاو را نامگذاری کرد. آیتی در معرفی عطیهمینویسد: "بسیار شده است که از روی نادانی و بی اطلاعی وی را غلام جابر گفتهاند. در حالی که او یکی از بزرگترین دانشمندان و مفسران اسلامی است. وی از بزرگان تابعین و از شاگردان عبدالله بن عباس میباشد. عطیه تفسیری در پنج مجلد بر قرآن مجید نوشته و از راویان حدیث محسوب میشود."در کتاب "بشاره المصطفی" آمده است: عطیه عوفی میگوید: به همراه جابر بن عبدالله انصاری به منظور زیارت قبر امام حسین(ع) وارد کربلا شدیم. جابر نزدیک شریعه فرات رفت. غسل کرد و لباسهای نیکو پوشید ... سپس به طرف قبر مطهر حرکت کردیم. جابر هیچ قدمی را بر نمیداشت، الا اینکه ذکر خدا میگفت، تا به نزدیک قبر رسیدیم. سپس به من گفت: مرا به قبر برسان. من دست او را روی قبر گذاشتم. جابر روی قبر افتاد و غش کرد. من مقداری آب روی صورتش پاشیدم. وقتی به هوش آمد، سه بار گفت: یا حسین. سپس گفت: ای حسین چرا جواب مرا نمیدهی؟ بعد به خودش گفت: چگونه میتوانی جواب دهی در حالی که رگهای گلوی تو را بریدهاند و بین سر و بدنت جدایی افتاده است. شهادت میدهم که تو فرزند خاتمالنبیین و سید المومنین ... و پنجمین فرد از اصحاب کساء هستی ... درود و سلام و رضوان الهی بر تو باد. سپس به اطراف قبر امام حسین(ع) حرکت کرد و گفت: السلام علیکم ایتها الارواح التی حلت بفناء الحسین... اشهد انکم اقمتم الصلاة و اتیتم الزکاة و امرتم بالمعروف و نهیتم عن المنکر ... ."
سخن پایانی
به نظر میرسد، روز اربعین روزی است که اهل بیت امام حسین(ع) از شام به قصد مدینه حرکت کردهاند. به جز "لهوف" که جریان ورود اهل بیت امام حسین(ع) را در این روز به کربلا نقل کرده و البته در کتابهای دیگرش هم آن را تایید نکرده است، در منابع دست اول مطلبی در خصوص ورود اسرای کربلا در روز اربعین به کربلا وجود ندارد.
•┈┈••••✾•🏴🚩🏴•✾•••┈┈•
🏴اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا اَباعَبدِالله الْحُسَيْن علیه السلام
🔵🌕⚫️چهل مورد از فضایل و ثواب زیارت اربعین امام حسین (ع) در روایات دینی
1:روزى را زیاد مى كند.
2:عمر را طولانى مى كند.
3:خطرات را دفع مى كند.
4:گناهان گذشته و آینده را مى آمرزد.
5:زائر مى تواند پنجاه نفر را شفاعت كند.
6:حاجات او كنار قبر مستجاب است .
7:ملائكه براى زوار امام حسین (ع) دعا مى كنند.
8:نام او را در اعلى علیین مى نویسند.
9:هنگام خروج از خانه از گناه خارج مى شود.
10:ثواب هزار حج مقبول دارد.
11:ملائكه مأمور حفظ او و مالش هستند تا برگردد.
12:روز قیامت خداوند بهترین حافظ اوست .
13:در قدم اول آمرزیده و در قدمهاى بعدى با توسل به امام مقرب درگاه حق میگردد.
14:به هر درهمى ده هزار درهم در دنیا و آخرت به او عوض مى دهند.
15:در قیامت همه آرزو مى كنند از زوار آن امام حسین علیه السلام باشند.
16:زوار امام حسین علیه السلام در قیامت بر سفرههاى نور هستند.
17:زوار امام حسین علیه السلام در جوار پیامبر خدا و امام على و حضرت فاطمه علیهم السلام هستند.
18:زوار امام حسین علیه السلام چهل سال قبل از دیگران به بهشت داخل مى شوند.
19:خداوند مهمات دنیوى زائر را بر آورده مى كند.
20:زائر امام حسین علیه السلام شهید مى میرد.
21:ثواب دو ماه اعتكاف و روزه در مسجدالحرام را دارد.
22:زیارت هر ماه امام حسین علیه السلام ثواب هزار شهید دارد.
23:هر یك قدم كه با پاى پیاده بردارد موجب هزار حسنه و آمرزش هزار گناه و بالا رفتن هزار درجه ، براى زائر مىشود.
24:هر قدم كه پیاده بردارد ثواب آزاد كردن یك بنده از فرزندان اسماعیل دارد.
25:هر یك روز اقامت نزد حضرت، معادل هزار ماه است .
26:هر قدم كه مى گذارد ثواب یك حج و هر قدم كه بر مى دارد ثواب یك عمره دارد، به شرط آنكه بخاطر ریا و شنیدن مردم و بیهوده نباشد.
27:زیارت سیدالشهداء علیه السلام ثواب هزار شهید از شهداى بدر دارد.
28:زیارت سیدالشهداء علیه السلام ثواب هزار صدقه مقبوله دارد.
29:ثواب هزار روزه به زائر مى دهند.
30:ثواب هزار بنده آزاد كردن دارد.
31:زائر امام حسین علیه السلام اگر از اشقیاء باشد، جزء سعادتمندان نوشته مى شود.
32:ثواب آماده كردن هزار اسب با زین و لجام در راه خدا دارد.
33:زیارت امام حسین علیه السلام، زیارت خداست .
34:ثواب هزار جنگ همراه با پیامبر مرسل یا امام عادل دارد.
35:ثواب زیارت امام حسین علیه السلام قابل شمارش نیست .
36:زیارت حضرت در عرفه ثواب یك میلیون حج و یك میلیون عمره دارد.
37:زیارت امام حسین علیه السلام بهترین عمل است .
38:خداوند به زائر امام حسین علیه السلام مباهات مى كند.
39:پیامبر و ائمه اطهار علیهم السلام براى او دعا مى كنند.
40:پیامبر صلی الله علیه و آله و ملائكه در قیامت با زائر مصافحه مى كنند و با امام حسین علیه السلام محشور مىشود.
📚 به نقل از کتاب وسایل الشیعه
•┈┈••••✾•🏴🚩🏴•✾•••┈┈•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥این چهره نورانی که میبینید، "عباس کیشوانه" است که خاندان او حدود ۴۵۰ سال است نسل در نسل، کليددار حرم حضرت ابوالفضل العباس سلام الله عليه بوده اند؛ او در این فیلم با لهجه شیرین خود به زبان فارسی فقط ۲ توصیه به شیعیان دارد! اما ۲ توصیه ای که در صورت اجرا، خیر دنیا و آخرت ما را تضمین خواهد کرد!! ببینیم ...
•┈┈••••✾•🏴🚩🏴•✾•••┈┈•
⚫️معجزه امام حسین(ع)
📚سخن گفتن شیرخوار و سنگسار مادرش
صفوان به نقل از امام جعفر صادق علیه السّلام حکایت کند:در زمان حضرت ابا عبداللّه الحسین علیه السّلام دو نفر مرد بر سر بچّه ای شیرخوار نزاع و اختلاف داشتند؛ و هر یک مدّعی بود که بچّه برای او است.در این میان، امام حسین علیه السّلام عبورش بر ایشان افتاد و چون متوّجه نزاع آن ها شد، آن ها را مخاطب قرار داد و فرمود: برای چه سر و صدا می کنید؛ و داد و فریاد راه انداخته اید؟یکی از آن دو نفر گفت: یاابن رسول اللّه! این همسر من است.و دیگری اظهار داشت: این بچّه مال من است.امام حسین علیه السّلام به آن شخصی که مدّعی بود زن همسر اوست، خطاب کرد و فرمود: بنشین؛ و سپس خطاب به زن نمود و از او سؤال کرد که قضیّه و جریان چیست؟ پیش از آن که رسوا شوی حقیقت را صادقانه بیان کن.زن گفت: ای پسر رسول خدا! این مرد شوهر من است و این بچّه مال اوست؛ و آن مرد را نمی شناسیم.در این لحظه امام حسین علیه السّلام به بچّه اشاره کرد و فرمود: به إذن خداوند متعال سخن بگو و حقیقت را برای همگان آشکار گردان، که تو فرزند کدام یک از این دو مرد هستی.پس طفل شیرخوار به اعجاز امام حسین علیه السّلام به زبان آمد و گفت: من مربوط به هیچ یک از این دو مرد نیستم؛ بلکه پدر من چوپان فلان ارباب است.سپس حضرت ابا عبداللّه الحسین صلوات اللّه علیه دستور داد تا زن را طبق دستور قرآن سنگسار نمایند.امام صادق علیه السّلام در ادامه فرمایش افزود: آن طفل، بعد از آن جریان، دیگر سخنی نگفت و کسی از او کلامی نشنید."
📚چهل داستان و چهل حدیث از امام حسین نویسنده : عبدالله صالحي
•┈┈••••✾•🏴🚩🏴•✾•••┈┈•
•
▪️▪️▪️▪️▪️▪️
💠داستان یحیی یهودی شهید💠
🌟بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم🌟
😭چون سرهاى شهدا را با اسرا به شهر حرّان وارد كردند و مردم براى تماشا بيرون آمدند از شهر، يحيى نامى از يهودان مشاهده كرد كه سر مقدّس لب او حركت مىكند نزديك آمد، شنيد كه اين آيت مبارك تلاوت مىفرمايد:
💎وَ سَيَعْلَمُ الَّذِينَ ظَلَمُوا أَيَّ مُنْقَلَبٍ يَنْقَلِبُونَ .
از اين مطلب تعجّب كرد، داستان پرسيد، براى وى نقل كردند. ترحّمش گرفت، عمامۀ خود را به خواتين علويّات قسمت كرد و جامۀ خزى داشت با هزار درهم خدمت سيّد سجّاد عليه السّلام داد، موكّلين اسرا او را منع كردند، او شمشير كشيد و
پنج تن از ايشان بكشت تا او را كشتند بعد از آن كه اسلام آورد و تصديق حقيقت مذهب اسلام نمود. و قبر او در دروازۀ حرّان است و معروف به قبر يحيى شهيد است و دعا نزد قبر او مستجاب است.
منتهی الامال
•┈┈••••✾•🏴🚩🏴•✾•••┈┈•
#امام_حسین علیه السلام:
💠 إلهي! اُطلُبني بِرَحمَتِكَ حَتّى أصِلَ إلَيكَ، وَاجذِبني بِمَنِّكَ حَتّى اُقبِلَ عَلَيكَ . . .
❇️ خداى من! مرا با رحمتت بطلب تا به تو برسم و با نعمتت جذبم كن تا به تو روى آورم ...
📚الإقبال(طبعة دار الكتب الإسلاميّة) صفحه ۳۴۸
•┈┈••••✾•🏴🚩🏴•✾•••┈┈•
▪️▪️▪️▪️▪️▪️
💠عاقبت عدم حضور در مسجد💠
🌟 حضرت امیرالمومنین علی علیه السلام فرمود: 💎«مَنْ ضَیَّعَ الصَلاةَ فَهُوَ لِغَیْرِها اَضْیَعُ»
💎كسى كه نماز را سبك شمارد و ضایع كند، نسبت به
غیر نماز، تضییع بیشترى خواهد داشت.
📚(وسائل الشیعه، ج 3، ص 19.)
گذري بر تاريخ اسلام نشان ميدهد كه امامان معصوم با افراد گريزان از مسجد به شدت برخورد و آنان را طرد ميكردند و ديگران را نيز از معاشرت با آنان نهي ميفرمودهاند. در اين مقام به چند نمونه از آن اشاره ميشود:
۱. تحريم اجتماعي
در تاريخ اسلام آمده است كه امير مؤمنان(ع) افراد گريزان از مسجد را تحريم اجتماعي كرد و مردم را از معاشرت با آنان نهي فرمود. 🌟امام صادق ميفرمايند:
💎به امير مؤمنان خبر رسيد كه گروهي براي نماز در مسجد حاضر نميشوند. آن حضرت براي مردم سخنراني كرد و در ضمن فرمود: گروهي براي نماز خواندن با ما در مسجدمان حاضر نميشوند. اينان حق ندارند با ما بخورند و بياشامند و مشورت كنند و با ما ازدواج نمايند. همچنين حق ندارند از بيت المال چيزي بگيرند؛ مگر اينكه با ما در نماز جماعت حاضر شوند. نزديك است [اگر آن ها از كار خود دست بر ندارند] فرمان دهم خانههاي آنان را با آتش بسوزانند يا اينكه دست بردارند. آنگاه🌟 امام صادق(ع) فرمودند:💎 مسلمانان از خوردن و آشاميدن و ازدواج با آنان خودداري كردند تا اينكه آنان در نماز جماعت حاضر شدند.۱
مشابه چنين اخطاري (آتش زدن خانهي كساني كه به مسجد نميآيند) در زمان 🌟حضرت رسول(ص) رخ داد
۲. در تاريخ آمده است كه پس از اين فرمان يك نفر نابينا خدمت 🌟پيامبر(ص) رسيد و عرض كرد: من نابينا هستم صداي اذان را ميشنوم؛ ولي كسي نيست دستم را بگيرد و به جماعت برساند. 🌟پيامبر اكرم(ص) فرمود: از منزل خود تا مسجد طنابي ببند و هنگام جماعت آن طناب را بگير و با راهنمايي آن، خود را به مسجد برسان و در نماز جماعت شركت كن.۳
فقها نيز بر اين مسئله تأكيد كردهاند كه مستحب است انسان با فردي كه در مسجد حاضر نميشود غذا نخورد، در كارها با او مشورت نكند؛ همسايهي او نشود؛ از او زن نگيرد و به او زن ندهد.۴
۲. خدشه دار شدن ايمان
طبيعي است كه مسلمانان در جامعهي اسلامي، كساني را كه در مساجد و صفوف نماز جماعت حاضر ميشوند، افرادي دين باور و مسلمان تلقي كنند و به ايمان و اسلام آنان گواهي دهند. همچنين دربارهي آنان كه از مسجد روي گردان و گريزان هستند، نيكي هايشان را انكار كنند و بلكه در مواردي، ممكن است در مسلماني آنان نيز ترديد روا دارند؛ زيرا اين افراد، به مظهر و تبلور اسلام و مسلماني اهميت ندادهاند.🌟 امام صادق(ع) در بيان تشريع نماز جماعت ميفرمايند:
💎«اگر جماعت و اجتماع در نماز نبود، كسي نميتوانست به صلاح [وخوبي] ديگري شهادت دهد؛ چون هر كس نماز را با جماعت به جاي نميآورد، مسلمانان، او را بي نماز به شمار ميآورند؛ زيرا پيامبر ص فرموده است: كسي كه بدون عذر و علت با مسلمانان در مسجد نماز نميگزارد، نماز او نماز نيست.»۵
جابربن عبدالله انصاري ميگويد: 🌟رسول خدا فرموده است:
💎در روز قيامت، سه چيز به خداوند شكايت ميكند: يكي از آنها مسجد است كه عرض ميكند: يا رَبِّ عَطَّلوني و ضَيَّعوني؛۶«پروردگارا! مرا تعطيل و ضايع كردند.»
۳. نشانه غفلت
يكي از مصاديق غفلت، ترك بدون عذر مسجد است. تفسير المعين للواعظين و المتعظنين ذيل آيهي (ولا تَكُن مِنَ الغافِلينَ)۷؛ «و از غافلان مباش» يكي از موارد غفلت را ترك حضور در اين مكان الهي بر شمرده و به سخني شريف استدلال كرده است كه حضرت 🌟امام حسن(ع) فرمود:💎 الغَفلَةُ تَركُكَ المَسجِد؛۸؛«غفلت اين است كه[حضور در] مسجد را ترك كني.»
پي نوشت ها ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
۱. وسائل الشيعه/محمد بن الحسن حر عاملي/ج۵/ص۱۹۶.
۳. داستان ها و حكايت هاي مسجد/غلامرضا نيشابوري/ص۳۴.
۴. توضيح المسائل مراجع/سيد محمد حسن بني هاشمي خميني/ج۱/ص۴۷۲/مسئلهي ۸۹۷.
۵. علل الشرايع/محمد بن بابويه (شيخ صدوق)/ج۲/ص۳۲۵.
۶. وسائل الشيعه/محمد بن الحسن حر عاملي/ج۵/ص۲۰۲؛ فضائل الخمسه من الصحاح السته/سيد مرتضي فيروز آبادي/ج۳/ص۲۸۵.
۷. سورهي اعراف/آيهي ۲۰۵.
۸. التفسير المعين للواعظين و المعتظين/محمد هويدي بغدادي/ص۳۳۰
•┈┈••••✾•🏴🚩🏴•✾•••┈┈•
✨﷽✨
✍زمانی که فیض کاشانی در قمصر کاشان زندگی می کرد ، پدر خانمش ، ملاصدرا ، چند روزی را به عنوان میهمان نزد او در قمصر به سر می برد . در همان ایام در قمصر ، جوانی به خواستگاری دختری رفت . والدین دختر پس از قبول خواستگار ، شرط کردند که تا زمان عقد نه داماد حق دارد برای دیدن عروس به خانه عروس بیاید و نه عروس حق دارد به بیرون خانه برود .از این رو ، عروس و داماد که عاشق و شیدای همدیگر بودند و می خواستند همدیگر را ببینند ، به فکر چاره ای افتادند که نه با شرط مخالفت بشود و نه والدین عروس متوجه بشوند . لذا عروس حیله ای زد و گفت : من فلان موقع به قصد تکاندن فرش به پشت بام می آیم و تو هم داخل کوچه بیا ، همدیگر را ببینیم .
در آن وقت مقرر ، دختر فرش خانه را به قصد تکاندن به پشت بام برد و فرش را تکان می داد و داماد هم از داخل کوچه نظاره گر جمال دلنشین عروس خانم بود و مدام این جملات را می خواند :اومدی به پشت بوندی اومدی فرش و تکوندی اومدی گردی نبوندی اومدی خودت و نشوندی در این حال ، عارف بزرگوار ، ملاصدرا از کوچه عبور می کرد و این ماجرا را دید و شروع به گریه کردن کرد . او یک شبانه روز بلند گریه می کرد تا این که فیض کاشانی از او پرسید :چرا این گونه گریه می کنی ؟
ملاصدرا گفت : من امروز پسری را دیدم که با معشوقه خود با خوشحالی سخن می گفت . گریه من از این جهت است که این همه سال درس خوانده ام و فلسفه نوشتم و خود را عاشق خدای متعال می دانم اما هنوز با این حال و صفایی که این پسر با معشوقه خود داشت من نتوانستم با خدای خود چنین سخن بگویم . لذا به حال خود گریه می کنم .
•┈┈••••✾•🏴🚩🏴•✾•••┈┈•
🌹#داستان خیلی قشنگ حتما بخونید🙏
حاج آقا باید برقصه!!!
چند سال قبل اتوبوسی🚐 از دانشجویان👩🏻 دختر یکی از دانشگاههای بزرگ کشور آمده بودند جنوب.
چشمتان روز بد نبیند… 😳😳😳
آنقدر سانتال مانتال و عجیب و غریب بودند که هیچ کدام از راویان، تحمل نیم ساعت نشستن در آن اتوبوس را نداشتند.
وضع ظاهرشان فوقالعاده خراب بود.
آرایش آنچنانی💄، مانتوی تنگ👗🕶و روسری هم که دیگر روسری نبود، شال گردن شده بود.👰
اخلاقشان را هم که نپرس…😡😡 حتی اجازه یک کلمه حرف زدن به راوی را نمیدادند، فقط میخندیدند😀😀😀 و مسخره میکردند😜😜😝😍 و آوازهای آنچنانی بود که...
از هر دری خواستم وارد شوم، نشد که نشد؛ یعنی نگذاشتند که بشود...
دیدم فایدهای ندارد!
گوش این جماعت اناث، بدهکار خاطره و روایت نیست که نیست...
باید از راه دیگری وارد میشدم… ناگهان فکری به ذهنم رسید…🤔🤔🤔 اما…
سخت بود و فقط از شهدا برمیآمد...
سپردم به خودشان و شروع کردم.
گفتم: بیایید با هم شرط ببندیم!
خندیدند😁😁😁 و گفتند: اِاِاِ …
حاج آقا و شرط!!!
شما هم آره حاج آقا؟؟؟
گفتم: آره!!!
گفتند: حالا چه شرطی؟🤔🤔
گفتم: من شما را به یکی از مناطق جنگی میبرم و معجزهای نشانتان میدهم، اگر به معجزه بودنش اطمینان پیدا کردید، قول بدهید راهتان را تغییر دهید و به دستورات اسلام عمل کنید.
گفتند: اگر نتوانستی معجزه کنی، چه؟
گفتم: هرچه شما بگویید.🥀
گفتند: با همین چفیهای که به گردنت انداختهای، میایی وسط اتوبوس و شروع میکنی به رقصیدن!!!
اول انگار دچار برقگرفتگی شده باشم، شوکه شدم، اما چند لحظه بعد یاد اعتقادم به شهدا افتادم و دوباره کار را به آنها سپردم و قبول کردم🥀🥀
دوباره همهشون زدند زیر خنده که چه شود!!! 😁😄😃😀😜😎😏
حاج آقا با چفیه بیاد وسط این همه دختر و...
در طول مسیر هم از
جلف بازیهای این جماعت حرص میخوردم و هم نگران بودم که نکند شهدا حرفم را زمین بیندازند؟
نکند مجبور شوم…!
دائم در ذکر و توسل بودم و از شهدا کمک میخواستم...🙏🏻🙏🏻
میدانستم در اثر یک حادثه، یادمان شهدای طلائیه سوخته 🔥و قبرهای آنها بیحفاظ است…🥀🥀🥀
از طرفی میدانستم آنها اگر بخواهند، قیامت هم برپا میکنند، چه رسد به معجزه!!!
به طلائیه که رسیدیم، همهشان را جمع کردم و راه افتادیم …
اما آنها که دستبردار نبودند! حتی یک لحظه هم از شوخیهای جلف🤗و سبک و خواندن اشعار مبتذل و خندههای بلند دست برنمیداشتند و دائم هم مرا مسخره میکردند.😜
کنار قبور مطهر شهدای طلائیه که رسیدیم، یک نفر از بین جمعیت گفت:
پس کو این معجزه حاج آقا😭🎋😭🎋😭🎋🎋
!
به دنبال حرف او بقیه هم شروع کردند: حاج آقا باید برقصه...👏👏👏👏👏
برای آخرین بار دل سپردم.
یا اباالفضل گفتم و از یکی از بچهها خواستم یک لیوان آب بدهد.
آب را روی قبور مطهر پاشیدم و...😭🎋😭🎋
تمام فضای طلائیه پر از شمیم مطهر و معطر بهشت شد…😭😭😭😭😭😭
عطری که هیچ جای دنیا مثل آن پیدا نمیشود!
همه اون دخترای بیحجاب و قرتی، مست شده بودند از شمیم عطری که طلائیه را پر کرده بود😳😳😳😳.
طلائیه آن روز بوی بهشت میداد...
همهشان روی خاک افتادند و غرق اشک شدند😌😌😓😓😭😭😭😭😩😫😩😩!
سر روی قبرها گذاشته بودند و مثل مادرهای فرزند از دست داده ضجه میزدند … 😭😭😭😭😭
شهدا خودی نشان داده بودند و دست همهشان را گرفته بودند. چشمهاشان رنگ خون گرفته بود و صدای محزونشان به سختی شنیده میشد.🎋🎋🎋🎋
هرچه کردم نتوانستم آنها را از روی قبرها بلند کنم.
قصد کرده بودند آنجا بمانند. 🥀🥀🥀🥀🥀🥀
بالاخره با کلی اصرار و التماس آنها را از بهشتیترین خاک دنیا بلند کردم...
به اتوبوس🚌🚌 که رسیدیم، خواستم بگویم: من به قولم عمل کردم، حالا نوبت شماست، که دیدم روسریها کاملا سر را پوشاندهاند و چفیهها روی گردنشان خودنمایی میکند.
هنوز بیقرار بودند…
چند دقیقهای گذشت…
همه دور هم جمع شده بودند و مشورت میکردند...
پرسیدم: به کجا رسیدید؟ 🤔🤔🤔
چیزی نگفتند.
سال بعد که برای رفتن به اردو با من تماس گرفتند، فهمیدم دانشگاه را رها کردهاند و به جامعةالزهرای قم رفتهاند …
آری آنان سر قولشان به شهدا مانده بودند..👏👏👏👏👏👏
اگر دلت لرزید یه صلوات برا سلامتی آقا امام زمان بفرست😭
#سرباز_سیدعلی
🌾🌾🌾🌾🌾🌾🌾🌾🌾🌾
اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یااَباعَبْدِاللَّهِ وَعَلَى الاَْرْواحِ الَّتى حَلَّتْ بِفِناَّئِکَ عَلَیْکَ مِنّى سَلامُ اللَّهِ [اَبَداً] ما بَقیتُ وَبَقِىَ اللَّیْلُ وَالنَّهارُ وَلاجَعَلَهُ اللَّهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنّى لِزِیارَتِکُمْ اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَیْنِ وَ عَلى عَلِىِّ بْنِ الْحُسَیْنِ وَ عَلى اَوْلادِ الْحُسَیْنِ وَ عَلى اَصْحابِ الْحُسَیْنِ
🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀