eitaa logo
فرهنگی و اجتماعی شهید دانشگر
83 دنبال‌کننده
2.2هزار عکس
1.6هزار ویدیو
7 فایل
*"خدایا کاری کن که از چیزهای ارزشمند زندگی،* *جانم اولین چیزی باشد که از من می گیری"* حضرت علی (ع) *#لشگر_سایبری
مشاهده در ایتا
دانلود
🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱 شیخی بود که به شاگردانش عقیده می آموخت ، لااله الاالله یادشان میداد ، آنرا برایشان شرح میداد و بر اساس آن تربیتشان میکرد. روزی یکی از شاگردانش طوطی ای برای او هدیه آورد، زیرا شیخ پرورش پرندگان را بسیار دوست میداشت. شیخ همواره طوطی را محبت میکرد و او را در درسهایش حاضر میکرد تا آنکه طوطی توانست بگوید لااله الا الله. طوطی شب و روز لااله الا الله میگفت اما یک روز شاگردان دیدند که شیخ به شدت گریه و نوحه میکند. وقتی از او علت را پرسیدند گفت طوطی به دست گربه کشته شد. گفتند برای این گریه میکنی؟ اگر بخواهی یکی بهتر از آن را برایت تهیه می کنیم. شیخ پاسخ داد من برای این گریه نمیکنم. ناراحتی من از اینست که وقتی گربه به طوطی حمله کرد طوطی آنقدر فریاد زد تا مرد . با آن همه لااله الاالله که میگفت وقتی گربه به او حمله کرد آنرا فراموش کرد و تنها فریاد می زد. زیرا او تنها با زبانش میگفت و قلبش آنرا یاد نگرفته و نفهمیده بود. 🦋سپس شیخ گفت: میترسم من هم مثل این طوطی باشم تمام عمر با زبانمان لااله الاالله بگوییم و وقتی که مرگ فرارسد فراموشش کنیم و آنرا ذکر نکنیم. ❤️زیرا قلوب ما هنور آنرا نشناخته است. 🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱
اعمال و دعای شب و روز عرفه عَرَفِه‌آمَدومَحزُون‌ُوخِجالَت زَدِه‌اَم دُوست‌دارَم‌کِه‌بِه‌مانَندِگِداگِریِه‌کُنَم ─┅═ೋ❅🕋❅ೋ═┅─
🌺 شخصی به محضر مرحوم شیخ رجبعلی خیاط رفت. و به او گفت من گرفتارم؛ زن ندارم؛ می‌خواهم ازدواج کنم؛ پول هم ندارم! شیخ گفت: برو شانزده دست غذا بخر و فقرا را اطعام کن،ان شاءلله مشکل تو حل خواهد شد. شخص به جناب شیخ گفت: آخر برای خرید این شانزده دست غذا هم پول ندارم! جناب شیخ گفت: برو قرض کن... شخص پولی قرض کرد و شانزده دست غذا خرید و مشکلش حل شد. از شیخ سوال کرد دلیل اینکه شما گفتید شانزده دست غذا چه بود؟ زیرا به بعضی‌ها می‌گویند به نیت پنج تن پنج دست غذا بخر و به فقرا بده! (و یا به نیت چهارده معصوم…) فرق من با آن ها چیست؟ شیخ گفت برای کار تو از حضرت ابوالفضل علیه‌السلام و حضرت زینب سلام الله علیها هم کمک گرفتیم؛ (و به آنان نیز متوسل شدیم). 📚کیمیای محبت ،ص۴۸ پ.ن: در روایات بسیاری آمده که برای حل شدن انواع مشکلات به اندازه وسع خود اطعام نماییم حتی اگر به اندازه نصف خرما باشد؛ همچنین از بزرگان نقل شده که دادن شکلات یا هر نوع شیرینی با دست خود به کودکان، تأثیر زیادی در حل شدن مشکلات دارد. این تأثیر در ماه رمضان به مراتب بیشتر است. ☘☘☘☘☘☘☘☘
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
شهادت سفیر عشق، حضرت مسلم بن عقیل(ع) و جناب هانی بن عروه بن عروه تسلیت باد.🏴🏴🏴
🌾🌾🌾🌾🌾🌾🌾🌾 🌺 وادی عشق 🌺 ، میانۀ راه است برای سالكی كه در ذی‌القعده، جایگاه بندگی خود را یافته؛ در ، وجود خاكی خود را تحت ولایت گسترانیده و در اولین روز ذی‌الحجه برای پرورش نطفه‌های انسانی در رحم حقیقی عالم، قرار گرفته است. او با درک ایام معلومات، در عرفه به عرفان توحیدی می‌رسد و قربان را با ذبح نفس به عشق یار، عید می‌گیرد. چنین انسانی می‌تواند در ، عهد یاری ببندد و در محرّم، به حریم یار وارد و مَحرم شود؛ سپس با همراهی قافله ثارالله، حسینی شده و روز در حق فانی شود. 💢 شاید راز فضیلت زیارت سیدالشهدا(علیه‌السلام) در روز عرفه، همین باشد. يَا لَيْتَنِي كُنْتُ مَعَكُمْ فَأَفُوزَ فَوْزاً عَظِيماً... 🍃برگرفته از بیانات استاد لطفی آذر 🌾🌾🌾🌾🌾🌾🌾🌾🌾🌾
🌹🕋🌹🕋🌹🕋🌹 💠 اهميت دعاء در روز عرفه ✳️ روز عرفه هرچند بعنوان روز عيد معروف نيست اما مانند عيد است. چون خداوند در اين روز ضيافت عام دارد و بندگان را به ستايش و ثناگويی خود فراخوانده و نويد بخشش و آمرزش عمومی و برآورده شدن حاجات را داده است. چنين روزی قطعا از ايام برگزيده‌ی الهی است. ⚡️ دعا و تضرع به درگاه خداوند از مهمترين اعمال اين روز است. دعای عرفه آنقدر اهمیت دارد که در وصفش آمده: " روزه‌ داری در روز عرفه با تمام فضيلت کم‌نظیری که دارد، اگر موجب ضعف يا بی‌حالی در دعا گردد، كراهت دارد و بعضی آن را جایز نمی‌دانند" ✅ در روايات ائمه معصومين ۲ عامل برای جلب رحمت پرودگار ذکر شده است: عمل و دعا اهل عمل از باب عدل خدا وارد شده و به اجر خود می‌رسند، اما اهل دعا از باب فضل وارد شده و مشمول رحمت حق می‌شوند. دعا، باب وسيعی است كه به سبب رحمت و كرم نامتناهی پروردگار به روی بندگان باز شده است. 📌 اگر انسان دريابد كه وجودش تماما فقر است و همواره نيازمند خداست، هرآنچه دارد و ندارد را از خدا می‌داند و می‌خواهد. آنگاه بسوی حركت می‌کند و دعا و عرض نياز را شعار خود قرار می‌دهد. اما اگر معتقد نباشد كه وجودش نيازمند خداست، متکبر است و تكبر او را از عبادت بازمی‌دارد. خداوند هم متكبران را وعده‌ی دوزخ داده است. "پروردگار شما گفت: بخوانيد مرا تا اجابت كنم شما را، براستی كسانيكه در عبادت من تكبر نمايند، بزودی با خواری و ذلت وارد جهنم خواهند شد" [غافر/٦٠] 💢 در قرآن کریم، دعا بعنوان معیار ارزش انسان و ملاک توجه خداوند به او بیان شده است. "بگو اگر دعايتان نبود، پروردگارم هيچ اعتنايی به شما نداشت" [فرقان/۷۷ از ديدگاه قرآن ، سرپيچی از دعا استكبار است و دعای همراه با تضرع و فروتنی، بيانگر مراتب بندگی به پيشگاه خداوند است. 🌹🕋🌹 🕋🌹🕋🌹
•┈┈••••✾•🏴🚩🏴•✾•••┈┈• 🌹در روز شهادت حضرت مسلم بن عقيل سفیر امام حسین علیهماالسلام قرار داریم که جا دارد شهادت آن حضرت را تسلیت و تعزیت عرض نماییم، عزیزان حال در قالب سوال عرض میکنیم که: 🌹حضرت مسلم بن عقيل کیست؟ پاسخ که داده شده و ميشود: 🌹مسلم فرزند مردی به نام عقیل و از با کمال ترین فرزندان اوست. عقیل برادر حضرت علی (ع) و دومین فرزند ابو طالب (ع) است.از این جهت، او با یک واسطه از تربیت ابوطالب و همسرش فاطمه بنت اسد برخوردار گردید. 🌹مادر گرامی او خلیله (یا حلیله) نام دارد، او کنیزی بود که عقیل از شام خریداری کرده بود. همسر مکرمه او جناب «رقیه» از دختران امیرمؤمنان (ع) بوده است. از این رو، ایشان افتخار دامادی حضرت علی (ع) را به همراه داشته است. 🌹او زمان رسول خدا (ص) را درک نکرد، زیرا هنگام شهادت (سال 60 هجری) سن آن جناب بیش از 40 سال نبود یعنی از زمان رحلت پیامبر عظیم الشأن اسلام تا سال 60 هجری، 50 سال گذشته و بر این اساس او ده سال بعد از رحلت پیامبر (ص) متولد شده بود. 🌹فرزندان او عبارت اند از: 1و 2. عبدالله و علی که از «رقیه» به دنیا آمدند. 3. مسلم بن مسلم که مادرش از بنی عامر بود. 4. عبدالله که مادرش ام ولد بود. 5. محمد. 6. ابراهیم. 🌹همه پسران او در سرزمین کربلا شهید شدند، مگر دو فرزند که به نام ها ی محمد و ابراهیم. این دو پس از تحمل یک سال زندان فرار کردند، اما پس از مدتی دستگیر و به دست یکی از ستم کاران به نام حارث بن زیاد به شهادت رسیدند. از این رو از نسل حضرت مسلم (ع) فرزندی باقی نماند. 🌹مسلم (ع) زمان و عصر سه امام را درک کرده است: 1. دوران امام علی (ع): او در این زمان افتخار دامادی آن حضرت (ع) را پیدا کرد و با دخترش به نام «رقیه» ازدواج کرد که به این وسیله به تربیت در دانشگاه علوی نزدیکتر شد. به نقل مورخان در زمان حکومت امیر المؤمنین (ع) (بین سال 36 تا 40) از جانب آن امام متصدی برخی از منصب های نظامی در لشگر بوده، از جمله در جنگ صفین وقتی که امیر مؤمنان لشگر خود را صف آرایی می کرد، امام حسن و امام حسین (ع)، عبدالله بن جعفر و مسلم بن عقیل را بر جناح راست سپاه خویش مأمور کرد. 2. دوران امام حسن (ع): او در این زمان نیز در مسیر حق بود و از با وفاترین یاران و از خواص اصحاب امام حسن (ع) به حساب می آمد. 3. دوران امام حسین (ع): مسلم بن عقیل دست از محبت و حمایت از امام (ع) بر نداشت و به افتخار پیشاهنگی نهضت کربلا نائل آمد و اولین شهید کاروان حسین محسوب گردید. او به همراه 8 نفر از برادرانش، جان خود را در راه امام حسین (ع) ایثار کردند. 🌹جریان شهادت او اولین اقدام امام حسین (ع) فرستادن مسلم به کوفه بود، مسلم پس از رفتن از مکه به مدینه و از آنجا به سمت عراق، حرکت کرد و در کوفه در منزل مختار اقامت نمود. مدت سی و پنج روز پس از ورود مسلم (5 شوال سال 60) حدود هجده هزار کوفی با او بیعت کردند تا این که حاکم کوفه بر کنار و عبید الله بن زیاد به جای او برگزیده شد. عبید الله با تهدید و تطمیع مردم، سران قبایل را از کنار او پراکنده ساخت، و زمانی که مسلم تنها شد و عبید الله به تنهایی او پی برد، سپاهی را برای دستگیری وی عازم کرد. این در حالی بود که مسلم (ع) در خانه زنی به نام طوعه پناهنده شده بود. وقتی صدای سربازان عبید الله بن زیاد به گوش او رسید، خود را برای نبرد آماده کرد، و چون بر سپاه دشمن ضرباتی زیادی وارد کرد. آنان از راه مکر وارد عمل شدند و مسلم هم چون رمقی برای ادامه مبارزه نداشت به ناچار خود را تسلیم کرد. او را نزد عبید الله بردند، پس از گفتگوی تند و صریح میان آن دو، عبیدالله دستور داد که او را بالای دار الاماره بردند تا شخصی که به دست او زخمی شده بود، او را گردن بزند، و همو بود که فرمان عبید الله را اجرا کرد. 🌹فضائل حضرت مسلم الف. از نظر خانوادگی همان طور که بیان شد او فرزند کسی است که دست پرورده شخصی مانند ابوطالب (ع) است و خود افتخار دامادی امیر مؤمنان را دارد که تأثیر این دو در تربیت و بالندگی انسان قابل انکار نیست. ب. مسلم در کلام معصومان (ع) رسول خدا به علی (ع) فرمودند: فرزند او (عقیل) کشته راه محبت فرزند تو خواهد شد. چشم مؤمنان بر او اشک می ریزد و فرشتگان مقرب بر او درود می فرستند. 🌹امام حسین (ع) در نامه ای که برای کوفیان می فرستد می نویسد که: قد بعثت الیکم اخی و ابن عمّی و ثقتی من اهل بیتی؛ یعنی: کسی را به سوی شما می فرستم که برادر ، پسر عمو و مورد اطمینان از اهل بیتم محسوب می شود. •┈┈••••✾•🏴🚩🏴•✾•••┈┈•
•┈┈••••✾•🚩•✾•••┈┈• 🔴عرفات، نام منطقه وسيعى است كه در ميان راه طائف و مكه قرار گرفته است. ♦️زائران بيت ‏الله الحرام در روز عرفه - نهم ذى الحجه - از ظهر تا غروب در اين منطقه حضور دارند. ♦️در روايتي آمده است كه آدم و حوا (ع) پس از هبوط از بهشت و آمدن به كره خاكى، در اين سرزمين همديگر را يافتند و به همين دليل، اين منطقه «عرفات‏» و اين روز«عرفه » نام گرفته است. ♦️عرفه، از عيدهاى بزرگ است، هر چند عيد ناميده نشده است و روزى است كه حق تعالى بندگان خويش را به عبادت و اطاعت ‏خود دعوت كرده و سفره جود و احسان خود را براى آنها گسترده است. عرفه یکی از روزهای پرفیض و برکت خداوند می‌باشد و در واقع بزرگترین مجمعی از مجامع خیر و نیکی، ایمان و تقوی ست و زمان بسیار مهمّی است برای انجام طاعت و عبادت. ♦️روز عرفه، روز دعا و نیایش و روز التماس، عفو و بخشش است. عرفه روزی است که در آن پندها و ناشناخته‌ها آموخته و شناخته می‌شود، دعاها و خواهشها، تضرع و زاریها به آسمان می‌رود، رحمتها و برکتها فرود می‌آید، گناهان و لغزشها بخشیده می‌شود، امیدها و آرزوها، فروتنیها و پشیمانیها ابراز می‌گردد. خداوند در این روز خجسته و پربرکت بسیاری از بندگان خود را از آتش دوزخ رها می‌کند و آنان را مورد عفو و بخشش قرار می‌دهد، و با بندگان مؤمنش بر فرشتگان مقرّب و معتبر خود فخر و مباهات می‌ورزد. •┈┈••••✾•🚩•✾•••┈┈•
‍ ‍ 🌹﷽🌹 🌹فرازی از دعای عاشقانه امام ‌حسین(ع) در روز عرفه ...... ❤️ای مولای من، تویی که نعمت دادی، تویی که احسان کردی، تویی که به نیکی رفتار نمودی، تویی که کرامت فرمودی، تویی که فضیلت بخشیدی، تویی که روزی عطا فرمودی، تویی که کرم کردی، تویی که توانمندم ساختی، تویی که سرمایه ام دادی، تویی که پناه دادی، تویی که هدایت کردی، تویی که از گناه بازداشتی، تویی که گناهان را پوشیدی، تویی که گناهان را بخشیدی، تویی که عزت دادی ، تویی که یاری رساندی ، تویی که شفا بخشیدی ، تویی که سلامتی دادی ، خجسته و بلند مرتبه ای ای پروردگار من، ستایش جاودانه از آن توست و سپاس پیوسته تو را سزاست. اما من ای خدایم ، به خطاهایم معترفم ، پس بر من ببخشای ! منم که گناه کردم، منم که خطا نمودم، منم که نادانی کردم، منم که به سوی گناه شتافتم، منم که اشتباه کردم، منم که به غیر تواعتماد کردم، منم که در عین دانایی گناه کردم، منم که وعده‌ها دادم، منم که وفا ننمودم، منم که پیمان شکستم، منم که به جرم خود اقرار کردم. بارالها، من بدان نعمات که مرا داده ای اذعان دارم، به گناهانم اعتراف کرده و از آنها بازمی گردم؛ تو نیز مرابیامرز🌺🌹🌺 🌸 اعمال مهم در در روز عرفه 🌸 در روز عرفه اعمالی وارد شده است که سه چهار تا از آن خیلی مهم است. ازجمله : غسل و روزه و دعا و زیارت امام حسین (علیه السلام) مومینین بز رگوار دوچیز خیلی مهم رو باید مدنظر شون داشته باشند . ❶ دعاء ❷ زیارت امام حسین علیه السلام ✅ نکته ی اول که دعاست ، روز عرفه روز دعا و نیایش هست. که مرحوم ملک تبریزی عارف بزرگوار در کتاب المراقبات می فرماید: با این که روزه ی امروز در روایت دارد کفارهّ ی روزه ی 90ساله است. اما گفتن روزه اگر باعث ضعف کسی می شود که نمی تواند دعا بخواند، روزه را نگیرد بلکه دعا بخواند. چون آن دعا مهم تراست. جوانی که سابقه ی خوبی هم نداشت و مکّه نصیبش شده بود وقتی که وارد مسجد الحرام شد و دید سیل مردم را که دور خانه ی خدا می چرخند ؛ بغض گلویش را گرفت و با خدا خواست حرف بزند گفت: خدایا! وقتی نخود و لوبیا رو می خریم ؛ اونها رو با آشغال و درهم می خریم تو هم ما رو با این حاجی های خوب در هم قبول کن. ✅ یکی از بهترین دعا های امروز؛ دعای اباعبدالله الحسین است ، که در صحرای عرفات امام حسین به همراه یادانشان در آنجا بودند ؛یاران می گویند: امام حسین : اشک می ریختند از اول تا آخر دعا با اینکه خیلی طولانی هست. بنا بر این دعای امام حسین ؛ یک دوره ی توحید است ،اگر کسی این دعا رو در روز عرفه بخواند وبه ترجمه ی آن توجه بکند ؛یک دوره ی خدا شناسی را گذرانده است . یکی از چیزهایی که امروز هست ؛ دعا در حق دیگران است. یکی از شاگردان امام کاظم (علیه السلام) بود که روایت آن در اصول کافی هم هست ؛ می گویند در روز عرفه خیلی گریه می کرد و مزاحمش نشدیم، تا در پایان مراسم دنبالش رفتیم و گفتیم حال خوبی داشتید ؛گفت : ابراهیم من امروز برای خودم دعا نکردم. گفتم: چطور! گفت: مولایم امام کاظم (علیه السلام ) فرمودند: هرکس برای برادر دینی اش دعا کند؛ صد هزار مثل او به خودش برمی گردد. پس بنا بر این برای یکدیگر دعا کنیم که به جای یکی، صد هزار گیرتون بیاد . ✅ و دومی زیارت امام حسین (علیه السلام) است  در حدیثی امام صادق فرمودند:‌ إِنَّ اللَّهَ تَبَارَکَ وَ تَعَالَی یَتَجَلَّی لِزُوَّارِ قَبْرِ الْحُسَیْنِ قَبْلَ أَهْلِ عَرَفَاتٍ وَ یَقْضِی حَوَائِجَهُمْ وَ یَغْفِرُ ذُنُوبَهُمْ وَ یُشَفِّعُهُمْ فِی مَسَائِلِهِمْ ثُمَّ یَأْتِی أَهْلَ عَرَفَةَ فَیَفْعَلُ ذَلِکَ بِهِم‏». (کامل الزیارات، ص 170) «خداوند بزرگ پیش از آنکه در روز عرفه بر اهل عرفات تجلّی کند، بر زائران قبر حسین علیهالسلام تجلّی می‌‏کند، و حاجاتشان را بر می‌‌آورد و گناهانشان را می‌آمرزد، و در مورد اجابت حاجاتشان خود خداوند شفیع ایشان میشود، آن‌گاه به اهل عرفات توجه می‌‏کند و با آنان نیز این گونه رفتار می‌کند؛  🔴چرا؟ به دلیل اینکه: اگر مکّه ای هست وصفا، زمزم ، منا و... هست به برکت کربلاست . اگر چه ما در مکّه و کربلا نیستیم که بتوانیم زیارت کنیم، ولی همین زیارت از راه دور هم خیلی ارزش دارد؛ که در همه ی مناسبت ها (مثل عید غدیر و قربان و شب قدر و...) اول بر امام حسین تاکید ویژه شده است . •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
•┈┈••••✾•🚩•✾•••┈┈• 🔴پاسخ به شبهه: چرا امام حسین(ع) پس از اطلاع از شهادت مسلم بن عقیل کماکان به سمت کوفه حرکت کردند؟ وقتی کوفیان عهدشکنی کردند چرا امام مسیر را تغییر ندادند؟ ♦️پاسخ: از آنجا که شيعيان و دوست داران اهل بيت در کوفه از حضرت خواسته بودند که به سمت ايشان برود، حضرت ابتدا عمو زاده خود، مسلم بن عقيل را براي ارزيابي اوضاع کوفه و عراق به سمت ايشان فرستاد . حضرت مسلم هم بعد از ابلاغ پيام امام حسين ـ عليه السلام ـ به جمع آوري نيرو و سلاح پرداخت و طي نامه اي اوضاع کوفه را به امام حسين ـ عليه السلام ـ گزارش داد و نوشت که هيجده هزار نفر براي طرفداري از شما با من بيعت کرده اند. اين گزارش را 27 روز قبل از شهادتش نوشت. ♦️ به همين جهت بود که موقع شهادت به عمر بن سعد وصيت کرد که: چون من به حسين ـ عليه السلام ـ نامه نوشتم به کوفه بيايد ، شما کسي را بفرستيد که از اين سفر صرف نظر کند.پس حضرت مسلم وظیفه خود را بدرستی انجام داد. ♦️ولي اگر از کوفه هم نامه هايي نمي رسيد امام سکوت نمي کردند بلکه در برابر فجايع و منکرات حکومت ساکت نبود چنانکه مي فرمايند: من از روي خود پسندي و گردنکشي (براي تشکيل حکومت) و فساد و بيدادگري، قيام نکرده ام، بلکه براي اصلاح امت جدم حرکت کردم و براي امر به معروف و نهي از منکر قيام نمودم و به سيره و روش جدم و پدرم علي ـ ع ـ عمل مي کنم. ♦️حضرت اين آيه را تلاوت مي نمايند: من المومنين رجال صدقوا ما عاهدوا الله عليه فمنهم من قضي و منهم من ينتظر و ما بدلوا تبديلا؛ از مومنان مرداني هستند که به آن چه با خدا بستند صادقانه وفا کردند، پس برخي از آنها پيمان خود را به انجام رساندند و برخي شان در انتظار و هرگز پيمان خود را تغيير ندادند. ♦️امام نمي گويند، پس چون کوفه را گرفتند، مسلم و هاني کشته شدند، ما کارمان تمام شد و شکست خورديم، از همين جا بر گرديم، جمله اي که حضرت بيان داشتند فهماند که مطلب چيز ديگري است. يعني مسلم به وظيفه خود عمل کرد حالا نوبت ماست. ♦️از طرف ديگر حتي اگر امام حسين ـ ع ـ از مسير کوفه باز مي گشت يزيد از بیعتی که از امام حسين ـ عليه السلام ـ مي خواست ، دست بردار نبود. چنانچه امام در بين راه مکه به عراق به منزلي مي رسند که با فردي سخن از رفتن به سوي کوفه به ميان مي آيد، آن فرد ديدگاه خود را از رفتن به کوفه بيان مي کند و امام را از اين کار منع مي نمايد. ♦️حضرت مي فرمايند: اي بنده خدا کار صحيح بر من مخفي نيست و امر الهي تغيير نمي کند. به خدا سوگند: اينان تا خون دل مرا نریزند از من دست نخواهند کشيد. ♦️ شبيه همين جواب را به برادرش محمد حنفيه فرمود: که اگر به هر مخفی گاهی برويم آنها از ما دست برنخواهند داشت. ♦️لذا اگر امام از مسير کوفه هم بر مي گشتند در جاي ديگر مي بايست با حکومت به مبارزه بر مي خواست. از اين رو بهترين مکان را که از قبل براي قيام عليه حکومت غاصب و متظاهر به فساد يزيد انتخاب کرده بود در پيش گرفتند و در بين راه که خبر شهادت مسلم رسيد آن دسته از مردمي که به هواي حکومت و رسيدن به مقام و يا رسيدن به مال و غنيمتي امام را همراهي مي کردند و از درک ماهيت قيام امام حسين ـ ع ـ عاجز بودند، آن حضرت را ترک کردند و تنها کساني باقي ماندند که از شهادت و مبارزه عليه ظلم ، هراسي در دل نداشتند. ♦️چنانچه همگي گفتند: بعد از شهادت مسلم باز نمي گرديم تا انتقام خون او را بگيريم يا آنچه او چشيد ما هم بچشيم، حضرت نيز فرمودند: «بعد از شهادت مسلم و عقيل در دنيا خيري نيست». 📚 منابع: قمي، شيخ عباس، نفس المهموم ص113./محمدي اشتهاردي، محمد، سوگ نامه آل محمد (ص)، ص179./ابن شهر آشوب، مناقب آل ابي طالب، ج3، ص241./احزاب / 23./صافي گلپايگاني، لطف الله، ص34 ـ 37./شيخ مفيد، الارشارد ج2، ص76./هيثمي، نورالدين، مجمع الزوائد،ج9، ص406. •┈┈••••✾•🚩•✾•••┈┈•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎊عید اضحی رسم و آئین خلیل آزرست🎊🎆 🎊بعد آن ،عید غدیر، روز ولای حیدر است🎊🎆 🎊عید قربان و پیشاپیش عید سعید غدیر مبارک🎊🎆 ─┅═ೋ❅🕋❅ೋ═┅─
رفیق خدا شدن سخت نیست 🔆 قربان، عید تقرّب به پروردگار، و ابراهیم،‌ نماد سربلندی در آزمونِ ادعا و عمل، جز رضایت معبودش نمی‌خواهد. 🔹 تمام وجودش، جانش و فرزندش را به مسلخ عشق می‌برد و می‌شود خلیل‌الله. تو هم می‌توانی! رفیقِ خدا شدن خیلی هم سخت نیست. 🔻 کافیست حجِّ واجبت را به‌جا آوری! مگر مَثَلِ امام، مَثَل کعبه نیست؟ پس بلند شو! پروانه‌وار به دورش بگرد و طواف کن! شیطانِ نفست را سنگ بزن! دوست‌داشتنی‌های زمینی‌ات را فدای یار کن! تسلیمش باش! 🎉 رضایت او رضایت خداست. حالا می‌توانی مسلمانی‌ات را جشن بگیری‌. حَجَّت قبول 🌸 بر امام زمان و تمام مسلمانان مبارک باد 🌼❄️🌼❄️🌼❄️
✨﷽✨ ✍روزی رسول اکرم (ص) با یکی از اصحاب از صحرایی نزدیک مدینه می‌گذشتند. پیرزنی بر سر چاه آبی می‌خواست آب بکشد و نمی‌توانست. رسول خدا (ص) پیش رفت و فرمود: حاضری من برای تو آب بکشم؟ پیرزن که حضرت را نشناخته بود گفت: ای بنده خدا اگر چنین کنی برای خود کرده‌ای و پاداش عملت را خواهی دید. حضرت دلو را به چاه انداخت و آب کشید و مشک را پر کرد و بر دوش نهاد و به پیرزن فرمود: تو جلو برو و خیمه خود را نشان بده، پیرزن به راه افتاد و حضرت از پی او روان شد. آن مرد صحابی که همراه حضرت بود، گفت: یا رسول‌الله! مشک را به من بدهید اما پیامبر (ص) قبول نکردند، صحابی اصرار کرد ولی حضرت فرمودند: من سزاوارترم که بار امت را به دوش بگیرم. رسول خدا (ص) مشک را به خیمه رساندند و از آنجا دور شدند. پیرزن به خیمه رفت و به پسران خود گفت: برخیزید و مشک آب را به خیمه بیاورید. پسران وقتی مشک را برداشتند تعجب کردند و پرسیدند: این مشک سنگین را چگونه آورده‌ای؟ گفت: مردی خوش‌روی، شیرین‌کلام، خوش‌اخلاق، با من تلطف بسیار کرد و مشک را آورد. پسران از پِی حضرت آمدند و ایشان را شناختند، دوان دوان به خیمه برگشتند و گفتند: مادر! این همان پیغمبری است که تو به او ایمان آورده‌ای و پیوسته مشتاق دیدارش بودی. پیرزن بیرون دوید و خود را به حضرت رساند و به قدم‌های مبارکش افتاد. گریه می‌کرد و معذرت می‌خواست. حضرت در حق او و فرزندانش دعا کرد و او را با مهربانی بازگرداند. جبرئیل نازل شد و این آیه را آورد: 📖وَإِنَّكَ لَعَلَىٰ خُلُقٍ عَظِيمٍ (4 - قلم) و تو اخلاق عظیم و برجسته‌اى دارى. 📚قصص‌الروایات ‍ ‍ ‍ •┈••✾♥️🍃🌼🍃♥️✾••┈•
•═┄•※🍃🌸🍃※•┄═• 💢طبق روایات معتبره، منظور از (ذبح عظیم) که درآیه ۱۰۷ سوره صافات آمده «وَ فَدَیْناهُ بِذِبْحٍ عَظِیمٍ» کیست❗️ ✅پاسخ 🔰روایتی است در این باره در کتاب عیون اخبارالرضا(ع) که فضل بن شاذان می گوید: ✨از حضرت رضا(ع)چنین شنیدم كه آن زمان كه خداوند تبارك و تعالى به حضرت ابراهیم (ع) امر فرمود كه بجاى فرزندش اسماعیل، گوسفندى را كه خداوند فرستاده بود ذبح نماید. 🔅حضرت ابراهیم(ع) در دل آرزو كرد كه اى كاش فرزندش اسماعیل را به دست خود ذبح می كرد و دستور ذبح گوسفند بجاى ذبح فرزندش به او داده نشده بود، تا به این‏وسیله احساس پدرى را كه عزیزترین فرزندش را به دست خود ذبح می كند، داشته باشد و در نتیجه شایسته ی رفیع‏ترین درجات ثواب در صبر بر مصائب شود. 💠خداوند عزّوجلّ نیز به او وحى فرمود كه: اى ابراهیم! محبوبترین خلق من، نزد تو كیست!؟ 🔅ابراهیم گفت: خدایا! مخلوقى خلق نكرده ‏اى كه از حبیبت محمّد(ص) نزد من محبوبتر باشد. 💠خداوند به او وحى فرمود كه: اى ابراهیم آیا او را بیشتر دوست دارى یا خودت را؟ 🔅او گفت: او را بیشتر دوست دارم. 💠خداوند فرمود: آیا فرزند او را بیشتر دوست دارى یا فرزند خودت را؟ 🔅عرض كرد: فرزند او را. 💠خداوند فرمود: آیا بریده شدن سر فرزند او از روى ظلم، به دست دشمنانش، دل تو را بیشتر به درد می آورد یا بریدن سر فرزندت به دست خودت بخاطر اطاعت از فرمان من؟ 🔅گفت: بریده شدن سر فرزند او به دست دشمنانش دل مرا بیشتر به درد می ‏آورد. 💠خداوند فرمود: گروهى كه خود را از امّت محمّد(ص) می دانند، فرزندش حسین(ع) را به ظلم و ستم به مانند گوسفند ذبح خواهند كرد و با این كار مستوجب خشم و غضب من خواهند شد. 🔅ابراهیم (ع)بر این مطلب جزع و فزع نموده، دلش به درد آمد و شروع به گریه كرد. 💠خداوند عزّوجلّ هم به او چنین وحى فرمود: اى ابراهیم! به خاطر این ناراحتى و جزع و فزعت بر حسین و قتل او، ناراحتى و اندوهت بر اسماعیل را- در صورتى كه اگر او را ذبح میکردى- پذیرفتم، و رفیع‏ترین درجات ثواب، در صبر بر مصائب را به تو خواهم داد. ✅ و این همان مطلبى است كه آیه «وَ فَدَیْناهُ بِذِبْحٍ عَظِیمٍ»بدان اشاره دارد. پس با این اوصاف منظور از "ذبح عظیم" در آیه،وجود مبارک امام حسین(ع) می باشد که از نسل حضرت اسماعیل(ع) می باشد. 📚منبع: عیون اخبار الرضا(ع)،ج۱،ص۴۲۷ •═┄•※🍃🌸🍃※•┄═•
᪥࿐࿇🌺✶﷽✶🌺࿇࿐᪥ ‍ ‍ ✔️قرآن_موجودی_زنده... ⬅️ حضرت پیامبر اسلام (ص): ☆ قرآن در روز قیامت به صورت جوانی زیبا و خوشرو به سوی همنشین اش می آید 📚 الکافی ، ج ۲ ، ص ۶۰۳ . ⬅️ حضرت امام صادق (ع): ☆ براستی قرآن زنده است و مرده نیست. او جاری است همچنان که شب و روز جاری اند، همچنانکه خورشید و ماه جاری اند 📚 تفسیر العیاشي ، ج ۲ ، ص ۲۰۳ . ⬅️ حضرت امام صادق (ع): ☆ قرآن زنده ای است که جاری می شود بر آنکه زنده است همچنانکه بر گذشتگان جاری شده است. 📚 الکافي ، ج ۱ ، ص ۱۹۲ . ⬅️ حضرت پیامبر اسلام (ص): ☆ هیچ شفیعی چه از جنس فرشته و چه از جنس انبیاء و حتی غیر از اینها، شفاعتش برتر از قرآن نیست 📚 عوالي اللآلي ، ج ۴ ، ص ۱۱۲ . ⬅️ حضرت پیامبر اسلام (ص): ☆ براستی که قرآن زنده کننده ی قلب مرده است 📚 الفردوس ، ج ۵ ، ص ۳۶۸ . ⬅️ حضرت امام علی(ع): ☆ از کتاب خدا گشایش طلبید که او، امامی مهربان، هدایتگری مرشد، واعظی خیرخواه، و راهنمایی است که به بهشت خدا رهنمون می کند 📚الامالي (للطوسي) ، ص ۲۳۵ . ⬅️ حضرت پیامبر اسلام (ص): ☆ حاملان قرآن، سرشته شده در رحمت الهی و پوشیده شده با نور خدایند 📚 جامع الاخبار ، ص ۱۱۵ . ⬅️ حضرت امام کاظم (ع): ☆ ما این قرآن را به ارث برده ایم که کوهها بواسطه ی آن سیر می کنند و مسافت بین شهرها با آن پیموده می شود (طی الارض) و مردگان بدان زنده می گردند . 📚 کافی ، ج ۱ ، ص ۲۲۶ . ᪥࿐࿇🌺✶🌺✶🌺࿇࿐᪥
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• داستان نماز اول وقت بر بالین دوست بیماری عیادت رفته بودیم. پیرمرد شیک و کراوات زده ای هم آنجا حضور داشت. چند دقیقه بعد از ورود ما اذان مغرب گفتند. آقای پیر کراواتی، با شنیدن اذان، درب کیف چرم گرانقیمتش را باز کرد و سجاده اش را درآورد و زودتر از سایرین مشغول خواندن نماز شد!! برای من جالب بود که یک پیرمرد شیک و صورت تراشیده کراواتی اینطور مقید به نماز اول وقت باشد. بعد از اینکه همه نمازشان را خواندند، من از او دلیل نماز خواندن اول وقتش را پرسیدم! و او هم قضیه نماز و مرحوم شیخ و رضاشاه را برایم تعریف کرد... در جوانی مدتی از طرف سردار سپه (رضاشاه) مسئول اجرای طرح تونل کندوان در جاده چالوس بودم. از طرفی پسرم مبتلا به سرطان خون شده بود و دکترهای فرنگ هم جوابش کرده بودند و خلاصه هرلحظه منتظر مرگ بچه ام بودم!! روزی خانمم گفت که برای شفای بچه، مشهد برویم و دست به دامن امام رضا(ع) بشویم... آنموقع من این حرفها را قبول نداشتم اما چون مادر بچه خیلی مضطرب و دل شکسته بود قبول کردم... رسیدیم مشهد و بچه را بغل کردم و رفتیم وارد صحن حرم که شدیم خانمم خیلی آه و ناله و گریه میکرد... گفت برویم داخل که من امتناع کردم گفتم همینجا خوبه بچه را گرفت و گریه کنان داخل ضریح آقا رفت پیرمردی توجه ام را به خودش جلب کرد که رو زمین نشسته بود و سفره کوچکی که مقداری انجیر و نبات خرد شده در آن دیده میشد مقابلش پهن بود و مردم صف ایستاده بودند و هر کسی مشکلش را به پیرمرد میگفت و او چند انجیر یا مقداری نبات درون دستش میگذاشت و طرف خوشحال و خندان تشکر میکرد و میرفت! به خودم گفتم ما عجب مردم احمق و ساده ای داریم پیرمرد چطور همه را دل خوش کرده آن هم با انجیر و تکه ای نبات!! حواسم از خانم و پسرم پرت شده بود و تماشاگر این صحنه بودم که پیرمرد نگاهی به من انداخت و پرسید: حاضری باهم شرطی بگذاریم؟ گفتم: چه شرطی و برای چی؟ شیخ گفت: قول بده در ازاء سلامتی و شفای پسرت یکسال نمازهای یومیه را سر وقت اذان بخوانی! متعجب شدم که او قضیه مرا از کجا میدانست؟! کمی فکر کردم دیدم اگر راست بگوید ارزشش را دارد... خلاصه گفتم: باشه قبوله و با اینکه تا آن زمان نماز نخوانده بودم و اصلا قبول نداشتم گفتم: باشه! همینکه گفتم قبوله آقا، دیدم سروصدای مردم بلند شد و در ازدحام جمعیت یکدفعه دیدم پسرم از لابلای جمعیت بیرون دوید و مردم هم بدنبالش چون شفاء گرفته و خوب شده بود!! من هم از آن موقع طبق قول و قرارم با مرحوم "حسنعلی نخودکی" نمازم را دقیق و سروقت میخوانم! اما روزی محل اجرای تونل کندوان مشغول کار بودیم که گفتند سردار سپه جهت بازدید در راهه و ترس و اضطراب عجیبی همه جا را گرفت چرا که شوخی نبود، رضاشاه خیلی جدی و قاطع برخورد میکرد! درحال تماشای حرکت کاروان شاه بودیم که اذان ظهر شد. مردد بودم بروم نمازم را بخوانم یا صبر کنم بعد از بازدید شاه نمازم را بخوانم. چون به خودم قول داده بودم و به آن پایبند بودم اول وضو گرفتم و ایستادم به نماز... رکعت سوم نمازم سایه رضاشاه را کنارم دیدم و خیلی ترسیده بودم..!! اگر عصبانی میشد یا عمل منو توهین تلقی میکرد کارم تمام بود... نمازم که تمام شد بلند شدم دیدم درست پشت سرم ایستاده، لذا عذرخواهی کردم و گفتم : قربان در خدمتگذاری حاضرم شرمنده ام اگر وقت شما تلف شد و... رضاشاه هم پرسید: مهندس همیشه نماز اول وقت میخوانی؟! گفتم: قربان از وقتی پسرم شفا گرفت نماز میخوانم چون در حرم امام رضا(ع) شرط کردم رضاشاه نگاهی به همراهانش کرد و با چوب تعلیمی محکم به یکی زد و گفت: مردیکه پدرسوخته، کسیکه بچه مریضشو امام رضا شفا بده و نماز اول وقت بخوانه دزد و عوضی نمیشه! اونیکه دزده تو پدرسوخته هستی نه این مرد! بعدها متوجه شدم، آن شخص زیرآب منو زده بود و رضاشاه آمده بود همانجا کارم را یکسره کند اما نماز خواندن من، نظرش را عوض کرده بود و جانم را خریده بود!! از آن تاریخ دیگر هرجا که باشم اول وقت نمازم را میخوانم و به روح مرحوم"حسنعلی نخودکی" فاتحه و درود میفرستم.... *خاطره مهندس گرایلی سازنده تونل کندوان* •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• فضیلت کوتاه و گویا از حضرت مولا امیرالمؤمنین امام علی علیه السلام ۱. حضرت امیرالمؤمنین امام علی علیه السلام در هیچ جنگ و جهادی شرکت نکردند، مگر این که پیروز برگشتند. (۱) ۲. رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم فرمودند: «عَلی اَشْجَعُ النّاسِ قَلْبا: علی، شجاع ‌ترین و قویدل ترین مردم است.» (۲) ۳. حریف را تنها با یک بار زدن می‌کشت و در حدیث است که: «کانت ضرباتة وترا: ضربت شمشیر او همیشه تک ضرب بود.» (۳) ۴. پیامبر اسلام (ص) فرمودند: «علی سیفُ اللّه عَلی اَعْدائِهِ / علی، شمشیر خدا است که بر روی دشمنان خدا کشیده می‌شود.» (۴) ۵. حضرت امیرالمؤمنین امام علی علیه السلام بیشتر پیاده می‌جنگیدند و اگر هم سوار اسبی می‌شدند، چندان برای ایشان مهم نبود. به ایشان گفته شد که چرا سوار اسب نمی‌شود؟ پاسخ دادند: اسب یا برای تعقیب حریفی است که از میدان بگریزد یا برای این است که کسی بخواهد خود بگریزد. من نه کسی هستم که پشت به دشمن کنم و بگریزم و نه کسی هستم که اگر کسی گریخت، او را تعقیب کنم. پس اسب را برای چه می‌خواهم؟ (۵) ۶. زره حضرت، تنها سینه ایشان را می‌پوشاند و هرگز پشت نداشت. از ایشان پرسیدند که چرا زره حضرت پشت ندارد؛ آیا نمی‌ترسند که کسی از پشت به ایشان ضربتی بزند؟ مولا علی (ع)در پاسخ فرمودند: من هرگز به دشمن پشت نمی‌کنم و از میدان نمی‌گریزم و خدا هرگز آن روز را نخواهد آورد. (۶) ۱۲ فضیلت ناب از مولا علی (ع) ۷. شجاعت و استواری حضرت مولا امام علی علیه السلام در جنگ‌ها چنان بود که هر گاه مشرکان و کافران ایشان را در جنگ می‌دیدند، به همدیگر وصیت می‌کردند؛ مثل این که مرگ را با چشم خود دیده باشند. (۷) ۸. هر گاه دو صف برای جنگ مقابل هم صف می‌کشیدند، مردم به یکدیگر می‌گفتند: ملک الموت در همان صفی باید باشد که علی (ع) با آن صف است و صف مقابل، خواهی و نخواهی، باید خود را برای مرگ آماده کند. (۸) ۹. روزی یکی از سرداران سپاه حضرت مولا امام علی (ع) به ایشان گفت که اگر اسب‌ها آشفتند و ما از همدیگر دور شدیم، شما را کجا بیابیم؟ حضرت در پاسخ فرمودند: در همان جایی که از من دور شده اید. یعنی در همین جایی که هستم، خواهم بود. (۹) ۱۰. وقتی که در جنگ جمل، مولا علی (ع) پرچم را به پسر خود ـ محمّد حنفیه ـ سپردند، به او چنین فرمودند: «کوه‌ها هم از هم بپاشند، تو از خود مپاش، دندان هایت را به هم بفشار، کاسه سرت را به خدا بسپار، پاهایت را چون میخ به زمین بکوب، به انتهای سپاهیان دشمن چشم بدوز، از تنگ نظری و دون همّتی، چشم بپوش و بدان که پیروزی بی گمان از آنِ خداوند سبحان است.» (۱۰) ۱۱. حضرت مولا امیرالمؤمنین امام علی علیه السلام از نان دنیا به نان جو بسنده کرده بودند و از نان گندم نمی‌خوردند، تا آن جا که مردم از تعجّب می‌پرسیدند: پسر ابوطالب با این غذا و خوراک اندک چگونه در کشتن هماوردان و پهلوانان ناتوان نمی‌شود؟! مولا علی علیه السلام در پاسخ فرمودند: بدانید درختی که در بیابان خشک می‌روید، شاخه آن سخت‌تر باشد، اما سبزه‌ها و گیاهان خوش نما را پوست نازک‌تر باشد. آری خار‌ها و بوته‌های صحرایی را آتشی افروخته‌تر باشد و خاموشی آن‌ها دیرتر رخ دهد، اما گیاهی که در ناز و نعمت روییده باشد، چون بیدی به هر بادی بلرزد. (۱۱) ۱۲. از سخنان آن حضرت است که ‌فرمودند: «وَ اللّه لَو تَظاهَرَتِ الْعَرَبُ عَلی قِتالی لَمّا وَلَّیتُ عَنها... به خدا سوگند اگر همه عرب‌ها پشت به پشت هم دهند و به جنگ با من بشتابند، هرگز از آنان روی برنتابم و اگر فرصتی دست دهد، به پیکار همه بشتابم.» (۱۲) پی‌نوشت‌ها: (۱) - طبرانی، معجم الاوسط ۳/۸۷ (۲۱۷۶)؛ مسند احمد ۱/۱۹۹ (۱۷۲۰). (۲) - ابن مغازلی، مناقب علی بن ابیطالب / ۱۴۳ (۱۸۸). (۳) - ابن ابی الحدید، شرح نهج البلاغه ۱ / ۲۰. (۴) - شیخ صدوق، الامالی / ۶۱. (۵) - ابن شهر آشوب، مناقب آل ابیطالب ۳ / ۲۹۸. (۶) - ابن بکار، الاخبار الموفقیات / ۳۴۳ (۱۹۴)؛ ابن ابی الحدید، شرح نهج البلاغه ۲۰ / ۲۸۰. (۷) - ابن مغازلی، مناقب علی بن ابیطالب / ۱۴۰ (۱۰۹)؛ زمخشری، ربیع الابرار ۳ / ۳۱۹. (۸) - راغب اصفهانی، المحاضرات ۳ / ۱۳۸. (۹) - ابشیهی، المستطرف ۱ / ۱۷۸ باب ۴۱. (۱۰) - نهج البلاغه، خطبه ۱۱. (۱۱) و (۱۲) - نهج البلاغه، نامه ۴۵. •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
‍ ‍ 🌸 یاعلـے مدد🌸 💟 ✨سپردن میراث انبیاء به امام علی علیه السلام 🕋 پس از اتمام حج و يك روز اقامت در مکه، جبرئيل نازل شد و آیات 1 تا 4 سوره عنکبوت را که در مورد فتنه و امتحان کردن مومنان هست را نازل کرد. ❀پيامبر صلى الله عليه پرسيد: اى جبرئيل اين فتنه چيست؟ ⚪️ جبرئيل جواب داد: خداوند به تو سلام مى رساند و مى‌فرمايد: هيچ پيامبرى قبل از تو نفرستاد مگر آنكه به او واجب کردم خليفه اى تعيين كند تا سنت و او را براى مردم زنده بدارد. 🟢 اى محمد، ارتحال تو به سوى خدايت نزدیک شده پس على بن ابى طالب را براى امت بعد از خود به خلافت نصب كن و اسرارت را به او بسپار. 🟠 او خليفه‌اى است كه زمام امور مردم را به دست مى‌گيرد؛ اگر اطاعتش كنند دینشان سالم مى‌ماند و اگر عصيانش کنند كافرند آنان بزودى از دستوراتش سرپیچی میکنند و اين همان فتنه‌اى است که در آیات آمده. ◽️خداى تعالى میفرماید هر چه به تو آموختم به او بياموزى و از او بخواهى آنچه كه حفظش به تو سپرده شده حفظ كند. ✨اى محمد، من تو را به عنوان نبى انتخاب كردم و او را به عنوان وصى تو انتخاب نمودم. اسم اعظم و آثار علم و ميراث انبياء را به على بن ابى طالب بسپار كه اولين مؤمن است من زمین را بدون حجت رها نمی‌کنم. ❀ پيامبر صلى الله عليه در جلسه خصوصی علم و حكمتى كه خداوند به او داده بود به على بن ابیطالب وديعه داد و آنچه جبرئيل گفته بود به وى سپرد. 🔵 اين ودايع صُحُف آدم و نوح و ابراهيم و تورات و انجيل و عصاى موسى و انگشتر سليمان عليهم السلام و... هم اکنون در دست حضرت بقية الله الاعظم عليه السلام است. 📕بحارالانوار، ج28، ص96 ‌ ─┅═ೋ❅🕋❅ೋ═┅─
☘☘☘☘☘☘☘☘ وصل یار بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم علی بن ابراهیم بن مهزیار می گوید: 19 سال متوالی به مکه رفتم تا خدمت امام زمان (عج ) تشرف پیدا کنم. سال آخری که آمدم نا امید ودلگیر بودم با خود گفتم دیگر فایده ندارد چقدر منتظر باشم گویا لیاقت ندارم برای زیارت. در همین حال بودم که به من الهام شد برای دیدار سال آینده بیا تا حضرت را ببینی... سال بیستم فرا رسید" با دلی پر از امید و عشق کنار کعبه نشستم و نماز میخواندم ناگهان دستی روی شانه ام گذاشته شد ، به من گفتند اگر میخواهی حضرت را ببینی دنبال ما بیا... سوار بر مرکب شدیم و در کوه های اطراف گردشی کردیم شب شد دیدم روی کوهی چادری برپاست و روشنایی از آن پیداست نزدیک شدم بعد از اجازه داخل شدم دیدم صورتی دلربا و قامتی بلند ، ابروان بهم پیوسته ، خوشخو و بخشنده سلام کردم حضرت فرمود: منتظرت بودیم چرا دیر آمدی؟ گفتم سیدی و مولای" من شب و روز منتظر شما بودم حضرت فرمود: سه چیز باعث شده امامتان را نبینید: 1️⃣بی رحمی به ضعفاء 2️⃣قطع رحم 3️⃣دنیا طلبی شما اگر رفتارتان را درست کنید ما خودمان می آییم. 📚الفبای مهدویت امام صادق عليه السّلام فرمودند: همانا براي صاحب الامر غيبتي است (پس) كسي در دوران او دين خود را حفظ كند، مانند كسي است كه خار مغيلان را با دست بتراشد. 📚کافي، ج 1، ص 335 🌺الَّلهُمَّ صلِّ عَلی مُحَمَّدٍ و آلِ مُحَمَّد و عجِّل فَرَجَهُم🌺 ☘☘☘☘☘☘☘☘☘☘
⁉️ قیام مسجد گوهرشاد چرا و چگونه اتفاق افتاد؟ ۲۱ تیرماه؛ سالروز قیام گوهرشاد و روز عفاف و حجاب 🕌 واقعه تجمع مردم مشهد در تیر ماه سال ۱۳۱۴ در مسجد گوهرشاد در اعتراض به قانون تغییر لباس توسط رضاخان بود که توسط نیروهای دولتی سرکوب شد. ♦️ علت اصلی این تحصن اعتراض به اجباری شدن و کلاه شاپو و سیاست‌های تغییر لباس، و حصر آیت الله سید حسین قمی (در پی اعتراض به قوانین تغییر لباس) بود. ♦️ در ۲۰ تیرماه، درگیری اولیه در مسجد باعث شهادت ۲۰ نفر شد. پس از آن بر تعداد متحصنین افزوده شد و بین ۱۵ تا ۲۰ هزار نفر در مسجد گوهرشاد و اطراف آن گرد آمدند. ♦️ فردای آن روز در ۲۱ تیرماه و پس از آنکه تلاش نظامیان برای متفرق کردن جمعیت با مقاومت مردم رو به رو شد، راههای ورود و خروج به مسجد گوهرشاد بسته و دستور شلیک صادر شد. ♦️ بدین ترتیب این تحصن به شدت سرکوب و بیش از ۱۶۰۰ نفر شهید شدند. پس از این واقعه روحانیان سرشناس مشهد دستگیر شدند و تبعید شدند و به دستور رضا شاه برخی از روسای ادارات مشهد تغییر کردند. 🔆 ویژه 🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• ✍ در زمان خلافت حضرت علی (ع) در کوفه، زره آن حضرت گم شد و پس از چند روز نزد یک مسیحی پیدا شد. حضرت علی (ع) او را نزد قاضی برد و اقامه ی دعوی کرد که این زره از آن من است؛ نه آن را فروخته‌ام و نه به کسی بخشیده‌ام و اکنون آن را نزد این مرد یافته ام. قاضی به مسیحی گفت: خلیفه ادعای خود را اظهار کرد، تو چه می‌گویی؟ مسیحی گفت: این زره مال من است، در عین حال گفته ی مقام خلافت را نیز تکذیب نمی کنم (ممکن است خلیفه اشتباه کرده باشد). قاضی رو کرد به حضرت علی (ع) و گفت: تو مدعی هستی و این شخص منکر است؛ بنابراین بر تو است که بر مدعای خود شاهد بیاوری. حضرت علی (ع) خندید و گفت: قاضی راست می‌گوید؛ ولی من شاهدی ندارم. قاضی روی این اصل که مدعی، شاهدی ندارد به نفع مسیحی حکم داد و او هم زره را برداشت و رفت؛ ولی مرد مسیحی که خود بهتر میدانست زره مال چه کسی است، پس از آن که چند گامی برداشت وجدانش برآشفت شد و برگشت و گفت: این روش حکومت و رفتار از نوع رفتارهای بشر عادی نیست، از نوع حکومت انبیاء است و اقرار کرد که زره از آن امام علی (ع) است. طولی نکشید که او را دیدند در حالی که مسلمان شده بود و با شوق و ایمان زیر پرچم علی(ع) در جنگ نهروان می‌جنگید. سایه، پیغمبر ندارد هیچ میدانی چرا؟ آفتابی چون علی در سایه ی پیغمبر است! [۱]: اشتباه قاضی این است که طبق علمش که علی (ع) را خلیفه ی رسول خدا (ص) و معصوم از گناه و اشتباه می‌داند (یا باید بداند)، عمل نکرده و از آن حضرت نیز مانند دیگران شاهد می‌طلبد. (شاید علت لبخند آن حضرت که در ادامه می‌خوانید همین بوده است. ) 📙داستان راستان / ۲۲ - ۲۱: به نقل از: بحار الأنوار ۵۹۸/۹: الامام علی صوت العدالة الانسانیة / ۶۳. •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
«أَلا بِذِكرِ اللَّهِ تَطمَئِنُّ القُلُوبُ» استادی میگفت : این آیه معنایش این نیست که با ذکر خدا دل آرام می گیرد این جمله یعنی خدا می گوید: جوری ساخته ام تو را که جز با یاد من آرام نگیری ...! تفاوت ظریفی است اگر بیقراری اگر دلتنگی اگر دلگیری گیر کار آنجاست که هزار یاد، جز یاد او، در دلت جولان می‌دهد و خواسته هایت را از مردم طلب میکنی نه او ! چاره ساز فقط خداست به دست مردم چشم ندوز ...! •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎧 آیا حجاب اجباری است یا نه؟ به چه دلیل؟؟ 💡 آیا امر به معروف درباره حجاب واجب است؟ 👈 مگر خطاب قرآن درباره حجاب به مومنین نیست؟ پس چرا ما غیر مومنین را ملزم به حجاب می‌كنیم؟ 🖐 چرا در صدر اسلام پیامبر اكرم (ص) درباره حجاب اجبار نمی‌فرمودند و گشت ارشاد نداشتند اما در جمهوری اسلامی اجبار میكنند؟؟ 🎙 استاد محمدی پاسخ می‌دهند. ─┅═ೋ❅🕋❅ೋ═┅─
🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱 � ماجرای بیماری علامه عسکری در کودکی بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم حضرت علامه عسکری می گفتند:در ایامی که در سامرا بودم به مرض حصبه مبتلا شدم و هرچه در آنجا معالجه نمودم مفید واقع نشد مادرم با برادرانم مرا از سامرّه به کاظمین برای معالجه آوردند و در آنجا نزدیک صحن مطهر یک اتاق در مسافرخانه تهیه و در آنجا به معالجه من پرداختند. این معالجات مؤثر واقع نشد و من بیهوش افتاده بودم. وقتی از معالجه اطبای کاظمین مایوس شدند یک روز به بغداد رفته و یک طبیب را برای من به کاظمین آوردند. همین که نزدیک بستر من آمد و می خواست مشغول معاینه شود من در اتاق احساس سنگینی کردم و بی اختیار چشمم را باز کردم دیدم خوکی بر سر من آمده است. بی اختیار آب دهان خود را به صورتش پرتاب کردم. گفت چه می کنی چه می کنی من دکترم نسخه ای را تهیه کرد که ابدا مؤثر واقع نشد و من لحظات آخر عمرم را سپری می کردم. تا اینکه دیدم حضرت عزرائیل وارد شد.با لباس سفید و بسیار زیبا پس از آن پنج تن علیهم السلام حضرت رسول اکرم و حضرت امیر المومنین و حضرت فاطمه زهرا و حضرت امام حسن و حضرت امام حسین علیهم السلام به ترتیب وارد شدند. و همه نشستند و به من تسکین دادند و من مشغول صحبت کردن با آنها شدم وآنها نیز مشغول گفتگو با هم بودند. در این حال که من به صورت ظاهرا بیهوش افتاده بودم دیدم مادرم پریشان شده و از پله های مسافرخانه بالای بام بالا رفته و رو به گنبد حضرت موسی بن جعفر کرده و عرض کرد: یا موسی بن جعفر من به خاطر شما بچه ام را اینجا آوردم شما راضی هستید بچه ام را اینجا دفن کنند ومن تنها برگردم؟ حاشا و کلا (البته این مناظر را ایشان با چشم دل و ملکوتی می دیدند نه با چشم سر آنها به هم بسته وبدن افتاده وعازم ارتحال است.) همین که مادرم با حضرت موسی بن جعفر مشغول تکلم بود دیدم آن حضرت به اتاق ما تشریف آوردند. و به رسول خدا عرض کردند:خواهش میکنم تقاضای مادر این سید را بپذیرید. حضرت رسول الله رو کردند به جناب عزرائیل و فرمودند برو تا زمانی که خداوند مقرر فرماید.خداوند به واسطه توسل مادرش عمر او را تمدید کرده است ما هم می رویم ان شاءالله برای موقع دیگر. مادرم از پله ها پایین آمد و من نشستم و آنقدر از دست مادرم عصبانی بودم که حد نداشت و به مادرم گفتم: چرا این کار را کردی ! من داشتم با پیامبر امیرالمومنین و حضرت فاطمه و حسنین علیهم السلام می رفتم و تو آمدی جلوی ما را گرفتی نگذاشتی حرکت کنیم منبع : معاد شناسی علامه طهرانی ره ج 1 اللهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ و عجل فرجهم 🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱