eitaa logo
✍️عباس گودرزی
181 دنبال‌کننده
107 عکس
12 ویدیو
1 فایل
السلام علی الشیب الخضیب ما ریزه خوار روزی هر سفره نیستیم ماییم و خوان محترم خانه‌ی حسین عباس_گودرزی @AbGoodarzy1368 ارتباط @Abbasgoodarzicanal
مشاهده در ایتا
دانلود
علی ست جلوه ی کل صفات رحمانی ظهور روح خدا در تنی ست انسانی به یمن حجت حق است آسمان بر پا به لطف اوست اگر خلق می خورد نانی دل تهی ز علی سرزمین قحطی هاست علی ست باعث هر  نعمت و فراوانی برای خیل یتیمان شبانه نان می برد به روی دوش خودش می کشید همیانی زدیم سنگ علی را به سینه زیرا که به سنگ عشق،محک می خورد مسلمانی در آستین جهان حیدر است دست خدا همیشه هست رجز هاش تند و طوفانی زمان خطبه سخنور به وقت جنگ دلیر و نیمه های شب و گریه های پنهانی __________________ https://eitaa.com/joinchat/935789287C39f07ebf5a
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
"آمده ام" به پیشگاه تو ای چاره ساز،آمده ام به آتش دل و سوز و گداز،آمده‌ام یقین که بندگیت را نمی فروشم پس به خاکساری بنده نواز آمده ام گناهکارم و رویم سیاه در دل شب به قصد توبه به سمت تو باز آمده ام مرا به ناز‌خلایق‌ نیازمند مکن به ناز چشم تو با صد نیاز آمده‌ام نبود محرم راز و نیاز غیر خودت به سمت محرم هر رمز و راز آمده ام ((خوشا نماز و نیازی که از سر درد است)) پرم ز درد و برای نماز آمده ام نمانده باز به رویم دری در این دنیا امیدوار به آغوش باز آمده‌ام همیشه پشت و پناهم تو بوده ای رَبّی به پیشگاه تو ای چاره ساز،آمده ام ______ https://eitaa.com/joinchat/935789287C39f07ebf5a
🔻من دلم خیلی به حال ابوذر می سوزد ✍ روزی امیرالمومنین علی علیه السلام نزد اصحاب خود فرمودند: من دلم خیلی به حال ابوذر غفاری می سوزد خدا رحمتش کند. اصحاب پرسیدند چطور؟ مولا فرمودند: آن شبی که به دستور خلیفه ماموران جهت بیعت گرفتن از ابوذر برای خلیفه به خانه ی او رفتند. چهار کیسه ی اشرفی به ابوذر دادند تا با خلیفه بیعت کند. 🔸 ابوذر خشمگین شد و به مامورین گفت: شما دو توهین به من کردید؛ اول آنکه فکر کردید من علی فروشم و آمدید من را بخرید. دوم بی انصاف ها آیا ارزش علی چهار کیسه اشرفی است؟ شما با این چهار کیسه اشرفی می خواهید من علی فروش شوم؟ 🔸اگر تمام ثروت های دنیا را جمع کنی با یک تار موی علی عوض نمی کنم. آنها را بیرون کرد و درب را محکم بست. مولا گریه می کردند و می فرمودند: به خدایی که جان علی در دست اوست قسم آن شبی که ابوذر درب خانه را به روی سربازان خلیفه محکم بست. سه شبانه روز بود که او و خانواده اش هیچ نخـــورده بودند.
دیگر تمام غصه ‌ی حیدر تمام شد درد فراق ساقی و کوثر تمام شد وقتی سبو شکسته وساقی به خون نشست پیمانه ریخت ریخت که ساغر تمام شد عمری میان شعله‌ی جهل زمانه سوخت شمع وجود فاتح خیبر تمام شد ((مجلس تمام گشت و به آخر رسید عمر)) محراب جان سپرده و منبر تمام شد در هم شکست عرش و به هم ریخت آسمان دیگر تمام غصه‌ی حیدر تمام شد _________ https://eitaa.com/joinchat/935789287C39f07ebf5a
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
تو را بردند بی عمّامه و عالم پریشان شد از آدم تا به خاتم در همین ماتم پریشان شد قدم برداشتی وقتی به روی خاک بی نعلین زمین مرد از خجالت،آسمان یکدم پریشان شد میان شعله ها بودی شبیه مادرت،او که شد از داغش پریشان هاجر و مریم پریشان شد نماز آخرت بود و تن سجاده می لرزید در آن ساعت که حتی کعبه هم از غم پریشان شد به یاد روضه‌ی گودال بودی لحظه‌ی آخر که با اشک تو حالات ملائک هم پریشان شد همان گودال که خم کرده قدِّ عمه جانت را که از سوز دل محزون او عالم پریشان شد ________ https://eitaa.com/joinchat/935789287C39f07ebf5a