#رمان_محمد_مهدی
#قسمت_هشتم
✳️ با هم وارد منزل شدن و نشستن ، آقای رحمتی گفت :
خب ، بچه های من، طبقه بالا رو دیدین؟ پسندیدین؟ ما رو به صاحبخونگی می پذیرین؟ اگه اره ، بفرمایین شیرینی تا از دهن نیفتاده !
🌀 هادی دیگه صبرش تمام شد و گفت حاج اقا میشه به ما هم بگین قضیه چیه؟ بخدا دیگه داریم از کنجکاوی دق مرگ میشیم!
🔰 حاج خانم رحمتی با حالت شوخی گفت : ای بابا ، مثل اینکه ما رو قبول ندارن این زوج خوشبخت ، حالا ما کجا غیر شما مستاجر خوب پیدا کنیم؟ همه زدن زیر خنده ، هادی و خانمش هم کم کم به قضیه داشتن پی می بردن
❇️ حاج اقای رحمتی گفت : عزیز من ، شما حتی اسم خودتم بما نگفتی ، حالا از من انتظار داری تمام ماجرا رو بهت بگم؟ نمیشه که !
هادی گفت: من مخلص شمام هستم حاج اقا، قصد بی ادبی نداشتم ، اما شما هم خودت رو بذار جای ما، قطعا تعجب می کردین ، شایدم کمی می ترس...
حاج اقا رحمتی : ای بابا، حالا ما ترسناک هم شدیم جوان؟ با صدای بلند شروع به خندیدن کرد
🔰 هادی : نه نه، منظورم این نبود، اصلا ببخشید ، من حرف نزم بهتره، من کوچیک شما هادی هستم، حالا شما بفرمایین
آقای رحمتی گفت : آها ، حالا شد، حالا خب گوش کن تا بهت بگم، قضیه از این قرار است که من و این حاج خانم که می بینید، سالهای سال بچه دار نمی شدیم، تا اینکه خدا به ما یه پسری داد ، نمی دونی چقدر خوشحال بودیم ، قابل وصف نیست هادی جان،
این پسر روز به روز بزرگ و بزرگتر می شد ، رفت دانشگاه و بعدش هم سربازی ، چند ماه بیشتر خدمت نکرد و بعدش بخاطر ورود من به سن 60 سالگی، و چون تک پسر بود ، از سربازی معاف شد.
براش تو یه شرکت حمل و نقل کار خوب و آبرومندی پیدا کردم و چندسالی مشغول بود ، من و مادرش هم به هم گفتیم که الحمدالله حالا که شغل خوبی هم داره، بهتره دیگه براش زن بگیریم
💠 رفتیم سراغ یکی از افراد مومن فامیل تا از دخترش خواستگاری کنیم، دختر خوبی بود ، این عکس هم که می بینین ، آقا رضا ، پسر ما هست ، برای شب خواستگاریش هست این عکس،
هادی گفت: ببخشید که فضولی می کنم، اما این نوار سیاه کنار قاب عکس که نشون میده ایشون ...
آقای رحمتی شروع به گریه کرد ، دیگه گریه امانش نمی داد،
حاج خانم انگار صبور تر بود، گفت آره پسرم ، این عکس رضاجان ما هست که چند ماه بعد عقد و نامزدی ، تو یک سفر کاری بر اثر تصادف خودش و خانمش با هم به رحمت خدا رفتند.
#ادامه_دارد ...
#نویسنده :
#استاد_احسان_عبادی
#ماملت_شهادتیم
#من_ماسک_میزنم
لینک کانال : @Abbasse_kardani
#رمان_محمد_مهدی
#قسمت_نهم
🔰 قبل از اینکه عقد کنه ، من و پدرش تصمیم گرفتیم طبقه بالای خونه خودمون رو درست کنیم و بسازیم تا دست همسرش رو بگیره و برن داخلش زندگی کنن که اول زندگی دغدغه خونه و اجاره دادن و این بنگاه و اون بنگاه گشتن نداشته باشن
🌀وقتی موضوع رو فهمید اومد دست من و پدرش رو بوسید و کلی از برنامه های آینده زندگیش گفت ، بعدش هم که خواستگاری و عقد و بعد هم...
روزی که تصادف کردن و خبرش رو برای ما آوردن، روزی بود که حاج اقا رحمتی شیرینی گرفته بود برای تائید طبقه دوم و گرفتن پایان کار و سند منزل به اسم پسرمون، دیگه خبر نداشتیم که قراره چند دقیقه بعد خبر فوت پسر و عروسمون رو بشنویم
🔰 امروز هفت ماه از اون حادثه میگذره، من و پدرش روز به روز داریم پیرتر و افسرده تر میشیم ، آخه تنها فرزند ما بود و ما بچه دیگه ای نداریم، برای همین امروز صبح بعد نماز به حاج اقا گفتم بیا یه درخواستی از امام زمان (عج) کنیم
گفت چه درخواستی؟
گفتم بیا بریم حیاط ، زیر آسمون خدا ، نماز استغاثه به امام زمان که تو مفاتیح هست رو بخونیم و بعدش از آقا درخواست کنیم یک زوج جوان مومن رو که دنبال خریدن خونه هستن پیدا کنیم ، بیاریم طبقه بالا ساکن کنیم تا جای خالی رضا و عروسمون رو پر کنن، ما که داریم پیر میشیم و توان بالارفتن از پله ها رو نداریم ، همین طبقه پایین برامون بهتره، اونها رو می فرستیم بالا که نو هم هست ، هرچی هم خواستن و توانشون بود پول پیش و اجاره بدن، اگر هم خوب بودن تا هر وقت دلشون خواست اینجا بمونن یا اصلا طبقه بالا رو با قیمت خوب بهشون می فروشیم که بدون دغدغه تا آخر عمر زندگی کنن و ما هم تنها نباشیم و داغ عزیزمون قابل تحمل تر باشه
شما که امروز میری بیرون نون بگیری، قشنگ بنگاه ها و جاهایی که فکر می کنی بشه افرادی رو گیر آورد که دنبال خونه هستن ، زیر نظر بگیر، انشالله یه زوج خوب پیدا کنیم که قطعا مهمان خدا هستند و قدم اونها روی چشم
🌀 حاج اقا رحمتی هم بعد شنیدن پیشنهادم قبول کرد و بعد نماز استغاثه رفت نون بگیره ، اما کسی رو پیدا نکرد، عصر که شد بهش گفتم به بهانه نون عصرانه برو بیرون و قشنگ تر همه جا رو ببین، خدا رو چه دیدی، شاید همین امروز امام زمان (عج) برای ما مهمان خدا پیدا کرد، این بود که اومد بیرون و شما دو نفر رو پیدا کرد ، و آورد خونه
حالا هم قدم شما روی چشم ما
شما مهمان خدا هستین ، برین طبقه بالا رو ببینن و اگر پسند کردین ، اسباب کشی کنین و ساکن بشین
✳️ هادی نگاهی به اقای رحمتی کرد، بعد یه نگاه به حاج خانم کرد و گفت مگه میشه؟ به همین راحتی؟
شاید ما اون کسی نباشیم که شما دنبالش می گردین؟
شاید اصلا پول ما اونقدر نباشه که بتونیم پیش و اجاره مورد نظر شما رو بدیم؟
🔰 حاج اقا رحمتی گفت این چه حرفیه پسرم، کی حرف پول زد ؟
شما بیا ساکن بشو
هرقدر دلت خواست پول پیش بده ، هرقدر هم دوست داشتی اجاره
اصلا نده
مهم نیست
ولی من میدونم اشتباه نکردم ، می دونم انتخاب بد نکردم ، شما همون زوج مومنی هستین که ما از امام زمان (عج) خواستیم
#ادامه_دارد ........
#نویسنده :
#استاد_احسان_عبادی
#ماملت_شهادتیم
#من_ماسک_میزنم
لینک کانال : @Abbasse_kardani
#رمان_محمد_مهدی 16
🔰 بعد خوب شدن خانم و انجام مراحل بیمارستان ، اومدن خونه
که یک مرتبه دیدن اقا و خانم رحمتی ، دم درب منتظر اونها هستند و حتی یه گوسفند چاق و چله هم آماده کردن برای قربانی به سلامتی آقا #محمد_مهدی
💠 آقا هادی داشت از شرمندگی آب میشد !
آقای رحمتی هم که احوال هادی رو فهمید رفت جلو و باهاش روبوسی کرد و گفت عزیز من ، پسر من
من و حاج خانم از دار دنیا یه پسر داشتیم که اونم رفت پیش خدا
آرزوی نوه داشتن به دل ما موند
حالا اگه شما اجازه بدین، این آقا #محمد_مهدی رو هم مثل نوه خودمون می دونیم
و هرکاری از دستمون بر میاد براش انجام میدیم
این قربانی کردن هم تنها کاری بود که گفتیم همین اوایل به دنیا اومدن براش انجام بدیم تا صحیح و سالم باشه انشالله
👈 اما شما عقیقه کردن رو فراموش نکنین
هم مستحب هست
هم ضامن سلامتی بچه
فقط یادتون باشه مستحب هست در روز هفتم به دنیا اومدن بچه این کار صورت بگیره
💠 اون شب تو مسجد که هنوز حال و هوای جشن های نیمه شعبان رو داشت، اقا هادی هم به نیت فرزندش و هم به نیت تولد حضرت، شیرینی داد
حاج اقا عسکری بعد دو نماز که عادت داشت کمی حرف بزنه ، باز هم داستان شیخ صدوق رو تکرار کرد
احتمالا هدفش آقا هادی بود که ایشون هم فرزندش رو در راه امام زمان (عج) تربیت کنه
و بدونه این فرزند اگر متولد شده، قطعا با دعا و توسل به محضر امام عصر (عج) بوده
🌀 از اونجا به بعد دیگه زندگی آقا هادی و نرگس خانم شیرین تر شده بود
احساس مسئولیت بیشتری می کردن
تمام توانشون رو می ذاشتن تا این بچه به خوبی تربیت بشه
تمام محیط خونه رو جوری آماده کرده بودن که خدای نکرده در تربیت فرزند ، اثر بدی نگذاره
مثلا نرگس خانم همیشه با وضو بچه رو شیر میداد و تا جایی که می تونست، رو به قبله
تو خونه گاهی اوقات مخصوصا موقع خواب بچه ، با صدای آروم میزدن شبکه قرآن تا بچه هنگام خواب با صدای قرآن بخوابه و تو ذهنش بمونه تا وقتی بزرگ تر شد انس بیشتری با قرآن بگیره
✳️ اقا هادی هم سعی می کرد تمام حساب و کتاب مالی خودش رو سر وقت انجام بده تا هیچ مال بدون خمس داده شده ای در منزلش نمونه تا در معنویت خودش و خانمش و روحیات فرزند تاثیر بد بگذاره
👈 طبق همون نذری که کرده بود داشت عمل می کرد
تربیت مهدوی فرزند جهت آماده سازی یک سرباز برای حضرت مهدی (عج)
🌸 پایان فصل اول 🌸
#نویسنده :
#استاد_احسان_عبادی
#ادامه_دارد ...
#ماملت_شهادتیم
#من_ماسک_میزنم
لینک کانال : @Abbasse_kardani
#رمان_محمد_مهدی
#قسمت_بیست_و_دوم
🔰 بذارین از این جای قصه به بعد رو از زبان خود #محمد_مهدی بشنویم
💠 من وارد مدرسه شدم و بعد مراسم صف که اکثر اوقات ، خودم قاری قرآنش بودم، وارد کلاس شدیم . رفتم کنار ساسان نشستم ، یعنی با اجازه خانم معلم جای خودم رو تو کلاس تغییر دادم و رفتم دقیقا کنار ساسان تا بیشتر حواسم بهش باشه
سعید کمی ناراحت به نظر می رسید، فکر کنم انتظار داشت برم پیش اون بشینم که فامیل هم هستیم و خلاصه هم تو درس ها کمکش کنم هم اینکه بیشتر احساس راحتی کنه ، اما خب نمی دونست که من یه دلیل محکم برای این کار خودم دارم
دوست داشتم بدونم خود ساسان چه احساسی داره از اینکه اومدم پیشش ،اما راستش هرکاری نکردم نفهمیدم ، گذاشتم موقع زنگ تفریح ، آخه خوراکی های خوشمزه ای همراهم آورده بودم که بعید می دونستم بخواد دست من رو رد کنه !!!
✳️ اون روز خانم معلم علاوه بر درس های مدرسه ، داستان حضرت نوح رو برای ما تعریف کرد که با وجود این همه سختی و زحماتی که در طی سالهای مختلف کشید، فقط چند نفر بهش ایمان آوردن، اما هیچوقت از مسیر حقی که داشت عقب ننشست
خیلی برام جالب بود ، با اینکه این داستان رو می دونستم اما با بیان شیرین خانم معلم طور دیگه ای به دلم نشست
تصمیم قطعی خودم رو گرفتم که زنگ تفریح با ساسان حرف بزنم.
🌀 از یه اخلاق خانم معلم خیلی خوشم می اومد ، همیشه وسط کلاس وقتی احساس می کرد ما خسته شدیم ، یه قصه دینی تعریف می کرد، البته بیشتر قصه های دینی از کتاب داستان راستان شهید مطهری بود ، چون سبک و ساده هست به محض اینکه خوندن یاد گرفتم ، پدرم پیشنهاد کرده بود بخونمش و واقعا هم عالی بود ،
تازه گفته بود هرکس آیت الکرسی رو حفظ کنه ، تو ارزشیابی پایان کار تاثیر می گذاره و اینجوری تقریبا همه ما حفظ شدیم و وقتی خانم معلم سر کلاس می اومد ، بلند می شدیم و از حفظ می خوندیم و بعدش کلاس رو شروع می کردیم.
💠 زنگ که خورد رفتم یه سوال از خانم معلم بپرسم که دیدم ساسان نیست
کل حیاط رو دنبالش گشتم اما انگار نه انگار
همیشه جلوی چشم بود ، حالا امروز که کار مهمی باهاش دارم غیبش زده رفته
چند دقیقه بیشتر نمونده بود که زنگ کلاس بخوره که دیدم کنار درب نمازخونه ، یک جفت کفش هست
کنجکاو شدم ، رفتم جلوتر دیدم یه نفر تو نمازخونه هست و قرآن رو بغل کرده و داره زار زار گریه می کنه
دیدم ساسان هست...
#ادامه_دارد ......
#نویسنده :
#استاد_احسان_عبادی
#ماملت_شهادتیم
#من_ماسک_میزنم
لینک کانال : @Abbasse_kardani
#رمان_محمد_مهدی 102
🔰 ساسان: بابا شما الان هوا رو نمی بینین، اما آیا وجود نداره؟
شما الان اکسیژن و هیدروژن رو در آب با چشم نمی بینین، اما آیا وجود ندارن؟
👈 تا 300 سال قبل که دوربین نبود جز افراد جهانگرد و توریست ، کسی نمی تونست جاهای مختلف دنیا رو ببینه
اما آیا باید می گفتن که کشورهای دیگه وجود خارجی نداره چون ما ندیدیم؟
💠 پدر ساسان: پسرم ، این چه حرفیه؟ این حرفهای غلط رو کی بهت یاد داده؟
👈من هوا رو نمی بینم ، اما علم ثابت کرده که هست
👈من کشورهای دیگه رو ندیدم اما اونهایی که رفتن و دیدن میگن چنین کشورهایی هست
پس اصلا ربطی به امام زمانی نداره که هیچکس اون رو تا الان ندیده و اصلا سندی برای دیدنش نیست !
🔰 ساسان : باباجان ، این چه حرفیه آخه؟
👈چون شما ندیدین ، باید بگیم امام زمان (عج) نیست ؟
👈 خودتون تازه گفتین که ما کشورهای دیگه رو ندیدیم، اما اونهایی که دیدن میگن چنین مکان ها و چنین کشورهایی وجود داره، خب دقیقا همین حرف برای امام زمان (عج) هم هست دیگه
👈 من و شما ندیدیم، اما اونهایی که دیدن میگن وجود داره
💠 پدرساسان : کو ؟ کی دیده؟
هیچ سند مکتوب و قدیمی که بگه کسی امام زمان (عج) رو دیده وجود نداره، همین علمای فعلی فقط از این حرفها میزنن که معلوم نیست راست هم بگن ،
👈 تو هیچ میدونی ما سندی قدیمی که نشون بده امام زمان (عج) وجود داره و کسی اون رو دیده نداریم؟ حتی تو کتب شیعه هم نیست
🔰 ساسان : نداریم؟ واقعا نداریم ؟
💠پدرساسان: نه ، نداریم ، برای همین هست که میگم نمی دونی ، برای همین هست که میگم حرف اینها رو گوش نده ، اینها دارن گولت میزنن ، بیا بشین پای این برنامه های خارحی ببین چی میگن
👈همش دارن با سند و مدرک حرف میزنن
👈مدام دارن شبهه وارد می کنن و کسی هم نیست که جواب اونها رو بده ، پس معلومه که حق با اونهاست ، علمی حرف بزن پسرم ، من پدرتم ، دشمنت که نیستم
🔰ساسان : بابا ، به احترامت چیزی نگفتم و گذاشتم که حرفت تمام بشه و وسط حرفتون نپریدم،
اما حالا که حرفتون تمام شد بذارین با سند بهتون اثبات کنم ...
#ادامه_دارد....
✍️ احسان عبادی
#ماملت_شهادتیم
#من_ماسک_میزنم
لینک کانال : @Abbasse_kardani
#رمان_محمد_مهدی 104
🔰 ساسان : خب بگین ، شبهات دیگه هم داشتین بگین، یا بلدم و جواب میدم ، یا بلد نیستم و میرم می پرسم
اما باباجان ، بدونین که هرچی این شبکه ها میگن درست نیست، اصلا با خودتون فکر کردین که چرا اینها مدام علیه اسلام حرف میزنن؟
👈چرا علیه ادیان دیگه حرف نمی زنن؟
👈 شما تورات رو باز کنین بابا، همون چند صفحه اولش کلی مطلب داره که واقعا هر عاقلی میفهمه که از طرف خدا نیست
چرا این شبکه ها چنین چیزهایی رو نمیگن و مدام علیه اسلام حرف میزنن؟
تا حالا این فکر رو با خودتون کردین بابا؟
👈 کجای قرآن عزیز ما چنین مطالبی داره؟
👈 شما هر شبهه ای دارین بپرسین، من جوابش رو براتون میارم
💠 پدر ساسان : حتما از #محمد_مهدی و پدرش یا اون روحانی مسجدشون میخوای بپرسی !!!
🔰 ساسان : باباجان ، شما به آدمش چیکار دارین؟ شما به جواب علمی قضیه نگاه کنین ، حالا هرکسی که گفته
👌👌مگه تو موضوعات علمی ما باید ببینیم اون فرد چه کسی هست که این رو گفته؟
به خود مطلب نگاه می کنیم
شما هم دنبال سند علمی هستید دیگه ، من براتون میارم
💠 پدرساسان که واقعا انتظار چنین جواب های دقیق و مستند رو نداشت، جا خورد ، دستپاچه شد و گفت فعلا وقت بحث ندارم، برو بگیر بخواب بذار من برنامم رو ببینم.
بعدا در خدمتت هستم !!!
🔰 ساسان با خنده اما با احترام گفت : خدمت از ماست !
❇️ ساسان در حالیکه لذت خاصی از پاسخ به شبهه پدرش و دفاع از امام زمان داشت، وارد اتاقش شد تا بخوابه، چون کل دیروز و دیشب رو مشغول مراسم و تدارکات اون بود
واقعا چه لذتی داره آدم مطلب بلد باشه تا از اسلام و امام زمان (عج) دفاع کنه...
#ادامه_دارد....
✍️ احسان عبادی
#ماملت_شهادتیم
#من_ماسک_میزنم
لینک کانال : @Abbasse_kardani
#رمان_محمد_مهدی 105
❇️ شب اول ماه مبارک رمضان رسید، شبی که مدت ها بود #محمد_مهدی و ساسان منتظر اومدنش بودن
👈 از اونجایی که روزه گرفتن 3 روز آخر ماه شعبان بسیار ثواب داره و در روایت هم هست که اگر کسی این سه روز بتونه روزه بگیره و به ماه رمضان وصل کنه ، ثواب زیادی می بره، هم #محمد_مهدی و هم ساسان با روزه گرفتن این 3 روز، آماده شده بودن برای شروع ماه مبارک رمضان
🔰 حس عجیبی داشتن ، با دعوت #محمد_مهدی ، ساسان آخرین روز ماه شعبان رو برای وعده افطار ، مهمان منزلشون بود و بعد افطار سریع رفتن مسجد تا به نماز برسن
قرار بود بعد نماز حاج اقا صحبت های مهمی درباره ماه مبارک رمضان بکنه
🌀 توی راه مسجد ساسان گفت:
#محمد_مهدی ، اگه یادت باشه دو هفته قبل تو شب نیمه شعبان با هم قول داده بودیم که هر چیزی از مسائل دینی می دونیم به همدیگه بگیم و باعث رشد معنوی همدیگه بشیم،
الان هم شروع ماه مبارک رمضان هست، خواهشا هرچی میدونی به من بگو
میخوام اولین ماه رمضانم رو با معنویت تمام شروع کنم و ازش استفاده کنم
👈 به قول حاج اقا عسکری، از همین اول سن تکلیف باید کامل و درست مسائل دینی رو یاد گرفت و انجام داد.
پس هرچی میدونی بگو و کمکم کن
❇️ #محمد_مهدی : بله داداش، خیالت راحت ، روی قولی که دادم هستم ، اما تو هم اگه چیزی میدونی به من بگو
ببین ساسان ، مهمترین چیز در ماه رمضان همون بحث هایی هست که شب نیمه شعبان حاج اقا گفت، سر سفره سحری !
👈 باید سعی کنیم گناه نکنیم، روزه گرفتن فقط به نخوردن نیست، باید مراقب چشم هامون باشیم، باید مراقب زبان و حرف زدنمون باشیم، البته یه سری کارهای مستحبی هم هست که حالا امشب ان شالله حاج اقا میگه
اما من خودم بی صبرانه منتظر حرف های هرشب حاج اقا بعد نماز هستم ، چون وعده دادن که هر شب از آیات مهدوی میگن و خیلی دوست دارم بدونم کدوم آیات قرآن درباره امام زمان (عج) هست...
🌀 ساسان : آره ، آیات مهدوی ، شب نیمه شعبان تو سخنرانیشون گفتن ، خیلی خوبه آدم وقتی قرآن میخونه ، بدونه آیات مربوط به امام زمان (عج) کدوم هست و روی اونها فکر کنه
خیلی بد هست که ما فقط قرآن رو برای ثواب جمع کردنش بخونیم و روی اون فکر نکنیم ،
#محمد_مهدی ، حتما کمکن کن تا بتونم تو ماه رمضان یک دور ختم قرآن داشته باشم
❇️ محمد مهدی : ...
#ادامه_دارد....
✍️ احسان عبادی
#ماملت_شهادتیم
#من_ماسک_میزنم
لینک کانال : @Abbasse_kardani
#رمان_محمد_مهدی 106
❇️ محمد مهدی : چشم داداش ، روی قولی که بهت دادم هستم ، تو هم روی قولت باش و چیز جدید یاد گرفتی به منم بگو
🔰ساسان : من ؟ شوخی می کنی حتما!
من که هرچی بگم خودت بلد هستی ماشالله، حالا اگه چیزی یاد بگیرم چشم
❇️ محمد مهدی : نه داداش، اینجوری فکر نکن ، علم و آموزش که هیچوقت تمامی نداره، ما اگه همه کتابهای جهان رو هم بخونیم ، باز هم عقب هستیم و باید علم آموزی کنیم.
یادت هست پدرم چند وقت قبل چی گفت به هردوی ما درباره علم آموزی؟
🔰 ساسان : آره ، یادم هست ، دقیقا هم یادم هست
از بس قشنگ بود تو صفحه اولی کتابی که به من هدیه داده بودی نوشتم تا همیشه ببینمش
👌پدرت گفته بود که اگه میخواین قوی بشین و در آینده واقعا بدرخشین و همه جا به درد بخورین و از عقاید خودتون دفاع کنین ،
👈اگه میخواین از اسلام و امام زمان (عج) دفاع کنین، تا میتونین علم آموزی کنین ، هیچوقت روی یک موضوع خاص تمرکز نکنین ،
خدا به شما استعداد زیادی داده ، یه استعداد نداده
👈👈پس سعی کنین علوم مختلف رو در حد توان یاد بگیرین👉👉
👌هرچی از نظر علمی قوی تر باشین، از همه نظر به نفع شما هست ، حتی موقعیت های شغلی بیشتری هم به سمت شما روی میاره
❇️ محمد مهدی : آره ، تو خونه هم همیشه این حرفها رو به من میزنن پدرم ، پس بدون هیچوقت کسی باسواد مطلق نمیشه
من یه پیشنهاد دارم ساسان؟ حاضری تو این شب اول ماه رمضان این رو قول بدیم و انجامش بدیم؟
🔰 ساسان : اگه پیشنهاد علمی هست، حتما ، حتما انجامش میدم و روی قولم می مونم
❇️ محمد مهدی : قطعا کتابهای خوب و زیادی هست که باید بخونیم تا علممون زیاد بشه ، ولی باور کن ما اگه تا آخر عمرمون هم کتاب بخونیم وقت نمی کنیم همه کتابهای خوب رو بخونیم
پس باید یه کاری کنیم
اگه قولش رو بدی ، عالی میشه
🔰 ساسان : خب بگو ، قول میدم ، من عاشق یادگیری هستم، هرچیزی که تو این کار کمکم کنه قطعا بهت قول میدم
❇️ محمد مهدی : پیشنهاد من این هست که...
#ادامه_دارد....
✍️ احسان عبادی
#ماملت_شهادتیم
#من_ماسک_میزنم
لینک کانال : @Abbasse_kardani
#رمان_محمد_مهدی 117
🔰 بعد از منبر ، مردم رفته بودن تا از حاج اقا تشکر کنن
دور حاج اقا حلقه زدن
💠 یکی می گفت واقعا از شما ممنونیم حاج اقا، موضوع مهمی را برای #ماه_رمضان امسال انتخاب کردید. اصلا تا الان با مفهوم آیات مهدوی آشنا نبودیم
🌀 یکی میگفت حاج آقا امسال ان شالله با این بحث آیات مهدوی ، ما قرآن رو طور دیگه و به شکل بهتری می خونیم و وقتی به آیات مهدوی رسیدیم حتما روی اون فکر بیشتری می کنیم.
🔰 حاج آقا : حتما ، کار خوبی می کنین، فقط به قبل و بعد آیات مهدوی هم توجه داشته باشین، یعنی مثلا اگه آیه 20 ، آیه مهدوی بود ، آیات قبل و بعد رو حتما ببینین، ارتباط خوبی بین اونها پیدا می کنین و حتما به تفاسیر رجوع کنین و ارتباط بین این آیات رو بهتر بخونین
⭕️ آقا هادی : تفسیر نور خوبه حاج آقا برای این کار؟
🔰 حاج آقا : بله ، واقعا برای عموم مردم تفسیر خوبیه ، اما کمی سطح بالاتر اگه میخواین تفسیر نمونه رو ببینین، روایات خوبی هم در موضوع هر آیه آورده
💠 یکی گفت حاج آقا بیشتر برای ما از ارتباط گرفتن با امام زمان (عج) بگین ، امشب که شب اول هست ما میخواهیم در این ماه بیشتر با حضرت آشنا بشیم
🔰 حاج آقا : حتما ، خیالتون راحت ، ما ان شالله در این ماه مبارک ، محور همه سخنرانی های هر شب خودمون رو بر محور امام زمان (عج) خواهیم گذاشت ان شالله
⭕️ آقا هادی : حتی شب های قدر ؟
🔰 حاج آقا : بله ، بله ، حتی شب های قدر ، اوج کار مهدوی در شب های قدر هست ، اصلا تو این شب هست که ما باید بیشتر قدر امام زمان (عج) رو بدونیم و با عظمت ایشون آشنا بشیم ، حیف هست که خیلی از سخنرانهای محترم در این شب چیزی از امام زمان (عج) نمیگن، انگار فراموش کردن که این شب واقعا متعلق به امام عصر (عج) هست و ان شالله به وقتش که برسه توضیح میدم
✅ حاج آقا متوجه شد که ساسان و #محمد_مهدی یه گوشه ایستاد هستن و منتظرن تا وقتی کار حاج اقا با اهل مسجد تمام شد برن سراغ ایشون و باهاشون حرف بزنن
حاج آقا زودتر جواب مردم رو دادن و رفتن پیش بچه ها و پرسیدن سوالی دارین؟
ساسان گفت...
#ادامه_دارد....
✍️ احسان عبادی
#ماملت_شهادتیم
#من_ماسک_میزنم
لینک کانال : @Abbasse_kardani
💫💚💫
💚💫
💫
#شباهت_های_امام_حسین_و_حضرت_مهدی_علیهما_السلام🦋
امام زمان (عج) فرزند امام حسین(علیه السلام) است و مهم تر این که خون خواه واقعی او می باشد. نخستین کلامش یاد امام حسین(علیه السلام) است.
در القاب«ثارالله» «وترالموتور» «طرید الشرید» هر دو شریکند.
📗(ابن بابویه، کمال الدین،ج1 ص318)
هر دو امام در هدف مشترکند. امام باقر(علیه السلام) می فرماید: هنگامی که قائم قیام کند، هر آینه باطل را از بین می برد.
📘(کلینی، اصول کافی، ج8، ص278)
و هدف امام حسین(علیه السلام) نیز در زیارت اربعین آمده است: خون خود را تقدیم تو کرد تا انسان ها را از نادانی و گمراهی رهایی بخشد.
📒(شیخ عباس قمی، مفاتیح الجنان، زیارت اربعین)
زمانه آن دو در انحراف فکری، فساد اجتماعی، رواج بی دینی و بدعت در سطح جهانی مشابه یکدیگرند. یاران هر دو از معرفت محبت و اطاعت نسبت به امام خود برخوردارند.
📔( مجلسی، بحار الانوار، ج52، ص308و 386)
#ادامه_دارد...
♨️هشت راه برای افزایش محبت به امام زمان علیه السلام؛(بخش هفتم)
7⃣ به نیابت از ولینعمتمان کار خیری انجام دهیم !
🔸انجام کارهای مستحبی (مثلا زیارت ائمه اطهار علیم السلام) به نیابت از ولینعمتمان موجب جلب محبت آن بزرگوار به ما میباشد.
از طرفی علاوه بر دو چندان شدن ثواب آن عمل خیر، موجبات پذیرش آن کار در درگاه الهی را هم فراهم مینماییم.
🔸مثلا روی خوش داشتن با دیگر شیعیان یک عمل مستحب است, بیاییم این کار خیرمان را به نیابت #امام_زمان علیه السلام انجام دهیم.
👌اگر میخواهیم دوستی با امام زمان علیه السلام در قلبمان بیشتر شود این راهکار را اجرا کنیم!
📌#ادامه_دارد...
#اَللهُمَعجِلالوَلیِکاَلفرج
💥⁉️آیا جنگ جهانی سوم همان حادثه ی عظیم آخرالزمان است؟
⬅️ قسمــت دوم ➡️
✴️ مؤسسات دینی غرب، بویژه آمریکا نیز از دههی هشتاد میلادی مردم خود را برای استقبال از این حادثه آماده میسازند. این مؤسسات دینی پیوسته مردم خود را به ایمان به این نکته فرا میخوانند که به زودی لشکری از دشمنان مسیح که بدنه اصلی آن را میلیونها نظامی که از عراق و ایران و لیبی و سودان و قفقاز و جنوب روسیه خواهند بود[2] تشکیل میدهد و پس از گذشتن از رود فرات که در آن زمان به خشکی گرائیده است به سوی قدس رهسپار میشوند، اما نیروهای مومن به مسیح راه این لشکر را سد کرده و همگی در «آرماگدون» با یکدیگر برخورد خواهند کرد و در این مکان درگیری و نبردی هستهای رخ خواهد داد که صخرهها ذوب میشوند، دیوارها بر زمین میغلطند، پوست تن انسانها در حالی که ایستادهاند ذوب ميشود و ميليونها نفر از بين خواهند رفت؛ آنگاه حضرت مسيح براي بار دوم از جايگاه رفيع و بلند خويش به زمين خواهد آمد و پس از چندي زمام امور را به دست گرفته و صلح جهاني را بر زميني نو و زير آسماني تازه برقرار خواهد كرد و قدس را مقر فرماندهي خود قرار خواهد داد.
✴️مؤسسه تلسن در اكتبر 1985 به بررسي موضوع آرماگدون در جامعه خود پرداخت و اعلام كرد: در حال حاضر (سال1985) 61 ميليون آمريكایي در انتظار واقعه «آرماگدون» بسر ميبرند و مدارس انجيلي در آمريكا سالهاست بر پايه اين تحليل كه واقعه «آرماگدون» تنها حادثهاي است كه بازگشت مسيح را به زمين ممكن ميسازد به تبليغ اين واقعه پرداختهاند و آن را واقعهاي بسيار نزديك جلوه ميدهند.
✴️در سال 1997م نيز خبرگزاري آسوشتيد پرس طبق يك نظرسنجي اعلام كرد 25% جمعيت آمريكا اعتقاد راسخ دارند كه در آغاز هزاره سوم ميلادي جنگ جهاني «آرماگدون» كه آن را «جنگ فرات» نيز ميگويند در منطقه فلسطين آغاز خواهد شد و اين جنگ تا مدت 7 سال ادامه خواهد داشت و در اثر اين جنگ دنيا نابود خواهد شد و در پايان اين جنگ هفت ساله كه آن را مصيبت بزرگ براي كليسا و مسيحيان ميدانند مسيح همراه مسيحيان دوباره تولد يافته و ظهور خواهد كرد و پس از شكست دشمنان خود، حكومت جهاني خود را با مركزيت بيت المقدس تشكيل خواهد داد.
#ادامه_دارد...
پی نوشت
[2]. بنا بر پیشگوییهای حرقیال فصل 38 و 39.
#اللھمعجلݪوݪیڪاݪفࢪج 🌹