#حدیث_روز 🦋
❤️✍ #امام_زمان (عج)می فرمایند؛
🌴✨«فَلا ظُهُورَ إِلاّ بَعْدَ إِذْنِ اللّهِ تَعالی ذِڪْرُهُ وَ ذلِڪَ بَعْدَ طُولِ الاَْمَدِ وَ قَسْوَةِ الْقُلُوبِ وَ امْتِلاءِ الاَْرْضِ جَوْرًا. »:🍃
💐🌾ظهوری نیست، مگر به اجازه خداوندمتعال و آن هم پس از زمان طولانی و قساوت دلها و فراگیر شدن زمین از جور و ستم.✅👌
#اللهم_عجل_لولیڪ_الفرج
لینک کانال : @Abbasse_kardani
🤲 به رسم و عادت هر روزه، داشتم برای ظهورت دعا میکردم و رفع موانع فرجت را از خدا میخواستم. ناگهان احساس کردم شاید خودم یکی از موانع آمدنت باشم!
به گذشته ام فکر کردم.
➖ دیدم آن جا که در حقالناس مراقبت لازم را نکردم، جزء ظالمین به حساب آمدم.
➖ آن جا که در محل کارم وقتکشی کردم تا وقت اداری تمام شود، در شمار کم فروشان محسوب شدم.
➖ آن جا که با دوستانم خندیدم ولی با خانوادهام بد اخلاقی کردم، جزء منافقان شدم.
➖ آن جا که برای رفع مشکلاتم دست به دامان این و آن شدم، جزء مشرکان شدم.
➖ و آن جا که برای جلب توجه مردم، مجالس مذهبی به پا کردم، یا نمازم را طولانی تر خواندم جزء ریاکاران؟!
⭕️ دیدم لحظات بسیاری، من بچه مذهبیِ ظاهر الصلاح، اسیر خود شده و حجاب ظهور و مانع آمدنت شدهام.
🔆 انگار، باید قبل از «اللهم عجل لولیک الفرج» بگویم «اللهم فک کل اسیر» آری تا ما اسیر خود و گناهانمان هستیم، امام زمان اسیر زندان غیبت است.
لینک کانال : @Abbasse_kardani
وظایف منتظران ۲.mp3
4.72M
💢 #وظایف_منتظران
درقالب صوت های کوتاه برگرفته از کتاب ارزشمند مکیال المکارم
⭕️تمام افرادی که از مقوله ی مهدویت منحرف شدن وچه بسا کافر از دنیا رفتند نتبجه عدم شناخت امام است!
#ابراهیم_افشاری
@Abbasse_Kardani
دل شکسته میخری آقا؟
هر چند دورم از تو ،عجیب است چون دلم
حس می کند نشسته کناری کنارتان
چیزی برای عرضه ندارم به ساحتت
آقا دل شکسته می آید به کارتان ؟
لینک کانال : @Abbasse_kardani
8.4M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎬کلیپ 💠استاد رائفی پور
📝وظیفه شیعیان در آخرالزمان و قبل از ظهور ...
#وظایف_منتظران
➖➖➖➖➖➖➖
👆👆👆
#آخرین_عروس 💞
#حضرت_نرجس_س_و_تولد_آخرین_موعود
#قسمت4⃣4⃣
#حكيمه دارد به اين سو مى آيد.
#امام_هادى(ع) به استقبال خواهر مى رود.
اكنون #امام_هادى(ع) با دست اشاره به نرجس مى كند و به #خواهر مى گويد:
"اين همان #بانويى است كه در مورد آن با تو سخن گفته بودم".
#حكيمه لبخندى مى زند و به نزد #نرجس مى رود و او را در
آغوش مى گيرد.
#حكيمه از شوق، اشكش جارى مى شود. او خدا را شكر مى كند كه
#آخرين_عروس
اين خاندان را مى بيند.
#حكيمه بارها و بارها از برادرش خواسته بود تا مقدّمات ازدواج #امام_عسكرى(ع) را فراهم كند، #حكيمه آرزو داشت تا #عروسِ آن حضرت را ببيند.
#امام_هادى(ع) به او گفته بود بايد صبر كنى تا #نرجس بيايد، فقط اوست كه شايستگى دارد مادر #مهدى(عج) بشود.
#حكيمه خيلى خوشحال است. به چهره #نرجس نگاه مى كند، يك آسمان نجابت و پاكى را در اين چهره مى بيند.
به راستى تو چه كردى كه شايسته اين مقام شدى، #نرجس!
#امام_هادى(ع) از #حكيمه مى خواهد تا نرجس را به خانه خود ببرد و به او احكام #اسلام را ياد بدهد.
#ادامه_دارد...
👆👆👆
#آخرین_عروس 💞
#حضرت_نرجس_س_و_تولد_آخرین_موعود😘
#قسمت3⃣4⃣
#امام_هادى(ع) به روى او لبخند مى زند و مى گويد: آيا مى خواهى به تو #بشارتى بدهم كه چشمانت روشن شود؟
#امام مى داند كه #نرجس در اين سفر با سختى هاى زيادى روبرو شده و رنج اسارت كشيده است، اكنون بايد دل او را با #مژده اى شاد كرد.
اى #نرجس! خشنود باش و #خوشحال!
به زودى خداوند به تو #فرزندى مى دهد كه #آقاىِ همه دنيا خواهد شد
و #عدالت را در اين كره خاكى برقرار خواهد كرد.
نرجس مى فهمد كه او مادرِ #مهدى(عج) خواهد شد، همان كسى كه همه #پيامبران به آمدنش مژده داده اند. به راستى چه مژده اى از اين بهتر!
گوش كن!
#نرجس سؤالى مى كند:
ــ آقاى من! پدرِ اين فرزند كيست؟
ــ آيا آن شب را به ياد دارى؟
شبى كه #عيسى(ع) و جدّم، #پيامبر(ص) مهمان تو بودند. آن شب، پيامبر تو را براى چه كسى خواستگارى كرد؟
ــ فرزندت #حسن(ع) را مى گويى!
ــ آرى، تو به زودى همسر او خواهى شد.
اينجاست كه چهره #نرجس از خوشحالى همچون #گل مى شكفد.
خدا سرور مردان جهان را براى #همسرى با او انتخاب نموده است.
#امام_هادى(ع) در انتظار آمدن خواهرش #حكيمه است.
حتماً او را به ياد دارى، همان #بانويى كه مدّتى قبل به خانه اش رفتيم.
#ادامه_دارد...
✅ راهکاری برای زودتر برطرف شدن بلایا
🌹امام #کاظم(علیه السلام): هيچ بلايى نيست كه بندۀ مؤمنى بدان گرفتار آيد و خداوند عز و جل به او توفيق دعا كردن دهد، مگر اين كه آن بلا، «به زودى» برطرف شود،
و هيچ بلايى نيست كه بنده مؤمن بدان گرفتار آيد و از دعا كردن خوددارى ورزد، مگر اين كه آن بلا «به درازا» كشد.
پس هرگاه بلا فرود آمد، به درگاه خداوند عز و جل «دعا و التماس» كنيد.
📗كافي، ج۲، ص۴۷۱
🌺🌿🌷🌿🌺🌿🌷🌿
نکته های ناب و کوتاه علمی 💎:
استجابت دعا .....
✳️ امام #صادق (علیه السلام) از امیرالمومنان نقل می فرمایند :
💎 درهاى آسمان در پنج هنگام باز میشود. :
✨هنگام آمدن باران،
💥هنگام جهاد با دشمنان،
✨هنگام گفتن اذان،
✨موقع خواندن قرآن،
✨اول ظهر،
✨هنگام دمیدن سپیده بامدادان.
شیخ صدوق، الخصال، ج 1، ص 303
🌺🌿🌷🌿🌺🌿🌷🌿
🌟 پیامبر #اکرم صلی الله علیه و آله :
💎هرکس از مرد یا زن مسلمانى غیبت کند، خداوند تا چهل شبانه روز نماز و روزه او را نپذیرد مگر این که غیبت شونده او را ببخشد.
📚 بحار ج۷۵ ص۲۵۸ ح۵۳ .
درمحضرحضرت دوست
#داستان_دنباله_دار_نسل_سوخته🔻 #قسمتــــ_صدوبیستونه 👈این داستان⇦《 به من بگو 》 ــــــــــــــــــ
#داستان_دنباله_دار_نسل_سوخته🔻
#قسمتــــ_صدوسی
👈این داستان⇦《 سید 》
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
📎رفقاش که داشتن میرفتن ... کامران با ترس اومد سمتم... و در حالی که خندههای الکی میکرد و مثلا خیلی رو خودش مسلط بود ... سر حرف رو باز کرد ...
🔹راستی آقا مهران ... حرفهایی که اون روز میزدم ... همهاش چرت بود ... همین جوری دور هم یه چیزی میگفتیم ...😔
🔸چند لحظه مکث کردم ...
شما هم عین داداش خودم ... حرفت پیش ما امانته ... چه چرت ... چه راست ...😊
🍃یکم هاج و واج به من و سعید نگاه کرد ... خداحافظی کرد و رفت ... سعید رفت تو ... من چند دقیقه روی پلههای سرد راه پله نشستم ... شاید وجود آتش گرفتهام🔥 کمی آرام تر بشه ...
🌚تمام شب خوابم نبرد ... از فشار افکار روز ... به بیخوابیهای مکرر شبانه هم گرفتار شده بودم ... از این پهلو به اون پهلو ...
💠بیشترین زجر و دردی که اون ایام توی وجودم بود ... فقط یه سوال بود ... سوالی که به مرور، هر چه بیشتر تمام ذهنم رو خودش مشغول می کرد ...
🍃✨خدایا ... دارم درست میرم یا غلط؟ ... من به رضای تو راضیم ... تو هم از عمل من راضی هستی؟ ...
🍀بعد از نماز صبح ... برگشتم توی رختخواب ... با یه دنیا شرمندگی از نمازی که با خستگی و خواب آلودگی خونده بودم ... تا اینکه ... بالاخره خوابم برد ...
🍃✨سید عظیم الشأن و بزرگواری ... مهمان منزل ما بودند ... تکیه داده به پشتی ... رو به روشون رحل قرآن ... رفتم و با ادب ... دو زانو روی زمین، مقابل ایشون نشستم ...
🌸قرآن رو باز کردند و استخاره با قرآن رو بهم یاد دادند ...
سرم رو پایین انداختم ...
من علم قرآن ندارم ... و هیچی نمیدونم ...
✨🍃علم و هدایت از جانب خداست ...
جمله تمام نشده از خواب پریدم ... همین طور نشسته ... صحنههای خواب جلوی چشمم حرکت میکرد ... دل توی دلم نبود ...❤️
🏢دانشگاه، کلاس داشتم اما ذهن آشفتهام بهم اجازه رفتن نمیداد ... رفتم حرم ... مستقیم دفتر سوالات شرعی ...
حاج آقا ... چطور با قرآن استخاره میکنن؟ ... میخواستم تمام آدابش رو بدونم ...
🌺باورم نمیشد ... داشت ... کلمه به کلمه ... سخنان سید رو تکرار میکرد ...
۰۰۰┅═══(✼❉❉✼)═══┅۰۰۰
#ادامــــــہ_داردـ ـ ـ
لینک کانال : @Abbasse_kardani