فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌸از امام صادق (علیه السلام) پرسیدند :
🌿 یوم الحسره ، کدام روز است که خدا می فرماید : بترسان ایشان را از روز حسرت
🌻 حضرت جواب دادند : آن روز قیامت است که حتی نیکوکاران هم حسرت می خوردند که چرا بیشتر نیکی نکردند.
☘ پرسیدند: آیا کسی هست که در آن روز حسرت نداشته باشد؟
✍ حضرت فرمودند : آری ، کسی که در این دنیا مدام بر رسول خدا صلوات فرستاده باشد.
📗 وسائل الشیعه ج7
🤲 اللهم صل علی محمد وآل محمد و عجل فرجهم
📌حضرت مهدی(عجل الله تعالی فرجه الشریف) شبیه کدام امام یا پیامبران الهی میباشند؟
دربارۀ شباهتهای امام با پیامبران الهی، روایتهای فراوانی داریم که به بعضی از آنها اشاره می کنیم:
🔶امام سجاد(علیهالسلام) فرموده است:
در قائم ما چند سنت از پیامبران است. آن سنتی که از آدم و حضرت نوح(علیهالسلام)دارد، طول عمر است و از ابراهیم(علیهالسلام) پنهان بودن ولادتش و دوری گزیدن وی از مردم، و از موسی(علیهالسلام)غیبت از مردم، و از عیسی(علیهالسلام)اختلافی که مردم دربارۀ او دارند، و از ایوب(علیهالسلام) گشایش بعد از گرفتاری، و از محمد(صلى الله عليه وسلم) قیام با شمشیر.
🔶از امام باقر(علیهالسلام) چنین روایت شده است:
قائم آلمحمد(صلى الله عليه وسلم) پنج شباهت با پیغمبران دارد: شباهتی که به یوسف(علیهالسلام)دارد، غیبت و پنهانی او از خواص و عموم مردم و برادرانش است، و شباهتی که با موسی(علیهالسلام) دارد، غیبت طولانی و مخفی بودن ماجرای ولادتش است، و شباهت وی به عیسی(علیهالسلام)،اختلافی است که مردم دربارۀ او دارند؛ زیرا جماعتی گفتند او متولد نشده و عدهای گفتند او مرده و گروهی گفتند او را کشتهاند، و شباهتی که به جدش محمد(صلى الله عليه وسلم) دارد، قیام با شمشیر و کشتن دشمنان خدا و رسول و ستمگران است و وی به وسیلۀ شمشیر و وحشتی که در دلها پدید میآید، یاری میشود.
🔶البته در روایات بسیاری آمده که حضرت از نظر چهره و اخلاق، شبیهترین مردم به پیامبر اسلام(صلى الله عليه وسلم) است.
🔶از امام عسکری(علیهالسلام) چنین روایت شده است:
او از جهت خَلق و خُلق شبیهترین مردم به رسول خداست.
📚 بحارالانوار، ج۵۲، ص۲۸۵ و ۳۲۲.
📚 کمالالدین، ص۳۲۲.
🌻🌼🌻🌼🌻🌼🌻🌼🌻
🌼🌻🌼🌻🌼🌻🌼🌻
🌻🌼🌻🌼🌻🌼🌻
🌼🌻🌼🌻🌼🌻
🌻🌼🌻🌼🌻
🌼🌻🌼🌻
🌻🌼🌻
🌼🌻
🌻
#رمان_مذهبی🌟
#نسیمعشق
#پارت_97
ومیوه ها رو ریختم تو سینک ظرف شوئی.
تند تند شستم و خشکشون کردم. و چیدم توی ظرف کریستال پایه دار.
بعدم ظرف و بردم تو پذیرائی. دلم می خواست می فهمیدم
جریان چیه ولی دیدم خیلی ضایس بشینم جایی که ربطی به من نداره.
آخرین لحظه به ماکان گفتم:
_چیزی دیگه ای احتیاج ندارین.؟؟
_نه برو دستت درد نکنه.
دیگه بیشتر نتونستم بمونم. از حرفاشون یه جورایی معلوم بود که خانم سهیلی
قراره به شرکت اضافه بشه.
وای خدا یعنی هر روز قراره ارشیا این خانمه رو ببینه.خوشکل بود و تازه یه دونه از
موهاشم معلوم نبود.
خوب معلومه تمام معیارای ارشیا رو داره.
آویزون برگشتم تو اتاقم. احساس می کردم دیواری
اتاق دارن بهم فشار میارن.
واقعا از این رنگ سیاه خسته شده بودم.
دلم می خواست رنگ دیوارها رو عوض کنم.
فکر نمی کردم اینقدر زود خسته بشم.مطمئنا این بارم مجبور بودم خودم رنگ بزنم.
🌻
🌼🌻
🌻🌼🌻
🌼🌻🌼🌻
🌻🌼🌻🌼🌻
🌼🌻🌼🌻🌼🌻
🌻🌼🌻🌼🌻🌼🌻
🌼🌻🌼🌻🌼🌻🌼🌻
🌻🌼🌻🌼🌻🌼🌻🌼🌻
🌻🌼🌻🌼🌻🌼🌻🌼🌻
🌼🌻🌼🌻🌼🌻🌼🌻
🌻🌼🌻🌼🌻🌼🌻
🌼🌻🌼🌻🌼🌻
🌻🌼🌻🌼🌻
🌼🌻🌼🌻
🌻🌼🌻
🌼🌻
🌻
#رمان_مذهبی🌟
#نسیمعشق
#پارت_98
لبم و جویدم و گفتم:
_خوب میزنم. مگه اون بار نزدم. تازه الان تابستونه و بیشتر وقت دارم.
رفتم سراغ اینترنت و شروع کردم به سرچ کردن طرحای مختف چند تاش واقعا قشنگ بودن.
با توضیحات کامل که چه جوری طرح و در بیاریم دیدم کار سختی نیست.
حالا به بابا بگم شاید قبول کرد نقاش بیاره.تا مهمونای ماکان برن وبتونم برم فضولی کنم ببینم جریان از چه
قراره مجبور شدم خودم و سرگرم کنم.
یه فیلم که استادمون تو آموزشگاه داده بود و گذاشتم تا ببینم.
کارتونی بود و کلی خندیدم.بعدم یه کتاب قصه برداشتم و دیکشنری موبایلمم باز کردم تا راحت تر بخونم.
نمی دونم چقدر گذشته بود که صدای حرف زدن از حیاط اومد.
هوا دیگه داشت تاریک میشد. بلند شدم و از بالکن نگاه کردم.
ارشیا آخرین نفر بود که با ماکان دست داد و رفت.
زود پرده رو ول کردم و دویدم پائین.ماکان کتشو انداته بود روی دستش و اومد تو.
هخسته نباشی.
ماکان نگام کرد. : _مرسی
🌻
🌼🌻
🌻🌼🌻
🌼🌻🌼🌻
🌻🌼🌻🌼🌻
🌼🌻🌼🌻🌼🌻
🌻🌼🌻🌼🌻🌼🌻
🌼🌻🌼🌻🌼🌻🌼🌻
🌻🌼🌻🌼🌻🌼🌻🌼🌻
🌻🌼🌻🌼🌻🌼🌻🌼🌻
🌼🌻🌼🌻🌼🌻🌼🌻
🌻🌼🌻🌼🌻🌼🌻
🌼🌻🌼🌻🌼🌻
🌻🌼🌻🌼🌻
🌼🌻🌼🌻
🌻🌼🌻
🌼🌻
🌻
#رمان_مذهبی🌟
#نسیمعشق
#پارت_99
داشتم می ترکیدم دیگه.
_می خواین شرکت و گسترش بدین؟
ماکان سلانه سلانه از پله اومد بالا و گفت:
_نه خانم سهیلی می خواد جای ارشیا بیاد.
گیج شدم. دنبالش از پله بالا رفتم و گفتم:
_خودش میخواد جدا شرکت باز کنه؟
_نه!
_پس چی؟
_اول مهر داره میره تهران. رتبه ارشدش خوب شده صد در صد تهران قبوله.
پام روی پله خشک شد.
میره تهران؟ این همه راه حتما سالی دوبارم میاد. اونم از کجا معلوم که ببینمش.
همون جا روی پله نشستم.
وای اگه بره چکار کنم؟فکرم به هم ریخته بود.
نمی دونم چقدر روی پله نشستم و فکر کردم که ماکان از اتاقش اومد بیرون و منو دید.
_تو چرا اینجا نشستی؟
_هان؟
_می گم چرا اینجا نشستی؟
به زور از جام بلند شدم و گفتم:
_همین جوری.
و صاف رفتم تو اتاقم. مغزم داشت می ترکید. باید قبل از رفتن بش بگم باید یه جوری حالیش کنم که دوستش دارم.
_آره بالاخره داشتم به خودم اعتراف می کردم.
من ارشیا رو دوست داشتم. خیلی زیاد.
برام مهم نبود که منو نمی بینه برام مهم نبود که گاهی منو نادیده میگیره. مهم اینه که بود. که گه گاه نیم
نگاهی بهم می انداخت.
همین بس بود. نمی تونه بره. باید بمونه. باید بش بگم. باید هر جور شده بش بگم.
🌻
🌼🌻
🌻🌼🌻
🌼🌻🌼🌻
🌻🌼🌻🌼🌻
🌼🌻🌼🌻🌼🌻
🌻🌼🌻🌼🌻🌼🌻
🌼🌻🌼🌻🌼🌻🌼🌻
🌻🌼🌻🌼🌻🌼🌻🌼🌻
10.5M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 کلیپ بسیار زیبای دعای فرج☝️🏻
🕊بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِيمِ🕊
اِلـهي عَظُمَ الْبَلاءُ ، وَبَرِحَ الْخَفاءُ ، وَانْكَشَفَ الْغِطاءُ ، وَانْقَطَعَ الرَّجاءُوَضاقَتِ الاْرْضُ ، وَمُنِعَتِ السَّماءُ واَنْتَ الْمُسْتَعانُ ، وَاِلَيْكَ الْمُشْتَكى ، وَعَلَيْكَ الْمُعَوَّلُ فِي الشِّدَّةِ والرَّخاءِ ؛ اَللّـهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد ، اُولِي الاْمْرِ الَّذينَ فَرَضْتَ عَلَيْنا طاعَتَهُمْ ، وَعَرَّفْتَنا بِذلِكَ مَنْزِلَتَهُم فَفَرِّجْ عَنا بِحَقِّهِمْ فَرَجاً عاجِلاً قَريباً كَلَمْحِ الْبَصَرِ اَوْ هُوَ اَقْرَبُ ؛يا مُحَمَّدُ يا عَلِيُّ يا عَلِيُّ يا مُحَمَّدُ اِكْفِياني فَاِنَّكُما كافِيان وَانْصُراني فَاِنَّكُما ناصِرانِ؛يا مَوْلاناياصاحِبَ الزَّمانِ ؛الْغَوْثَ الْغَوْثَ الْغَوْثَ ، اَدْرِكْني اَدْرِكْني اَدْرِكْني ، السّاعَةَ السّاعَةَ السّاعَةَ ،الْعَجَلَ الْعَجَلَ الْعَجَل ؛يا اَرْحَمَ الرّاحِمينَ ، بِحَقِّ مُحَمَّد وَآلِهِ الطّاهِرينَ
#ماملت_شهادتیم
#من_ماسک_میزنم
لینک کانال : @Abbasse_kardani
❣ #سلام_امام_زمانم❣
بر مشامم میرسد هر لحظه بوی انتظار
بر دلم ترسم بماند آرزوی وصل یار
تشنــه ی دیدار اویم معصیت مهلت بده
تا بمیرم در رکابش با تمام افتخار
⚘﷽⚘
⚘الســـــــــــــلام علیکــــــــ یامـولانا یا صـاحب الزمـان (عج)⚘
نیستے و روے آرزوهایمان
گرد و غبارِ غم نشسته است
آنقدر ڪہ حتی خودمان هم
زیرِ بارِ اندوه غم دفن شده ایم
و حالا دیگر آرزویے نمانده
جز امیدِ دیدنِ تو
که زنده کننده مردگانے
نیستے و ما خسته تر از آنیم
که چیزے بگوییم
حرفےبزنیم
کارے بکنیم
برگرد اے تنها دلیلِ زنده ماندنم برگرد
برگرد اے تنها انتخاب و راهِ نجات
برگرد تا با شوق براے تو
و از روزهاے کنارِ تو بودنم بنویسم . . .
در افق آرزوهایم
تنها ♡أللَّھُمَ ؏َـجِّلْ لِوَلیِڪْ ألْفَرَج♡ را میبینم...
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎬کلیپ 💠استاد رائفی پور
📝عشق بازی با امام زمان عج
🎤سخنرانی جلوه های محبت امام زمان
#وظایف_منتظران