eitaa logo
اشعار آیینی محمد عابدی
412 دنبال‌کننده
1.9هزار عکس
126 ویدیو
24 فایل
به اصرار هنردوستان و عاشقان ادبیات، برخی از اشعار آیینی اینجانب محمد عابدی در کانال زیر قرار گرفت تا مورد استفاده عزیزان قرار گیرد. 🔰ارتباط با ادمین @Kara_holding
مشاهده در ایتا
دانلود
👌🌷 برای مولا علی (ع) در شب بیست و یکم ماه رمضان 🤦🏻😭 راز سر به مهر ........................... دنیا برای او... متعفن تر از جسد! زد بر هر آنچه غیر خدا بود دست رد میزان اگر علی ست، که ما ول معطلیم مولا تراز بود و به عدلش صد از نود ابجد برای او صد و ده بار سجده کرد باید عمیق شد به خدا در همین عدد مدحش زبان مشترک دشمن است و دوست پشت سرش نگفت کسی یک کلام بد آقای غزوه های جهان است و در اُحد همپای او نیامده در رزم، یک اَحد در مسند قضا همه دیدند مرتضی زد بر شرابخوار مسلمان چگونه حد در شأن او چقدر روایات، محکمند تاریخ، خود گواه و احادیث، مستند! با آنچه کرد فاطمه در کعبه ی شگفت فخر عرب شدند زنان بنی اسد «نادعلی» بخوان که دمی آسمان شوی وقتی «لقد خلقنا الانسان فی کبَد» معراج را به نام علی پشت سر گذاشت آری چه می کند ذکر یا علی مدد! شست از دل سیاه بشر، حرص و کینه را نهج البلاغه بود همان آب پشت سد در انتظار دیدن روی توام علی آنجا که می دهندم تلقین، دم لحد گفتی سند بیاورم از غربت علی با چاه، همصدا شد و جوشید! این سند تقدیر با غدیر نشد یار و عده ای سیلی زدند فاطمه را از سر حسد از کوچه بگذریم بیاییم پشت در زهرا شکست و محسنش افتاد با لگد! آتش زدند حیثیت شیعه را چنین داغی که مانده در دل تاریخ تا ابد باید به چاه، شکوه کند ماهِ شب زده از دست این جماعتِ طماعِ نابلد در خلوت همیشه ی خود با خدای خویش خرمای اشک اوست رسیده سبد سبد گفتم علی که بود!؟ خدا گفت: صبر کن این رازِ سر به مُهر، سحر فاش می شود قم المقدسه 🆔 @Abedi_Aaeini 🆔 @Pelak15
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🤲 در ستایش نماز نماز مستانه ................. تن است باغچه و دل، شبیه یک دانه نفس در است اگر...! روح، صاحبِ خانه دلم هوای دو رکعت ترانگی دارد خدا می است و قنوت نماز، پیمانه ببخش اگر که نبودیم مست لایعقل ببخش اگر که نبودیم عبد فرزانه وضو گرفتن ما آبْ بازیِ محض است نماز خواندنمان نرمشی ست روزانه اگر نمازِ علی، این میانه معیار است هزار سالی... توبه ست سهم هر شانه چقدر فاصله داریم تا به معراجش چقدر دوریم از آسمانِ پروانه به حیدر و به محمد قسم... که جا دارد اگر که ناله کنم چون ستونِ حنّانه ۱ غبار از آینه ی سینه ات کنار بزن مگر مراد بیابی و گنج ویرانه دخیل عشق ببند از لبی علی گویان به چلچراغ حرم، آن بلندْ میخانه نفس بزن بِعلیٍ بِعلیٍ بِعلی که مست هوهوی مولا شوی و دیوانه به هیچکس نزنم رو... که آبرومندم فراری ام به تو... از آشنا و بیگانه نهال کودکی ام شد درخت سرسبزی دلم پرنده شد و پر کشید از لانه قم المقدسه ............................................. ۱. ستون حَنّانه (ستون گریه کننده) نامی که به یکی از ستون‌های چوبی مسجد النبی داده شده است. محل آن را در سمت مغرب محراب پیامبر و از نزدیک‌ترین ستون‌ها به محراب نماز وی و چسبیده به دیوار قبلی مسجد دانسته‌اند. «محمد، پیش از اتمام ساخت مسجد به وقت سخن راندن پشتش را به این ستون که از تنه نخل ساخته شده‌بود تکیه می‌داده و زمانی که پس از آن تصمیم گرفت از بالای منبر سخنرانی کند این ستون آغاز به نالیدن کرد. پس از آن محمد، این ستون را در برگرفت تا آرام شد. 🆔 @Abedi_Aaeini 🆔 @Pelak15
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌄 تقدیم به حیدر کرار (ع) شاه شرف ...................... هو هو کنانِ پنهان در قلب دف، علی ست منظور از نوشته ی «شاه شرف»، علی ست از پیچ و تاب تاک ضریحش مشخص است تنها دلیل مستی و شور و شعف علی ست دریا به شوق ذکر علی موج می زند ماهی علی علی گفت، اشک صدف علی ست بنگر به مِهر، در شرفُ الشمس، نور اوست بنگر به ماه، در دلِ دُرّ نجف، علی ست از شأن مرتضی چه بگویم که مرتضاست راضی ترین پدر! فرزند خلف! علی ست. احمد به وقت پر زدن از خاک، دیده که... زهرا مسیر عاشقی اَست و هدف علی ست با ذوالفقار ابروی خود در مصافِ کفر آنکه هزار تن را کرده تلف، علی ست فرقی نمی کند چه کسی روبروی اوست در مسند قضا، حُکم بی طرف علی ست باکی ندارم از شطرنجِ فریبِ دهر چون مهره های تسبیحم صف به صف علی ست قم المقدسه 🆔 @Abedi_Aaeini 🆔 @Pelak15
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
سوغات اربعین سال ۱۴۰۲ مسیر نجف-کربلا (طریق العلما)🖤 🌷تقدیم به صحابه نبی (ص) و یار علی (ع) جناب میثم تمار فراز ........ اشک ها باید بریزد بر فراز دارها هر که دارد بینشی چون میثم تمارها اشک باشد قطره ای که می چکد بر سنگِ دل معجزه یعنی همین تکرار در تکرارها زندگی، بذر است و... ایمان، نخل و... خرما، بندگی عشق باشد! می شود آسان تمام کارها روز و روزی، قسمت آن بندگانی می شود که نمی خوابند از اندوهِ شبْ بیدارها میثم است و یک جهان، نور خدا در طور او او که هم یعقوب شد هم یوسفِ بازارها خوشه های معرفت، دستار او را پاره کرد چند قرنِ بعد آمد بر لبِ عطارها این عِمامه، حاجی و... اندیشه ی ما کعبه است نکته ی باریک تر از موست در دستارها بعثتی در خویش برپا کرد در روز غدیر میثمی که یار مولا شد نه یار غارها! تیغِ باور را فرود آورد بر فرقِ ریا تا که باشد ذوالفقار حیدر کرارها کوچه های شهر هستند از دل او باخبر او خبر دارد چه می گویند این دیوارها کس چه می داند همینکه رد شده از کوچه ها شاید افتاده زمین و گفته زهرا... بارها او به زندان بلا افتاد و یاران نبی کربلا را دیده و... در لشکر انکارها! بی قرارِ جنگ بود این شیر صفین و جمل بندِ زندان آمد و نگذاشت با مختارها... آنکه خرما می فروخت آخر خودش خرما شد و اشک نخلستان درآمد از غروبش بارها بر صلیب نخل ها رفت و مسیحا شد به خلق تا که خونش دم دهد بر روضه ی مسمارها نخل شد تابوت و برد او را به عرش کبریا رفت تا آرام گیرد در برِ عمارها آن درختی که سرش را داد سرزنده تر است می شود سرسبزتر دنیا از این کشتارها قم المقدسه 🆔 @Abedi_Aaeini
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
۹۷ افسوس بین آن همه فرقی که داشت او مردان کوفه فرق سرش را شناختند سید داوود دهقانی فیروز آبادی (معاصر) 🆔 @adabkhane 🆔 @Abedi_Aaeini 🆔 @Pelak15
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌺 برای مولا علی (ع) 🌺 طلب .................... برای بردن نامش ادب کردم صفاتش برشمردم منتخب کردم از آنجا که به اشکش نخل بالا رفت به شوق روی او، میل رطب کردم نشستم بر سر چاه غدیر خم دلم را از ولایت لب به لب کردم صدا کردم به معراج قنوت، «او» را علی را از علی گویا طلب کردم علی گفتم علی گفتم علی گفتم خودم را وقف بر این مستحب کردم دلم شد جنة الاعلی به لطف او دو چشم خویش را وقتی رجب کردم علی را در میان کوچه ها دیدم برای غربتش در شهر، تب کردم تبرّی چون تولّی عین دینداریست به هر که با تو دشمن شد غضب کردم نگفتم یاعلی هر دم؛ پشیمانم ...! که روزم را چنین بیهوده شب کردم اگرچه گفتم از زهرا و با این کار کمی خود را به مولا منتسب کردم کمیلش هر شبِ جمعه دلیلی شد که یا رب یا ربش را حرز لب کردم علی، نهج البلاغه ست و به لطف او هزاران بار یاد از مرگ و رب کردم جهان از چشم من افتاد و افتادم نگاهی که به مجموع خُطب کردم علی بود و علی بود و علی... تنها هر اندازه که قلبم را وجب کردم اگر او فاتح ایرانِ جانم هست عجم را هدیه بر شاه عرب کردم قم المقدسه 🆔 @Abedi_Aaeini 🆔 @Pelak15 🔰 تماشای شعرخوانی در آپارات https://www.aparat.com/v/KtjqQ
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا