🖤😭 تقدیم به اباعبدالله الحسین (ع)
و ممنون از امام رضا (ع)🌷
#شب_جمعه
#پنجره_فولاد_مشهد
خواب و بیدار
........................
این شعرِْ پاره، نذر امام رئوف شد
آتش گرفت سینه، پر از «یا عَطوف» شد
شاعر به خواب رفت در آن شب که دفترش
برگ درخت بود و سرِ شاخه، بوف شد
طوفان به شکل سایه ای از دور زوزه کرد
جنگل، اسیر صحنه ی مرگی مخوف شد
خورشیدِ سر بریده به نی ها طلوع کرد
ماهی به خون نشست و نگاهش خسوف شد
خواب از سر جهانِ پس از حرمله پرید
شاعر به هوش آمد و غرق لهوف شد
همراه رعد و برقِ ولی، زد نفس نفس
از میمنه به میسره، مات صفوف شد
پیراهنِ عزیزِ جهان در کشاکش و...
یوسف، اسیر پنجه ی داغ سُیوف شد
سعی صفا و مروه بماند برای بعد
حاجی به قتلگاه، دچار وقوف شد
قربانِ جمله ای که کِش آمد به دست نی
آنقدرها کشیده که آخر، حروف شد
#محمد_عابدی
#اشعار_عاشورایی
قم المقدسه
🆔 @Abedi_Aaeini
🆔 @Pelak15
این صحنه رو برای همه تون آرزومندم🤦🏻😭
#یا_امام_رضا_ع
چشمت
................
مرا آیینه کرده، نور چشمت
خدا پیداست در منشور چشمت
دل بیچاره من قصد دارد
شبی راهی شود تا طور چشمت
چه چشمانی! چه چشمانی! جهانی -
نخواهد شد حریفِ زور چشمت
وجودت عین قرآن است و دارد
هزاران آیه در یک سوره، چشمت
کلامت، سبزوارِ باشکوهی ست
یقین دارم به نیشابور چشمت
تو را مسموم و من را مست کردند
حکایت هاست در انگور چشمت
#محمد_عابدی
قم المقدسه
🆔 @Abedi_Aaeini
🆔 @Pelak15
🙏🌷 برای عباس بن علی (ع)
پیوند خورشید خراسان و ماه کربلا
دریا
.............
از آب سقاخانه، خاکم گشت دریا
از پیش چشمم ناگهان بگذشت دریا
نام تو آمد بر لبم ای ماه کامل
چشمان من مَدّ کرد و ساحل گشت دریا
کوبنده تر از موج، زد بر قلب صخره
هر بار اما خسته تر برگشت دریا
آمد برادر بر سر بالین سقا
از اشکِ دامنگیرِ او شد دشت دریا
او بی خبر بود از خودش در مجلس شام
دیدند جا شد در دل یک تشت، دریا
با روضه اش از کربلا تا مشهد آمد
دریا به دریا، چشم من... تا هشت دریا
#محمد_عابدی
#اشعار_رضوی_عاشورایی
قم المقدسه
🆔 @Abedi_Aaeini
🆔 @Pelak15
ساعت هشت، زمان، زائر صحن رضوی ست
از لب پنجره ها، ذکر رضا می بارد
#محمد_عابدی
قم المقدسه
🆔 @Abedi_Aaeini
🆔 @Pelak15
🌺🙏 به پیشگاه سلطان علی بن موسی الرضا (ع)
تماشا
.............
هشتمین آیینه ای در آسمانِ آل طاها
بر شبِ آلوده ام قدری بتاب ای ماهْ بالا
می روم بالا از آغوش تو... تا شاید بچینم
از بلندای نخیلِ چشم هایت، چند خرما
با تو نورم بی تو کورم، صد مدینه از تو دورم
یک خراسان راهی ام کن تا قدمگاهت، اماما...!
مولوی با شمس تبریزی، چنان... بی خود شد از خود!
وای اگر شمس خراسانی، عبا می داد او را
از طریقت تا حقیقت، با تو راهی نیست خیلی
یک دلِ همراه می خواهد، کمی ایمان و تقوا
در حرم هر کس برای دلبری یک شیوه دارد
من کبوتر می شوم پر میکشم تا بیکران ها
دل به دریا می زنم با دیدن حوض قشنگت
دیگران درگیر آدابند و من غرق تماشا
زائری پشت سرم بود و صدایش زیرِ گوشم
چشم در چشم تو بود و با «امین الله»، دریا
با زبان بی زبانی روضه ای خواند از جوادت
در شبستانِ نگاهت ربّنا شد؛ گفت مولا -
از قنوتم می چکد بارانی از دلمردگی ها
بسته ام بر پنجره فولاد، دل را... ای مسیحا
زنگِ ساعت مثل ناقوسی صدایم کرد و رفتم
تا بخوانم رکعتی... بالاسرت را با تمنّا
موج عشاقت مرا می برد از این سو به آن سو
دست آوردم بگیرم یوسفم را چون زلیخا
زیر پا افتادم و شد روضه ای بر من مجسم
قتلگاه و خیمه ها را دیدم و افتادم از پا
کربلا در کربلا دورِ ضریحت در طوافند
اربعینی ها، تو را دارند و مَستند از تولیّ
از نماز ظهرِ عاشورا گرفتم مشهدم را
از نماز ظهرِ مشهد هم گرفتم کربلا را
#محمد_عابدی
اشعار_رضوی
قم المقدسه
🆔 @Abedi_Aaeini
🆔 @Pelak15
😭😭😭😭😭😭
کربلا را از تو میخواهم رضا
مشهدت را هم خودت امضا بکن
#محمد_عابدی
قم المقدسه
🆔 @Abedi_Aaeini
🆔 @Pelak15
🖤😭 برای امام رضا (ع) و زائرانی که در شهادت ایشان کیلومترها راه را بر سر و سینه زنان و اربعین گونه به مشهد می رسند
دسته دسته
.....................
می رسد خورشیدِ گنبد کم کم از پشت کَلات ۱
از قدمگاهت، خراسان... آب دارد نه قنات
دسته دسته می رسند از کوه های بی عبور
خیل مشتاقان تو از بامیان و از هرات ۲
تا برایت مویه و افغان کنند از عمق جان
پیرزن ها می رسند از این دهات و آن دهات
با هزاران عشق، آهوها به سمتت می دوند
جاده ها هم راه افتادند از شوق صدات
تا شفا گیریم از لب های باران خورده ات
حمد می خوانیم و هستیم ای رضا بر این صراط
چشم ما در روضه های جدّ تو دریا شده
خضر این راهیم و دلخوش بر همین آب حیات
کاروان ها از عطش پر بود اما چشم ها...
کربلا پشت سر ما بود و ما رو به فرات
با سلیم از زینب و کنز حیا اغنا شدیم ۳
با موذن زاده دل بستیم بر آهِ بیات ۴
شب به شب روشن تر از قبلیم در چشمان تو
نور می گیرد دل ما از تو ای خورشید ذات
روز آخر، بی قراری بود و یک شهر شلوغ
تا ببینم روی ماهت را... شدم از دور مات
یک خیابان مانده تا گنبد زمینگیرم کند
آه از آن ساعت که این دیوانه می افتد به پات
#محمد_عابدی
#اشعار_رضوی
قم المقدسه
...................................................
۱. کلات:
یک. نام شهری مرزی در شمال شرقی مشهد به نام کلات
دو. قلعه ای به نام کلات نادر یا کاخ خورشید
۲. بامیان و هرات: نام دو شهر افغانستان
۳. قطعه زینب زینب اثر استاد سلیم موذن زاده اردبیلی
۴. اذان معروف استاد رحیم موذن زاده اردبیلی در آواز بیات ترک
🆔 @Abedi_Aaeini
🆔 @Pelak15
👌🌷 به امام رضا (ع) که چشم است و چشم انداز
چشمت
................
مرا آیینه کرده، نور چشمت
خدا پیداست در منشور چشمت
دل بیچاره من قصد دارد
شبی راهی شود تا طور چشمت
چه چشمانی! چه چشمانی! جهانی -
نخواهد شد حریفِ زور چشمت
وجودت عین قرآن است و دارد
هزاران آیه در یک سوره، چشمت
کلامت، سبزوارِ باشکوهی ست
یقین دارم به نیشابور چشمت
تو را مسموم و من را مست کردند
حکایت هاست در انگور چشمت
#محمد_عابدی
#اشعار_رضوی
قم المقدسه
🆔 @Abedi_Aaeini
🆔 @Pelak15
😭🖤 برای امام رضا (ع) و زائران روحانی شهید که با زبان روزه در آغوش او جان دادند
جنینِ جنون
......................
شوق یعنی یاکریمان دور گنبد در طواف
ذوق یعنی شاعری در «روضه» های اعتکاف
آمدم با هر چه دارم- با ندارم های خویش-
عشق یعنی ماجرای آن زن پیر و کلاف
از سر من هم زیاد است اینکه می بینی مرا
گاه گاهی یک نگاهی می دهد ما را کفاف
آنچه ما را می رساند تا تو...! شور و معرفت
آنچه ما را می کشاند تا تو...! عین و شین و قاف
تا بشویم دور تا دور ضریحت را به اشک
بارها از حج واجب داده ام من انصراف
غرقِ امواج توام در بیکرانِ مرقدت
از زیارتنامه خواندن، آه... ما را کن معاف
در حرم وا می شود نطق تمام زائران
پیش تو نرم است مولاجان، زبان اعتراف
مادرم دیشب به خوابم آمد و آرام گفت:
قالیِ اشکی برای مادرش زهرا (س) بباف
من همان آهوترین زندانی ام در بند خویش
ضامنم ای کاش باشی، توبه کردم از خلاف!
در مسیر کوی تو، یک اربعین باران شدم
-داستان عشق سی مرغ و وصال کوه قاف-
زائرانت، آسمانِ آبیِ باریدنند
خادمانت اسوه ی سبز حجابند و عفاف
سیزده نور زلال از ربّنایت جاری اند
خوش به حال من...! که من هم مستم از این ائتلاف
صبح صادق می دمد هر روز از لبخند تو
سر برون می آورد خورشیدِ چشمت از شکاف
کیستم من بعد هر بار آمدن در این حرم!؟
آن جنینی که جدایش کرده اند از بند ناف
عاشقم... یک عاشقِ از خویشتن خالی شده
هیچکس اندازه ی عاشق ندارد انعطاف!
تا ابد زیر عبای دست تو میخانه شد
دعبلانه هر که زد از عشق والای تو لاف
یا سریع و یا انیس و یا حسیب و یا رفیق
شد حسابم با تو بعد از این زیارت، صاف صاف
کثرتِ وحدت نمایان است از آیینه ها
ای کسانی که به سر دارید ننگ اختلاف!
شیعه و سنی یکی هستند در این آستان
راه حق دور است از هرگونه مکر و انحراف
با زبان صلح باید در دل مردم نشست
تیغ غیرت، هر کجا بیرون نیاید از غلاف!
می توان چون او رضا (ع) بود و رضا بود از جهان
می توان چون او علی (ع) بود و به وقتش در مصاف!
#محمد_عابدی
#اشعار_رضوی
قم المقدسه
🆔 @Abedi_Aaeini
🆔 @Pelak15
✋🏻🤦🏻 در شیوه ارادت و شاعری برای امام زمان (عج) و امام حسین (ع)
رفیق
...............
سال ها در خلوتت، خلقِ اثر کردی رفیق
عالَمی را با غزل هایت خبر کردی رفیق
دم زدی از او که عمری دم زد از آزادگی
در خودت مثل کبوترها سفر کردی رفیق
منکِر از هر سو تو را می خواند و تو با روشنی
از بدی ها و پلیدی ها حذر کردی رفیق
با امامت، نیمهْ شب در جمکرانِ سبز دل
دست بیعت دادی و سیرِ قمر کردی رفیق
مرحبا...! اما هزاران بار بین کوچه ها
از کنارش بی تفاوت هم گذر کردی رفیق
خوش به حالت که شبت با نام مهدی صبح شد
روز را با مردمت اینگونه سر کردی رفیق!؟
روضه را با احتیاط و لطف گفتی یا که نه
داغ او را با نوشتن، بیشتر کردی رفیق!؟
تیرها سمت امامت می دوند و پیش او
خوب دقت کن چه چیزی را سپر کردی رفیق
خوب دقت کن به آنچه می نویسی از امام
بارها دیدم مدادت را تبر کردی رفیق
در میان قیل و قالِ جعفرِ کذّاب ها ۱
جعفر طیار اگر باشی هنر کردی رفیق ۲
#محمد_عابدی
#اشعار_مهدوی
قم المقدسه
.........................
۱. جعفر بن علی معروف به جعفر کذّاب فرزند امام هادی (ع) و از مدعیان امامت پس از شهادت برادرش امام حسن عسکری (ع) بود؛
۲. جعفر ابن ابیطالب ملقب به ذوالجناحین و مشهور به جعفر طیار یکی از صحابه و پسر عموی پیامبر اسلام حضرت محمد (ص) و همچنین برادر بزرگتر علی بن ابیطالب (ع) بود.
وی در غزوه موته (سال هفت بعد از هجرت) پرچمدار سپاه اسلام بود تا زمانی که دو دستش را قطع کردند
محمد (ص) در مورد او گفت: «خداوند به جای آن دو دست، دو بال عطا فرمود که بدانها در بهشت پرواز کند بهر جای که خواهد».
🆔 @Abedi_Aaeini
🆔 @Pelak15
🔻ابتدای ماه شوال؛ سالمرگ بدرک واصل شدن متوکّل عباسی لعنه الله
در سال 247 هـ، به دستور فرزندش به قتل رسید. مدّت خلافت او 14 سال و ده ماه و عمر نحسش 41 سال بود.
متوکّل بعد از واثق، در 232 هـ به خلافت نشست. در ایّام او لهو و لعب و طرب، مخصوصاً در مجلس او بسیار بود.
🔺نفرین امام هادی علیهالسلام در حقّ متوکّل عباسی لعنه الله
✨در روز بسیار گرمی، متوکل عباسی لعنةاللهعلیه به همراه وزیرش فتح بن خاقان، سوار بر مَرکب شدند و حکم کرد که جمعی از امیران و علما و سادات و اشراف در رکابش پیاده بروند و از جملۀ آنها، امام هادی صلواتاللهعلیه بودند. حاجبِ متوکّل میگوید: آن حضرت را مشاهده کردم که پیاده میرفتند و خستگی زیادی میکشیدند و عرق از بدن مبارکشان میریخت.
نزدیک رفتم و گفتم: ای فرزند رسول خدا خسته شدهاید؟ حضرت فرمودند:
«هدف متوکّل از این کارها، سبک کردن من است، ولیکن حرمت بدن من نزد خداوند، کمتر از ناقۀ صالح پیامبر نیست»
وقتی به خانه برگشتم، این قصّه را برای معلّم فرزندان خود نقل کردم؛ او گفت: متوکّل سه روز دیگر هلاک میشود! گفتم: از کجا فهمیدی؟! گفت: برای آنکه حق تعالی در قصۀ قوم صالح فرموده است: «تَمَتَّعُوا فِي دارِكُم ثَلاثَةَ أَيَّامٍ ذلِكَ وَعدٌ غَيرُ مَكذُوب.» (سوره هود، آیه ۶۵) و آنها پس از کشتن شتر صالح پیامبر، سه روز بعد هلاک شدند و منظور امام علیهالسلام هم این بوده است.
وقتی این سخن را شنیدم، گفتم پس بهتر است احتیاط کنم؛ لذا اموال خود را پراکنده کردم و منتظر ماندم ببینم چه میشود. روز سوم شد؛ منتصر فرزند متوکّل، با جمعی به آن ملعون حمله کرده و او را کشتند! بعد از مشاهدۀ این اتّفاق، به امامت حضرت اعتقاد پیدا کردم؛ به خدمت ایشان رفتم و آنچه میان من و آن معلّم گذشته بود را عرض نمودم.
امام هادی علیهالسلام فرمودند: «معلّم راست گفت؛ من در آن روز بر او نفرین کردم و حق تعالی دعای مرا مستجاب گردانید.»
📚 بحار الانوار (علامهمجلسی)، ج۵۰
🍃نقل شده است که به خاطر جسارتهایی که متوکّل در مجلسی به امیرالمؤمنین علیهالسلام کرد، منتصر پسرش چند نفر از غلامهای خاص پدر را مأمور کشتن وی کرد، و آنها در حالی که متوکّل مشغول شرب خمر بود، خونش را ریختند و در روز سوم شوال سال ۲۴۷ هجری به درکات جحیم شتافت؛ و در همان روزی که متوکّل به دستور پسرش منتصر کشته شد، مردم با او در قصر معروف جعفری بیعت کردند.
🔥 «اللّهُمَّ العَن أبَا الشُّرُورِ وَ أتباعَهُ
🌙 #ماه_بهشت
🆔 @emamateradat
🆔 @Abedi_Aaeini
🆔 @Pelak15
#امام_هادی_ع
چشمان روشن تو ای چشمه ی حقیقت
آیینه ی زلالِ «یٰا هٰادیَ المُضِلّین»
#محمد_عابدی
قم المقدسه
🆔 @Abedi_Aaeini
🆔 @Pelak15