eitaa logo
اشعار آیینی محمد عابدی
411 دنبال‌کننده
1.8هزار عکس
123 ویدیو
24 فایل
به اصرار هنردوستان و عاشقان ادبیات، برخی از اشعار آیینی اینجانب محمد عابدی در کانال زیر قرار گرفت تا مورد استفاده عزیزان قرار گیرد. 🔰ارتباط با ادمین @Kara_holding
مشاهده در ایتا
دانلود
😭🙏🏻 تقدیم به حضرت رقیه (س) از زبان دختری زائر پرستو ............... دختری با چشم خیسش شانه زد موهای خود را در دل دریای خون انداخت آن قوهای خود را آسمان می دید دختر مثل مادرهای عاشق زیر چتر چادرش برده پرستوهای خود را اربعین آمد که او هم باز باشد یک کبوتر او که بر بالَش نمی بالید و بازوهای خود را...! زائر شش گوشه ای شد که برایش آشنا بود دختری که ذوبِ او بود و النگوهای خود را... در وداع آخرش حس کرد دردی ناگهان را در وداع آخرش بارید پهلوهای خود را قم المقدسه 🆔 @Abedi_Aaeini 🆔 @Pelak15
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🖤😭 به ساحت بی بی سه ساله رقیه (س) ................. بیت الغزل ناب، رقیه (س) منظومه ی بی تاب، رقیه (س) دردانه ی الله، حسین (ع) است دردانه ی ارباب، رقیه (س) قم المقدسه 🆔 @Abedi_Aaeini 🆔 @Pelak15
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
15.19M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 رد پای حقیقت 📍بررسی وجود حضرت رقیه سلام‌الله‌علیها بر اساس کتب تاریخی اسلام با نمایش اسنادی که از دست مافیای تحریف در امان مانده 📜 مجموعه ویدیو هایی است که دست دشمنان را برملا می کند و تحریف ها و دروغ های تاریخی که انجام داده اند را نشان می دهد 📎نسخه با کیفیت ویدیو را میتوانید در آپارات تماشا کنید 🆔 کانال ایتا بنیاد فرهنگی امامت 🆔 @Abedi_Aaeini 🆔 @Pelak15
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🖤 به پیشگاه اباعبدالله الحسین (ع)، خواهرش زینب کبری (س) و دردانه اش رقیه (س) زبان الکن ................... با من چه ها نکرده، یک یا حسین گفتن من عاشق حسین و او نیز عاشق من ما دل‌شکستگان را باکی نباشد از حشر با گوشه ی نگاهی، تکلیف ماست روشن ما را بس است بودن در روضه های سبزش از گندم بهشتش، یک خوشه... آه چیدن مأموم های دیروز، این روزها امامند آن دوستان که «گشتند»، امروزِ روز... دشمن ده روز عاشقی کرد، اما به نام مهلت از صلح گفت و ایمان، جنگاوری فروتن روز دهم رسید و او کرد عزم میدان با اینکه قصد کشتن، در سر نداشت اصلاً اکبر رسید از راه، با او حسین، همراه آنگونه که می آید از کوه، سیلِ بهمن تاریخ را بخوانید، عباسِ او نشان داد یک شیرِ زخم خورده، باشد حریف صد تن گردن کشید اصغر، لَختی رجز بخواند تیر سه شعبه آمد، دیگر نبود گردن! در خیمه های سوزان، سجاد دید یک آن معجر به خاک افتاد، آتش گرفت دامن زینب، اسیر درد است از لحظه ی تولد باید که دق کنیم آه، از غصه های این زن از آسمان ابری، خون می چکد به صحرا خورشید دم گرفته، کرده سیاه بر تن از داغ سینه سوزش، از غربت سه روزش آخر چه می شود گفت با این زبان الکن!؟ یک ، یک پا برهنه در دشت تو فرض کن اتاقی را با هزار سوزن! در خلوتِ خرابه، مُرد از فراق بابا بابا رسید اما... در ساعت معین! قم المقدسه
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا