آدمـیـزاد
قفلی🥲
اونجایی که میگه:
میزنم حرفمو با میز با آینه دیوار
چون دیگه با تو امیدی نیست به دیدار
به جز بیبی فیس بودن، یه چیز دیگه هم داریم به اسم بیبی ویس بودن،
اینجوریه که با 27 سال سن تلفنو برمیداری، طرف میگه گوشی رو بده به بزرگترت 💔
وجدانا یه سوال میپرسم نخندین؟؟
این خارجیا که صلوات ندارن وقتی دعوا میشه چیکار میکنن که دعوا رو تموم کنن؟؟
خیلی فکرمو مشغول کرده.
هدایت شده از مـحیا؛
یه وضعیتی دارم که حاضرم امیکرون و قارچ سیاه و انفولانزارو باهم بگیرم ولی نرم امتحان بدم.
#فشارامتحان
روی تخت دراز میکشم:
خدا را شکر، روز خوبی بود
خیلی حس خوبی دارم وقتایی که بهم احترام میذارن آدما ..
دلم در آن میان نهیب میزند:
مگر آنها از اخلاقت توی خونه خبر دارن؟
حضور قلبت توی نماز رو چطور؟
وقتایی که به جای کار مفید تلف میکنی چی؟
توجیه میخواهد قد علم کند، اما نمیگذارم.
واقعا اگر پرده پوشی خدا نبود ،شاید خانوادهام هم به من محبتّی نداشتند..
صدای مولای متقیان را از میان قلبم میشنوم که می گویند:هشدار! هشدار! به خدا سوگند! خداوند چنان پرده پوشی کرده که می پنداری تو را بخشیده است.
حکمت ۳۰
نهجالبلاغه❤️