#داستان_زندگی 🌸🍃 روژان کنار درس معلمی که میخوند کار میکرد ، مادرش اما دیگه کار نمی کرد و با همون پول بازنشستگی شوهرش زندگی میکرد. حالا هشت سال گذشته بود، قدر یه عمر بود . روژان می رفت مدرسه درس میداد و مادرش تمام این سالها جز خورد و خوراک هیچ خرجی واسه خودش نکرده بود و تونست با وام یه خونه دو طبقه تو جنوب تهران بخره ، برای یه زن که از شستن دستشویی های مسافر خونه شروع کرده بود این خود خوشبختی بود . تمام این سالها مادر روژان دلتنگ هیچکس نبود جز یه خاله که توی روستا خودشون داشت خودشم عین روژان تک بچه بود و تو بچگی یتیم شده بود و پدر و مادرش و از دست داده بود ، دلشو نداشت برگرده انگار میترسید با واقعیت روبرو بشه روژان که دلتنگی مادرشو دید عزمشو جزم کرد برگرده روستا تا مادرش دوباره خاله رو ببینه سوز عجیبی تو روستا بود ، تا زانو برف اومده بود، در خونه خاله رو که زدن با چند لحظه مکث یه خانوم در باز کرد و متعجب به روژان نگاه کرد و انگار داشت فکر میکرد این کیه که با دیدن مادرش هی بلندی کشید و گفت بالاخره اومدین؟ کنار بخاری نشسته بودن که زن گفت دختر خاله چقدر دیر اومدی ؟ مادرم سال آخر چشم به راه تو بود تو خواب و بیداری اسمت صدا میکرد روژان نگاه به لباس سیاهش انداخت و گفت کی فوت شد ؟ دختر خاله با چشمای اشکی گفت فردا هفتمشه... شروع کرد به حرف زدن از این که وقتی رفتین پشت سرتون حرف زیاد بود ولی وقتی اون اتفاق افتاد مردم گفتن خدا جای حق نشسته ابرو بردن بی آبرویی داره . مامان با تعجب گفت کدوم اتفاق : که شروع کرد به گفتن ، دو سه سال از رفتن شما بیشتر نگذشته بود که یه روز یحیی بی وقت میره خونه.... میبینه زنش با پسرعموش تو خونس ، یحیی عصبی میشه همونجا یه چوب دستش میاد و میکوبه تو سر پسرعمو و اونم میمیره، یحیی پنج شیش ساله فراریه ، زنش بعد اون ماجرا ازدواج کرد و اون جوون هم زیر خاک.. روژان ماتش برده بود از شنیدن ماجرا. روز بعد وقتی سرخاک خاله بودن فک و فامیل دیدنش ، بعضی ها اومدن جلو و بعضی ها از دور وایستاده بودن و پچ پچ میکردن.... تو راه برگشت روژان به این فکر میکرد تمام شبایی که مادرش از کمر درد و خودش از بوی نم مسافر خونه خوابش نمی برده یحیی فراری بوده... دوسال بعد روژان با همکارش ازدواج کرد و طبقه بالای خونه مادرش زندگی میکرد. چند سال بعد که دوباره روستا رفتن گفتن یحیی هنوز فراریه و ازش خبری نیست، انگار دنیا واقعا گرده و اعمال ما به خودمون برمیگرده پایان.... ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌

✳️ تجربه و تغییر مثبت در زندگی 🌹 سلام خوبید یکی از تجربه های قشنگ من اینه موقع ازدواج همسرت بد باشه یا خوب ، حسابش ازخانواده و فامیلش باید جدا باشه اخه ما اصلا تفاهم نداشتیم اما احترام خانواده و فامیلهاشو داشتم و همین احترام باعث شد بسیار مشتاق با دوتا از فامیلهاشون فرزندانم وصلت کردن هر چند زندگی خودم بی عشق و دوست داشتن سپری شد اما نام نیکی در بین فامیل باقیمانده •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈• @Adamvhava •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•

❤️🍃❤️ #سیاستهای_همسرداری ❌مشاجره در خانواده ❗️ گاهی بین #زن و #شوهر سر قضیه‌ای #مشاجره میشه... و زن یا مرد به همسرش میگه: "مطمئنم فلان مطلب را به من نگفتی" و همسرش نیز با #عصبانیت میگه: "گفتم که!😡" و سر همین قضیه، بگو مگو و مشاجره‌ی سختی رخ میده...😬 ✍ پیشنهاد میشه با یک تغییر جزئی در #الفاظ خودتون ✔️ از ایجاد مشاجره و تشدید شدن ناراحتی و عصبانیّت یکدیگر‌ جلوگیری کنید! ✍ مثلاً به همسرتان بگید: "اگر فلان مطلب را گفتی شرمنده من #نشنیدم." ✍یعنی کلمه‌ی "شرمنده نشنیدم" را 👈بجای کلمه "نگفتی" به کار ببرید تا همسرتان #عصبانی نشده و فضای زندگی متشنّج نگردد.✔️ •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈• @Adamvhava •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•

#خانه_داری ᭄🏡 تمیز کردن انواع کفش ֍֍֍֍֍֍֍֍֍֍֍ ‌‌•┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈• @Adamvhava •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•

✳️ تجربه و تغییر مثبت در زندگی 🌹 سلام خسته نباشین ٬واقعا ازتون ممنونم بابت کانال بسیار خوبتون٬ امیدوارم که همیشه کانالتون پابرجا بمونه🙏 ممنون میشم پیامم رو تو کانال بذارین روی صحبتم با خانومایی هست که اصلا روی خوش به شوهراشون نشون نمیدن و یه تشکر خشک و خالی نمیکنن بابت زحمتی که اقایی میکشه خواهرای عزیزم باید قدردان زحمت های همسرامون باشیم٬ چرا نمیتونیم تشکر کردن رو به زبون بیاریم؟ گاهی اوقات مرد این توقع رو از همسرش داره که ازش تعریف و تمجید کنه٬ قدردان زحمتاش باشه٬ اگه شما بعنوان زن خونه همیشه احترام شوهرتو نگهداری حتی تو بحث و جدل هم بی احترامی نکنی مطمئن باش که شوهرتم به این پی میبره که شما ملکه زندگیش هستین من زن و شوهری رو میشناسم که حدود چهل ساله دارن درکنار هم زندگی میکنن ولی بچه دارن نمیشن ٬ مشکل هم از خانومه هست ولی با این حال همیشه سرزنده و شادن٬ شوهر این خانوم حکم عموی منو داره یروز به شوهرش گفتم عمو احمد راز این زندگی عاشقانه چیه که نمیتونین یه لحظه ازهم دور باشین؟ گفت بخاطر عزت و احترامی هست که خانومم برام قائله ٬ تو این چهل سال زندگی مشترک تاحالا نشده بابت کاری که براش میکنم و وظیفه هر مردیه تشکرنکنه ٬صبح بخیر عزیزم٬ شبت بخیر عزیزم گفتناش همیشه تو گوشمه٬ وقتی میخنده میفهمم که هنوز زندگی جریان داره٬ من بخاطر این همه لطفی که خانومم برام میکنه نمیتونم حتی یه لحظه به زن دیگری فکربکنم٬ بخاطر همین خصلت های خوبشه که ما درکنار هم خوشیم اینهایی رو که گفتم داستان نیست بلکه زندگی واقعی یک زن و شوهریه که همدیگرو میپرستن و به داشتن همدیگه میبالن و در گوشه ای از این شهر زیر سایه خدا زندگی عاشقانه ای دارن احترام و عشق به همدیگه زندگی رو همیشه نگه میداره٬ پس بیاین مثل روزای اول اشنایی بازم عاشق باشیم☺️ زندگی همچنان عاشقانه میشه اگر احترام و عشق حرف اول رو بزن •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈• @Adamvhava •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•

❣☘❣☘❣☘❣ #سیاست_زنانه سعی کنین قهر کردن رو از زندگیتون حذف کنین چون با قهر کردن فاصله ها بیشتر میشه وقتی ناراحت می شین یکم سر سنگین تر باشین، کمتر بخندین ولی قهر و لجبازی نکنین. اینجوری اولا راه آشتی و نازکشی رو برای شوهرتون بازتر میذارین و دوما مشکل سریع تر حل میشه. البته به شرطی که برای سرسنگینی و اخم تون ارزش قایل باشن و این سرسنگینی تو چهره تون مشخص بشه. معمولا خانم هایی که همیشه شاد هستن این سرسنگینی زودتر تو چهره شون مشخص میشه •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈• @Adamvhava •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•

دوتا خاطره بانمک هم از بچگیم یادم اومد حیفم میاد نگم🙈😅 چه فعال شدم امروز من بچه بودم خیلی شیرین زبون بودم مامانم اینا هم از خیلی کوچیکی منو کلاسای قرآن و اشاره و اینا میذاشتن هر جا میشستم بهم میگفتن بیا شعر بخون یا حدیث با اشاره بگو یا قرآن بخون😅 منم اکثرا دنبال بازی خودم بودم بس ک شیطون بودم اعصاب و حوصله نداشتم هی براشون شعر و قرآن بخونم😅 یه سری خاله ام که اون موقع مجرد بود بم میگه از لواشکت به منم میدی؟🥺 منم نه گذاشتم نه برداشتم گفتم امام علی علیه السلام میفرمایند هرکی لواشک خودش😒😂😅 هنوز که هنوزه بعد از ۲۰ و اندی سال این ضرب المثله همین خاله ام با عموم ازدواج کردن اومدن طبقه پایین خونه ما نشستن قبل از اینکه عروسی کنن عموم سالها خاله امو دوست داشت از وقتی دبیرستانی بود و تا دانشگاهش نگفته بود بعد که میره دانشگاه هم بابام بش میگه تا کار پیدا نکنی نمیشه بریم خواستگاری بعدم که میان خواستگاری مامان بزرگم خدابیامرز میگه نامزد بکنن ولی هییییچ کس نباید بفهمه حتی خاله های مامانم تا خاله ی وسطیم ازدواج کنه خلاصه من اون موقع ۴ سال اینام بوده یه روز تو یه مهمونی خیلی بزرگ میرم پیش یکی از خاله های مامانم از اونجایی هم که همیشه انگار بلندگو قورت داده بودم😂 بلند گفتم خااااله خاله میدونی چیشده؟؟؟؟ قشنگ توجه همه جلب شد😂🤦🏻‍♀ خاله گفت چیشده؟ گفتم خاله ام با عموم میخواد ازدواج کنه☺️😂😕 قیافه ی خاله هام و مامانم و مامان بزرگم بنده های خدا دیدنی بود🤦🏻‍♀ اتفاقا هم بعد از سوتی های مکرر و بیتاب شدن دو کفتر عاشق قبل از ازدواج اون یکی خاله ام این یکی کوچیکه عروسی کرد. و به محض اینکه عروسی گرفتن خدا به برکت و میمنتش یه خواستگار خوب برای این یکی خاله ام فرستاد و تو کمتر از یه سال این یکی هم عروس شد😍😘 کاش قدیما انقد سخت نمیگرفتن... •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈• @Adamvhava •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•

پنج ترفند شگفت انگیز با پوست تخم مرغ (☝️) بعد از دیدن این گیف دیگه هیچوقت پوست تخم مرغا رو دور نمیریزید 😎 •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈• @Adamvhava •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•

✳️ تجربه و تغییر مثبت در زندگی 🌹 سلام خدمت خانمای گل تو کانال که همیشه تلاشگر و با محبت هستن 🌺 من ۲۰ و عشق جان ۳۰ سالشونه میخواستم در مورد تجربه ای که داشتم بهتون بگم امیدوارم تو کانال درجش کنین. همسر من بخاطر سفر کاری مجبوره یه ماه بره اهواز و خیلیم دلتنگش میشم ، این دفه که رفتش قرار شد یه ماه دیگه کار کنه😔 و من مجبورم باز تحمل کنم خیلی دوری برامون سخته ۶ساله ازدواج کردیمو یه پسر قند عسل سه ساله هم داریم☺️ تو این مدت اولین بارشه که میره سفر دور بخاطر شرایط بد اقتصادی مجبوره. من خیلی ناراحت بودم هروز زنگ میزدم میگفتم پس کی قراره بیای نمیتونم یه ماه دیگه صبر کنم زود بیا ، گریه میکردم اون بنده خدام میگفت مجبوریم باید تحمل کنیم میگفت وقتی تو اینطوری میکنی منم اینجا نمیتونم کار کنم خیلی زود خسته میشم 😒 منم از اونروز به بعد دیگه تصمیم گرفتم هروقت زنگ میزنم بگو بخند کنم اونم روحیه میگیره میگه کم مونده سعی میکنه زود کارشو تموم کنه بیاد پیشم 😊 یه بار یکی از فامیلامون گفت که غسل صبر کنم صبرم بیشتر شه منم کردمو الان دیگه صبرم بیشتر شده خداروشکر 👍 امیدوارم همتون تو زندگی خوشبت شین و واسه خوشبختی هم نوع خودتونم دعا کنین 🙏دوستون دارم ❤️ •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈• @Adamvhava •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•

#سیاست_های_زنانه ✅ خانمااگر میخواین همسرتون عاشقتون باشه ؛ پس توی خرج کردن پول هاش دقت کنید! یعنی ولخرج نباشین... قبل از خرج های بزرگ و نیمه بزرگ، باهاش مشورت کنید! ➖ چون اینجوری میفهمه شما قدر پولی که بازحمت بدست اورده میدونید و با یه خانوم مدیر و مدبر طرفه 👈 برای خودتون خرج کنید 👈 خوب بپوشید 👈 به سلامتی تون برسید 👈 آموزش ببینید ولیییی به جا و به اندازه ... •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈• @Adamvhava •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•

❣☘❣☘❣☘❣ انتظارات مردان از زنان! ❶ طوری با من رفتار کن که احساس کنم بی همتا هستم. گاهی مردها مثل پسربچه ها می شوند. ❷ وقتی گیج و سردرگم هستم به من نگو چه کار باید بکنم. وقتی در این حالت هستم سعی کن به نحوی مرا به مسیر مناسب برگردانی. ❸ هرگز مرا با شوهر دیگران مقایسه نکن. ❹ درک کن که برای کسب آرامش نیاز دارم تلویزیون تماشا کنم، به خصوص مسابقه فوتبال. ❺ درک کن که خیلی دوست دارم گاهی برای رابطه جنسی پیشقدم شوی. ❻ سعی نکن برای هر کاری که می کنم مرا سوال پیچ کنی و از من توضیح بخواهی. به قضاوتم احترام بگذار. •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈• @Adamvhava •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•

بفرست واسه کسایی که عاشق میزچیدن هستن👌 به همین‌راحتی ۳سوته شیکترین‌میزو بچین😍🤗به جای توت‌فرنگی یا گوجه سبز میتونی میوه‌های اسلایس شده به سلیقه خودت جایگزین کن 🎈 🍩 •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈• @Adamvhava •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈• ‌‌