. من دوتاخواهر دارم یکی کلاس سوم یکی پنجم از وقتی کلاس ها آنلاین شده با یه گوشی درس میخوندن😄 امسال سه بار این خواهرا شارژر گوشی رو خراب کردن😑 بابام هم بهشون گفته بود وای به حالتون اگه دوباره خراب کنید و پولش رو ازخودتون میگیرم خلاصه کلی دعواشون کرده بود 😬 تا اینکه یه روز بعد از ظهر مامانم خواب بوده بیدار میشه میبینه اینا وسایل و اسباب بازی هاشونا گذاشتن تو کوله پشتی هاشون و میخوان از خونه برن😳 مامانم میپرسه چرا چی شده؟؟ میگن شارژر رو خراب کردیم و از بابا میترسیم😰 خلاصه شب که بابام میاد بهشون میگه کجا میخواستید برید؟؟ اینام میگن توبیابون و کوه بابام بهشون میگه دفعه بعد یه کم نون خشک هم بردارید گشنه نمونید🤣 •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈• @Adamvhava •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•

با خواهرم داشتیم حرم میرفتیم نزدیک حرم که شدیم چند قدم جلوتر یک خانوم میانسالی یک بسته شکلات پشمکی باز کرد آدمای اطرافش اومدن نفری یکی برداشتن منو خواهرمم گفتیم بیا بگیرم رفتیم نزدیک دستمونو تو پلاستیک کردیم نفری یکی برداشتیم تشکر کردیم 🙂 یک دفعه خانومه گفت عزیزم دخترم ما گروهی اومدیم بیرون این نذری نیست ما. خانواده ایم 😒😒 خدا وکیلی این شکلی شدیم 😅😅😅 گفتیم شرمنده خانومه گفت حالا که برداشتین برا امواتمون فاتحه بخون ، خدا شاهده سه چهار تا پسر جوون 19،20 تو گروه بودن بلند زدن زیر خنده ، 😂😂 منو خواهرم شکلات به دست رفتیم حرم 😢😢 همونجا عهد کردیم دیگه نذری نگیریم تا ضایع نشیم 😢😅 •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈• @Adamvhava •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•

سلام خانوما💜 یبار که خونه مادربزرگم بودیم همشون رفتن توی زمین کشاورزی کار داشتن منم خونه موندم ک غذا بپزم👩‍🍳 خلاصه یه قرمه سبزی درست کرده بودم درحد جام ملتهای اروپا😏😁سیاه سیاه خیلیم خوشمزه بود وقتی برگشتن سفره رو انداختمو غذارو کشیدم ، پدر بزرگمم تو آشپزخونه نشست گفت من نمیتونم بیام سرسفره همینجا بهم غذا بدین ، خودشم از توی کابینت کنارش نمکدون رو درآورده بود و درحال خوردن بودیم همه میگفتن وااای خیلی خوشمزس به به و چهچه منم اینجوری☺️☺️ دیدم پدر بزرگم از توی آشپزخونه میگفت این چرا اینقد بدمزس خیییلیییی بده ، منم اینجوری شدم☹️☹️ همه گفتن اینکه خیلی خوبه چرا میگی بده گفت بدترین مزه رو میده😐یکسر هم داشت نمک میزد به غذاش جوری بود ک رو غذاش سفید بود😂😂 دیگه گذشتو آخر شب منو خواهرم گرسنمون شد گفتیم یذره قرمه سبزی بخوریم نمکدون هم آوردیم ، یه ذره نمک زدم دیدم ای وای چه مزش بددددده🥴🥴🥴شیرین بوووود بله درست فهمیدین توی نمکدون بجای نمک شکر بود پدربزرگمم همش داشته شکر به غذاش میزده😂😂😂 آخه بگو مادربزرگ چیز دیگه ای نبوده ک شکر رو بریزی توش🥴🥴 •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈• @Adamvhava •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•

#سیاست_رفتاری تو مسافرتا تو ماشین وقتی شوهرتون داره رانندگی میکنه،بهش برسید... گاهی میوه قاچ کنید بذارید دهنش🍊🍎 یا تنقلات...🍟 یا چایی واسش بریزید☕️ خیلی بهش میچسبه از دست بانو...😊 یا گاهی همینطور که داره رانندگی میکنه شونه هاشو ماساژ بدید... •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈• @Adamvhava •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•

. الهی امروز برایت همان روزی باشد که می خواهی ، همان هایی را ببینی که دوستشان داری ، همان حرف هایی را بشنوی که دلت می خواهد ، و همه چیز همان جوری پیش برود که آرزویش را داری ... خوشبختی برایِ هرکس تعریفِ ویژه ای دارد ، و من خوشبختی به سبکِ خودت را برایِ تو آرزو می کنم ... •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈• @Adamvhava •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•

#چالش_سرگذشت_تجربه سلام فاطمه جون ی تجربه ی زندگی من اینه ک من مجرد ک بودم فرزند ناخلفی بودم ی دوس پسر بیشعور داشتم دیگه نمیخواستم باهاش باشم اونم منو تهدید کرد ک به خونوادت همه چیزو میگم منم قبل از اینکه اون بخواد بگه رفتم ب مامانم گفتم دعوام کرد مامانم ولی وقتی طرف زنگ زد خیلی پشتم دراومد ک دیگه زنگ بزد تجربه ی زندگیم ک هزاربار تکرار شده اینه شاید خونوادت دعوات کنن بزننت یا بدترین تنبیها ولی اخرش تموم میشه همه چی هیچ وقت دور نمیندازنت بازم باهاتن •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈• @Adamvhava •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•

#چالش_سرگذشت_تجربه 🌸سلامي دوباره به دوستاي عزيز مجازي🙋🏻‍♀️من خواستم ازتجربه ي تلخي كه دوسال پيش باعث شد تامرز طلاق برم واستون بگم راستش مايه دوست صميمي داشتيم كه شب وروز باهم بوديم مسافرت وكوهو هرجا فكرشو كنين من خيلي بهشون اعتماد داشتم والان پشيمونم چرا انقد با يكي صميمي شدم كه همش باهم وقت بگذرونيم راستش اين زن وشوهر همش باهم اختلاف داشتن وشوهر اين دوستمون يجوري نقشه كشيد كه رابطه من وهمسرم كه همو خيلي دوس داشتيم بهم بريزه شوهر من ادمي بسيار غيرتيه و اين اقا ازهمين سواستفاده كرد و بنابه دلايلي كه اصلا نميدونم يک نفرو اجير كرد واسه اين كه مزاحم زنش بشه حتي تو ماشين زنش نامه مينداخت يا هميشه زنشو يک نفر تعقيب مي‌كرد خلاصه همين اقا ميره به شوهر من ميگه كه مزاحم به من زنگ زد اسم زن تو رو داده يعني جوري جلوه داد که من با اون آدم راب‌.طه داشتم مني كه ازسايه خودم مي‌ترسيدم و این باعث شد شوهرم منو بي دليل ازخونه بيرون كنه منو آواره خونه اين و اون بشم تو داغ ديدن بچم بي هيچ دليل بمونم 🥺خدا می‌دونه من چي كشيدم ده كيلو تو دوماه كم كردم من عاشق شوهرمم😣 ازدوستم شنيدم شوهرش همش شوهرمو تحريک می‌كرد از اونجايي كه خدا بزرگه دقيقا بعد از چندهفته اين آقا رو بايه زن همسن مادرش می‌گيرن و زن خودش متوجه می‌شه حتي ازشون فيلم می‌گيره وازشوهرش طلاق ميگيره گندش دراومد. خلاصه شوهرم اومد دنبالم و خیلی شرمنده بود اما چه فایده دیوار اعتمادم فرو ریخته بود خیلی طول کشید تا ببخشمش. اينايي كه گفتم حتي امیدوارم سر دشمنم نياد. خواستم بگم خواهش ميكنم باكسي صميمي نشين توحريم خصوصيتون بيان ازسرحسادت زندگيتونوبه گندبكشن خيلي زيادبود من خلاصش كردم بازم زيادنوشتم ولي خداروشكر لطف خدا باهام بود واينومعتقدم هركاري كني دودش به چشم خودت ميره😓 •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈• @Adamvhava •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•

#خواستگاری چند روز پیش برای نوه من خواستگار آمد و من را ب عنوان بزرگتر دعوت کردن ، خانواده داماد از نظر مالی بیست بودن ولی از نظر فرهنگی بیست درجه زیر صفر حالا بگذریم.... مادر داماد از من پرسید شما چطور دستشویی میرین چون فلج هستین خواهر داماد گفت حتما از ایزوگام ، ایزی لایف رو میگفت😂 گفتم بله تو مهمونی ها ایزوگام میکنم بعد که حرف از مادیات شد مادر داماد گفت پسرم پارسال یک ماشین پاشنه بلند خریده که الان قیمتش سه برابر شده نوه من که عروس باشه فرار کرد چون میخندید 🏃‍♀😂😂 خلاصه چی بگم عروسی سر نگرفت ولی ایزوگام و ماشین شاسی بلند از خونه ما بیرون نرفت الهی ب حق امام هشتم سالم و سر بلند باشید از فاطمه خانم کمال تشکر رو دارم •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈• @Adamvhava •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•

💥 چالش🤓 #چالش_سرگذشت_زندگی ✅ سرگذشت زندگی شما چطور بوده ؟؟؟ نمیدونم چی بشه این چالش 🤔 اما به نظر جالب باشه ،مثلا فکر کن قراره قصه زندگیت توی مجله خاصی چاپ بشه!!! برام بنویس بر تو چه گذشته !!!! قصه زندگی ادما قطعا متفاوت و عجیبه بخونیم و از تجربه ها استفاده کنیم ✅جوابایی که برام میفرستین بدون غلط املایی 💥 باشه لطفا 💟 جوابها رو به این آیدی بفرستید👇👇 @fatishonam2 •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈• @Adamvhava •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•

#چالش_سرگذشت_زندگی سرگذشت مادر بزرگم بصورت خلاصه میگم مادر بزرگم تو ۴ سالگی پدر ومادرشو از دست میده سرپرستیش میفته دست داداش بزرگترش که روزها توی زیر زمین قالی میبافته و ناهارش یه تکه نون خشک بوده زن داداشش کلی غر میزده تا اینکه مادر بزرگم رو از کاشان میفرستن پیش داییش تهران اونجاداییش میذارتش پیش یه خانواده درویش مذهب کلا یک ماه توی اون خانواده بوده ولی خاطرات خوبی داره از اون یک ماه نمیدونم چی میشه که دوباره برمیگرده پیش داییش اینا حالا که نوجوون شده بوده میفرستنش کلاس خیاطی تو راه یه قصابی بوده که مرد خیلی خوبی بوده مادر بزرگمو دوست داشته ولی یه خواستگار میاد برای مادر بزرگم که بدون اینکه بپرسن میدنش به خواستگاره وعشق مادر بزرگم به جایی نمیرسه ازهمون اول شوهرش که پدر بزرگ خدا بیامرزم بوده بنای ناسازگاری داشته مادر بزرگم میگه قالی میبافتم میومد خونه وسطای قالی بود با چاقو پاره میکرد دیگه اذیت های مادر شوهر وایناوبه کنار خلاصه بچه اولش که مامانم بوده بدنیا میاد وبعداز مدتی دومی که بدنیا میاد روز سوم زایمان دختر همسایه رو مینشونه پیش نوزاد تا بره دسشویی برمیگرده میبینه دختر همسایه نیست بچه اشم خفه شده بعداز اون دوتا داییهام بدنیا میان وبا ناسازگاریهاد بداخلاقیهای شوهرش میساخته تا اینکه دایی سومم رو حامله بوده ۴ماهش بوده خبر میدن شوهرت رو تو تاکسیش کشتن (راستی پدر بزرگم تاکسی داشته)زن حامله رو میکشونن دادگاه عموهای مامانم تهمت میزنن تو کشتیش ولی یه دانشجو اون حوالی درس میخونده شهادت میده که با یه مرد دعواش شده وقاتل فرار کرده الان ۵۲ ساله قاتل پدر بزرگم پیدا نشده مادر بزرگم دست تنها با قالی بافی ۴تا بچه رو بزرگ میکنه بماند که برای سرانجام دادن هر کدومشون چقدر سختی کشیده ولی خدارو شکر دایی هام همه تحصیل کرده وموفق هستن مامانم هم یه خانم موفق هست واون داییم که تو زمان مرگ پدرش تو شکم مادر بزرگم بوده از اول هوا دار مادر بزرگم بوده وهست اینم داستان زندگی پر فرازو نشیب مادر بزرگم فاطمه جون لطفا بزار دستم دردگرفت راستی مادر بزرگم همیشه به من میگه از روی زندگی من کتاب بنویس ماخیلی بهمدیگه علاقه داریم لطفا برای سلامتیشون یه صلوات بفرستین •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈• @Adamvhava •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•

کپشن انگیزشی 🌈 رفیق جان، بزار آب پاکی رو بریزم رو دستت تو تنها کسی هستی که میدونی دقیقا توانایی هات چیه نه مردم تو تنها کسی هستی که میدونی دقیقا چی باعث شادیت میشه نه مردم تو تنها کسی هستی که میدونی هدفت دقیقا چیه نه مردم تو تنها کسی هستی که شوق رسیدن به هدفت رو داری و دوست داری بهش برسی نه مردم و تو تنها کسی هستی که میتونی خواسته ی خودت رو عملی کنی ، آرزوهات رو برآورده کنی نه مردم پس بدون همه چیز به خودت بستگی داره نه مردم •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈• @Adamvhava •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•

سلام وقت تون بخیر این بار دوم بهتون پیام میدم ازتون خواهش میکنم بزارید تو کانال تون شاید کمکی بتونن دوستان کنن...زندگی پر فراز ونشیب خودم که هیچ الان واسه خواهرم کمک میخوام آبجی من الان دوبار به ۲۰ هفته که میرسه بچه ش به دنیا میاد ومیمیره باید چیکار کنه کسی سابقه داره دفعه قبل وقتی اینجوری شد دکتر گفت باید سرکلاژ بشی واسه این که بار دوم هست سرکلاژ شد دیشب ۲۱ هفته بود که خونریزی افتاد بچه به دنیا اومد ومرد😞روحیه آبجیم داغون شده الان ۲۱ هفته که دراز کش رو تخت کلی سختی آخرشم این کسی اگه میدونه چه کاری باید انجام داد کمک کنه اگه دکتر خوب تو استان گلستان یا تهران می‌شناسید با این سابقه لطفت کمکم کنید ممنون💚💚 دوستان خواهشا راهنماییشون کنید ثواب داره راهنمایی شما می‌تونه به یک خانواده زندگی دوباره بده.🙏🙏 @Fatishonam2