#درددلاعضا
#تلاش.
اهمیتی به حرف هیچ کدوم ندادم. من خوشبخت بودم هر چند شوهرم معتاد بود و سر کار نمیرفت.
به من که کاری نداشت. با شوهرم صد بار بهتر از خونهی پدرم راحت بودم.
اینجا حالا بسته به شرایط بهای بیشتری میدیدم.
تازه ماشین خریده بودم و با پسرمتفریح میکردیم که متوجه شدم باردارم. باز هم همون استرس اونبار که اگر دختر باشه چی میشه.
اصلا من دیگه بچه میخواستم چیکار؟ یه شوهر معتاد و بدون هیچ حامی.به شوهرمنگفتم و برای سقط به مطبی یکی از همکار هام معرفی کرده بود رفتم.
هزینه رو پرداخت کردم و اماده شدم تا سقط کنم. اما صدای خندهی دختر بچهای توی گوشم پیچید. با خودم گفتم خانوادهی تو به تو بی توجهی کردن خب تو دختر به دنیا بیار و بهش توجه کن. با گریه به دکتر گفتم نمیخوام سقط کنم. دلخکر شد گفت ما پول پس نمیدیم اما اصلا برام مهم نبود. از مطبش بیرون اومدم و رفتم امام زاده حسن. انقدر گریه کردم و استغفار کردم که دلم راضی شد و به خونه برگشتم
۱۴ اردیبهشت ۱۴۰۳
8.24M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💠 یه کار قشنگ که هر صبح میتونی انجام بدی!
#حجتالاسلام_عالی
۱۴ اردیبهشت ۱۴۰۳
۱۴ اردیبهشت ۱۴۰۳
5.55M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
❇️ سه راز خواندن سوره واقعه در شب جمعه.
۱۴ اردیبهشت ۱۴۰۳
۱۴ اردیبهشت ۱۴۰۳
5.67M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎤استاد #صفائی_حائری(ره)
🟢ما بدترین چیزهارو برای ولی مان می گذاریم
۱۴ اردیبهشت ۱۴۰۳
⛔ #نازکنارنجینباش
🔹با نازکنارنجی بودن، انسان نه تنها بنده خدا که اصلا انسان نمیشود
🔸 از نازکنارنجی بودن بیرون بیا! با نازک نارنجیگری آدم بنده خدا نمیشود، اصلًا انسان نمیشود؛ آدم نازک نارنجی انسان نیست.
🔹 روزه میگیری سخت است، مخصوصاً چون سخت است بگیر! شب میخواهی تا صبح احیا بگیری برایت سخت است، مخصوصاً چون سخت است این کار را بکن! یک مدتی هم به خودت رنج و سختی بده، خودت را تأدیب کن!
📗 استاد مطهری، آزادی معنوی، ص ۱۴۳
۱۴ اردیبهشت ۱۴۰۳
5.58M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎬دست نگه دارید!
بدون اطمینان مطلبی را انتشار ندهیم!
#مطهری
۱۴ اردیبهشت ۱۴۰۳
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
"هویتِ والای زَنَ اِسلامی•••🪴💚"
┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
مقام معظم#رهبری
#حجاب
#طرح_نور
#حجاب_امنیت_روانی
۱۴ اردیبهشت ۱۴۰۳
❤️حضرت علی علیه السلام فرمودند:
👈در شگفتم از كسى كه عيبهاى مردم را بد مى داند، در حالى كه خودش از همه پُر عيب تر است و آنها را نمی بيند.
🌹 منبع:
(ميزان الحكمه، ج۸، ص۳۲۳)
🌺🍃🌸🍃
#اللهم_عجل_لولیڪ_الفرج🌤
🌺🍃🌸🍃
@Solomon110
🌸🍃🌺🍃
۱۴ اردیبهشت ۱۴۰۳
#درددلاعضا
#تلاش.
چهار سال گذشت و کودکی پسرم با اینروش کار کردن من تباه شد. اما چارهای نداشتم برای زنده موندن باید تلاش میکردم. یه روز مدیر مدرسه گفت اموزش و پرورش اعلام نیاز نیرو کرده و گفته از معلم های خوب نهضت استفاده میکنه. خب درامد اونکار برام بیشتر بود و دردسر نهضت رو هم نداشت. خیلی زود کارهامردیف شد و من شدم معلم دانش اموز های کلاس اولی. کار سبزی پاککردن رو کنار گذاشتم و اما کار در منزل رو نه. از طرفی تو مدرسه دو شیفت وایمیستادم.
انقدر کار کردم و وام گرفتم که تونستم یه خونهی کوچیک بخرم.
فشار خانوادهم برای طلاق هر لحظه بیشتر میشد. مدام میگفتن تو حیفی نمون توی اون زندگی
اما من کنار شوهر معتادمشکوفا شده بودم. مثلا توی خونهی پدرم حیف نمیشدم؟
۱۴ اردیبهشت ۱۴۰۳
#درددلاعضا
#تلاش.
اهمیتی به حرف هیچ کدوم ندادم. من خوشبخت بودم هر چند شوهرم معتاد بود و سر کار نمیرفت.
به من که کاری نداشت. با شوهرم صد بار بهتر از خونهی پدرم راحت بودم.
اینجا حالا بسته به شرایط بهای بیشتری میدیدم.
تازه ماشین خریده بودم و با پسرمتفریح میکردیم که متوجه شدم باردارم. باز هم همون استرس اونبار که اگر دختر باشه چی میشه.
اصلا من دیگه بچه میخواستم چیکار؟ یه شوهر معتاد و بدون هیچ حامی.به شوهرمنگفتم و برای سقط به مطبی یکی از همکار هام معرفی کرده بود رفتم.
هزینه رو پرداخت کردم و اماده شدم تا سقط کنم. اما صدای خندهی دختر بچهای توی گوشم پیچید. با خودم گفتم خانوادهی تو به تو بی توجهی کردن خب تو دختر به دنیا بیار و بهش توجه کن. با گریه به دکتر گفتم نمیخوام سقط کنم. دلخکر شد گفت ما پول پس نمیدیم اما اصلا برام مهم نبود. از مطبش بیرون اومدم و رفتم امام زاده حسن. انقدر گریه کردم و استغفار کردم که دلم راضی شد و به خونه برگشتم
۱۵ اردیبهشت ۱۴۰۳