#سلام_مولا_جانم ❣
آیا هنوز مانده دلم را صدا کنی؟💔
نوبت نشد که درد دلم را دوا کنی؟
از شَر نَفس خستہام پناهم نمیدهی؟😞
پاسخ بہ التماس نگاهم
نمیدهی؟😔
💚الّلهُـمَّ عَجِّــلْ لِوَلِیِّکَـــ الْفَـــرَج💚
هدایت شده از صراط
7.18M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔸🔸🔸
📽استوری/#خانواده
با دوستاش خوش مشرب و اهل بگو بخنده،
تو خونه، مثل برج زهرمار میمونه!
همش متوقع، همش عصبانی، همش شاکی، همش نق و غر ....
🍃🌹ـــــــــــــــــــــــــ
صـــراط
@roshangari_samen
اوستکهمنتظرتنشسته . . . 🍃
کسی که غایب است من و توییم !
او حاضرترین شخص جهان است
#اللهم_عجل_لوليڪ_الفرج🌤
Bia Azize Zahra ~ Music-Fa.Com - Music-Fa.Com.mp3
2.59M
#نواهنگمهدوی
🌹بیا عزیز زهرا🌹
🌹بیا آروم دلها🌹.
پرسیدم ازطبیبـے
احـوالِ دوسـٺ،گفتـا:
بهـرِفــرج ،
دُعا و ترڪ ِ گناه فرما..
#اللھمعجلݪوݪیڪاݪفࢪج
🍃🦋🍃
اختلاف سنی بالا برای ازدواج
گفت خب باشید چه اشکالی داره، سن و سال که مهم نیست اصل کار تفاهم هست که ان شالله بین ما ایجاد میشه، شما همه خصوصیتهایی که من دوست دارم همسرم داشته باشه رو دارید، منم خوشحال شدم و جواب بله رو دادم، ما یه عقد ساده گرفتیم و جشن موند برای عروسی، ، برای تهیه جهزیه هم هر چی پس انداز داشتم دادم به بابام، در واقع پول نصف بیشتر جهیزیهم رو خودم دادم، بابام خیلی خوشحال شدم و دعام کرد، بعد از جشن عروسی ما اومدیم سر زندگیمون و خدا به ما یه دختر داد، دخترم ساجده دو سالش بود که دیدم محمد اخلاقهاش عوض شده، دیگه محمد خوش اخلاق سابق نیست، بهش گفتم، محمد جان چیزی شده، گفت آره با دست خودم، خودم رو بد بخت کردم، گفتم چی شده؟ نگاهی به من انداخت و هیچی نگفت از خونه رفت بیرون، یه حسی به من گفت، منظورش از این حرف، ازدواج با من بوده، ولی به خودم گفتم، زود قضاوت نکن...
ادامه دارد...
کپی حرام
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌸کسی قدم به
❤️حرم بی مدد نخواهد زد
🌸بدون واسطه
❤️دم از احد نخواهد زد
🌸گدای کوی رضا شو
❤️که آن امام رئوف ...
🌸به سینه ی احدی
❤️دست رد نخواهد زد
🌸پیشاپیش
❤️میلاد شمس الشموس
🌸خسرو اقلیم طوس
❤️شاه انیس النفوس،مبارک باد🎊💐
هدایت شده از فرهنگسازی حیا
30.09M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
حسینیه سرچشمه در حال آماده سازی برای همایش فردا
تشکر می کنیم از همه دوستان
تیم اجرایی ، رسانه و علمی
خدا قوت
خداراشکر کارها بسیار عالی داره پیش می ره
اللهم عجل لولیک الفرج❤️🌷
💥 آینده #افغانستان پیش از ظهور امام
⚠️ پیش از #ظهور امام مهدی، هیچ کشوری نمیتواند سیطره دائمی بر افغانستان پیدا کند و این سرزمین صحنه تنازع همیشگی قدرتهاست.
✅ اما بعد از ظهور، لشکریان حضرت #امام_مهدی، افغانستان را آزاد میکنند:
📚 إذَا قَامَ الْقَائِم ثُمَّ يَتَوَجَّهُ إِلَى كَابُلَ شَاهٍ وَ هِيَ مَدِينَةٌ لَمْ يَفْتَحْهَا أَحَدٌ قَطُّ غَيْرُهُ فَيَفْتَحُهَا (الغیبۀ مرحوم شیخ طوسی صفحه ۴۷۵)
❌ شوروی سابق، #آمریکا، وهابیت القاعده و #طالبان و... نمونههای عینی شکستخورده در افغانستان هستند.
💥#افغان #ایران #هیرمند #جغرافیای_ظهور
اختلاف سنی بالا برای ازدواج
برای شام قرمه سبزی که خیلی دوست داشت درست کردم و سالاد سبزی خوردن، و دوغ گذاشتم توی سفره، کمی ارایش کردم لباسی رو که میگفت خیلی بهت میاد پوشیدم، البته اینم بگم من همیشه به خودم و خونه زندگی میرسیدم و با حوصله غذا درست میکردم که خوب جا افتاده و خوش مزه بشه، ولی اینبار بیشترش کردم، ولی هر چس منتظر نشستم نیومد، زهرا رو شام دادم خوابوندم، برای اذان صبح اومد خونه، اصلا بهش گله نکردم فقط گفتم، برای شام نیومدی نگرانت شدم، نیش خندی بهم زد و گفت: من هر وقت دلم بخواد میام، عادت کن که مگران من نشی، گفتم چرا مگه چی شده، گفت هیچی همه رو برق میگیره من بد بخت رو باطری قلمی، گفتم حالا این باطری قلمی کی هست، با حرص گفت: تو، خود تو هستی، تقصیر خودمه که پیر دختر گرفتم، بند دلم پاره شد، انگار لال شدم فقط نگاهش کردم، توپید بهم، هان چیه؟ چته؟ کی به سلامتی جُلُ پَلاست رو جمع میکنی بری...
ادامه دارد...
کپی حرام
20.42M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🤲🏻 دعای فرج ( عربى و فارسى )
با نواى دلنشین علی فانی🎤
همگی یکدل ویکصدا دعای فرج مولا صاحب الزمان عج بخوانیم
#اللهم عجل لولیک الفرج
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌸کسی قدم به
❤️حرم بی مدد نخواهد زد
🌸بدون واسطه
❤️دم از احد نخواهد زد
🌸گدای کوی رضا شو
❤️که آن امام رئوف ...
🌸به سینه ی احدی
❤️دست رد نخواهد زد
🌸پیشاپیش
❤️میلاد شمس الشموس
🌸خسرو اقلیم طوس
❤️شاه انیس النفوس،مبارک باد🎊💐
اختلاف سنی بالا برای ازدواج
بغض گلوم رو گرفت و اشک از چشمم فَوران زد، یاد اون موقعی افتادم که هر چی میگفتم من از شما بزرگترم میگف تفاهم مهمِ، ولی حرفی نزدم و سکوت کردم، نماز صبح رو خوندم، و به اسم اینکه خوابم میاد روی تخت دراز کشیدم، و با خدا حرف زدم، گفتم خدایا تو خودت شاهد بودی که محمد و خونوادش چقدر اصرار به این ازدواج داشتن، حالا که یه بچه گذاشته تو دامن من، بهم میگه پیر دختر، تا هوا روشن شد، خوابم نرفت فقط گریه کردم و با خدا حرف زدم، صبح بلند شدم به جمع و جور کردن خونه دیدم لباسهاش رو به همراه کُتِش گذاشته توی سبد رخت کثیف، طبق عادتم که همیشه جیبهاش رو میگشتم که یه وقت پول و یا یه سند و مدرکی توش نباشه، جیب کتش رو گشتم دیدم توی جیب بغلش دو تا عکس یکی عکس یه دختر بی حجاب و یکی هم عکس خودشِ که با همون دختر بی حجاب صورتهاشون رو چسبوندن بهم و عکس گرفتن...
ادامه دارد...
کپی حرام