هدایت شده از قرارگاه حاج قاسم سلیمانی
#پندانه
✍️گویند: دانایی، روزی در کوچه دید دو کودک بر سر یک گردو با هم دعوا میکنند.به خاطر یک گردو یکی زد چشم دیگری را با چوب کور کرد. یکی را درد چشم گرفت و دیگری را ترس چشم درآوردن، گردو را روی زمین رها کردند و از محل دور شدند. فرد دانا رفت گردو را برداشت و شکست و دید، گردو از مغز تهی است. گریه کرد. پرسیدند: تو چرا گریه میکنی؟
گفت: از نادانی و حس کودکانه، سر گردویی دعوا میکردند که پوچ بود و مغزی هم نداشت.دنیا نیز چنین است، مانند گردویی است بدون مغز که بر سر آن میجنگیم و وقتی خسته شدیم و آسیب به خود رساندیم یا پیر شدیم، آن را رها کرده و برای همیشه میرویم.
┄┅┅❅💠❅┅┅┄
🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸💐اگر خواستید در این کانال عضو شوید بسیار مفید جالب و اموزنده است امید وارم رستگار و سلامت باشید💐🌺🌺🌺
باگلچین بهترین مطالب آموزنده و جذاب پذیرای شما مومنان عزیز هستیم
#اَللهُمَعجِلالوَلیِکاَلفرج
کپی با ذکر یک صلوات بر امام زمان (عجل الله) آزاد است.
╭═━⊰🍂🌺🌺🍂⊱━═╮ http://eitaa.com/ur_sep_farhanghian_bsij
╰═━⊰🍂🌺🌺🍂⊱━═╯
🔆 #پندانه
✍ عبادت بیریا و بیحساب و کتاب
🔹مردی نزد عالمی رفت و گفت:
۳۰ سال روزه گرفتم و مشغول عبادت بودم اما هیچ نشانی از نزدیکی به خداوند در خود نمیبینم.
🔸عالم در پاسخ گفت:
اگر ۱۰۰ سال دیگر هم به این کار ادامه دهی، اتفاقی برای تو رخ نخواهد داد چون کارت خالصانه نبوده و مردی محاسبهگری هستی، در غیر این صورت چگونه میتوانستی لحظات عشق و عبادت را بشمری؟!
🔹وقتی معامله در کار باشد، عشق و عبادت ارزشی ندارد و تو را به جایی نمیرساند.
🔸بیدلیل و محاسبه عشق بورزید و بیریا عبادت کنید تا همه چیز را به دست بیاورید.
🆔 @Ashooraeian
✨ #پندانـــــــهـــ
""هفت پند مولوی""
1⃣شب باش:
✔در پوشيدن خطای ديگران
2⃣زمين باش:
✔در فروتنی
3⃣خورشيدباش:
✔در مهر و دوستی
4⃣کوه باش:
✔در هنگام خشم و غضب
5⃣رودباش:
✔در سخاوت و یاری به ديگران
6⃣درياباش:
✔در کنار آمدن با ديگران
7⃣خودت باش:
✔همانگونه که مینمایی…
🔅#پندانه
✍ صداقت، تنها امتحانیست که تقلب ندارد
🔹چهار دانشجو که به خودشان اعتماد کامل داشتند یک هفته قبل از امتحان پایان ترم به مسافرت رفتند و با دوستان خود در شهر دیگر به خوشگذرانی پرداختند.
🔸اما وقتی به شهر خود بازگشتند متوجه شدند که درمورد تاریخ امتحان اشتباه کردهاند و بهجای سهشنبه، امتحان دوشنبه صبح بوده است.
🔹بنابراین تصمیم گرفتند با استاد صحبت کنند و علت جاماندن را برای او توضیح دهند.
🔸آنها به استاد گفتند:
ما به شهر دیگری رفته بودیم که در راه بازگشت لاستیک خودرویمان پنچر شد. و از آن جایی که زاپاس نداشتیم مدت زمانی طول کشید تا کسی را برای کمک بیابیم و به همین دلیل دوشنبه دیروقت به خانه رسیدیم.
🔹استاد پذیرفت که آنها روز بعد امتحان بدهند.
🔸روز بعد استاد آنها را برای امتحان به چهار اتاق جداگانه فرستاد و به هر یک ورقه امتحانی داد.
🔹آنها به اولین سوال نگاه کردند که ۵ نمره داشت. سؤال خیلی آسان بود و بهراحتی به آن پاسخ دادند.
🔸سپس ورق را برگرداندند تا به سؤالی که ۹۵ نمره داشت، پاسخ بدهند.
🔹سؤال این بود:
کدام لاستیک پنچر شده بود؟!!
🆔 @Afsaran1357