فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⭕️ تو دهنی محکم بچههای دهه هستادی به کسانی که دنبال اجرای سند ننگین 2030 و تربیت سربازان ایرانی برای غربیها هستن
اینجا مدرسهی انقلابه، ما هم فداییان رهبریم💪😎
✅ به کانال افسران @Afsaran_ir بپیوندید.
🔸سخننگاشت|حوزه علمیه؛ مسئولیتی سنگینتر از گذشته دارد
🔹رهبرانقلاب، روز گذشته: امروز وظیفهی حوزهها از گذشته سنگینتر است؛ علت هم این است که نیاز و قبول بیشتر است... امروز هم که نظام اسلامی تشکیل شده و ما منتظر تشکیل دولت اسلامی و جامعهی اسلامی و تمدن اسلامی هستیم، حوزه مسئولیت دارد. باید بنشینید و فکر کنید.
@Afsaran_ir
هدایت شده از آرمان تیوی
15.48M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 #آرمان_پلاس_شهر ۱۰۱
👈 بنزین ۵۰۰۰ تومان
✳️ اینا به مرگ میگیرن که به تب راضی بشیم...
مشاهده با كيفيت اچ دى🔻🔻
HD ▶️ 🔗 https://www.aparat.com/v/DHK2B/
به کانال آرمانتیوی بپیوندید🔻
@armantv_i
⭕️ +دستآورد دولت تودوره اول چی بود؟
- برجام
+دستآورد دولت تودوره دوم چی بود؟
-برگشت از برجام
+دیگه؟
-همین
تلاش بیحاصل
👤 سوگند زهرایی
💠 به کانال توییتر انقلابی بپیوندید :
@Twtenghelabi
5.98M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 آب طلب نکرده همیشه مراد نیست!
🔹استفاده رهبر انقلاب از مفهوم شعر فاضل نظری در سخنرانی برای طلبههای حوزه.
@Afsaran_ir
⭕️مقاومت حسینوار
🔸شهید حسینعلی یارینسب، بیسیمچی گردان حنظله حاج همت رو خواست.
حاجی اومد پای بیسیم و گوشی رو گرفت. صدای ضعیف و پر از خش خش رو از آن سوی خط شنیدم که میگفت:
احمد رفت، حسین هم رفت. باطری بیسیم داره تموم میشه. عراقیها عنقریب میان تا ما رو خلاص کنن.
منم خداحافظی میکنم.
🔸حاج همت همونطور که به پهنای صورت اشک میریخت، گفت:
بیسیم رو قطع نکن... حرف بزن. هر چی دوست داری بگو، اما تماست رو قطع نکن.
🔸صدای بیسیمچی رو شنیدم که میگفت:
سلام ما رو به امام برسونید. از قول ما به امام بگید: همونطور که فرموده بودید حسینوار مقاومت کردیم، ﻣوﻧﺪﻳﻢ و ﺗﺎ ﺁﺧﺮ ﺟﻨﮕﻴﺪﻳﻢ.
🔸۳۰۰ تن از رزمندگان گردان حنظله درون یکی از کانالها به محاصرهی نیروهای عراقی در میان. چند روز و صرفا با تکیه بر ایمان خودشون به مبارزه ادامه میدن و به مرور همگی توسط دشمن و با عطش به شهادت میﺭﺳﻨﺪ.
#شهید_حسینعلی_یارینسب
#درس_اخلاق
@Afsaran_ir
💠 دعای روز چهارم ماه مبارک رمضان
اللَّهُمَّ قَوِّنِي فِيهِ عَلَى إِقَامَةِ أَمْرِكَ وَ أَذِقْنِي فِيهِ حَلاوَةَ ذِكْرِكَ وَ أَوْزِعْنِي فِيهِ لِأَدَاءِ شُكْرِكَ بِكَرَمِكَ وَ احْفَظْنِي فِيهِ بِحِفْظِكَ وَ سِتْرِكَ يَا أَبْصَرَ النَّاظِرِينَ.
خدایا مرا در این روز برای اقامه و انجام فرمانت قوت بخش و حلاوت و شیرینی ذکرت را به من بچشان و برای ادای شکر خود به کرمت مهیّا ساز و در این روز به حفظ و پرده پوشی مرا از گناه محفوظ دار، ای بصیرترین بینایان عالم.
@Afsaran_ir
تندخوانی_جزء_چهارم_استاد_معتز_آقایی.mp3
4.12M
#تحدیر (تندخوانی) جزء چهارم قرآن کریم با صوت استاد معتز آقایی
زمان : 33دقیقه
کانال افسران جنگ نرم
🇮🇷 @Afsaran_ir
🌙ای مردم! درهای بهشت در این ماه گشوده است، از پروردگار خود بخواهید که آنها را بر روی شما نبندد؛ و درهای جهنم در این ماه بسته است، از خدا بخواهید که آنها را بر روی شما نگشاید؛ شیاطین در این ماه در غل و زنجیرند. از خدا بخواهید که آنها را بر شما مسلط نگرداند.
علی علیهالسلام میفرماید: در این حال از جا برخاسته و عرض کردم، ای پیامبر خدا! برترین اعمال در این ماه چیست؟ حضرت فرمود: ای اباالحسن! برترین اعمال در این ماه پرهیز از محرمات است.
📚فرازهایی از خطبهی پیغمبر اسلام(ص) هنگام آغاز ماه مبارک رمضان
#همه_مهمان_خدا
@Afsaran_ir
افسران جوان جنگ نرم
@Afsaran_ir
«حر»های گمنام انقلاب (4)
‼️ وقتی بزنبهادر محلّه، سید پابرهنهی جبههها شد!
🔹پدر و مادرش که هر دو از سادات خوشنام بودند، حیران ماندهبودند که این پسر، به چه کسی بردهاست. تهتغاری خانه از کودکی، نساز و ناآرام بود و گوشش بدهکار حرف و نصیحت کسی نبود. بزرگتر که شد، هیچکس از دست قلدریهایش در آسایش نبود. فکر میکرد اگر برق چاقویش را ببینند، به او احترام میگذارند. کافی بود از کسی خوشش نیاید، هرطور میتوانست زهرش را به او میریخت. سید حمید شدهبود بزنبهادر محله قطبآباد رفسنجان و حتی لاتهای محله هم از او حساب میبردند.
🔸از مدرسه هم فراری بود و کار را به جایی رساند که بیبی، مادرش، از خانه بیرونش کرد. حمید زورش به همه میرسید جز بیبی. میترسید عاقش کند. به بیبی قول داد درس بخواند و تا آنجا به قولش عمل کرد که فوق دیپلم مکانیک گرفت. اما از سرکشی و ناآرامیاش چیزی کم نشد. در روزهایی که مبارزات انقلاب به اوج رسیدهبود، اتفاقی تکاندهنده، زندگی سید حمید را زیر و رو کرد. پیکر غرقدرخون برادرش، سید محمدرضا، را که در حیاط خانه دید، تا مرز جنون رفت. فقط حرف بیبی کمی آرامش کرد: «برادرت کشته نشده، شهید شده. شما که عزیزتر از اولاد امام حسین (ع) نیستید. همه شما باید شهید شوید تا اسلام زنده بماند.»
♦️جنگ که شروع شد؛ حالا آقای بزنبهادر که ادعای شجاعتش میشد، در مقابل همانهایی که جرات نزدیک شدن به او را نداشتند، احساس ضعف و کوچکی میکرد. اثر دعای بیبی بود یا پشیمانی درونی، خدا راه را برایش باز کرد. یک روز یکی ازکامیوندارهای شهر که میخواست کمکهای مردمی را به جبهه ببرد، وقتی سید حمید را دید، با کنایه و خنده گفت: پسر! تو بالاخره نمیخوای آدم بشی؟ سید بهجای پرخاش، گفت: چه جوری؟ راننده گفت: بیا با من بریم منطقه. سید حمید هم پیشنهادش را روی هوا زد و راهی جنوب شد.
✅ پایش که به جبهه رسید، دیگر کسی او را در جبهه با کفش ندید! شبها با پای برهنه در بیابان پر از خار و خاشاک راه میرفت و با اشک، استغفار میکرد. آنقدر از خودش لیاقت نشان داد که به فرماندهی گردان رسید. اسمش فرمانده بود؛ اما پابهپای همه نیروها حتی تدارکات هم کار میکرد؛ در عملیات خیبر، ترک موتور حاج ابراهیم همت، فرماندهٔ لشکر محمد رسول الله (ص) نشست تا برای هدایت جریان عملیات به منطقه بروند. دقایقی بعد، گلوله مستقیم دشمن، هر دوی آنها را به آرزویشان رساند. گلولهها به پیشانی و پهلوی سید حمید برخورد کرده بودند و سید حمید، با پهلوی زخمی؛ به مادرش زهرا سلامالله علیها ملحق شد...
🍀روایت زندگی و شهادت شهید «سید حمید میرافضلی» از زبان دوستان و همرزمانش
@Afsaran_ir