یک مشکلی هم دارم با دوستانی که میگن نقد جمهوری اسلامی گل به خودی محسوب میشه . برادر و خواهر انقلابی اگر شما دلسوزانه و خیر خواهانه جمهوریاسلامی را نقد نکنید تا عیب هایش را برطرف کند دشمنان جمهوری اسلامی خصمانه از آن عیوب برای تخریب وجهه و اصل جمهوری اسلامی استفاده خواهند کرد !!
استاد:
اینهمه پای یسری فیلمهای غیرواقعی گریه کردی؛
تا حالا چند دفعه برا تنهایی و آوارگی
"پدر، صاحب و امام واقعیت" اشک ریختی؟!
ارزش وجودیت به نوع دغدغت بستگی داره...
#شیفت_شب
سینمای ایران طوری شده که محتوای فیلم ها شده بی غیرتی؛خیانت؛بدحجابی؛ و وقتی از سازنده های فیلم ها میپرسن چرا!!!؟میگن واقعیت جامعه هستش!!!
اگه واقعیت جامعه هستش چرا وفاداری؛غیرت؛با حجاب بودن؛وخیلی چیزای دیگه رو نشون نمیدین!!؟
اگه قصد کمک به شهید😍
معز غلامی رو دارین👏
این کار رو کنین😎
🌸عکس باز شود🌸
#شهید_حسین_معزغلامی ❤️
#ما_ملت_امام_حسینیم ❤️
#محرم ❤️
@Aghaye_Eshgh
یه عده فکر می کنن مردم دین زده شدن
در صورتی که مردم مشکلی با دین ندارند بلکه با #آخوند بی دین ، فاسد و اشرافی مشکل دارن
اتفاقا این "نشانه" دین داریه که با همچنین آخوندی مشکل دارن !! :))
شهیدی که🌸
یازده دی به دنیا اومد☺️
یازده دی مجروح شد😢
یازده دی شهید شد😭
#شهید_سید_مجتبی_علمدار ❤️
#ما_ملت_امام_حسینیم ❤️
#محرم ❤️
@Aghaye_Eshgh
|آقٖـاےِ عِشـ♡ــق|
به اونایی که مذهبی هستن اما مخالف نظام این چیزارو نشون میدم میگم بعد این نظام باید با یه همچین افراد
هذا یَومٌ فَرِحَت بِه آلُزِیادٍ و آلُمَرْوان
وصیت احساسی🌸
دانشمند شهید 😭
مصطفی احمدی روشن 👌
خداوندا دو ✌️ چیز را لااقل
از اختیار انسان خارج کردی
و آن اولی مرگ 😱 و دومی
تولد 🎈 است که انسان به
اندازه ذرهای در آن دخالت ندارد.
ابتدا خدا را شاکرم 🤲
که به من نعمت وجود را
عطا کرد و پس بر آن شاکرم
که در موجودات از جمله
موجوداتی هستم که
حرکت🚶♂ میکنند.
در میان این موجودات
مرا انسان😎 خلق کردی
و در میان انسانها
مرا عاقل 😇 خلق کردی
و در میان عاقلها مرا
یکتاپرست 👏 خلق کردی،
در میان یکتاپرستان
مرا مسلمان 🕋 آفریدی
و در میان مسلمانان
شیعه و در میان شیعیان
شیعهی اثنی عشری 2⃣1⃣
آفریدی و ای کاش در میان
این شیعهها مرا از
ذریهی زهرا خلق میکردی 😔
و در میان آنها از جمله
کسانی بودم که مادر و 📿
پدرم هر دو سید میبودند.
@Aghaye_Eshgh
باشه شما خیلی روشنفکرین و باواژه های غیرت وناموس واین چیزام مشکل دارین
اسلام و هیچی دیگه رو هم نمیخواین
ولی لامصبا حداقل یکم حسودی بکنین دیگه!
یکم واکنش طبیعی نسبت به طرفتون داشته باشین
گوسفندکه نیستین
طرفتون در دلبرانه ترین حالت خودش لخت مادرزاد تو اینستاست
باهاش همراهی هم میکنین:/
هدایت شده از گسترده رایگان سجـیل 🚀
✅ويژه شناخت مقام معظم رهبری... آرشیو بهترین فیلمها... سخنرانیها... عکسها و....
💠شناخت رهبرعزیزمون از خانه پدری تا کنون...
💠بانک خاطرات بسیار زیبای مقام معظم دلبری...
💠ناب ترین تصاویر ویژه حضرت عشق...
💠به روز ترین اطلاعات ویژه رهبری و....
🌐همه و همه در کانال 👇👇👇
🇮🇷سید علی حسینی خامنه ای 🇮🇷👇👇👇
اینجا همه چیز به رنگ عشق
https://eitaa.com/joinchat/2483945482C842b8ac036
✍️ #تنها_میان_داعش
#قسمت_بیست_و_چهارم
💠 از صدای پای من مثل اینکه به حال آمده باشد، نگاهم کرد و زیر لب پرسید :«همه سالمید؟»
پس از حملات دیشب، نگران حال ما، خود را از خاکریز به خانه کشانده و حالا دیگر رمقی برایش نمانده بود که #دلواپس حالش صدایم لرزید :«پاشو عباس! خودم میبرمت درمانگاه.»
💠 از لحنم لبخند کمرنگی روی لبش نشست و زمزمه کرد :«خوبم خواهرجون!» شاید هم میدانست در درمانگاه دارویی پیدا نمیشود و نمیخواست دل من بلرزد که چفیه #خونی زخمش را با دست دیگرش پوشاند و پرسید :«یوسف بهتره؟»
در برابر نگاه نگرانش نتوانستم حقیقت حال یوسف را بگویم و او از سکوتم آیه را خواند، سرش را دوباره به دیوار تکیه داد و با صدایی که از خستگی خش افتاده بود، نجوا کرد :«#حاج_قاسم نمیذاره وضعیت اینجوری بمونه، یجوری #داعشیها رو دست به سر میکنه تا هلیکوپترها بتونن بیان.»
💠 سپس به سمتم چرخید و حرفی زد که دلم آتش گرفت :«دلم واسه یوسف تنگ شده، سه روزه ندیدمش!»
اشکی که تا روی گونهام رسیده بود پاک کردم و پرسیدم :«میخوای بیدارش کنم؟» سرش را به نشانه منفی تکان داد، نگاهی به خودش کرد و با خجالت پاسخ داد :«اوضام خیلی خرابه!»
💠 و از چشمان شکستهام فهمیده بود از غم دوری حیدر کمر خم کردهام که با لبخندی دلربا دلداریام داد :«انشاءالله #محاصره میشکنه و حیدر برمیگرده!» و خبر نداشت آخرین خبرم از حیدر نغمه نالههایی بود که امیدم را برای دیدارش ناامید کرده است.
دلم میخواست از حال حیدر و داغ #دلتنگیاش بگویم، اما صورت سفید و پیشانی بلندش که از ضعف و درد خیس عرق شده بود، امانم نمیداد.
💠 با همان دست مجروحش پرده عرق را از پلک و پیشانیاش کنار زد و طاقت او هم تمام شده بود که برایم درددل کرد :«نرجس دعا کن برامون #اسلحه بیارن!»
نفس بلندی کشید تا سینهاش سبک شود و صدای گرفتهاش را به سختی شنیدم :«دیشب داعش یکی از خاکریزهامون رو کوبید، دو تا از بچهها #شهید شدن. اگه فقط چندتا از اون اسلحههایی که #آمریکا واسه کردها میفرسته دست ما بود، نفس داعش رو میگرفتیم.»
💠 سپس غریبانه نگاهم کرد و عاشقانه شهادت داد :«انگار داریم با همه دنیا میجنگیم! فقط #سید_علی_خامنهای و #حاج_قاسم پشت ما هستن!» اما همین پشتیبانی به قلبش قوّت میداد که لبخندی فاتحانه صورتش را پُر کرد و ساکت سر به زیر انداخت.
محو نیمرخ صورت زیبایش شده بودم که دوباره سرش را بالا آورد، آهی کشید و با صدایی خسته خبر داد :«#سنجار با همه پشتیبانی که آمریکا از کردها میکرد، آخر افتاد دست داعش!»
💠 صورتش از قطرات عرق پُر شده و نمیخواست دل مرا خالی کند که دیگر از سنجار حرفی نزد، دستش را جلو آورد و چیزی نشانم داد که نگاهم به لرزه افتاد.
در میان انگشتانش #نارنجکی جا خوش کرده بود و حرفی زد که در این گرما تمام تنم یخ زد :«تا زمانی که یه نفر از ما زنده باشه، نمیذاریم دست داعش به شما برسه! اما این واسه روزیه که دیگه ما نباشیم!»
💠 دستش همچنان مقابلم بود و من جرأت نمیکردم نارنجک را از دستش بگیرم که لبخندی زد و با #آرامشی شیرین سوال کرد :«بلدی باهاش کار کنی؟»
من هنوز نمیفهمیدم چه میگوید و او اضطرابم را حس میکرد که با گلوی خشکش نفس بلندی کشید و گفت :«نترس خواهرجون! این همیشه باید دم دستتون باشه، اگه روزی ما نبودیم و پای #داعش به شهر باز شد...»
💠 و از فکر نزدیک شدن داعش به #ناموسش صورت رنگ پریدهاش گل انداخت و نشد حرفش را ادامه دهد، ضامن نارنجک را نشانم داد و تنها یک جمله گفت :«هروقت نیاز شد فقط این ضامن رو بکش.»
با دستهایی که از تصور #تعرض داعش میلرزید، نارنجک را از دستش گرفتم و با چشمان خودم دیدم تا نارنجک را به دستم داد، مرد و زنده شد.
💠 این نارنجک قرار بود پس از برادرم فرشته نجاتم باشد، باید با آن جان خود و داعش را یکجا میگرفتیم و عباس از همین درد در حال جان دادن بود که با نگاه شرمندهاش به پای چشمان وحشتزدهام افتاد :«انشاءالله کار به اونجا نمیرسه...»
دیگر نفسش بالا نیامد تا حرفش را تمام کند، بهسختی از جا بلند شد و با قامتی شکسته از پلههای ایوان پایین رفت.
💠 او میرفت و دل من از رفتنش زیر و رو میشد که پشت سرش دویدم و پیش از آنکه صدایش کنم، صدای در حیاط بلند شد.
عباس زودتر از من به در رسیده بود و تا در را باز کرد، دیدم زن همسایه، امّ جعفر است. کودک شیرخوارش در آغوشش بیحال افتاده و در برابر ما با درماندگی التماس کرد :«دو روزه فقط بهش آب چاه دادم! دیگه صداش درنمیاد، شما #شیر دارید؟»...
#ادامه_دارد
✍️نویسنده: #فاطمه_ولی_نژاد
✍️ کانال #آقای_عشق
@Aghaye_Eshgh
خوزستان رو اگه دست پلنگصورتی بدن بهتر عمل میکنه بدون اغراق..
اون از آب شرب مردمش که از تشنگی دارن نفس نفس میزنن اما حاضر نیستن که عکساشون از طریق شبکههای خارجی پخش شه که دمشون گرم اما اینکار هیچ فرقی با کار یزید که آب رو بست نداره
اون از فاصلابش که تا حالا به خاطر سقوط چنتا بچه کشته شدن که قطعا قاتل این بچهها مسئولین خوزستان هستند
دیروز هم رییس آتشنشانی خوزستان اعلام کرد با یک میلیون جمعیت فقط یه نردبان فرسوده داریم اونم تو این گرما...
اونوقت استاندار بیمسئولیتش پا میشه میره بازی پرسپولیس و نفت مسجد سلیمان رو میبینه و اوج مسئولیت شناسیش اینه که هر اتفاقی میفته میاد یه لبخند زشت میزنه و میگه شایعه است
ڪارڪردݩتۅمملڪت👏
امامزمانعشقـــــه😍
#شهید_رضا_شکری_پور ❤️
#ما_ملت_امام_حسینیم ❤️
#محرم ❤️
@Aghaye_Eshgh
يكى از دلايل غم و افسردگى،توقع زياد ما از دنياس. فكر ميكنيم اومديم اينجا لذت ببريم ولى اصل بر رنج كشيدنه! حالا اين وسط يه حالى هم بهمون ميدن كه کم نياريم دیگه پررو نشیم
-آخه چرا انقلاب کردین؟مینشستی تو حوزه مکاسبتو میخوندی!
+تونستیم کردیم ، میتونی بکن😎
#سسماست
به زبان ساده حساب کردم؛ هر دقیقه حدود سه و نیم میلیون تومن برای حضور ویلموتس باید بپردایم
#ترکمانچای_فوتبال
میگفت یه مقدار👏
هم که شده از چایی😍
روضه بخور تبرکه📿
#شهید_رضا_دامرودی 🖤
#محرم 🖤
#ما_ملت_امام_حسینیم 🖤
@Aghaye_Eshgh