اینم از آخر سفر ... ماشاءالله اندازه‌یِ اربعین شلوغ شده بود شبِ نیمه شعبان ، جاتون خیلی خالی بود رفقا ولی برای من مثل باد گذشت ، حیف زود گذشت... براتون آغوش حسین ع رو آرزو میکنم :))))

کتابِ‌رساله‌ی‌حقوق‌امام‌سجاد «ع» . - غیبت

دعایِ‌خوب "

فعلاً کاندید اصلح من حضرت صاحب الزمانه بگید کدومتون براش کار میکنید، بهتون رای بدیم🌱

:)

*

دل مُرده ایم و یاد ِ تو جان می‌دهد به ما ، قلبیم وبودنت ضربان می‌دهد به‌ما‹🫁♡- - الهم‌عجل‌الولیک‌الفرج

*

💌دست حضرت ابوالفضل علیه‌السّلام را قطع کردند ، فرمود : «وَاللهِ اِنّ قَطَعْتُمُوا یَمِینِی»، اگر دست مرا هم قطع کردید . . من دست از حمایت دینم برنمی‌دارم . دین ابالفضل«ع» کیست ؟ امامش . - استاد حاج آقا زعفری‌زاده پ.ن : چه قشنگه که عباس باشیم برای امام عصرمون : ) "

مثلِ عباس ِ علی تو کربلا ، با جنمه :) ولادت‌خانمِ‌سه‌ساله‌مبارک🤍.

<<<<

:)

♥🥺

به او میگفتند دیکتاتور ؟

احساس مسئولیت در انتخابات مثل شهدا🥀 شهدا برای اهدای جان، به بدی برخی مسئولین نگاه نکردند. شهدا می‌دانستند که عده‌ای سوءاستفاده خواهند کرد؛ اما برای اهدای جان، تردید نکردند! اگر ما در رأی دادن مثل شهدا احساس مسئولیت نکنیم، یعنی فرهنگ شهادت نداریم!

امام گفت جزایر مجنون باید حفظ بشه ! امام گفت سوسنگرد باید آزاد بشه ❗️ امام گفت پاوه تا فردا باید آزاد بشه❕ امام گفت حصار آبادان باید شکسته بشه ! ما برای بایدهای امام هزینه دادیم..‼️ ابراهیم همت سر داد . . حسین خرازی دست داد . . احمدکاظمی انگشت داد . . مهدی باکری داداششو داد . . برای اینکه حرف امام رو زمین نمونه! این خیلی مهمه که تو الان چقدر هزینه میدی حرف امامت رو زمین نمونه! آقــــــا فرمود : انتخابات باید پرشور برگزار بشه❕ چقدر تلاش کردی حرف امامت رو زمین نمونه❓

*

رساله ی حقوق امام سجاد .

حدس بزن این دست و انگشت کیه؟ -

الهي‌مَن‌لی‌غَیرُک یک کسی یک مهمانی داشت، یک غلامی هم داشت این غلام بالاخره در ضیافت کمک می‌کرد. این هم جلوی مهمان هی شرمنده می‌شد از خرابکاری‌های این غلام، هی داد می‌زد سرش، می‌گفت بابا به تو گفتم ظرف را اینجوری بیاور، بابا این آش را نریز، آن. بعدش هم هی گِله می‌کرد. یَک غلام بیخودی است این! نمی‌دانم بد و بیراه پشت‌سرش می‌گفت پیش این مهمان، خودش هم خسته بود این میزبان از دست این غلام. همین‌جوری که داشتند غذا را می‌خوردند این غلام حالا سفره را چیده بود و رفته بود با همۀ خرابکاری‌ها و غُرهایی که این زده بود، یک دفعه‌ای سر و صدا از توی کوچه شنید. بلند شد رفت یک مدتی طول کشید برگشت. مهمان گفت چی شد؟ گفت هیچی غلام من را داشتند توی کوچه می‌زدند. رفتم پدرشان را درآوردم. غلام من را می‌زنید؟! مهمان برمی‌گردد می‌گوید خب تو تا الآن داشتی بد و بیراهش را می‌گفتی، چه‌جور رفتی اینقدر دفاع کردی ازش؟ میزبان یک دفعه‌ای برگشت گفت: خب آخر او کسی غیر از من ندارد. می‌بینید چقدر قشنگ است ترسیم می‌شود توی این داستان که «إلهی مَن لی غَیرُک». [استاد پناهیان] 🎙

جانِ من جانِ من جانِ من حرم☁️💛

برای ثابت کردن دوست داشتنتون نسبت به خدا ، لازمه اطاعت کنید ! -رساله‌حقوق‌امام‌سجاد(ع) .

انا‌مجنون:)❤️‍🩹

اگه رای ندادی، بعداً نیای بگی اینا کی هستن رفتن مجلس ! ‌

‍ فَقَد هَرَبتُ اِلَیک ما ، دورهایمان را زدیم . . در این دنیا چیزی ارزش دل‌بستن نداشت ؛ " جز خدا و حسین💙 !"