‹اغمــٔـا›
خسته بودم اما ادامهِ دادم!
این بود خلاصه داستانِ زندگیِ من...
#کنجِدلمن
این زخما نه نوری ازش وارد میشه؛ نه التیام پیدا میکنه. این زخما عمیق میشه، اون قدر که کل جونت میشه یه زخم بزرگ!
موهایمان که در جوانی سفید شد،
گفتند ارثی است،درست می گفتند!
ما وارثان اضطراب در تاریخ بودیم:)