زندگی پر است از گره هایی که تو آن را نبسته ای اما باید تمام آنها را به تنهایی باز کنی ، تنهای تنها …
شاید باورتون نشه
ولی من تلاش میکنم که انقدر سرم با کارام گرم بشه
که به آدما نرسم فکر کنم …
نمیدونم میفهمی چی میگم یا نه
ولی درونم جنگه …
بین منی که خیلی اهمیت میده!
و منی که سعی میکنه اهمیت نده¡
یک عمر باید بگذره تا بفهمیم
بیشتر غصه هایی که خوردیم
نه خوردنی بود نه پوشیدنی
فقط دور ریختنی بود …