پیری میگفت: اگه میخوای جوان بمونی دردهای دلتو فقط به کسی بگو که دوستش داری و دوستت داره.
خندیدم و گفتم: پس چرا تو جوان نموندی؟
پیر لبخند تلخی زد و گفت:
دوسش داشتم، دوستم نداشت .
کاش میشد خودم را بگذارم بروم ؛
حقیقتاً جانم از کالبد خسته به تنگ آمده است . !
این ماییم !
نسل عجله و عادتهای بیمارگونه،
نسل بسته به سرم هندزفری نام، نسل معتاد مخدر آهنگ !
‹اغمــٔـا›
این ماییم ! نسل عجله و عادتهای بیمارگونه، نسل بسته به سرم هندزفری نام، نسل معتاد مخدر آهنگ !
این ماییم !
همان جسوران ترسو، پنهانشده پشت عکسهای ویرایش شده؛
همان احساسات محدود شده کامپیوتری؛ همانها که اشک ریختند و تایپ کردند خوبم، همانها که خندیدند و پیام همدردی فرستادند !
‹اغمــٔـا›
این ماییم ! همان جسوران ترسو، پنهانشده پشت عکسهای ویرایش شده؛ همان احساسات محدود شده کامپیوتری؛ هم
این ماییم !
نسل ماشینی، نسل فاصله؛
دهه درگیریهای سیاسی و خودزنی، میان خرافات و علم و شک !
‹اغمــٔـا›
این ماییم ! نسل ماشینی، نسل فاصله؛ دهه درگیریهای سیاسی و خودزنی، میان خرافات و علم و شک !
این ماییم !
تربیتشده همانها که بر سرمان میزدند، نه با چماق و فلک، که با جیغ و فریاد !