رو به روی آینه من دیده میشد اما منی در کار نبود ، او برای همیشه مرا ترک کرده بود.
باز خواهی گشت
همانگونه که در خواب دیده بودم
در میزنی . .
و مَن
مَن اما دیگر پشت ِ هیچ دری
منتظر هیچ کس نیستم ؛
خاطرات خیلی عجیب اند ؛
گاهی اوقات می خندیم به روزهایی که گریه می کردیم و گاهی گریه می کنیم به یاد روزهایی که می خندیدیم . . !
و تظاهر کردن را چنان خوب آموختهام
که گاهی خودم هم باورم میشود پشت این لبخندهای دروغین یک حال خوب واقعی پنهان شده است...
همیشه افراد ساکت را دوست داشتهام ؛
هیچگاه نمیفهمی در حال رقصیدن
در رویای خویشند ؛
و یا سنگینی بار هستی را
به دوش میکشند!'
سال نو را پیشاپیش تبریک میگویم.
به فکر سال قبل نباش
به این فکر نکن که کودک و جوانانمان به ناحق کشته شدند
که مردم فقیر و فقیرو تر شدند
که پدر شرمنده شد برای خرید لباس عید فرزندش
جام خونت را سر بکش، ماهم یک فکری به حال خودمان میکنیم.