‹اغمــٔـا›
یه جایی خوندم نوشته بود ؛
ادم نیاز داره ،
بدون هیچ ترس و استرسی
تمام محبت و دوست داشتنش رو
برای یک نفر خرج کنه:))
یجایی که دقیقا نمیدونم کجاست ،
یجایی بین خواب و بیداری ،
بین مرگ و زندگی ،
بین سفید و مشکی ؛
دقیقا من دارم بین اینا زندگی میکنم ..
زندگی به تن ما فری سایزه
هرچی داد پوشیدیم ،
غم بود
خنده بود
تلخ بود
زهر بود . .!
بابام عاشق رنگ یشمیه ،
ولی فقط یدونه پیرهن یشمی داره
و ده تا آبی .
چون مامانم عاشق رنگ آبیه:))
مادربزرگ میگفت: خدا نگاه میکنه ببینه تو با بندههاش چه جوری تا میکنی تا همون جوری باهات تا کنه، خوب تا کنیم..
‹اغمــٔـا›
توییت امشب:
فکر کنم اون پیامایی که اگه واسه ۱۵ نفر نمیفرستادیم تا آخر عمر نفرین میشدیم حقیقت داشت ؛
وگرنه این همه بدبختی هیچ دلیل منطقی دیگه ای نمیتونه داشته باشه:))!