داشتیم باهم بحث میکردیم قبلش دستش تو دستم بود
فقط نمیدونم چرا وقتی بحثمون بالا گرفت؛دستمو محکم تر از قبل فشار میداد وقتی همه چی اروم شد بهش گفتم چرا اینجوری میکردی؟ گفت حتی اگه ازت ناراحت باشم حتی اگه بد وبیراه بهت بگم بازم نباید دستمو ول کنی و بری تو باید بمونی همیشه.:]
‹اغمــٔـا›
یه جا خوندم نوشته بود:
عاشق کسی باش که از خودت مهربون تر با خودت رفتار میکنه..:)!
این روزا بیشتر از همیشه میخوابم و هیچکاری نمیکنم، بیشتر از همیشه ساکتم و بیشتر از همیشه تحت فشارم، بیشتر از همیشه از دست آدمای دور و برم ناراحت میشم، طبق معمول با هیچکس راجع بهش صحبت نمیکنم، بیشتر از همیشه تو خودم میریزم و بیشتر از همیشه از حال و روزم متنفرم !
به خودت میای میبینی بعد مدتها بالاخره
خبری از افسردگی و اضطراب نیست؛
ولی از بس روحی و جسمی خستهای که
نمیتونی ازش لذت ببری !
بی دلیل یه نفر دوبار یه آهنگیو گوش نمیکنه .!
بی دلیل کسی به چشم کسی نگاه نمیکنه .!
بی دلیل به کسی چندین بار فرصت نمیده .!
تکرار ها بی دلیل نیستن(!
از لحاظ روحی نیاز دارم؛
بشینم با یه غریبه مست کنم و همه
دردودل هام رو براش بگم
و بعد دیگه هیچوقت همدیگه رو نبینیم.
لازم نیست حتما گلوی کسی را بفشاریم تا بمیرد،
یا چاقو را فرو کنیم توی قلبش،
لازم نیست مقتولی باشد،
لازم نیست حق نفس کشیدن را سلب کنیم
از کسی تا اسممان را بگذارند قاتل..
یک وقت هایی،
با یک حرف هایی،با یک رفتارهایی،با یک نگاه هایی،
یکی را جوری میکشیم،احساس کسی را
جوری فلج میکنیم که از هزار دست به خون آلوده
شدن هم بدتر است،
از هزار بار یک نفر را کشتن هم بدتر است..
حواستان باشد،مبادا کاری کنید کسی را محکوم به زندگی بدون هیچ احساسی کنید،
ما در برابر تمام انسان هایی که نقشی تو زندگیمان دارند مسئولیم،
در برابر قلب ترک خورده اشان،
در برابر بغض توی گلو مانده اشان
در برابر تنها تر شدنشان !
-فاطمهجوادی