ایتا - ‹اغمــٔـا›

‹اغمــٔـا›

چروک برداشته‌ام از غم..
انگار ک سال‌‌ها و روزها و شب‌هاست ک در آب‌های اندوه جهان شناورم.

424 مشاهده18:58

‹اغمــٔـا›

مثلِ سکوت طولانی ناشی از خاطره میان خنده‌ها .

مثلِ‌ تکه‌های‌ به‌هم‌ریخته‌ پازل .

412 مشاهده19:00

‹اغمــٔـا›

اول آرزوها میمیرند بعد انسان‌ها؛

427 مشاهده19:01

‹اغمــٔـا›

:>>

:>>

828 مشاهده19:58

‹اغمــٔـا›

شب دوباره همانیم؛ 
آزرده، غمگین، تنها و ترسیده از دنیا ..
حتی اگر تمام روز، در قوی‌ترین حالت ممکن یک انسان زیسته‌ باشیم‌.

418 مشاهده20:00

‹اغمــٔـا›

هرشب، در گوشه‌ای‌ از این‌ شهر
آدم‌هایی‌ بخاطر پا گذاشتن..
بر مین خاطرات جان‌ می‌دهند !.

420 مشاهده20:00

‹اغمــٔـا›

‏گفته بودی: اندوهت را به خاک بسپار؛
سپردم، باران آمد..
اندوهِ دیگری جوانه زد . .

502 مشاهده20:01

‹اغمــٔـا›

بزرگ شدن همون عادت کردن به دنیاست؛

444 مشاهده20:02

‹اغمــٔـا›

توییت امشب:

463 مشاهده20:02

‹اغمــٔـا›

توییت امشب:

انسان‌ها همگی محکومند که روزی بمیرند؛
اما ایستاده مردن بهتر از زانو زده زیستن است:))!

544 مشاهده20:02

‹اغمــٔـا›

سلام

1 مشاهده11:25

‹اغمــٔـا›

میگفت: آدم‌ها یک بار عمیقا عاشق می‌شوند، چون فقط یک بار نمی‌ترسند که همه چیز خود را از دست بدهند؛ اما بعد از همان یک بار، ترس‌ها آنقدر عمیق می‌شوند که عشق، دیگر دور می‌ایستد.‌‌

1 مشاهده11:25

مطالب بعدی

پرسش‌ها

قوانین

داغ‌ترین‌ها

چندسکویی