ایتا - ‹اغمــٔـا›

‹اغمــٔـا›

چقدر غم‌انگیز است 
که آدم تمام‌وقت مراقب باشد 
تا آنچه را احساس میکند به زبان نیاورد !

154 مشاهده10:43

‹اغمــٔـا›

175 مشاهده11:11

‹اغمــٔـا›

من در بیان احساسم به مردم
 خیلی خوب نیستم.

167 مشاهده11:12

‹اغمــٔـا›

آدم است دیگر .
گاهی دلش می خواهد خودش را بردارد، مچاله کند، پرتاب کند یک جای خیلی دور...
مثلا وسط یک خاطره، میان یک‌ نگاه، در آغوش یک آدم، 
در آغوش یک آدم....

154 مشاهده11:14

‹اغمــٔـا›

گاهی‌وقتا یکی وارد زندگی‌ت میشه که
حاضری به خاطر یه بار بغل کردنش
کیلومتر‌ها راه رو طی کنی..

119 مشاهده11:15

‹اغمــٔـا›

ولی یه روز بالاخره تو یه گوشه از این شهر درندشت پیدات میکنم یقتو میگیرم و تمومه حرفاعه دلمو میکوبونم تو صورتت:)!

116 مشاهده11:17

‹اغمــٔـا›

اکثر فریاد ها نهفته در همین سکوت هاست.

120 مشاهده17:51

‹اغمــٔـا›

دخترک خندید و پسرک ماتش برد که به چه دلهره از باغچه‌ی همسایه، سیب را دزدیده باغبان از پی او تند دوید

حافظ مینویسه :

124 مشاهده18:03

‹اغمــٔـا›

حافظ مینویسه :

اگر آن ترک شیرازی به دست آرد دل ما را
به خال هندویش بخشم سمرقند و بخارا را

129 مشاهده18:04

‹اغمــٔـا›

صائب تبریزی جواب میده :

124 مشاهده18:05

‹اغمــٔـا›

صائب تبریزی جواب میده :

اگر آن ترک شیرازی به دست آرد دل ما را
به خال هندویش بخشم سر و دست و تن و پا را
هر آن کس چیز می بخشد، ز جان خویش می بخشد
نه چون حافظ که می بخشد سمرقند و بخارا را

1 مشاهده18:07

‹اغمــٔـا›

شهریار در جواب هردو ادامه میده :

1 مشاهده18:08

مطالب بعدی

پرسش‌ها

قوانین

داغ‌ترین‌ها

چندسکویی