‹اغمــٔـا›
؛
میخواستم به حقیقت برسم
میخواستم از این جهان سراسر دروغ
بیرون بزنم. جهانی که در آن حقیقت
را از زبان هیچکس نمیتوان شنید.
میگفت: انقد باید آدم ببینی
انقد باید آدم بد ببینی
تا یاد بگیری آدم خوبو چجوری
با چنگ و دندون کنار خودت نگه داری.!
مظلومانه ترین دلگرمی رو ابی به خودش داد اونجا که گفت: واسه من کافیه اینکه تو از من خاطره داری.