آدمی چقدر بیچاره است که مدتها برای کنار آمدن با اتفاقی میکوشد و در یک لحظه، تلاشهایش از بین میرود.!
گاه حتی خود آدمی هم نمیداند رفتارهایی که انجام میدهد، برای پر کردن کدام خلاء روح اوست.
سکوت با آن قیافهی بدریختش مظلومانه روبهرویم نشسته و کُلت طلاییاش را روی پیشانیام گذاشته!
نمیدانم بمیرم یا فریاد بزنم!
‹اغمــٔـا›
توییت امشب:
گاهی واقعیترا میدانی، اما وقتی آن را از زبان کسی دیگر میشنوی، بیشتر رنج میکشی:))!
و اگر زیادی آدم بسازی باشی، آدم ها به چیزهایی که برایت مهم هستند، کمتر اهمیت میدهند؛ چون میدانند تو در نهایت قرار است کوتاه بیایی.