نمیدونم میفهمی چی میگم یا نه
ولی درونم جنگه …
بین منی که خیلی اهمیت میده!
و منی که سعی میکنه اهمیت نده¡
یک عمر باید بگذره تا بفهمیم
بیشتر غصه هایی که خوردیم
نه خوردنی بود نه پوشیدنی
فقط دور ریختنی بود …
‹اغمــٔـا›
بعضی وقتا آدما قشنگن
نه در ظاهر
نه آن طوری که آن ها می گویند.
فقط در چیزی که هستند.
زندگیه دیگه یهو جوری میزنتت زمین که حتی نای بلند شدن هم نداری اما مجبوری بقیشو سینه خیز بری تا برسی به سرازیری(؛
هنوز کسی نفهمیده که چرا همهٔ اتفاقهای غمگین
برای آدمهایی میوفته
که بیشتر از همه لیاقت شادی رو دارن !
ما همیشه به یه نفر احتیاج داریم
که باهاش همونجوری حرف بزنیم
که با خودمون حرف میزنیم !