‹اغمــٔـا›
توییت امشب:
شب خودش به اندازهیِ کافی غمگین هست، روز را برایِ هجومِ خاطراتت انتخاب کن:))!
آرامش واسه آدمیه که بتونه فکر نکنه !
من هیچوقت تو زندگیم نتونستم فکر نکنم . . .
كافيست مدتى نباشى
طورى فراموش مى شوى !
كه انگار از همان اول وجود نداشتى ..
همان آدم ها كه
بارها غصه شان را خوردی ،
غرورت را برايشان زير پا گذاشتى
همانها كه گفتند اگر نباشى
دنيا برايم معنايى ندارد
دقیقاً "همانها" تو را همچون
خاطره اى فراموش شده
در زباله ى افكارشان مى اندازند ..
‹اغمــٔـا›
زیبایی کتاب:
همیشه چای کمرنگ مینوشید.
اگر چای پررنگ میشد،
از طرف دیگر لیوان نمیتوانست مرا ببیند !
اینطور میگفت...